
حسن بهشتیپور، کارشناس ارشد روابط بینالملل در تحلیل خود از محتوای گزارش گروسی به شورای حکام آژانس و پاسخ ایران نوشت: نقش شورای حکام در واقع زمینهسازی برای راهاندازی مکانیزم ماشه است. اگر سه کشور اروپایی موفق شوند قطعنامهای علیه ایران تصویب کنند، این میتواند زمینهساز شروع روند دو ماهه مکانیزیم ماشه باشد، هرچند چین و روسیه با این روند همراهی نخواهند کرد، اما سنگ اندازی جدید در روند مذاکرات ایران با آمریکا خواهد بود.
دیدارنیوز _ سرویس بینالملل: حسن بهشتیپور کارشناس ارشد روابط بینالملل و تحلیلگر مسایل سیاسی به تحلیل محتوای گزارش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای حکام آژانس و پاسخ ایران پرداخته است که در دیدارنیوز میخوانید.
به گزارش دیدارنیوز، در ادامه تحلیل حسن بهشتیپور را میخوانید.
مقدمه:
گزارش رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) که به درخواست تروئیکای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) در جلسه نوامبر ۲۰۲۴ شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشنهاد شده بود، پیش از ارائه به شورای حکام آژانس، منتشر شد. در مطلب پیش رو بر اساس آن بخشهایی که رسانههای غربی از جمله خبرگزاری رویترز منتشر کرده و نیز پاسخ ایران به این گزارش بر اساس بیانیه مشترک وزارت امورخارجه و سازمان انرژی اتمی ایران و بیانیه آقای کاظم غریب آبادی معاون حقوقی و بین الملل وزیر خارجه ایران نوشته شده است.
آژانس در گزارش خود بار دیگر نسبت به وجود ذرات اورانیوم با منشاء انسانی در برخی سایتهای اعلامنشده ابراز نگرانی کرده و مینویسد: «آژانس نمیتواند تضمین دهد که برنامه هستهای ایران صلحآمیز است.» این جمله از لحاظ حقوقی بار سنگینی ندارد، اما از نظر سیاسی، بهانهای به کشورهای غربی میدهد تا فشارها را بر ایران تشدید کنند. در ادامه به تحلیل موارد مطرح شده در گزارش آژانس و پاسخ ایران میپردازیم.
۱. فعالیتهای هستهای اعلامنشده در سایتهای اعلام نشده
در این گزارش، آژانس همچنان توضیحات ایران درباره دو مکان موسوم به تورقوزآباد و ورامین را ناکافی میداند و ادعا میکند هنوز پاسخهای معتبری دریافت نکرده است. علاوه بر این، نکتهی قابل توجه آن است که موضوع مکان سوم یعنی لویزان/شیان نیز مجدداً در گزارش مطرح شده، در حالی که پیشتر آژانس اعلام کرده بود بررسی در این خصوص پایان یافته است. بازگشت این موضوع به گزارش، از نگاه ایران، نشانهای از نیت سیاسی آژانس برای باز نگه داشتن پرونده است.
از نظر آژانس آثار اورانیوم در ۴ سایت (تورقوزآباد، ورامین، لویزان-شیان، مریوان [آباده]) نشاندهنده فعالیتهای اعلامنشده در دهه ۲۰۰۰ است. نگرانی آژانس بیشتر عدم شفافیت ایران درباره تاریخچه فعالیتها و منشأ مواد هستهای در این چهارمکان است.
از نگاه ایران بر اساس آنچه که در بیانیه وزارت امورخارجه و سازمان انرژی اتمی و بیانیه غریب آبادی میتوان فهمید بطور خلاصه عبارتند از:
الف: اسناد آژانس مبتنی بر اطلاعات جعلی اسرائیل است.
نقش اطلاعات تأمینشده از سوی اسرائیل منبع اولیه بسیاری از ادعاهای آژانس، اسناد دیجیتالیای بوده که اسرائیل در سال ۲۰۱۸ از یک مرکز بایگانی ادعایی در تهران ربوده و منتشر کرده است. این اطلاعات که در گزارشهای محرمانه و همچنین سخنرانیهای نخستوزیر وقت اسرائیل (نتانیاهو) به آنها استناد شده، از همان ابتدا با تردیدهایی از سوی برخی نهادهای اطلاعاتی و حتی اعضای آژانس روبهرو بود. با این حال، آژانس بدون انجام راستیآزمایی مستقل، بسیاری از فرضیههای ناشی از آن اسناد را در گزارشهای خود گنجانده است.
ب: تمام فعالیتهای هستهای ایران اعلامشده و تحت نظارت آژانس بودهاند.
تغییر لحن آژانس در دوره گروسی در دورهی مدیریت رافائل گروسی، لحن گزارشهای آژانس نسبت به ایران سختگیرانهتر شده و تأکید بر «عدم شفافیت» جایگزین همکاری فنی گذشته شده است. منتقدان این تغییر لحن را ناشی از فشارهای سیاسی از سوی سه کشور اروپایی و آمریکا میدانند که بهدنبال بهرهبرداری سیاسی از ابزارهای نظارتی آژانس هستند.
پ: درباره تورقوزآباد و ورامین، توضیحات و اسناد کافی از سوی ایران ارائه شده است.
گروسی در همین گزارش به صراحت تأیید کرده که «هیچ برنامه هستهای ساختاریافته فعلی در ایران وجود ندارد.» آژانس به شواهد فنی (مانند آثار اورانیوم) استناد میکند، اما ایران منبع شواهد (اسرائیل) که خود دشمن ایران است و عضو ان پی تی نیست و از تاریخ اسناد مورد ادعا آژانس ۲۲ سال میگذرد و نیز ایران در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به بازرسان آژانس مجوز داده از این مکانها دیدن کنند یعنی اگر قرار به پنهان کاری بود اجازه بازدید از این چهار مکان را به بازرسان آژانس نمیداد. با این حال آژانس همچنان توضیحات ایران درباره سایتهای ورامین و تورقوزآباد را از نظر علمی قانع کننده نمیداند.
۲. موضوع غنیسازی اورانیوم تا ۶۰٪
از دیدگاه آژانس ایران تنها کشور غیرهستهای است که اورانیوم ۶۰٪ تولید میکند. این سطح غنیسازی از نظر فنی نزدیک به تسلیحاتی (۹۰٪) است و ریسک اشاعه دارد.
ایران غنی سازی در هر سطحی را حق حاکمیتی خود میداند، زیرا تا زمانی که فعالیتهای ایران یا هر کشور دیگر زیر نظر آژانس باشد هیچ محدودیتی در NPT یا توافق پادمان برای سطح غنیسازی وجود ندارد؛ و ایران میگوید غنیسازی ۶۰٪ برای مصارف پزشکی (تولید مولیبدن-۹۹) است.
براساس رعایت اصل بیطرفی از سوی مدیرکل آژانس که در اساسنامه به صراحت قید شده است مدیرکل حق تعیین "نگرانی" برای فعالیتهای قانونی را ندارد. از لحاظ حقوقی: پیمان ان پی تی برای ایران و همه کشورهای پذیرنده این پیمان NPT محدودیتی برای غنیسازی تعیین نکرده است.
از لحاظ امنیتی: نگرانی آژانس درباره مکانهای مورد بررسی که قبلا اعلام نشدهاند، منطقی است، اما سند محکمی برای اثبات انحراف ایران ارائه نشده است.
۳. تعلیق کد اصلاحی ۳.۱ (اعلام زودهنگام تأسیسات)
از نظر آژانس، ایران از سال ۲۰۲۱ اجرای کد ۳.۱ (اعلام ساخت تأسیسات جدید پیش از راهاندازی) را متوقف کرده است. این اقدام شفافیت را کاهش داده و امکان نظارت پیشگیرانه را محدود میکند.
ایران در پاسخ به این ادعا میگوید اجرای کد ۳.۱ بخشی از برجام بود و پس از نقض تعهدات غرب، ایران اجرای آن را تعلیق کرد. باید توجه داشت از نظر ایران این کد الزام پادمانی نیست و تعلیق آن نقض NPT محسوب نمیشود.
۴. محدودیتها برای بازرسان آژانس
آژانس در گزارش خود آورده که ایران بازرسان باتجربه (خصوصاً اروپاییها) را حذف کرده است. این کار توان نظارتی آژانس را تضعیف میکند. در مقابل ایران میگوید به ۱۲۰ بازرس فعال آژانس مجوز لازم را برای ورود به ایران و بازدید از سایتهای هستهای را داده است و حذف برخی از بازرسان پاسخ به قطعنامه سیاسی نوامبر ۲۰۲۴ بود. بر طبق ماده ۹ توافق پادمان، کشورها حق تائید بازرسان را دارند. ضمن آنکه حذف تعداد اندکی بازرس تاثیری بر کیفیت کار نظارتی ۱۲۰ نفر دیگر نداشته است.
۵. حجم فعالیتهای نظارتی آژانس در ایران
مدیرکل آژانس در گزارش خود هیچ اشارهای به همکاریهای همهجانبه ایران با آژانس نمیکند در حالی که ۴۹۳ مورد از ۶۸۲ بازرسیهای آژانس در کشورهای بدون پروتکل الحاقی، در ایران انجام شده است. همچنین ۱۲۶۰ روز بازرسی از ۱۸۹۵ روز بازرسی مربوط به ایران بوده است. علاوه براین باید توجه داشت از کل بودجه ۴،۳۰۰،۰۰۰ یورو مربوط به آژانس در سال ۲۰۲۴، ۲۲.۶ میلیون یورو صرف نظارت بر ایران شده است. این آمارها به خوبی نشاندهنده همکاری بیسابقه ایران با آژانس است. باید گفت تمرکز آژانس بر مسائل تاریخی، سیاسی است نه فنی و حقوقی بطوریکه از یک سو آژانس دسترسی گسترده دارد، از سوی دیگر شکایت از محدودیتها میکند در واقع آژانس سطح دسترسی بر اساس توافق برجام را از ایران طلب میکند در حالی که از طرفهای مقابل نمیخواهد تعهدات خود را در قبال ایران انجام دهند تا ایران به اجرای تعهدات برجامی ترغیب شود.
جالب آنکه در گزارشهای قبلی، آژانس اعلام کرده بود که درباره شیان – لویزان به توضیحات قانعکنندهای از سوی ایران دست یافته و پرونده آن را بسته است. اما در گزارش محرمانه جدید (GOV/۲۰۲۵/۲۵)، بازهم از سه مکان یعنی (تورقوزآباد، ورامین و لواسان/شیان) بحث کرده است این نشان میدهد که آژانس یا به اطلاعات جدیدی دست یافته یا ارزیابیهای قبلی خود را بازنگری کرده است؛ و مشخص نیست اطلاعات چیست و اصولا تا چه زمانی این روند میتواند ادامه داشته باشد.
نتیجه:
نقش شورای حکام و پیامدهای احتمالی گزارش GOV/۲۰۲۵/۲۵ به نشست روز پنج شنبه این شورای در واقع زمینه سازی برای راه اندازی مکانیزم ماشه است. اگر سه کشور اروپایی موفق شوند قطعنامهای علیه ایران تصویب کنند، این میتواند زمینهساز شروع روند دو ماهه مکانیزیم ماشه باشد، هرچند چین و روسیه با این روند همراهی نخواهند کرد، اما سنگ اندازی جدید در روند مذاکرات ایران با آمریکا خواهد بود، زیرا واکنش ایران نیز میتواند در قالب توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی یا محدودیت بیشتر در همکاری با آژانس بروز یابد.