دیدارنیوز ـ
علی اصغر اسدی*: در حالیکه کمتر از شش ماه تا پایان عمر دولت تدبیر وامید باقی مانده است، تصمیم سازان دولت در واپسین روزهای بهمن ماه در اقدامی قابل تامل، آن هم با هدف سر پوش گذاشتن بر ناکامیها وچالشهای مدیریتی استان خوزستان، استاندار ایلام را در راس مدیریت آن استان قرار دادند.
این اقدام غافلگیرکننده، آن هم در حالیکه برخی از طرحهای توسعهای استان گامهای نهایی را برای عملی شدن سپری میکرد، منشاء شکل گیری گلایهها و انتقادات جدی از سوی قاطبه سیاسیون، رسانهها، علماو روحانیون و صاحبنظران استان نسبت دولت شد.
با این حال با انتصاب معاون سیاسی و امنیتی استانداری ایلام بعنوان سرپرست استانداری و تقویت احتمال انتصاب وی بعنوان سکاندار مدیریت استان، بدلیل برخورداری از مولفههایی برجستهای همچون شناخت از کلیت برنامههای استان، آگاهی و اشراف به برنامههای توسعهای روی میز و بهره مندی از دیگر شاخصههای اثرگذاری همچون اخلاقمداری، تا حدودی گلایهها وانتقادات شکل گرفته علیه دولت را کمرنگ کرد.
برآیند بررسی واکنشها و مواضع یکی دو هفته اخیر صاحبنظران و صاحبان اندیشه وقلم استان در خصوص انتصاب معاون سیاسی وامنیتی استانداری ایلام (سرپرست فعلی استانداری) بعنوان استاندار جدید ایلام، موید شکل گیری یک اجماع کم نظیر در بین صاحبنظران، ارکان قدرت، رسانهها و متنفذین استان با هر دیدگاه وسلیقه سیاسی و فراهم بودن بستر مناسب و ریل گذاری برای استمرار حرکت مدیریت استان با کمترین اخلال در برنامههای چهار ساله اخیر استان است.
مع الاسف انتشار خبر احتمال انتصاب معاون سیاسی وامنیتی استاندار یکی از استانهای کشور بعنوان سکاندار جدید استان ایلام، نه تنها امیدها برای تحقق برخی برنامههای توسعهای را کمرنگ نموده بلکه جامعه نخبگان استان ایلام، تصمیمات وسیاستهای اخیر دولت را با برنامههای توسعهای استان در تضاد و تباین دیده و آن را مغایر با خواست واراده مردم استان قلمداد میکنند.
به عقیده صاحبنظران و دلسوزان استان ایلام، در حالیکه سال ۹۹روزهای پایانی خود را سپری کرده و پس از یکماه تعطیلات نوروزی، کشور عملا درگیر برنامه انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر وروستا خواهد شد. در چنین شرایطی انتصاب یک استاندار جدید، اما ناآشنا با مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیای استان، مصداق همان تمثیل “آب درهاون کوبیدن “ تلقی و به جز رزومه سازی برای آن فرد، هیچ تاثیری در روند تحقق منافع مورد اتفاق جامعه ایلامی نخواهد داشت.
تصمیم سازان حوزه مدیریتی در وزارت کشور و دولت باید به این نکته مهم اهتمام داشته باشند که این سالها تفوق یک نگاه غلط، اما رایج در سیستم کلان مدیریت کشوری به شیوه مدیریت استان، تحت عنوان “کارآگاه آموزشی یا میدان تیر مدیریتی ” آسیبهای جدی به منافع مردم استان وارد نموده و استمرار چنین نگاهی، به جز خسران منافع استان و تبخیر اعتماد مردم به مسئولین ارشد کشوری حاصل دیگری در پی نخواهد داشت.
چرا که به باور مردم و جامعه نخبگان ایلامی، نگاه غالب تصمیم سازان حوزه مدیریتی به مناصب مدیریتی استان، نگاهی ابزاری در راستای تقویت رزومه نزدیکان و نورچشمیها بوده و هرگز در مختصات فکری تصمیم سازان وسیاست گذاران ارشد کشوری، منافع، خواست ودیدگاههای جامعه ایلامی جایی ندارند.
چنانچه سیاستگذاران حوزه انتصابات و مدیرگزینی برای استانها، به دنبال راهی برای نفی این تصور شکل گرفته در اذهان عمومی استان ایلام باشند، این راه را باید در پاسخ این سوال مهم مردم ونخبگان استان جستجو نمایند که اگر بناست مدیریت ارشد استان از بین معاونین استانداری استانها انتصاب شود، چه کسی شایستهتر از معاون سیاسی و امنیتی استانداری وسرپرست فعلی استانداری ایلام است که چهار سال به صورت مستمر در جریان کم و کیف برنامهها و طرحهای توسعه استاندار قرار داشته است؟!
اثرگذارترین افراد هر جامعهای نخبگان هستند، مسئولین دولت و تصمیم سازان این حوزه باید به این درک رسیده باشند که چرایی استمرار محرومیت دپو شده در استان پر ظرفیت و بهرهمند از منابع غنی زیر زمینی و رو زمینی و مواهب ارزشمندی همچون مرز ۴۳۰کیلومتری را باید در نگاه حاشیهای مدیران ارشد به این استان و بی توجهی به خواست واراده مردم و نخبگان و دیدگاههای صاحبنظران و دغدغهمندان آن در مقوله مهمی همچون تعیین مدیریت استان در دورههای گوناگون جستجو نمایند.
مردم استان ایلام هرگز این دوگانگی در نگاه مدیران ارشد کشوری را فراموش نخواهند کرد که در بزنگاههای حساسی همچون جنگ، انتخابات، راهپیماییها و اخیرا نیز در رویداد مهمی همچون اربعین، مردم استان ایلام دیده شده و در سخنرانیها ومصاحبهها برای تعریف از آنان با کمبود واژه مواجهه شدهاند. اما در جایی دیگر دیدگاه آنان برای مدیریت منابع استان، دیدگاهی بلا اثر و خارج از مختصات تصمیم گیری تصمیم سازان قلمداد شود!
مسئولین باید بدانند تنها راه برون رفت استان ایلام از گرفتارها، قرار گرفتن استان در ریل توسعه و بالفعل سازی مزیتهای اقتصادی آن، احترام به دیدگاهها و دغدغههای مردم و جامعه نخبگان آن مهمتر از زدودن نگاه ابزاری به جایگاههای مدیریتی استان برای رزومه سازی ویا سکوی پیشرفت اطرافیان وسیاسیون است. چرا که استان ایلام نه سیبل میدان تیر مدیریتی، نه کارگاه آموزش مدیریت و نه طرح کاد سیستم قدیم آموزشی است و صد البته که چرخ مدیریت این استان باید بر اساس نگاه ودغدغه صاحنظران ونخبگان برآمده از بطن مردمش به گردش در آید.
*روزنامه نگار