در آستانه سالگرد درگذشت ناصر حجازی، اسطوره فوتبال ایران، به دیدار همسرش «نازی خانم» شفیعی رفتیم و میهمان اشکها و لبخندهایش شدیم و احساس کردیم که یاد او همچنان زنده و سبز است.
دیدارنیوز ـ شقایق آسیایی: حالا یازده سال میشود که آن مرد مغرورِ موقرِ شیکپوش به سفر بیانتها رفته اما همچنان نگاه نافذ و انعکاس صدای گرم و صادقانهاش را بر در و دیوار خانهاش میتوان احساس کرد. نازی خانم مثل همیشه مهربانانه و باصفا در خانه را برایمان گشود و طولی نکشید که سفره خاطراتش را پهن کرد و از دغدغهها و نگرانیهایش برای هواداران فوتبال و یادگاران ناصر یعنی آتیلا، آتوسا و نوههایش گفت. گاهی از مروارید اشکهایش چیدیم و گاهی هم از شکوفه لبخندهایش. و تمام مدت ناصر حجازی جوان از روی آن قاب عکس سیاه و سفید و از اعماق زمان، ما را تماشا کرد و انگار میخواست بگوید:«من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بیآبی...»
ویدیویی این گفتوگوی اختصاصی را اینجا ببینید