برای قرار دادن آزار سایبری در منظر مناسب، از نظر نویسنده ضروری است که آن را در زمینه آزار سنتی مورد مطالعه قرار دهیم.
دیدارنیوز ـ نوشته: دن اولوئوس و پی لیمبر ـ مترجم: سمیه ممیزاده: امروزه با گسترش استفاده از اینترنت و رسانههای اجتماعی پرداختن به مشکلات و آزار و اذیتهای سایبری خالی از لطف نیست کاری که دن اولوئوس و پی لیمبر در مقالهای با همین عنوان انجام دادهاند. آنها برای این پژوهش ابتدا تعریفی از مفهوم آزار سایبری ارائه کرده و سپس برخی برآوردهای تجربی شیوع آزار سایبری را در میان دانشآموزان امریکایی در سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ با هم مقایسه کرده و در نهایت اثرات منفی احتمالی زورگویی سایبری را مطرح کردهاند.
برای درک و تغییر یک پدیده باید آن پدیده را به خوبی بشناسیم که برای این کار اولین قدم ارائه یک تعریف اولیه از پدیده است تا دامنه مفهوم و مرزهای پدیده مشخص شود. در مقاله برخی از مشکلات و آزار و اذیت سایبری نویسنده نگاهی دقیق به بعضی از جنبههای مفاهیم آزار اینترنتی میپردازد و به طور خاص روی این موضوع تمرکز میکند که آیا آزار و اذیت سایبری زیرمجموعهای از آزار سنتی است یا خیر؟
در تعریف رایج آزار و اذیت اینطور گفته میشود که: زمانی که یک دانش آموز مورد آزار و اذیت قرار میگیرد که به طور مکرر و در طول زمان در معرض اقدامات منفی یک یا چند دانشآموز دیگر قرار میگیرد. در این تعریف سه مؤلفه برای اصطلاح آزار وجود دارد: ۱- مربوط به یک رفتار پرخاشگرانه است. ۲- نشاندهنده الگوی رفتاری است که تکرار میشود. ۳-در یک رابطه بینفردی رخ میدهد که مشخصه آن عدم تعادل قدرت است؛ که این تعریف اصولاً نشاندهنده نوعی سوء استفاده از همسالان است. سؤالی که پیش میآید این است که آیا در آزار سایبری هم معیارهای عدم تعادل قدرت و تکراری شدن که در تعریف آزار و اذیت مطرح شد را میتوان اعمال کرد؟ نویسنده در این مقاله معتقد است که معیارهای کلیدی تعریف کننده آزار سنتی تا حدود زیادی برای آزار سایبری قابل اجرا است؛ به عنوان مثال نویسنده پیشنهاد میکند که عدم تعادل قدرت را میتوان از نظر تفاوت در دانش فنی بین مجرم و قربانی، تعداد دوستان و... ارزیابی کرد. همچنین معیار تکرار ممکن است به روشی متفاوت با تمرکز بر روی چند نفر با پیام یا تصویر منفی، یا مدت زمانی که یک پیام یا تصویر میتواند در فضای سایبری باقی بماند نسبت به رفتار سایبری مرتکب که اغلب یک عمل واحد است درک شود.
روشهای متفاوتی برای اندازهگیری این پدیده وجود دارد که از پیامدهای آن ارائه تخمینهای متفاوت از شیوع آزار و اذیت سایبری است که بین ۳-۴ درصد تا ۴۰ درصد یا بیش از ۵۰ درصد هم ارائه شده است. نویسنده برای این نوع از ناهمگونی در شیوع آزار سایبری چند دلیل درنظر میگیرد: الف) زمانهای مختلف یادآوری ب) استفاده از مقادیر متفاوت برای طبقهبندی پاسخدهنده به عنوان آزار و اذیت سایبری ج) آزار سایبری در انزوا یعنی خارج از زمینه آزار سنتی مورد مطالعه قرار گرفته است.
برای قرار دادن آزار سایبری در منظر مناسب، از نظر نویسنده ضروری است که آن را در زمینه آزار سنتی مورد مطالعه قرار دهیم.
در یک مطالعه در مقیاس بزرگ روی ۴۴۰۰۰۰ دانشآموز امریکایی در سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰، نرخ شیوع آزار اینترنتی در زمینه آزار سنتی را با نرخ شیوع آزار کلامی سنتی که از شایعترین نوع آزار سنتی است مقایسه کردند و نتایج نشان داد که میانگین شیوع آزار کلامی ۱۷.۳ درصد بود در حالی که آزار سایبری ۴.۵ درصد بود؛ و یک الگوی مشابه از نتایج، اما در سطح پایینتر در مطالعهای روی ۹۰۰۰ دانشآموز نروژی به دست آمد. در مقیاس بزرگ در کشورهای مختلف، نتایج نشان میدهد که آزار و اذیت اینترنتی اندازهگیری شده یک پدیده بسیار کم شیوع است که حدود ۲۵ تا ۳۵ درصد از سطح آزار سنتی را نشان میدهد و تعداد کودکان و نوجوانان درگیر آزار سنتی کلامی بسیار بیشتر از آزار اینترنتی است.
تحقیقات نشان میدهد که بین آزار سنتی و آزار سایبری همپوشانی زیادی وجود دارد به گونهای که دانشآموزانی که مورد آزار سایبری قرار گرفتهاند تقریبا ۹۰ درصد حداقل به یک روش سنتی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند و ۱۰ درصد از آن دانش آموزان فقط مورد آزار سایبری قرار گرفتهاند.
اما با توجه به اینکه تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان که مورد آزار سایبری قرار گرفتهاند به روشهای سنتی هم مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، پس اینکه بدانیم چه میزان از این اثرات منفی آزار، پیامد آزار اینترنتی است دشوار است. اما در این مقاله نویسنده یکی از راههای تشخیص را استفاده از چارچوب رگرسیون برای بررسی اینکه آیا میتوان متغیر پیامد مشترکی مانند افسردگی را از آزار سایبری بیش از آنکه به روشهای سنتی مورد آزار قرار میگیرد، پیش بینی کرد. اگر مشخص شود آزار سایبری اثر افزایشی قابل توجهی دارد، پس به عنوان مدرکی تعبیر میشود که نشان میدهد آزار سایبری یک پدیده متمایز با ویژگیهای خاص است که آن را از اشکال آزار سنتی متفاوت میکند.
بیشتر حقایق تجربی در مورد آزار سایبری که گفته شد، با دیدگاه آزار سایبری به عنوان شکلی از آزار که با اشکالی مانند آزار کلامی، فیزیکی و غیرمستقیم مطابق است، بیان شد. چون این حقایق مطرح شده، بر تحقیقات محدودی مبتنی است پس این یک نتیجه گیری آزمایشی تلقی میشود.