تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...

بنی‌صدر؛ فراز و فرود اولین رئیس‌جمهور

اولین رئیس‌جمهور گمان می‌کرد با تکیه بر پایگاه اجتماعی خود می‌تواند مرد اول ایران نام بگیرد. او نمی‌دانست خمینی بدون بنی‌صدر همچنان خمینی است؛ ولی بنی‌صدر بدون خمینی در سیاست هیچ است.

کد خبر: ۱۱۱۲۳۱
۱۷:۴۱ - ۱۹ مهر ۱۴۰۰

بنی‌صدر؛ فراز و فرود اولین رئیس‌جمهور

دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: سال‌های تنهایی در پاریس، حال و روز اولین رئیس جمهوری ایران بود. ابوالحسن بنی‌صدر تا روز آخر پا در یک کفش کرد و از مواضع خود کوتاه نیامد. نمی‌دانم فردی که خود را مغز متفکر قرن می‌نامید در تنهایی خود به چه فکر می‌کرد. اگر برمی‌گشت به سال‌های ابتدایی انقلاب، همان تصمیم‌هایی را می‌گرفت که پیشتر گرفته بود یا با طرحی نو و رویکردی متفاوت ظاهر می‌شد.

بنی‌صدر آنچه از خود در رسانه‌ها به منصه ظهور می‌رساند پافشاری بر عملکرد گذشته‌اش بود. همراهی با انقلاب، مخالفت تمام قد با حزب جمهوری اسلامی، درگیری با سپاه پاسداران و پیوند نافرجام با مجاهدین خلق. تصویر بیرونی بنی‌صدر همانی است که در رسانه‌ها به نمایش در آمده است، اما آیا در تنهایی‌ و غربت پاریس، سال‌هایی که دیگر عده و عده‌ای نداشت و تنها در خاطرات دور و درازش باید شعار‌های «بنی‌صدر صددرصد» را مرور می‌کرد همچنان استوار بر مواضع ۱۷ ماهه ریاست جمهوری‌اش باقی مانده بود. سوال‌هایی از این دست جوابی ندارد و نمی‌دانیم آیا او پشیمان از کرده خود بوده یا خیر؛ آنچه قابل تحلیل است بررسی علل فراز و فرود اولین رئیس‌جمهوری ایران است.

 

فراز رئیس‌جمهور

۱. سابقه خانوادگی بنی‌صدر

پدر وی از روحانیون خوشنام و متنفذ همدان بود. سید نصرالله بنی‌صدر رابطه دوستانه‌ای با بنیانگذار انقلاب اسلامی داشت. پیش از انقلاب سید نصرالله بنی‌صدر از دنیا رفت و در نجف اشرف مرحوم امام در مراسم گرامیداشت او حاضر شد و بنی‌صدر جوان فرصت را مغتنم شمرد و با امام دیدار داشت و از همان زمان با رهبر انقلاب رابطه گرفت. وجود پدر روحانی از جمله مزیت‌های وی شده بود و همین امر باعث اقبال جمعی از روحانیون ایران به او شد و بدین وسیله پشتوانه‌ای در بین قشر مذهبی جامعه داشت.

۲. حضور امام خمینی در نوفل لوشاتو

بنی‌صدر اوایل دهه چهل به فرانسه مهاجرت کرد و مواضعی علیه حکومت پهلوی داشت. در جریان اعتصاب غذای معروف در کلیسای سن ماری پاریس فعال بود. حضور امام در نوفل لوشاتو فرصتی ویژه در اختیار او قرار داد. در پاریس چهار نفر در کنار امام قرار گرفتند که بعد‌ها همراه امام در ۱۲ بهمن ۵۷ با هواپیمای حامل امام به تهران آمدند. ابوالحسن بنی‌صدر، ابراهیم یزدی، صادق قطب‌زاده و حسن حبیبی؛ این چهار فرد هماهنگی‌های برنامه‌های امام در نوفل لوشاتو را به عهده داشتند. بنی‌صدر می‌گوید مصاحبه‌هایی که رهبر انقلاب با رسانه‌های خارجی انجام می‌داد جواب‌هایش را ما آماده می‌کردیم. امام تنها در بعضی مواقع جمله «در حدود مقررات اسلامی» را به آن اضافه می‌کرد. آن‌ها با امام به ایران آمدند و البته حسن حبیبی سریع راهش را از آن سه جدا کرد و به روحانیت نزدیک شد، اما آن سه تن سرنوشتی دیگر داشتند و مجله فکاهی آن‌ها را مثلث بیق نامید. سه نفری که در ادامه مسیر انقلاب با روحانیت به مشکل خوردند و راه‌شان از انقلاب مردمی ۵۷ جدا شد.

۳. ویژگی‌های شخصی بنی‌صدر

ویژگی‌های شخصی ابوالحسن بنی‌صدر دقیقا مثل شمشیر دولبه عمل کرد. روزی او را بر صدر نشاند و روز دیگر بر فرش. او تحصیل کرده فرانسه بود. در دانشگاه سوربن پاریس اقتصاد خواند بود و به همین خاطر ایده‌هایی در حوزه اقتصاد داشت. او علاوه بر اینکه سخنوری قابل بود و از این خصیصه به خوبی استفاده کرد فضای جامعه آن روز را می‌شناخت. اگر نتوان او را انقلابی تندرو نامید، اما همانند مهندس بازرگان نیز نبود. بنی‌صدر از جمله نسل دین گرایان ملی گرا بود که در اندیشه پیوند دین با مدرنیته و ارائه قرائتی غیرسنتی از آموزه‌های دینی ورود پیدا کرد. سخنرانی بنی‌صدر در دانشگاه صنعتی شریف از او چهره‌ای ایدئولوگ به تصویر کشید. او در همین راستا کتاب «اقتصاد توحیدی» را نوشت و مروج اقتصاد دولتی بود.

۴. خالی شدن صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری اول

حدود ۱۴ میلیون نفر در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران شرکت کردند و بنی‌صدر موفق شد حدود ۱۱ میلیون از آراء را به خود اختصاص دهد و بر صدر بنشیند. در کنار تمام ویژگی‌های بنی‌صدر نباید از سایر عواملی که دست به دست هم داد تا او حائز اکثریت آرا شود غافل شد. مخالفت امام با کاندیداتوری دو گروه کمک بسیاری به بنی‌صدر کرد. امام خمینی ضمن مخالفت با کاندیداتوری روحانیون مخالفت خود با کاندیداتوری نامزد‌هایی که به قانون اساسی رأی نداده بودند اعلام کرد و عملا افرادی، چون مسعود رجوی از صحنه انتخابات حذف شدند. اتفاق دیگری که در آن روز‌ها خیلی به بنی‌صدر کمک کرد حذف جلال‌الدین فارسی به خاطر افشای افغان‌تبار بودنش بود. جلال‌الدین فارسی مهمترین کاندیدای حزب جمهوری اسلامی بود؛ از این‌رو یکی از اصلی‌ترین رقبای بنی‌صدر از صحنه انتخابات حذف شد. عامل دیگر انتشار اسناد دانشجویان خط امام علیه احمد مدنی به عنوان یکی از مهمترین رقیبان او بود. در چنین شرایطی که صحنه انتخابات از وجود رقبای قدرتمند خالی مانده بود، بنی‌صدر حائز اکثریت آراء شد و به عنوان اولین رئیس‌جمهور ایران از سوی مردم انتخاب شد.

فرود رئیس‌جمهور

بنی‌صدر که در آن روزها بعد از رهبر انقلاب قدرتمندترین فرد جمهوری اسلامی بود علاوه بر ریاست‌جمهوری از طرف رهبری به عنوان فرمانده کل قوای نیرو‌های مسلح نیز انتخاب شد. همچنین وی ریاست شورای انقلاب و نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی را نیز برعهده داشت. او برای خود هماوردی در صحنه سیاسی متصور نبود. اما دولت او مستعجل بود و پس از ۱۷ ماه ورق برگشت و او از صدر به زیر کشیده شد. بررسی عملکرد بنی‌صدر در آن روز‌ها علل فرود او را روشن می‌سازد.

۱. تقابل بنی‌صدر با حزب جمهوری اسلامی

ابوالحسن بنی‌صدر در محاسباتش استراتژی اشتباهی انتخاب کرد و به جای اینکه با روحانیت از در تعامل وارد شود به مقابله با روحانیون قدرتمند پرداخت. حزب جمهوری اسلامی که عرصه نبرد انتخاباتی ریاست‌جمهوری را به بنی‌صدر واگذار کرده بود پا پس نکشید و اکثر کرسی‌های مجلس شورای ملی را در اختیار گرفت. رئیس‌جمهور مدعی تقلب گسترده در انتخابات شد، اما راه به جایی نبرد. انتخاب نخست‌وزیر جلوه‌ای از تقابل روحانیت با رئیس‌جمهور شد. بنی‌صدر با زیرکی خاص خود تصمیم داشت سید احمد خمینی را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب کند که با مخالف امام روبه‌رو شد.

سایر گزینه‌های پیشنهادی از سوی وی نیز با اقبال مجلس شورای ملی روبه‌رو نشد و به ناچار با پیشنهاد مجلس موافقت کرد و شهید رجایی به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد. انتخابی که از سوی رئیس‌جمهور تحمیلی خوانده شد. اختلافات شدید بین بنی‌صدر و رجایی روشن‌تر از آن است که بتوان کتمانش کرد. او از کابینه ۲۱ نفر دولت رجایی با ۷ تن از آن‌ها مخالفت کرد و کابینه رجایی را به بی‌کفایتی متهم کرد. وی در نامه‌ای رسمی به امام خمینی وزیران کابینه رجایی را «بی‌کفایت» و «تهدیدی بزرگ‌تر از تجاوز عراق به خاک کشور» خواند و شکایت کرد که هشدارهایش در مورد وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی و پافشاری‌اش بر نیاز به سازمان دهی مجدد نیرو‌های مسلح نادیده گرفته شده است.

وقوع جنگ تحمیلی از سوی عراق شمه دیگری از اختلافات بی پایان روحانیت و رئیس‌جمهور بود. بنی‌صدر به عنوان فرمانده کل قوای نیرو‌های مسلح بیشترین تکیه‌اش به ارتش بود و سعی داشت سپاه پاسداران را نادیده بگیرد و همین امر موجب بروز اختلافات بیشتر بین روحانیت و بنی‌صدر شد.

۲. غرور و خودرایی بنی‌صدر

ویژگی بارز و عیان ابوالحسن بنی‌صدر غرور بیش از حد او بود. زیباکلام علت اینکه در آن روز‌ها به سمت بنی‌صدر نرفته است، غرور بیش از حد او می‌داند. چندی پیش که با رسول منتجب‌نیا گفت‌وگویی داشتم او با اشاره به خاطره‌ای از جلسه بنی‌صدر با مسئولان درجه اول آن زمان بر غرور و خودبزرگ بینی او صحه گذاشت.

او در پاریس گفته بود به تهران می‌روم تا اولین رئیس‌جمهور ایران شوم. در واقع از پاریس قبای صدارت را بر تن خود دوخته بود، به همین سبب نیز حاضر به همکاری با دولت بازرگان نشد و معتقد بود دولت بازرگان انقلابی نیست؛ هر چند مهدی بازرگان نیز علاقه‌ای به همکاری با او نشان نمی‌داد.

۳. مخالفت بنی‌صدر با رهبر انقلاب

بنی‌صدر دچار اشتباه در محاسباتش شده بود و گمان می‌کرد رأی ۱۱ میلیونی او یعنی یک پشتوانه اجتماعی بسیار قوی و می‌تواند با تکیه بر آن به اهدافش برسد. از این‌رو باور داشت احتیاج به تعامل با دیگر عناصر حاکم را ندارد. به نظر می‌رسد مخالفان او با توجه به ویژگی‌های شخصیتی بنی‌صدر بر این باور متوهمانه دامن زده بودند و او با این خیال واهی، در حالی که بر اسب مراد سوار بود به ترک‌تازی پرداخت. بنیانگذار انقلاب آن روزها به بنی‌صدر التفات بسیاری داشت تا بدان حد که موجب رنجش خاطر روحانیت شده بود.

محمد مهاجری نقل می‌کند هاشمی رفسنجانی گفت: «امام در مقطعی از آقای بنی‌صدر خیلی دفاع می‌کرد. روزی با آقای خامنه‌ای و شهید بهشتی جلسه‌ای داشتیم و از اینکه امام نسبت به بنی‌صدر التفات بیشتری دارد قرار شد به امام اعتراض کنیم. قرار شد من خدمت حضرت امام بروم و بگویم. دفعه دوم رفتنم به قم خدمت ایشان گفتم اگر شما می‌خواهید بنی‌صدر همه کاره باشد من و دو بزرگوار دیگر استعفا بدهیم برویم دنبال کارمان. ایشان با خنده گفت امام گفتند استعفا بدهید بروید دنبال کارتان.»

بنی‌صدر ساز خود را یک طرفه کوک می‌کرد و بعضا به انتصابات امام هم اعتراض می‌کرد. رفته رفته رویه وی باعث دوری‌اش از رهبر انقلاب شد. عملکرد بنی‌صدر در دوران جنگ نیز بر دامنه اختلافات دمیده بود و امام بار‌ها سعی کرد بین طرفین صلح و آرامش ایجاد کند. حتی هیئت سه نفر حل اختلاف مرکب از نماینده امام (مهدوی کنی)، نماینده رئیس‌جمهور (اشراقی داماد امام) و نماینده بهشتی، رجایی و هاشمی رفسنجانی (یزدی) نیز نتوانستند کاری از پیش ببرند.

۴. پیوند بنی‌صدر با سازمان مجاهدین خلق

اختلافات بی پایان در بدنه حاکمیت همگان را دچار استیصال و در واقع بن‌بست کرده بود. با تمام این تفاصیل دولت بنی‌صدر کج دار و مریز به راه خود ادامه می‌داد، اما پیوند بنی‌صدر با سازمان مجاهدین خلق در واقع ضربه نهایی به حیات سیاسی رئیس‌جمهور وارد ساخت. امام اجازه نداده بود امثال مسعود رجوی در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا شوند و نسبت به آن‌ها موضع داشت. اما بنی‌صدر دخترش فیروزه را به عقد مسعود رجوی درآورد و با سازمان مجاهدین متحد شد. به نوعی می‌توان اذعان داشت این بزرگترین خطای استراتژیک بنی‌صدر بود. مخالفان رئیس‌جمهور نیز به هیچ روی این فرصت را از دست ندادند.

عبدالله جاسبی نقل می‌کند اکبر هاشمی رفسنجانی در جلسه‌ای از بنی‌صدر به امام چنین شکایت کرد: «آنقدر این بنی‌صدر علیه ما حرف می‌زند و آبروی ما را می‌برد شما حرفی نمی‌زنید؟ و بعد آقای هاشمی ساکت شدند و زدند زیر گریه! امام جلسه را ترک کردند و ما هم همین‌طور سکوت کرده بودیم. فردای آن روز حاج احمد آقا (خمینی) به ما زنگ زدند و گفتند دیشب امام خواب‌شان نبرده است و حکم عزل بنی‌صدر را از فرماندهی کل قوا صادر کرده‌اند و چند روز بعد نیز حکم عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس مطرح شد و رأی آورد». فردای آن روز نیرو‌های حزب‌اللهی به خیابان ریختند و خواستار اعدام وی شدند.

بدین ترتیب رئیس‌جمهور در پایان خرداد ۱۳۶۰ از فرماندهی کل قوا برکنار و با طرح عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهوری در مجلس اول شورای اسلامی و تصویب آن از ریاست جمهوری عزل شد.

پاریس؛ ایستگاه پایانی

بنی‌صدر به همراه مسعود رجوی در هواپیمایی که خلبان مخصوص شاه، معزی آن را هدایت می‌کرد از ایران خارج شد و به فرانسه رفت.

در فرانسه او با مسعود رجوی و شماری دیگر از نیرو‌های مخالف حکومت جمهوری اسلامی، شورای ملی مقاومت را تشکیل داد، ولی در سال ۱۹۸۴ به دلیل اختلاف نظر با رهبری سازمان مجاهدین خلق، از آن‌ها جدا شد.

یکی از دلایل جدایی بنی‌صدر از سازمان مجاهدین خلق اختلاف در چگونگی مبارزه بود. رجوی قائل بود روش اصلی مبارزه مسلحانه است و بنی‌صدر معتقد بود مردم طرف ما را دارند و ما نباید کاری کنیم که مردم از صحنه خارج شوند.

در ادامه مسعود رجوی به دامان دشمنان این مرز و بوم پناه برد و با طارق عزیز و صدام دیدار کرد و سازمان مجاهدین خلق در عراق مستقر شد. این اتفاق باعث شد بنی‌صدر راهش را از مسعود رجوی جدا کند. داستان این است که بنی‌صدر با تمام اشتباهاتی که مرتکب شد، اما در واقع اعتقادات خاص خود را داشت به همین سبب حاضر شد تک و تنها بماند، ولی به اعتقاداتش پشت نکند. مزیت بنی‌صدر نسبت به اپوزیسیون این است که در ایران با وجود داشتن عقبه قائل به این نبود با هر شرایطی و با هر کمک و وسیله‌ای برای تغییر رژیم باید کار کند. او صدای اپوزیسیونی شد که مخالف وضع موجود در ایران بودند، ولی مخالف بود از هر کسی و به هر قیمتی کمک بگیرد.

رئیس‌جمهور معزول هر چند به شدت با جمهوری اسلامی به مخالفت پرداخت و حتی در ماجرای دادگاه میکونوس علیه مسئولان جمهوری اسلامی شهادت داد، اما همانطور که پیشتر علی شمخانی گفته بود بنی‌صدر را نمی‌توان خائن به ایران نامید. او حاضر نشد همانند سازمان مجاهدین خلق با عراق همکاری کند و دست دوستی به صدام بدهد. همانطور که حاضر نشد تابعیت فرانسه را بپذیرد. اگر چه تا آخر عمر در آنجا ماند و ۱۷ مهر برابر با ۹ اکتبر در بیمارستان سالپتریه پاریس درگذشت.
 

برچسب ها: بنی صدر
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی