
نقش هوش مصنوعی در حوزه سیاست خارجی ترکیبی از فرصتها و تهدیدهاست. از یک سو، فناوری هوش مصنوعی به شفافتر شدن تصمیمات، پیش بینی دقیق بحرانها و افزایش کارایی سیاستگذاری کمک قابل توجهی میکند. از سوی دیگر، فناوری هوش مصنوعی میتواند به تشدید رقابتهای تسلیحاتی، پیچیدهتر شدن جنگهای اطلاعاتی و افزایش وابستگی فناورانه منتهی میشود.
دیدارنیوز: در سالهای اخیر، هوش مصنوعی به یکی از عوامل بنیادین شکل دهنده در حوزه سیاست خارجی تبدیل شده است. هوش مصنوعی نه تنها به عنوان یک ابزار کمکی، بلکه نقشی به عنوان یک متغیر ساختاری در حوزههایی از جمله موازنه قدرت و الگوهای تعاملات بین المللی ایفا میکند. فناوری هوش مصنوعی از طریق ظرفیت پردازش حجم گستردهای از دادههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، این توانایی را دارد که فرایندهای تصمیم سازی در حوزه سیاست خارجی را تغییر بدهد.
در دنیای امروز علاوه بر گزارشهای دیپلماتیک و تحلیلهای انسانی، دولتها این توانایی را دارند تا با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، شبکههای عصبی و پردازش زبان طبیعی، سناریوهای مختلف در زمان آینده را شبیه سازی و پیامدهای بالقوه اقدامات خود را پیش بینی کنند. این دگرگونی نه تنها دقت تحلیل را افزایش داده بلکه سرعت واکنش در برابر تحولات ژئوپلیتیک را نیز به صورت قابل توجهی بالا برده است.
علاوه بر این، هوش مصنوعی ماهیت رقابت قدرتهای جهانی را در دو حوزه امنیت و دفاع تغییر داده است. کاربرد هوش مصنوعی در سیستمهای شناسایی پیشرفته، فرماندهی و کنترل هوشمند و حتی تسلیحات خودمختار، معادلات بازدارندگی را نیز بازنویسی میکند. این قابلیت هوش مصنوعی از یک طرف میتواند امنیت ملی را به طرز چشمگیری تقویت کند، اما از طرف دیگر، خطر شتابزدگی در حوزه تصمیمات نظامی و تشدید مسابقه تسلیحاتی را هم افزایش میدهد. در محیط سایبری، هوش مصنوعی هم به عنوان سپر دفاعی قدرتمند در مقابل تهدیدات ایفای نقش میکند و هم ابزاری برای طراحی حملات پیچیدهتر است. همین ایفای نقش دوگانه، رقابت راهبردی کشورها را به حوزهای کاملا دیجیتال و هوشمند کشانده است.
در حوزهی قدرت نرم، هوش مصنوعی ابزارهای نوینی برای شکل دهی به افکار عمومی و روایتهای بین المللی ایجاد کرده است. فناوریهای تولید محتوا، توانایی ایجاد پیامهایی منطبق با فرهنگ، زبان و حساسیتهای جوامع هدف را فراهم میکند. این امر این فرصت را برای کشورها فراهم کرده است تا تصویر مطلوب تری از خود ارائه دهند یا حتی فضای اطلاعاتی رقبای خود را نیز تحت تاثیر قرار دهند. با این اوصاف، همین قابلیتها خطر گسترش اخبار جعلی و نادرست، دستکاری افکار عمومی و تضعیف اعتماد به منابع رسمی را هم به دنبال دارد و میتواند به بی ثباتی سیاسی و دیپلماتیک دامن بزند.
شایان ذکر است که کنترل بر زیرساختهای هوش مصنوعی، از تراشههای پیشرفته تا مراکز پردازش دادههای بزرگ، تبدیل به عامل قدرتمندی کشورها شده است. از این رو، کشورهایی که دسترسی به این منابع دارند، نه تنها در حوزه فناوری، بلکه در حوزههای سیاسی و اقتصادی هم دست بالاتر را خواهند داشت. این وضعیت، نوعی از شکاف فناورانه را میان کشورهای پیشرفته و کشورهای وابسته ایجاد میکند که خود بر جهت گیریهای سیاست خارجی کشورها تاثیر میگذارد.
میتوان گفت که نقش هوش مصنوعی در حوزه سیاست خارجی ترکیبی از فرصتها و تهدیدهاست. از یک سو، فناوری هوش مصنوعی به شفافتر شدن تصمیمات، پیش بینی دقیق بحرانها و افزایش کارایی سیاستگذاری کمک قابل توجهی میکند. از سوی دیگر، فناوری هوش مصنوعی میتواند به تشدید رقابتهای تسلیحاتی، پیچیدهتر شدن جنگهای اطلاعاتی و افزایش وابستگی فناورانه منتهی میشود.
شایان ذکر است که مدیریت پدیده هوش مصنوعی نیازمند این است که کشورها به صورت همزمان ظرفیتهای بومی فنی و انسانی خود را تقویت کنند، در تدوین هنجارها و قواعد بین المللی پیشگام باشند و با استفاده از دیپلماسی چندجانبه، خطرات و تهدیدات ناشی از رقابت بیمهار در حوزه هوش مصنوعی را کاهش دهد.
دیپلماسی ایرانی/ نویسنده: شقایق متقی، کارشناس ارشد روابط بینالملل