
در سیونهمین برنامه دیدار اندیشه با حجت الاسلام عبدالرحیم سلیمانی اردستانی با موضوع "محمد (ص) تحریف شدهترین شخصیت تاریخ" گفتوگو کردیم.
دیدارنیوز ـ حسین جعفری: سیونهمین برنامه دیدار اندیشه مقارن با ولادت رسول خدا حضرت محمد (ص) به گفتوگو با حجت الاسلام عبدالرحیم سلیمانی اردستانی با موضوع "محمد (ص) تحریف شدهترین شخصیت تاریخ" اختصاص داشت.
ویدیوی این گفتوگو را میتوانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید.
در این گفتوگو بهدنبال این بودیم که الگو بودن پیامبر در دوران معاصر در چه موارد و جنبههایی است. آیا چهرهای که از محمد (ص) توصیف میشود میتواند الگو باشد؟ پرسیدیم؛ چرا پیامبر اسلام اجازه کرامت سازی نداد و ادعاهای محیرالعقول مطرح نکرد که تولدش چگونه خرق عادت بوده تا در دل مردم تقدس یافته و هدایتشان کند؟ آیا پیامبر اهمیت کرامتتراشی و مقدسسازی را برای هدایت مردم نمیدانست؟ اصلاً چرا پیامبر از جهل مردم برای هدایتشان استفاده نکرد؟ از رنج پیامبر بهخاطر درد و رنج و سختی مردم پرسیدیم و اینکه امروز محمد از کدامین رنج و غم و مشقت مردم غصهدار است؟
سلیمانی با تفکیک میان سه نوع توصیف و تعریف از محمد، توصیف فقهی، توصیف تاریخی و توصیف قرآنی ادعا میکند که محمدی که در توصیف فقهی تعریف میشود؛ شخصیتی سیاه و تاریک است؛ و تعریف تاریخی از محمد چهرهای خاکستری در اختیار قرار میدهد و محمد نورانی و مهربان؛ حاصل توصیف قرآنی از محمد است.
سلیمانی با این تفکیک تاکید دارد چهرهای که از محمد در فقه ترسیم میشود نه تنها الگوی بشریت نیست که در واقع معرفی الگویی بد برای جامعه است. زیرا تلاش دارد تا از محمد تاریخی مواردی را انتخاب کند تا از محمد چهرهای تاریک و سیاه ارائه دهد و این گونه است که محمد را تحریف و از الگو بودن خارج میکند.
محمد در قرآن، چهرهای مهربان و رحمت برای بشریت و همه عالمیان است. محمدِ قرآن؛ کسی است که غصهی رنج و سختی مردمش را در دل دارد و به هنگام قدرت و توانایی بر انتقام، فرمان عفو صادر میکند.
این استاد دانشگاه برای روشن شدن تفاوت میان محمد فقهی که بسیار خشن و نسبت به مردم سختگیر است به موضوع سبالنبی اشاره میکند. سلیمانی با برشمردن برخی احادیث که منجر به صدور حکم سبالنبی توسط فقها شده و مقایسه با شخصیتی که قرآن از محمد توصیف میکند و با اشاره به نمونههای تاریخی مستند از رفتار پیامبر با مردم و مخالفین تصریح میکند که؛ میگویند محمد چنان شخصیتی است که میگوید هر کس را دیدید که به من کوچکترین اهانتی کرد واجب است او را بکشید! در حالی که به نظر من اگر محمد این حرفها را گفته باشد من این پیامبر فقهی را قبولش ندارم چرا، چون در این موارد هیچیک از موازین رسیدگی عادلانه به جرم رعایت نشده لذا مغایر با آموزههای قرآن است و باید پذیرفت حکم سبالنبی حکم وحشتناکی است که مغایر با قرآن است.
محمدی که قرآن توصیف میکند مهربانترین و با گذشتترین انسان تاریخ است، اما با چهرهای که از او در فقه ارائه میشود باید گفت ما با "تحریف شدهترین شخصیت تاریخ" مواجهایم.
خداوند در قرآن از میان تمامی صفات حسنهای که پیامبر داشته فقط یک چیز را میگوید که از اخلاق پیامبر خوشم آمد، میگوید؛ احسنت به این اخلاق نیکو! خداوند وقتی میخواهد از عامل اصلی موفقیت محمد در دعوت مردم یاد کند آیا از شمشیر و زور و مال و پول پیامبر میگوید؛ خیر! اینها بیربط است. خود خداوند در قرآن میگوید: اگر تو بد اخلاق و تندخوی و قسیالقلب بودی مردم از دور و برت پراکنده میشدند، این یعنی خداوند عامل اصلی موفقیت پیامبر را مهربانی و گذشت او میداند.
با اشاره به نوشتهای از نیکولاس کریستف با عنوان "اگر عیسی مسیح هماکنون حضور داشت، چه دینی را انتخاب میکرد؟" پرسیدیم اگر پیامبر امروز میآمد، آیا مسلمان میشد و مطابق دین اسلام فقهی عمل میکرد؟ و سوال مهمتر آنکه اگر پیامبر امروز بیاید و مردم را دعوت به دیناش بکند؛ آیا مردم به او ایمان میآورند؟ و پاسخ شنیدم اگر ملاک مسلمانی؛ ما باشیم، او مسلمان نمیشد!
سلیمانی میگوید، پیامبر وقتی میبیند گروهی پشت سر او حرکت میکنند انذار میدهد که پشت سر من حرکت نکنید، زیرا ممکن است در دلم لغزشی فراهم آید؛ میپرسیم، اگر این حدیث درست است پس چرا عالمان دینی این گونه عمل نمیکنند و چرا برخلاف رسول خدا به دنبال کرامتسازی و تقدسسازیاند و البته پاسخ تامل برانگیزی از سلیمانی میشنویم؛ و سوال آخر اینگفتوگو در مورد عکس العمل پیامبر از وضعیت مردم خاورمیانه و مردم غزه بود، اینکه آیا از رنج این مردم ناراحت میشد؟ و آیا میتوان جنایت و ظلم را با تفکیک جنایت اصلی و فرعی توجیه کرد؟