تیتر امروز

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.
"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «سرخپوست» می‌پردازد؛

بوی آلفرد هیچکاک به مشام می­‌رسد

علاوه بر ایده قابل قبول فیلمنامه، کارگردانی، فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس نیز همگی در راستای باورپذیر بودن و دلنشینی فضای فیلم قدم گذاشته ­اند. زندانی میان یک دشت بزرگ که باید خراب شود، گرامافونی که دائم از ویگن صفحه­‌ای را پخش می­کند، دوربینی که اکثرا روی ریل، با فضای رنگی دکور همخوانی دارد و هارمونی بین صحنه-دوربین را شکل می­دهد، و البته استفاده هوشمندانه از لهجه­‌ها و گویش­های متفاوت برای کاراکتر‌ها، همگی در کنار بازی خیره­ کننده نوید محمدزاده به عنوان شخصیتی درونگرا و با دیسیپلین نظامی، اتمسفری عجیب و جذاب خلق کرده ­اند که حتی اگر داستان را دوست نداشته باشید، فضای اثر شما را جذب خواهد کرد.

کد خبر: ۲۰۱۱۲
۰۹:۰۱ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۷

دیدارنیوزـ ایمان رضایی: تعلیق، مهم­ترین کلیدواژه برای یادآوری و بحث در مورد این اثر خوش ساخت نیما جاویدی است. فیلمی که لوکیشنی دل­فریب دارد و داستانی ساده، اما با محوریت تعلیق که مخاطب را تا ثانیه ­های آخر درگیر داستان خود می­کند. اساسا با فیلم­هایی که صرفا در یک ایده داستانی و یک قصه خلاصه می­شوند کمی مشکل دارم. چرا که همیشه در نظرم سینما چیزی فراتر از مدیوم قصه­ گویی و سرگرمی با داستان بوده است. البته که تمامی "داستان"‌ها و "داستانک"‌ها تهی از معنا و مفهوم نبوده ­اند، اما اولویت قصه­ گویی و فرار از اندیشه ­محوری، موردی است که در تمام “آلفرد هیچکاک باز"‌ها یافت می­شود.

 

بوی آلفرد هیچکاک به مشام می­رسد


نیما جاویدی، با طرحی شبیه به اینکه "یک زندانی درست در روز ترفیع مقام رییس زندان که مصادف با روز جابه­ جایی و تخریب زندان است، فرار می­کند و برای رییس زندان مشکل ساز می­شود " دست به ساخت فیلمی زده که فیلمبرداری چشم ­نواز و بازی­های درجه یکی دارد. نوید محمدزاده همچنان در اوج است، این بار با یک بازی کارگردانی شده و تحت کنترل کارگردان، به دور از تمام آن داد‌ها و فریاد‌ها و عصبانیت‌ها، یک آنتاگونیست دوست داشتنی را به نمایش در آورده است. اصلا از نکات حائز اهمیت فیلم، همین احساسات نوسانی مخاطب نسبت به سرگرد نعمت جاهد (نوید محمد زاده) است. اینکه مددکار زندان و چند شاهد دیگر به سراغ سرگرد جاهد می­روند تا او را قانع کنند که فراری (احمد سرخ­پوست) بی گناه است و حکم اعدامش عادلانه نیست، نه تنها برای جاهد که برای مخاطب همراه شده با فیلم هم اهمیتی ندارد.

منظور از این عدم برخورداری از اهمیت، آن است که یک تطبیق شخصیتی/احساسی بین مخاطب و سرگرد جاهد به وجود می­ آید که نوعی رابط و کانکشن بین این شخصیت و مخاطب فیلم است. نگاهی که تا به امروز دقیقا برعکسش را در فیلم­های ژانر مشابه دیده ­ایم. فیلم­هایی که بی­گناه‌های محکوم به قتل را از دست زندانبان‌های ظالم فراری می­دهند. اما به نظر می­رسد جاویدی با ایده­‌ای جدید و نگاهی متفاوت به همین قضیه پرداخته و حالا جای زندانی و زندانبان تغییر کرده است (که اتفاقا سکانسی در فیلم هست که جاهد در سلولی گیر می­کند و در به روی او قفل می­شود). آنچه اهمیت دارد، به لطف شخصیت پردازی خوب کارگردان، ترفیع جاهد است نه فرار کردن محکوم. همین شکستن کلیشه­‌ها و فرار از تکرار مکررات، کافی ­است تا "سرخ­پوست" را فیلمی حائز اهمیت در جشنواره امسال بدانیم.

 

بوی آلفرد هیچکاک به مشام می­رسد


علاوه بر ایده قابل قبول فیلمنامه، کارگردانی، فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس نیز همگی در راستای باورپذیر بودن و دلنشینی فضای فیلم قدم گذاشته ­اند. زندانی میان یک دشت بزرگ که باید خراب شود، گرامافونی که دائم از ویگن صفحه­‌ای را پخش می­کند، دوربینی که اکثرا روی ریل، با فضای رنگی دکور همخوانی دارد و هارمونی بین صحنه-دوربین را شکل می­دهد، و البته استفاده هوشمندانه از لهجه­‌ها و گویش­های متفاوت برای کاراکتر‌ها، همگی در کنار بازی خیره­ کننده نوید محمدزاده به عنوان شخصیتی درونگرا و با دیسیپلین نظامی، اتمسفری عجیب و جذاب خلق کرده ­اند که حتی اگر داستان را دوست نداشته باشید، فضای اثر شما را جذب خواهد کرد.

سرخ­پوست، هرچند که اتفاقی جدید در سینمای ایران است و حرف­هایی برای گفتن دارد، اما مرا یاد عقبگرد‌های فریدون جیرانی در دو اثر اخیرش می ­اندازد. عقبگرد‌های سینمایی، با دل­بستگی کارگردان به فضا و داستان آثار کلاسیک غربی که هیچ پیشروی و دستاورد هنری خاصی را برای سینمای ایران به همراه ندارند. سرخ­پوست، فیلمی نیست که مخاطبش را به وجد آورد و چیزی نیست که قبلا ندیده باشید، مخصوصا اگر آثار کلاسیک آمریکایی را دیده باشید و محوریت داستان‌های پر از تعلیق را در آن‌ها هم تجربه کرده باشید، دیگر سرخ­پوست چیزی برای ارائه به شما ندارد. صرفا فیلمی است قصه­ گو که بعد از پایان آن، تاثیر فکری/احساسی خاصی روی مخاطب با نگاهِ تربیت شده نمی­گذارد...

تیزر فیلم "سرخ پوست" :

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی