با مرور جدیدترین مسابقات کشتی کَچ (به اصطلاح غلط کشتی کج) که در فلوریدا برگزار شده، نگاهی به این پدیده ورزشی و سرگرمی انداختهایم.
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: دو سه روز گذشته در شهر تامپا در ایالت فلوریدای آمریکا، سی و هفتمین دوره مسابقات کشتی حرفهای که به «رسِلمِینیا WRESTLEMANIA» مشهور است، برگزار شد. این مسابقات که در ایران از قدیم به عنوان مسابقات کشتی «کچ» مشهور بوده، در واقع گونهای از مسابقات کشتی است که هیچ شباهتی به کشتی ایرانی و گرکوـ رومن (فرنگی) ندارد و اساسا داستانهای مخصوص به خودش را دارد.
در واقع کشتی حرفهای یا به قول خودمان «کشتی کَچ» نوعی از مبارزه رینگی است که از نمایش و حرکات رزمی و پرتابی به عنوان نمک و فلفل استفاده میکند منتهی به تدریج این نمک و فلفل از محتوای اصلی هم سبقت گرفته و به کلی به یک سرگرمی بدل شده است. در واقع کشتی حرفهای در آمریکا را میتوان به هالیوود مسابقات رینگی تشبیه کرد که جدا از ستارههای گندهبک و درشت اندام، محلی برای دعوت از ستارههای دنیای سینما، سیاست، ورزشهای دیگر و حتی میلیاردرهایی است که برای شهرت بیشتر حاضرند تن به هر نمایش مسخره و مضحکی بدهند. البته که پشت پرده، میلیونها دلار بین برگزارکنندگان این نمایش پر زرق و برق و کشتیگیران و مهمانان ویژه رد و بدل میشود و گاهی از این معجون عجیب و غریب، تصاویر تلویزیونی بسیار پرطرفداری هم بیرون میآید.
اولین دوره از مسابقات کشتی حرفهای در سال ۱۹۸۵ و در سالن غولآسای مدیسون اسکوئر گاردن در نیویورک برگزار شد و احتمالا طرفداران قدیمی این نمایش به یاد دارند که دو غول بیشاخ و دم یعنی هالک هوگان موبور و مستر تی سیاهپوست در فینال چگونه بر تیم دو نفره رودی پیپر و پل اورندورف غلبه کردند. از همه اینها مشهورتر، اما محمد علی (کاسیوس کلی) بوکسور مشهور سنگین وزن جهان بود که در مقام داور، در دوره اول حضور پیدا کرد و متوجه شد که اینجا آدمهایی پیدا میشوند که از او هم گندهتر هستند و بیشتر هم حرف میزنند و رجز میخوانند!
رسلمینیا آنقدر به مذاق یانکیها خوش آمد که هر سال حداقل یک بار برگزار شد و گاهی تا سه بار در سال هم به روی صحنه رفت و به مرور به عبارت WWE مشهور شد که به معنی سرگرمی جهانی کشتی است! این نمایش بزرگ به تدریج به حضور غولهایی از ممالک دیگر دنیا نیز مزین شد تا پسوند جهانی آن تعبیر شود. به مرور پای گندهبکهایی، چون کشتیگیران سومو، بوکسورهای فوقسنگین و کشتیگیران آزاد و فرنگی بازنشسته و بالای ۱۳۰ کیلو هم به این مسابقات باز شد و خلاصه هرکولهای سیاه و سفید و زرد و سرخ در رینگ به جان هم افتادند تا هزاران نفر را در سالن مسابقه و میلیونها تماشاگر تلویزیونی را در خانه سرگرم کنند.
شاید بتوان این ورزشکاران غولآسا را به عنوان گلادیاتورهای عصر جدید دانست یا هنرپیشههایی که همواره دنبال نقش منفی هستند و میخواهند بَدمن همه دوران باشند! هر چه شرورتر و رجزخوانتر، تعداد طرفداران و تماشاگران بیشتر...
نمایش رسلمینیا یا همان کشتی کَچ خودمان در واقع محصول ایدهپردازی شخصی به نام وینس مکماهون است که از کنار این برنامه ورزشی ـ سرگرمی حالا در زمره میلیاردرهای آمریکا است و با فرمول ساده، قدیمی و البته بدون مرگ و میر «نبرد گلادیاتورها» توانسته یک صنعت بزرگ پولساز را در حوزه سرگرمی ایجاد کند. در ادوار مختلف رسلمینیا ستارههای مشهوری مثل محمد علی (کلی)، آلیس کوپر، سیندی لاوپر، پاملا اندرسون، برت رینولدز، میکی رورک، اسنوپ داگ، آزی اوزبورن، مایک تایسون، شکیل اونیل و بسیار نامداران دیگری حضور پیدا کردهاند و آتش این خیمهشب بازی بزرگ را گرم و پرحرارت نگه داشتهاند
البته بودهاند دوستانی که از همین دنیای نمایش خالیبندی به عالم سینما و تلویزیون که نمایش واقعی باشد راه پیدا کردهاند، مثل برادر اهل عضله و ماهیچه و بناگوش دواین جانسون یا همان «راک» و همچنین جان سینا که بر خلاف روحیه خشن در رینگ کشتی، ظاهرا روانشناس هم هست و نقشهای زیرپوستی و معنوی خوبی هم در سینما بازی کرده است!
شاید عجیبترین کسی که تا حالا در یکی از بخشهای سرگرمکننده این نمایش حضور داشته و در خُل و چلبازی سنگ تمام گذاشته، جناب مستطاب دونالد ترامپ، میلیاردر مشهور و رئیس جمهور سابق ایالات متحده است که از قضا هنر دلّاکیاش را روی سر وینس مکماهون مالک معنوی این مسابقات پیاده کرد. هر یک از این دو میلیاردر، در سال ۲۰۰۷ و در بیست و سومین دوره از این مسابقات، طرف یکی از فینالیستها را گرفتند و در نهایت وقتی تیم ترامپ برنده شد، شخص عمو دونالد به روی صحنه آمد و با ماشین برقی موهای مدل ترامپی جناب مکماهون را بُزتراش کرد و کلی مایه خنده مردم دنیا شد!
مسابقات کشتی حرفهای آمریکا البته پر از شلنگتختهها و چشمبندیهای جالب است که در ظاهر به منظور تحمیق بیننده اجرا میشود و در عمل، اما کسی هم به این موضوع اعتراضی ندارد. رسلمینیا پر است از ضربات نمایشی و واکنشهای اغراقآمیز از سوی طرفین زد و خورد، تا آنجا که حتی وسایل خاصی هم برای بزرگ جلوه دادن این دعواهای عموما ساختگی تعبیه شده است. خود رینگ مسابقه با سه ردیف طناب احاطه شده که معمولا از خاصیت فنری این آکسسوار برای پرت کردن خود یا حریف و گاهی پیچاندن سر و گردن یا پاهای طرف مقابل استفاده میشود.
چهار ستون اطراف رینگ هم که با ضربهگیرهای خاصی تزئین شده، وسیلهای برای کوبیدن سر و صورت حریف به این جسم مثلا سخت است و در هر مسابقه هم چندین بار کشتیگیران غولپیکر مثل نردبام از آن استفاده میکنند تا برای تماشاگران رجز بخوانند یا از آن بالا روی سر و بدن حریف آوار شوند!
اما حیف است از صندلیهای تاشو که در اطراف رینگ به وفور قرار داده شده یاد نکنیم که یکی از پرطرفدارترین وسایل ضرب و شتم حریف هستند و موقع ضربه زدن چنان تاق و توقی میکنند که آدم فکر میکند استخوانهای حریف همگی خرد و هلیم شدند و گلادیاتور مضروب عنقریب دنیای فانی را وداع خواهد گفت! این صندلی که مشابه صندلی چلوکبابیهای قدیمی خودمان است از مهمترین اسباب صحنه برای نمایش پر از اغراق کشتیگیران کَچ است که از جنس مخصوصی ساخته شده و خیلی راحت کَج میشود!
رسلمینیا پر از زرق و برق و لباسهای عجیب و غریب، آدمهای بلند و کوتاه، چاقهای زورمند و خوشهیکلهای بدنساز، سرهای تراشیده و موهای بلند، آرایشهای مریخی و لباسهای قبیلهای و خلاصه همه جور گریم و لباس برای همه سلیقههاست. در واقع کتککاری و پیچپیچکهای طرفین بخش کوچکی از کل نمایش هستند و ماجرا از معرفی حریفان با نورپردازی و اسپاتلایت آغاز میشود. جایی که گندهبکهای پرطرفدار هر کدام با یک موسیقی خاص و البته تیاتر و قر و قنبیل منحصر به فرد خودشان از دروازه وارد شده و تا رینگ مسابقه قدم میزنند و در این فاصله هم معمولا داد و فریاد و رجزخوانی و مبارزطلبی از واجبات است!
داوران نیز با لباس راه راه و در حالی که معمولا سناریوی هر مسابقه را از قبل روخوانی کردهاند، نقشی مثل حبیب رضایی را در سینمای ایران به عهده دارند و بازیگردان ماجرا هستند و گاهی خودشان هم طعمه زد و خورد رقبا میشوند و نهایتا دست برنده را بالا میبرند. خلاصه اینکه همه عوامل نقش خودشان را بلدند و تماشاگران هم خوب میدانند که بیشتر این لودگیها و مسخرهبازیها برای این است که جماعت بیننده با لذت بیشتری پاپکورن و نوشابهشان را میل کنند و لبخند از صورتشان پایین نیفتد!
جالب است که این مسابقات از وجود زنان بزنبهادر که به این مدل از کشتی علاقمند شدهاند نیز بهره برده و چند سالی است که بخش زنان (بدون زایمان) به صورت مسابقه تک به تک یا دو به دو انجام میشود و آنجا هم نمایشهای منحصر به فردی از گیس و گیسکشی وجود دارد. باور نکردنی است که برخی از خانمهای قلچماق و دعوایی که احیانا قبل از فینال اوت میشوند، دل به آقایان کوهپیکر و بداخم این مسابقات میبندند و مثلا در سال بعد در شمایل عاشق دلخسته یا ساقدوش، پشت سر قهرمان غولپیکر وارد سالن میشوند. تصور اینکه این دو غول بیابانی به وصال هم برسند و زندگی مشترک تشکیل بدهند هم رعشه بر اندام آدم میاندازد، خصوصا موقع تمرین در منزل برای مسابقات پیشرو؟!مسابقات رسلمینیا، اما در طول این ۳۷ دوره شاهد مبارزههای عجیب و غریب بسیاری بوده و گاهی دو رقیب هیچ گونه تناسبی با هم نداشتهاند. مثلا در یکی از مسابقات مشهور که سال ۲۰۰۸ برگزار شد، برگزارکنندگان این نمایش، فلوید مِیوِدِر بوکسور حرفهای خروس وزن آمریکایی را مقابل یک غول بیابانی به نام بیگشو قرار دادند که شاید اختلاف قدی و وزنی آنها آدم را یاد داستان مشهور حضرت داود و گولیات (جالوت) میانداخت. این مسابقه خندهدار فیل و فنجان هم با وجود کتک خوردنهای مداوم جوجه خروس بوکسور، در کمال تعجب با ضربهفنی شدن کوه گوشت و چربی یعنی آقای بیگشو (یعنی نمایش بزرگ!) به پایان رسید. مِیودر در اوج کتک خوردنهایش یک دفعه پنجه بوکسی را از پر شالش درآورد و با یک ضربه، دماغ بیگشو را قاطی صورتش کرد، البته بدون اینکه خونی بریزد! بعد هم رفت روی یکی از ستونهای چهارگانه اطراف رینگ و بلند گفت: «ما گفتیم زدیم و شما هم بگویید زده...»!
خلاصه اینکه این مسابقه که فیلمش را میبینید عصاره و چکیده نمایش بزرگی است به نام سرگرمی کشتی حرفهای...
اما مسابقات امسال که در شهر تامپای ایالت فلوریدا برگزار شد طی ۲ روز و با ایجاد محدودیت برای تماشاگران انجام گرفت، با این حال در هر روز مسابقه ۲۵ هزار و ۶۷۵ نفر آدم خوشحال برای تماشا خودشان را به استادیوم ریموند جیمز رساندند. به نظر میرسد تعداد کسانی که در آمریکا واکسن زدهاند خیلی زیاد شده، چون سال گذشته این مسابقات بدون یک تماشاگر و حتی یک جیمیجامپ در اورلاندوی کالیفرنیا برگزار شد!
اما اگر دنبالکننده مسابقات امسال نبودهاید بد نیست بدانید که برنده مسابقه انفرادی جهانی مردان کسی نبود جز «رومن رینز» که در فینال دو حریفش یعنی اِج (بله، این اسم یک آدم است!) و دانیل برایان را روی رینگ دراز کرد و کمربند پر از نگین را به چنگ آورد! قهرمان WWE هم بابی لَشلی بود که درو مکاینتایر (یا شاید هم اونتایر) را شکست داد.
زوج ناتالیا و تامینا هم در مسابقه تیمی زنان اول شدند و براون استرومن هم شین مکماهون را در مسابقه قفس فولادی برد و قهرمان شد. در بخشهای متعدد دیگر هم یک تعدادی غولهای دیگر قهرمان شدند که هیچ کدامشان به یک موی گندیده آقا تختی نمیارزند! همین و تمام.