
مقامات رسمی کشورمان ادامه بازگشت به مسیر دیپلماسی را مشروط به رعایت شروطی از جمله ارایه تضمین برای عدم تجاوزی دیگر و نیز تغییر رویکرد واشنگتن در قبال تهران کردهاند. در ادامه کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک این مسایل را تحلیل کردهاند.
دیدارنیوز: در شرایطی که مقامات رسمی کشورمان ادامه بازگشت به مسیر دیپلماسی را مشروط به رعایت شروطی از جمله ارایه تضمین برای عدم تجاوزی دیگر و نیز تغییر رویکرد واشنگتن در قبال تهران کردهاند گروهی از ناظران نیز بر این باورند که سه مولفه آینده روابط ایران و امریکا را تعیین خواهند کرد؛ نخست، شروط ایران برای ادامه مذاکرات که شامل تضمینهای امنیتی و جبران خسارات ناشی از حملات اخیر است. دوم، بحث تعلیق همکاری تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تاثیر آن بر فرآیند مذاکرات و درنهایت احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه، سه گزارهای که فضای دیپلماسی را پیچیدهتر کرده است.
به ادعای این گروه این مساله نه تنها ایران را در موقعیتی حساس قرار میدهد، بلکه بهانهای برای طرفهای غربی در جهت افزایش فشارها فراهم میکند. در همین راستا گروهی دیگر از تحلیلگران نیز تحرکات روسیه به عنوان بازیگری تاثیرگذار را به عنوان متغیری مهم در مسیر آینده تنشها میان تهران و واشنگتن مطرح میکنند، بالاخص آنکه اخیرا مسکو پیشنهادهایی مانند انتقال اورانیوم غنیشده ایران به این کشور را رسانهای کرده است. با این حال، اما هستند گروهی که بر این باورند ابهامات جدی درباره سرنوشت تاسیسات هستهای ایران و وضعیت اورانیوم غنیشده پس از حملات اخیر، همچنان یکی از چالشهای مهم مذاکرات احتمالی است. در هر صورت، اما به نظر میرسد ترکیب این سه مولفه، یعنی شروط موردنظر ایران برای بازگشت به میز مذاکره، رابطه تهران با نهاد پادمانی و همزمان نقش روسیه، چارچوب اصلی پیچیدگیها و فرصتهای پیشروی روند دیپلماسی هستهای را رقم خواهد زد.
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین کشورمان در گفتوگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اینکه تعلیق همکاری ایران با آژانس، ابزاری برای امتیازگیری در مذاکرات است همزمان تاکید کرد: فعالسازی مکانیسم ماشه بیشتر از تحریم اقتصادی، اعتبار بینالمللی تحریمها را تقویت میکند و میتواند زمینه بازگشت قطعنامههای قبلی و فشارهای حقوقی و سیاسی جدید علیه ایران را فراهم کند، اما فرجیراد در باب آینده تنشهای میان تهران و واشنگتن گفت: هدف تهران از طولانیتر کردن روند مذاکرات غیرمستقیم و تضمین امنیت و تعیین چارچوب مذاکره است؛ چراکه پس از حمله به تاسیسات هستهای کشورمان، شرایط به قدری متفاوت شده و همچنین سرنوشت ۴۰۰ کیلو اورانیوم غنیشده میتواند فرصتی برای توافق احتمالی ایجاد کند.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
کوروش احمدی: فعالسازی ماشه، اگرچه از نظر اقتصادی آثار محدودی دارد، اما تبعات حقوقی و سیاسی گستردهای برای ایران به همراه خواهد داشت که مشروعیت تحریمها را در سطح بینالمللی افزایش میدهد
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به پرسشی در باب آینده تنشها میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پی تجاوز اخیر اسراییل و امریکا به تاسیسات هستهای صلحآمیز کشورمان و نیز تعلیق همکاری تهران با آژانس خاطرنشان کرد: مشکل در رابطه بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ویژه پس از قطعنامهای که در تاریخ ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) در شورای حکام صادر شد و اتفاقات اخیر شدت گرفته است. چند روز پس از تصویب قطعنامه شورای حکام و نیز سکوت آژانس در قبال بمباران تاسیسات هستهای کشورمان، مجلس ایران مصوبهای درباره تعلیق همکاری با آژانس صادر کرد.
این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه گفت: این مصوبه نسبت به قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» انعطافپذیرتر است و لحن ملایمتری دارد و احراز شرایط مندرج در مصوبه و صدور مجوز ازسرگیری همکاری با آژانس را برعهده شورای عالی امنیت ملی گذاشته است. بنابراین، در حال حاضر راه برای همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای کاملا بسته نشده و امکان از سرگیری آن با مجوز شورای عالی امنیت ملی وجود دارد. البته این موضوع به تحولات آتی و نحوه پیشرفت مذاکرات احتمالی بین ایران و امریکا بستگی خواهد داشت. ایران قاعدتا باید از همکاری با نهاد پادمانی به عنوان اهرمی برای تامین نظرات خود در مذاکرات استفاده کند.
به باور احمدی اهمیت این همکاری در شرایط کنونی بیشتر شده، به ویژه با توجه به حمله امریکا به سه سایت هستهای ایران و ابهاماتی که در مورد میزان خسارات به این سایتها و نیز سرنوشت اورانیوم غنی شده ۶۰درصدی وجود دارد. اظهارات متناقض طرفهای مختلف و تاکید ایران مبنی بر اینکه هنوز از جزییات در مورد خسارات اطلاع کافی ندارد، نقش آژانس را به عنوان نهادی برای روشن کردن حقیقت برجسته میکند.
این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه گفتوگویش متذکر شد: اروپاییها و امریکاییها، همکاری ایران با آژانس را به مکانیسم ماشه ربط دادهاند و در صورت ادامه تعلیق همکاریها، تهدید به فعالسازی این مکانیسم کردهاند، گزارهای که ممکن است حتی زودتر از ضربالاجل مربوطه در مهر ماه انجام شود. با این حال، تاکنون خبری مستند از اقدامات رسمی اروپاییها در این زمینه منتشر نشده است.
احمدی در پاسخ به اینکه گمانهزنیها درباره اهمیت فعالسازی مکانیسم ماشه برای تهران و همزمان تشبیه فعالسازی ماشه به حرکتی مانند «حمله نظامی» علیه کشورمان توسط مقامات ایران گفت: فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگرداندن شش قطعنامه شورای امنیت، تحریمهای اقتصادی را تحتتاثیر چندانی قرار نخواهد داد؛ چراکه تحریمهای اقتصادی موجود امریکا همچنان برقرار است و تحریمهای اقتصادی محدود و مختصری که در قطعنامههای پیشین شورای امنیت آمدهاند، در مقایسه با تحریمهای امریکا اثرگذاری چندانی به لحاظ اقتصادی ندارند. اما اهمیت اصلی این شش قطعنامه به واسطه نتایج بدی هستند که در عرصه بینالملل ایجاد خواهند کرد.
به باور احمدی تحریمهای امریکا یکجانبه است و معمولا توسط مجمع عمومی سازمان ملل محکوم میشوند، اما تحریمهای شورای امنیت بینالمللی همه کشورها را ملزم به تبعیت میکند و برای همه کشورهای عضو سازمان ملل لازمالاجرا هستند. به این ترتیب، بازگشت تحریمها توسط شورای امنیت، از لحاظ حقوق بینالملل، وضعیت نامطلوبی برای کشور ایجاد میکند و بستری حقوقی فراهم میکند که تحریمهای یکجانبه را تا حدی قابل توجیه نماید. این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه گفت: این موضوع همچنین زمینه را برای کشورهای اروپایی که هنوز تحریمهای برجامی را برنگرداندهاند، فراهم میکند تا تحریمهای برجامی را علیه ایران بازگردانند. از منظر حقوق بینالملل و مشروعیتی که احیای این شش قطعنامه میتواند ایجاد کند، این مساله اهمیت بالایی دارد.
به گفته احمدی نکته مهم دیگر درباره غنیسازی اورانیوم در ایران است. برجام و به تبع آن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، غنیسازی حداقلی در داخل ایران را به رسمیت شناخته و آن را قانونی کرده است؛ بنابراین در شرایط فعلی، غنیسازی ایران از نظر سازمان ملل مشکلی ندارد. اما اگر قطعنامههای قبلی احیا شوند، این قطعنامهها تعلیق غنیسازی را الزامآور میکنند و ضمانت اجراهایی نیز برای آن درنظر گرفته شده است.
احمدی در ادامه گفتوگویش خاطرنشان کرد: ازجمله این ضمانت اجراها میتوان به ماده ۴۱ منشور سازمان ملل اشاره کرد که امکان اعمال تحریمهای اقتصادی بیشتر را علیه ایران فراهم میکند. غربیها ممکن است با استناد به این ماده، در آینده تحریمهای جدیدی وضع کنند، به این دلیل که ایران تعلیق غنیسازی را رعایت نکرده است. به باور احمدی علاوه بر این، در قطعنامه ۱۹۲۹، کشورها تشویق شدهاند که کشتیهایی که از مبدا ایران حرکت میکنند یا عازم ایران هستند را بازرسی کنند. اگرچه این اقدام الزامآور نیست، اما ممکن است غربیها از آن به عنوان بهانهای برای متوقف کردن و بازرسی کشتیهای ایران در دریاهای آزاد استفاده کنند. همچنین در مورد برنامه موشکی ایران، قطعنامه ۱۹۲۹ فعالیتهای موشکی ایران را ممنوع کرده و ضمانت اجراهایی برای آن درنظر گرفته است. به طور کلی، احیای این قطعنامهها میتواند مشکلات جدی حقوقی و سیاسی برای ایران ایجاد کند که فراتر از تحریمهای اقتصادی فعلی است.
این دیپلمات پیشین کشورمان در سازمان ملل درباره سناریوهای احتمالی در باب فعالسازی یا عدم فعالسازی مکانیسم ماشه متذکر شد: ضربالاجل فعالسازی مکانیسم ماشه یا اسنپبک، بیست و شش مهر سال جاری است. اگر این تاریخ سپری شود، قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی میشود و پرونده برنامه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج خواهد شد. در این صورت، ایران دیگر تحت نظارت مستقیم شورای امنیت نخواهد بود و امکان اعمال تحریمهای جدید علیه ایران بسیار دشوار خواهد شد.
به باور احمدی دلیل این موضوع آن است که خارج از چارچوب مکانیسم ماشه و قطعنامه ۲۲۳۱، غربیها برای اعمال تحریمهای جدید باید از سد وتوی چین و روسیه عبور کنند؛ امری که باتوجه به شرایط فعلی روابط بینالمللی، تحقق آن نامشخص و دشوار است. این موضوع برای غربیها بسیار اهمیت دارد. بنابراین، اگر تا بیست و شش مهر مسائل بین ایران و طرفهای غربی حل نشود، احتمال دارد که این کشورها با تکیه بر بند ۱۱ قطعنامه۲۲۳۱ یا همان مکانیسم ماشه دو اقدام انجام دهند؛ اول، فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن شش قطعنامه تحریمی علیه ایران و دوم، در صورت توافق با تهران، تلاش برای تمدید ضربالاجل بیست و شش مهر یا هجده اکتبر سال جاری، به مدت یک سال یا بیشتر نتیجهبخش خواهد بود. به گفته احمدی لذا اگر تا آن زمان توافقی بین ایران و اروپاییها به ویژه درباره موضوع غنیسازی حاصل نشود، به احتمال زیاد غربیها مکانیسم ماشه را فعال کرده و شش قطعنامه را باز خواهند گرداند، اما اگر توافقی حاصل شود، احتمالا تلاش خواهند کرد همان قطعنامه ۲۲۳۱ را به عنوان تضمین توافق جدید تمدید کنند.
عبدالرضا فرجیراد: ایران با بهتاخیر انداختن مذاکرات به دنبال دستیابی به تضمینهای امنیتی جهت جلوگیری از تداوم تجاوزگری اسراییل و تعیین چارچوب لازم برای مذاکره است
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به سوالی در باب اظهارات اخیر مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان مبنی بر شروط تهران برای بازگشت به میز مذاکرات با واشنگتن تاکید کرد: به باور من مذاکرات غیرمستقیم و غیررسمی با امریکا همچنان جریان دارد. احتمالا این مذاکرات از طریق وزارت امور خارجه و آقای ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، انجام میشود و میتوان گفت که روند رایزنیها قطع نشده است و گاهی گفتوگوهایی بین طرفین صورت میگیرد. علت ادامه مذاکرات غیررسمی، فراهم کردن بستری برای آغاز مذاکرات رسمی است. به گفته فرجیراد طولانی شدن روند مذاکرات رسمی تا به حال به این دلیل بوده که ایران احتمالا دو هدف را دنبال میکند: اول، ایجاد تضمینهای امنیتی تا در صورت شروع مذاکرات، مجددا مورد حمله قرار نگیرد؛ دوم، تعیین چارچوبی برای مذاکرات به گونهای که خواستههای طرف مقابل غیرمعمول یا خارج از توان ایران نباشد. نمیدانم تا چه حد به این اهداف رسیدهایم و شرایط فعلی دشوار است، اما برداشت من این است که درحال نزدیک شدن به آغاز مذاکرات رسمی هستیم.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفت: البته امریکاییها و شخص ترامپ گاه مواضعی مطرح میکنند که هر چند نمیتوان به آنها به شکل قطعی استناد کنند، اما همین گزاره نشان میدهد از گفتوگوهای غیررسمی و گاه کتبی بین دو طرف نتایجی حاصل شده است. البته هنوز معلوم نیست خواستههای ایران دقیقا چه مواردی خواهد بود و چه موضوعاتی در مذاکرات رسمی مطرح میشود.
فرجیراد درباره پیشبینی موارد احتمالی که ممکن است در مذاکرات احتمالی مورد رایزنی قرار گیرد، خاطرنشان کرد: فراموش نکنید شرایط امروز نسبت به قبل از جنگ دوازده روزه تا حدودی متفاوت است. ممکن است درخواستهای امریکا که پیش از جنگ مطرح بود، اکنون تغییر کرده باشد. براساس آنچه در رسانهها آمده، امریکاییها بر توقف غنیسازی ایران اصرار دارند و مسائل منطقهای و همچنین برنامه موشکی ایران و حتی ادعاهایی درباره اسراییل در دستور کار قرار دارد. اما باتوجه به اینکه مذاکرات غیرمستقیم در جریان است، باید دید تا چه اندازه طرف ایرانی آمادگی گفتوگو درباره این مسائل را دارد.
به باور این استاد ژئوپلیتیک نکته مهم، اما مساله غنیسازی است. طرف امریکایی و شخص ترامپ معتقدند که تاسیسات هستهای ایران را از بین بردند و ایران نیز آسیب جدی این تاسیسات را تایید میکند. این شرایط ممکن است به فرصتی برای رسیدن به تفاهم تبدیل شود، به ویژه که مساله حدود چهارصد کیلوگرم اورانیوم غنیشده نیز بسیار مهم است.
فرجیراد در ادامه گفتوگویش تاکید کرد: ترامپ مدعی است که این اورانیومهای غنیشده موجود در فردو دفن شده، اما کشورهای اروپایی و اسراییلی نسبت به این ادعا تردید دارند. در این میان، واسطهها در تلاشاند و از طرفی روسیه نیز اعلام کرده حاضر است اورانیوم را تحویل گرفته و سوخت موردنیاز را به ایران بدهد. در مجموع، شرایط قبل از جنگ با وضعیت کنونی متفاوت شده و باتوجه به اینکه ایران به دلیل آسیبدیدگی تاسیسات نمیتواند به فوریت غنیسازی را ادامه دهد، ممکن است در میانه این روند، فرصتی برای توافق فراهم شود.
این استاد ژئوپلیتیک همچنین در ادامه گفت: موضوع دیگری که اهمیت دارد، همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. تعلیق این همکاری و مذاکرات پیرامون آن میتواند به حل و فصل این مساله کمک کند چنانکه در فرآیند برجام و تعیین میزان غنیسازی ۳.۶۷ درصد نیز توسط نهاد پادمانی تعیین شد.
فرجیراد درباره نقش روسیه در مدیریت تنشهای کنونی میان تهران و واشنگتن و نیز مذاکرات احتمالی آینده گفت: به نظر میرسد در این زمینه، روسیه نقش پررنگتری نسبت به زمان شکلگیری برجام دارد. البته که اگرچه دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین گفتوگوهایی در این خصوص داشتهاند و احتمالا امریکا در این زمینه درخواستهایی از روسیه داشته است، اما هنوز مشخص نیست ایران رایزنیهایی همزمان با روسیه در این زمینه انجام داده است یا خیر.
به باور فرجیراد در هر صورت روسیه به عنوان میانجی مهمی در این مسیر مطرح است و غربیها نیز ممکن است نقش فعال روسها را بپذیرند، هر چند ایران نیز باید بپذیرد که این نقش را روسیه ایفا کند. در این شرایط اگر ایران بتواند اثبات کند که اورانیوم غنیشده چهارصد کیلوگرمیاش هنوز موجود است و بمبارانها آن را ازبین نبردهاند، این موضوع میتواند به روند مذاکرات کمک کند.
به باور این استاد ژئوپلیتیک در این شرایط تهران احتمالا ترجیح میدهد این اورانیومهای غنیشده را به کشورهای غربی تحویل دهد تا روسیه. البته این روند مشروط به تضمینهایی است که ایران در قبال این اقدام خود دریافت کند تا اطمینان حاصل شود در روند تحویل اورانیوم، امنیت و منافع ملی کشورمان حفظ خواهد شد.