مهدی طارمی از تیم ملی فوتبال خط خورده است. این گزارش نگاهی دارد به سرنوشت متفاوت دو مهدی دیگر در فوتبال ایران. سرنوشتهای متفاوتی که انتخاب هر کدام به خود طارمی بستگی دارد!
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: قضیه دعوت نشدن مهدی طارمی به اردوی تیم ملی که شب گذشته رسانهای شد حالا میرود که به یک بحران تازه در فوتبال بحرانزده ایران بدل شود. تیم ملی در دو بازی سخت و بیرون از خانه باید به مصاف لبنان و سوریه برود، اما همه حواسها دنبال این است که ببینند حق با طارمی است یا اسکوچیچ؟ پرسشی تکراری به درازای تاریخ فوتبال در ایران و جهان، احتمالا از زمانی که اولین تیمهای فوتبال درست شدند و بازیکنان مستعد از راه رسیدند و مربیان هم عنان کار فنی را در دست گرفتند...!
دعوای بازیکن و مربی نه به مورد اخیر طارمی و اسکوچیچ محدود میشود و نه میتوان ادعا کرد که در آینده هم اتفاق مشابهی رخ نخواهد داد. جالب است که این جنگ و جدل از گذشته تا امروز معمولا به سود مربیان تمام شده و عموما قضاوتها به نفع بزرگتر تیم بوده است، اما هر از گاهی برخی از بازیکنان در نقاط مختلف عصیان کردهاند و مثل شورشیهای قبل از خود به مقابله با مربی یا مدیر فنی تیم پرداختهاند. بازیکنانی که بعضا با این کار یا به عمر فوتبالی خود پایان دادند یا اینکه تاوان داده و توانستند به میدان برگردند به این شرط که دیگر سراغ طغیان و عصیان نروند. برخی از بازیکنان نیز غوره نشده مویز شدند و آنقدر در جاده حاشیه تختگاز رفتند که خود را نابود کردند و البته تعداد کمی هم به موقع به جاده اصلی برگشتند و خود را نجات دادند.
سه مورد جالب در این زمینه را حتما به یاد خواهیم آورد.
در میان بازیکنان نامدار فوتبال ایران که در ۱۰ سال اخیر دچار مسائل و مشکلاتی با مربیان یا مدیران بالادستی خود شدند، نام سه «مهدی» دیده میشود. بازیکنانی که به نظر میآید بسیار زیاد فریفته استعداد ذاتی و تواناییهای خود شدند و در مقابل مربیان یا بزرگترهای تیم خود سر خم نکردند.
مهدی رحمتی دروازهبان فوتبال ایران که از دوره جوانی به عنوان یک ستاره در تیمهای مختلف و تیم ملی درخشید، نمونه آشنا و نزدیک بازیکنانی از این دست محسوب میشود. رحمتی در جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ در تیم ملی بود و به تدریج از دروازهبان سوم و دوم خود را تا شماره یک تیم ملی و استقلال بالا کشید. ماجرای بین او و کارلوس کیروش را همه هواداران فوتبال میدانند و با اینکه پس از خط خوردن از سوی سرمربی پرتغالی بسیاری از هواداران فوتبال و رسانهها برای بازگشت او به تیم ملی فریاد کشیدند و قلمفرسایی کردند، اما کیروش دیگر او را دعوت نکرد و خداحافظی موقت او را به وداع دائم مبدل ساخت. غیبت مهدی رحمتی البته باعث نشد که تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۴ نرسد و به همین دلیل گلر مشهور استقلال بازنده بزرگ آن مجادله با سرمربی تیم ملی لقب گرفت.
مهدی قایدی دومین نفر از این سیاهه است که البته ماجرایی متفاوت با رحمتی داشت. قایدی به عنوان یک استعداد درخشان خیلی زود در فوتبال ایران گل کرد و در اوج جوانی به باشگاه استقلال پیوست. همگان متفقالقول بودند که این هافبک مهاجم بوشهری یکی از استعدادهای ناب فوتبال ایران است و باشوی فوتبال ایران ناگهان با موجی از توجه رسانهها و هواداران مواجه شد و به تیم ملی و تیم امید نیز دعوت شد.
همه چیز بر وفق مراد او پیش میرفت که ناگهان خبر تصادف او در حین رانندگی و در شرایطی که گواهینامه نداشت و یکی از دوستان همراه او نیز در این حادثه جان باخت، به سرعت برق و باد از او یک چهره ناموجه و حاشیهپرداز ساخت. مهدی قایدی دریبلزن یکباره تبدیل به یک متهم و زندانی تبدیل شد و شاید اگر لطف خانواده جانباخته آن حادثه نبود، فوتبال که هیچ بلکه زندگی او نیز در همان نقطه به پایان میرسید. اما تبعات آن حادثه تلخ و ناگوار باعث شد مهدی قایدی دوباره به مسیر درست زندگی خود بازگردد و تمام تمرکز خود را روی فوتبال بگذارد. او خیلی زود متوجه شد که استعداد بدون انضباط و خودداری، به شکوفایی نخواهد رسید. او حالا برگشته و نام فوتبال ایران را در دنیا زنده نگه خواهد داشت.
و، اما سومین مهدی در این ماجرا، نقش اول حواشی دو سه هفته اخیر است. مهدی طارمی دیگر مهاجم بوشهری فوتبال ایران هم نماد مسلم استعدادهای پنهان در فوتبال ایران است که اگر در مسیر درستی قرار بگیرند از نظر فنی میتوانند تا سطح اول فوتبال دنیا بالا بروند. مهدی طارمی شکار علی دایی از ایرانجوان بوشهر بود و در جوانی به پرسپولیس آمد. در پرسپولیس پلههای ترقی را دو تا یکی بالا رفت و آقای گل لیگ هم شد، اما در عین حال چند بار خطاهایی از او سر زد که حتی برانکو ایوانکوویچ را برآشفت.
مهدی طارمی سرانجام بعد از یک ترانسفر نافرجام به ترکیه که با کودتا همزمان شد کلی دردسر برای پرسپولیس درست کرد تا جایی که مسئله او با ریزه اسپور ترکیه نهایتا به دست روسای جمهور دو کشور حل شد! بعدتر او به لیگ قطر رفت و نهایتا از آنجا راهی پرتغال شد و به ریوآوه پیوست. یک فصل درخشش در این تیم باعث شد به پورتو برود و نمایش خیرهکننده او در این باشگاه به اوج رسید.
مهدی طارمی همزمان در تیم ملی نیز بهتر شد و در سالهای پایانی حضور کیروش در تیم ملی، فیکس شد. اما در دوران حضور دراگان اسکوچیچ در تیم ملی انگار فضای ذهنی او نیز تغییر کرد. طارمی در بازیهای برگشت دور اول مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، بنای ناسازگاری با سرمربی جدید تیم گذاشت و اولین نشانهها را در بحرین بروز داد. با صعود ایران به دور دوم انتخابی این ماجرا تشدید شد و بالاخره اظهار نظر او نسبت به مصاحبه اسکوچیچ با رسانهای در کرواسی، مخالفتهایش با سرمربی تیم ملی را علنی کرد. حالا مهدی طارمی از تیم ملی بیرون مانده و استعداد در مقابل انضباط رنگ باخته است.
سرنوشت «مهدی» طارمی چیزی معلق میان دو «مهدی» دیگر است، بین نابود شدن و از میان رفتن تا بخشیده شدن و بازگشتن! بیش از هر کس شاید خود او باید در انتخاب یکی از این دو راه فکر کند و تصمیم بگیرد. به هر حال برای مهدی طارمی تاریخ تکرار خواهد شد و یکی از دو سرنوشت رقم خواهد خورد! کدام بهتر است؟