تیتر امروز

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است
گزارش دیدار از نشست نقد و بررسی کتاب «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

نشست نقد و بررسی کتاب «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، نوشته‌ سیدعلی معتضدی، به همت کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان تأتر ایران، عصر چهارشنبه ۱۵ مهرماه در خانه فرهنگ و هنر گویا در کریمخان...
پایان جنگ با توافق حماس و اسرائیل/ ظریف: طراحی معامله عزتمندانه با آمریکا/ نیروهای نامحسوس برای رصد شهروندان
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

پایان جنگ با توافق حماس و اسرائیل/ ظریف: طراحی معامله عزتمندانه با آمریکا/ نیروهای نامحسوس برای رصد شهروندان

این صد و بیست و سومین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
«اقتصاد ایران در چنگال تفکرات و سیاست‌های ضد توسعه!»
گفت‌وگوی دیدار در برنامه «اقتصاد پلاس» با مرتضی افقه؛ اقتصاددان

«اقتصاد ایران در چنگال تفکرات و سیاست‌های ضد توسعه!»

در برنامه «اقتصاد پلاس»، سید مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز و تحلیلگر مسائل اقتصادی، با تاکید بر نقش کلیدی نیروی انسانی در توسعه کشور، هشدار داد که ایران حتی با منابع طبیعی...
گزارش دیدار از نشست نقد و بررسی کتاب «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

نشست نقد و بررسی کتاب «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، نوشته‌ سیدعلی معتضدی، به همت کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان تأتر ایران، عصر چهارشنبه ۱۵ مهرماه در خانه فرهنگ و هنر گویا در کریمخان برگزار شد.

کد خبر: ۱۹۱۲۹۳
۱۶:۳۲ - ۱۹ مهر ۱۴۰۴

 

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

دیدارنیوزـ مسعود پیوسته: نشست نقد و بررسی کتاب «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، نوشته‌ سیدعلی معتضدی، به همت کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان تأتر ایران، عصر چهارشنبه ۱۵ مهرماه در خانه فرهنگ و هنر گویا در کریمخان برگزار شد.

در این نشست، شهرام احمدزاده، دانش آموخته‌ی ادبیات نمایشی، نویسنده و منتقد تأتر، داریوش مؤدبیان، بازیگر، نمایشنامه نویس و مترجم آثار تأتری با بیش از نیم قرن تجربه و فعالیت‌های هنری، با حضور نویسنده‌ نمایشنامه‌ی مورد بحث، سیدعلی معتضدی، به نقد و بررسی کتاب پنجاه صفحه‌ای و باریکِ «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی» پرداختند.

کتابی که در سال ۱۴۰۳ در تیراژ یکصد نسخه چاپ و منتشر شد و در جمعِ کمتر از یکصد دانشجوی هنر‌های نمایشی و علاقمندان و فعالان حوزه‌ تأتر در چهارشنبه‌ گذشته از سوی کارشناسان مربوطه، از زوایای مختلف، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

ندا قربانیان، مدرس سینما و تأتر، مدیر نشست بود و جلسه، رأس ساعت مقرر (ششِ عصر) شروع شد و چهل و پنج دقیقه بعد هم تمام شد.

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

این نشست، در پایان یک سورپرایز هم داشت. میزبان، کانون نمایشنامه نویسان، به مناسبت زادروز داریوش مؤدبیان که روز قبل بود، با کیک و شمع وارد شد و شادی مضاعفی به نشستِ جنگ تریاک داد!

ابتدا، نویسنده‌ی اثر درباره‌ حادثه‌ی تاریخی جنگ تریاک بین انگلستان و چین گفت که از آن، کتاب‌های پانصد صفحه‌ای قطور در آمده، من آمده‌ام در ادامه، در نقطه‌ای از اوج این جنگ تریاک که دامنه اش به واسطه‌ی رفتار استعمارگرایانه انگلستان در هند و کمپانی هند شرقی گسترده بود، به نگاه حقیقت جویانه‌ی راوی (ماهاتما گاندی) توجه کرده‌ام و به یک نمونه از رفتار «مقاومت مدنی»‌ی گاندی در تقابل با انگلیسی‌ها پرداخته‌ام. یک رفتار ساده‌ی مقاومت مدنی.

کل ماجرای جنگ تریاک و رژه‌ی نمک را مختصر در پنجاه صفحه، از منظر «گاندی» روایت کردم. آنچنان که گاندی می‌بیند.

معتضدی، نگاه «راوی محور» ش را در همان یکی دو صفحه‌ی مقدمه و ورود به نمایشنامه اش را در مثالی از پدرش ذکر می‌کند و می‌گوید: «روایت را به داستان ترجیح می‌دهم. ترجیح می‌دهم بابا یک بار دیگر، بازی فینال جام ملت‌های ۱۹۶۸ تهران را برایم تعریف کند و از آن گلِ دقیقه‌ی ۸۶ پرویز قلیچ خانی بگوید که قلیچ، مثل «پاره آجر»‌ی سمت دروازه حریف ول کرده بوده! بله این را ترجیح می‌دهم تا اینکه تلویزیون، فیلم نود دقیقه‌ی بازی را کامل پخش کند. چون کیستی‌ پدرم از چیستی فینال فوتبال ۱۹۶۸ برایم جذاب‌تر است.»

همین است که نویسنده‌ «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، سال گذشته از امکان خیال بهره‌مند شد و برای اثرگذاری بیشتر و بی اضافه گویی، از جناب ماهاتما گاندی خواست، پس از عبور ۳۹۰ کیلومتر پیاده روی و رژه‌ی مشهور نمک و در مجاورت اقیانوس هند، لب به سخن بگشاید و خود، راوی باشد و روایتش عین همان «پاره آجر ول کردن باشد میان تلخی ها...»

داریوش مؤدبیان گفت: «همین امروز این کتاب به دستم رسیده و خواندمش و هنوز گرمِ این کارم. در این کتاب، نویسنده در مقدمه‌ کوتاهی، یک اصل را بیان می‌کند و می‌گوید: «برایم چندان چیستی‌ روایت مهم نیست، کیستی‌ راوی مهم است.» در ساختار دراماتیک، ما سه رشته را می‌شناسیم که در هم تنیده شده‌اند و یک نمایشنامه را به وجود می‌آورند. ما اینها را تجزیه می‌کنیم، بعد تحلیل می‌کنیم گرچه از همدیگر جدا نیستند. وقتی می‌گوییم داستان، تسلسل رویدادهاست به منظور بیان مضمون که ایشان اسمش را می‌گذارد روایت. دوم، شخصیت نمایشی است. البته شخصیت، در دل داستان هم حضور دارد. اوست که داستان را به پیش می‌برد. اوست که داستان را نمایشی می‌کند. شخصیت‌ها هستند که کنش و واکنش دارند و تبدیل می‌شوند به نمایش. حالا می‌خواهیم شخصیت را جدا از داستان ببینیم که این شخصیت کیست و از کجا آورده‌ای؛ و سوم، موقعیت است. بعضی از نمایش‌ها یک موقعیت بیشتر نیستند. زندگی تأتری‌ها چیزی جز صحنه و خارج از صحنه نیست و این دو کاملا با هم در ارتباطتند. موقعیت البته شخصیت را روشن می‌کند. ایشان یک شخصیت را انتخاب کرده. گاندی یک شخصیت تاریخی است که در طول تاریخ معاصر قرار دارد. برخی شخصیت‌های تاریخی به اسطوره نزدیک می‌شوند، بعضی‌ها به قهرمان نزدیک می‌شوند و بعضی‌ها نام شان جز تاریخ، جایی دیگر ندارد. گاهی هم برخی شخصیت‌ها به تمثیل نمایشی نزدیک می‌شوند. از نظرما، نمایشنامه نویس‌ها تمثیل نمایشنامه نویسی‌اند. در تاریخ، ما شخصیت‌های تمثیلی هم داریم مثل کریم خان زند. او یک تمثیل است که از سایر حکمرانان جدایش می‌کنیم. او وکیل الرعایا است. نخستین کسی است که می‌گوید پادشاه نیستم، کارگزار مردمم. ولی خیلی هم حکمران بوده. حتی دیکتاتور هم بوده که در تاریخ کمتر بیان شده.

همین ویژگی‌ دووجهی شخصیت در نمایش، خیلی جذاب است.»

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

مؤدبیان خطاب به جمع حاضر در نشست می‌پرسد: «الان ما خیلی حکمران در جهان داریم که بخاطر همین دو وجهی بودن شخصیت شان جذاب‌اند، شما بگویید چه کسی است یا چه کسانی‌اند؟»

پاسخی با صدای بلند از میان جمع داده می‌شود: «ترامپ!»

مؤدبیان: «بله، یکی اش همین ترامپ. او یک تمثیل است. اما یکی را هم در تاجیکستان می‌شناسیم. امام علی رحمان، رئیس جمهور این کشور. او یک حاکم تمثیلی است. شخصیت جذاب مهربان دارد. ولی او یک جا از خودش می‌گوید: «دیکتاتور مهربان!»

ببینید، در طبقه بندی شخصیت‌های نمایشی که سوریو در سال ۱۹۵۰ انجام می‌دهد، عامل‌ها را مطرح می‌کند. عامل، یک کنش را انجام می‌دهد، مثلا یکجا، یک عمل را اکتان‌ها انجام می‌دهند در صحنه‌ی نمایش تا پایانش. برحسب عمل شان نامگذاری می‌شوند. مثلا می‌گوییم رهگذر. حالا این رهگذر می‌تواند مرد باشد یا زن، یا مثلا رهگذرِ کودک. یا می‌گوییم نگهبان. می‌تواند نگهبان کاخ باشد، نگهبان بانک ملی باشد. در طول زمان، اینها عمل شان تغییر نمی‌کند، لباس شان تغییر می‌کند. شما اگر قرارباشد در یک نمایش، بازار را نشان دهید، احتیاج به فروشنده و خریدار دارید. اینها اکتان‌اند. بعدا کم کم، چهره باز می‌کنند و ما به آنان نزدیک می‌شویم. کم کم در می‌یابیم که این یک پیرمرد است. کم کم درمی یابیم او پدر است. یا آن رهگذر، مادر هم هست. وقتی که این رهگذر، شد یک جنگجو یا یک عالم روحانی، تبدیل می‌شود به «کهن الگو». کهن الگو‌ها بر حسب صفت عالی شان خوانده می‌شوند. وقتی می‌گوییم مادر، یک صفت عالی است. یا می‌گوییم جنگجو، یک صفت عالی است. چون دلیر و شجاع و آماده به جنگ و همیشه دست به اسلحه است. وقتی می‌گوییم روحانی، یعنی کسی است که فراتر از داده‌های زمینی دارد زندگی می‌کند. ارتباط معنوی با عالم بالا دارد. خودش خاص و صادق و قابل اعتماد است. حالا چه کشیش باشد، چه کاهن و خاخام و ... باشد. سوریو می‌گوید یک شخصیت‌هایی هستند که خیلی جذاب‌اند. همین کهن الگواند، اما یک مرحله بالاتر می‌رود. یک صفت به آن اضافه می‌کنیم که در تضاد با صفت عالی اش است. به طور مثال، می‌گوییم مادر ستمگر، درواقع سرآغاز جذابیت نمایش. بخاطر تضادی که در آن وجود دارد. یا مثل روحانی ریاکار. یا مثل جنگجوی ترسو. مثل کاری که پلوتوس دارد. سرباز لاف زن.

نوع ایرانی اش همین کار کمال تبریزی در لیلی با من است که یکی از شخصیت‌های جذاب نمایشی است. چون دو وجه متضاد را با هم دارد. همین جور تا برسیم به شخصیت‌های منحصر‌به‌فرد که کم داریم. در اینجا و در این کتاب هم به نظرم می‌آید جذابیتش در حضور شخصیت و بازشدن چهره‌ی شخصیت گاندی و چندگانگی وجوه این شخصیت است. وقتی که نویسنده، گاندی را انتخاب کرده، بازیگری که در صحنه‌های مختلف بازی می‌کند، این گاندی، گاهی شخصیت‌های دیگری می‌شود، یعنی وجه دیگری از شخصیت گاندی را در صحنه نشان می‌دهد. گاهی در صحنه‌ای، شخصیت یک فرمانده بسیار قاطع و سختگیر را بازی می‌کند. برخلاف آنچه که ما از گاندی انتظار داریم.»

ندا قربانیان، مجری برنامه از معتضدی می‌پرسد: «چرا اطلاعاتی که به خواننده می‌دهید برای این رخداد تاریخی، قبل از ورود گاندی به نمایش، چرا این قدر فشرده و خلاصه است و در سه خط می‌خواهید بگویید؟»

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

پرسشی که شهرام احمد زاده، منتقد و یکی از خوانندگان جنگ تریاکِ معتضدی‌ حاضر در نشست هم همین پرسش را از نویسنده داشتند. اینکه چرا اطلاعات، توأم با اکراه و قطره چکانی است و ما مثلا ناگزیریم برای اطلاع یابی از جریان جنگ تریاک، به گوگل مراجعه کنیم.

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

معتضدی پاسخ می‌دهد: «البته ما چنانچه بخواهیم این نمایش را اجرا کنیم، می‌توانیم با بروشور، آن اطلاعات لازم تاریخی را به مخاطب بدهیم. اینکه جنگ بین انگلیس و چین است که در واقع منشأء استعمار چین از انگلیس بوده و در دو مرحله این جنگ اتفاق افتاده. کل داستان را تعریف نمی‌کنیم، چون در همان آغاز هم گفتیم که راوی برای مان مهم‌تر است و باید ببینیم گاندی چه می‌خواهد از این داستان برای مان بگوید. وگرنه، کتاب‌های قطوری درباره جنگ تریاک نوشته‌اند. برای راوی (گاندی) اینجا چه مهم است؟ اینکه یک سرباز چینی هست که تلاش می‌کند بفهمد چرا آنجا در جنگ حضور دارد. یا یک سرباز هندی وجود دارد که مزدور است و تصمیم گرفته است که تصمیم نگیرد! چون دنیای اطرافش مرتب در حال تبدیل شدن است. رژه نمک هم که سرآغاز حرکت و رهایی هند است از استعمار انگلیس. یک حرکت و مبارزه مدنی بسیار ساده. گاندی که قصد پیاده روی تا خود اقیانوس هند را داشت، ابتدا تنها بود، اما در مسیر راه، هموطنانش به وی ملحق شدند. بحدی که بزودی کیلومتر‌ها صف حرکت را تشکیل دادند. گاندی مراقب بود که مردم هیچ آسیبی به هیچ جا نزنند. محل اتراق شان در بیرون از شهر بود. مقاومت مدنی همراه با این ملاحظات که به جایی و کسی آسیب نرسد.

رژه نمک چیست و با چه هدفی این رژه راه افتاد؟ گاندی و همراهانش اعتراض داشتند به قانون مالیات بر نمک. کمپانی هند شرقی، می‌گفت خریداری نمک باید همراه با پرداخت مالیات بر نمک هم باشد که گاندی زیر بار نرفت و او و یارانش تصمیم گرفتند بروند لب اقیانوس هند و از آنجا نمک استحصال کنند.»

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

شهرام احمدزاده نویسنده و کارشناس ادبیات نمایشی در باره این کتاب گفت: «به نظر می‌رسد که اساسا ما با یک ساختار اولیه و کلاسیک مواجهیم آن هم ساختار اپیزودیک. اما وقتی داخل می‌شویم، می‌بینیم که نویسنده دارد این ساختار اپیزودیک را وصل می‌کند به ساختار موزائیکی. یعنی تکه تکه دارد می‌آید. از یک جایی به بعد که گاندی دارد می‌رود به سمت روایت، می‌بینیم که دارد به سمت روایت معکوس می‌رود. یعنی به گذشته برمی گردد. انگار ساختار معکوس را هم می‌توانیم اینجا ببینیم. در این شکل از ساختارها، روایت، ما به ازای گفتنِ قصه است. یعنی اینجا حسن است. علی خیلی درست، سمت روایت رفته. نمونه‌ کلاسیکش رو بخواهیم ببینیم، دایره گچی قفقازی‌ برشت یادمان می‌آید، که آن ساختار اپیزودیک کلاسیک برشتی هم در اینجا اتفاق می‌افتد. یعنی علی معتضدی، آگاهانه از این ساختار استفاده کرده و این تم و ایده اش را برده در آن ساختار؛ و این یعنی آنکه پروسه‌ای طی کرده و حتما هم برای این کارش یک نقشه راه داشته. در این ساختار، زبان هم کارکرد روایت دارد و هم کارکرد کنشی. منظور از کنش در اینجا، کنش در گفتار است. اعم از گیرنده، فرستنده و تولیدکننده‌ی پیام. یک صحنه‌ای دارد در متن، آنجا که خواهر پادشاه انگلستان، ندیمه اش را فرستاده دنبال چای. هنوز هم اساسا مفهوم چای را نمی‌دانند و فقط از چای توصیف می‌کنند. یعنی می‌گوید این دخترک آمده با خودش چای آورده، پوستش چه پوست خوبی است و حالا من می‌خواهم. تاجر بسیار دندان گردی هم پیدا کرده و دارد به قیمت گزاف با او معامله می‌کند. علی اینجا با روایت وارد شد و اصلا وارد آن ساختارِ گفتم، گفت نشد. در مورد شخصیت پردازی هم در ساختار اپیزودیک، چندین نقطه‌ی اوجِ کوتاه داریم. یعنی برخلاف ساختار کلاسیک یا ساختار مدور، ما در ساختار اپیزودیک، چند اوج کوتاه داریم. علی در بعضی صحنه‌ها توانسته گره و بحران و اوج را بیاورد. اما در صحنه خواهر پادشاه که دنبال چای هست، چون دارد توصیف می‌کند و می‌خواهد با چای بازی کند، اوج را نمی‌تواند تولید کند. انگار اینجا افت دارد نمایشنامه. در این نوع ساختار‌ها باید به این فکرکنیم که حادثه‌ی محرکه چیست؟ اینجا حادثه محرکه، همان رژه نمک است. اما باید بپذیریم که علی معتضدی در این نمایشنامه جا‌هایی به جای اینکه به سمت ایهام برود، به سمت ابهام رفته. همان بحث قطره چکانی کردن اطلاعات است که شما هم به آن اشاره کردید.

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

گاهی شاید نویسنده فکرکند با این جنس قطره چکانی اطلاعات، دارد تعلیق ایجاد می‌کند، حال آنکه عملا دارد ابهام ایجاد می‌کند. ما باید بدانیم که چه اطلاعاتی را تکه تکه و کوچک‌کوچک بدهیم و چه اطلاعاتی را مثل دریا سرریز کنیم. به نظرم علی معتضدی در رژه‌ی نمک، در ارائه اطلاعات به مخاطب نباید خساست به خرج می‌داد. باید خیلی سخاوتمندانه به رژه‌ی نمک می‌پرداخت و زمینه‌ی تاریخی به مخاطب می‌داد تا با وی همذات پنداری می‌کردیم و بر اساس آن مفاهمه، آن وقت می‌رفت سراغِ حالا قصه گفتن؛ و آخر هم اینکه، کوتاه بودن صحنه‌ها هم به مخاطب، بیشتر احساس ابهام و گنگی می‌دهد.‌ای کاش، بخصوص اولین صحنه، کمی قوام پیدا می‌کرد و شکل می‌گرفت. آنجا که گاندی دارد صحبت می‌کند. اگر توصیفی بود و شرح موقعیت، شاید منِ مخاطب با ابهام رو‌به‌رو نمی‌شدم. هرچند مخاطب از میانه‌ی نمایش تا پایان با گاندی همذات پنداری می‌کند. بخصوص که جامعه‌ی ایران هم به نوعی درگیر این جنگ تریاک بوده و دامنه‌ی نفوذ استعماری انگلیس تا ایران هم آمده بوده و همین موجب ارتباط و همذات پنداری جامعه مخاطب ایرانی با گاندی است.»

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

لازم به یادآوری است در این نشست نقد و بررسی نمایشنامه‌ی جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی، نوشته‌ی سید علی معتضدی، اسدالله امرایی، مترجم بلندآوازه نیز حضور داشت.

داریوش مؤدبیان: جذابیت نمایشنامه «جنگ تریاک به کارگردانی ماهاتما گاندی»، در وجوه مختلف شخصیت گاندی است

ارسال نظرات
پربحث ترین ها
امروز شنبه ۱۹ مهر
امروز شنبه ۱۹ مهر
امروز شنبه ۱۹ مهر
امروز شنبه ۱۹ مهر