تیتر امروز

نشست مشترک سه نماینده مجلس و ورزشکاران
مربیان و ورزشکاران رشته‌های رزمی در دیدارنیوز دغدغه‌ها و مطالبات خود را بیان کردند+ ویدیو و عکس

نشست مشترک سه نماینده مجلس و ورزشکاران

سمیه رفیعی، علیرضا سلیمی و محمدحسین حسینی بحرینی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سالن اجتماعات دیدارنیوز با تعدادی از مربیان، باشگاهداران و پیشکسوتان ورزش در رشته‌های رزمی، دیدار و گفت‌وگو کردند.
اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ
دیدار بررسی می‌کند

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ

موضوعی که در میان بروز پدیده جنگ کمتر به آن توجه می‌شود، تاثیرات اجتماعی آن است، از این رو از چند قرن پیش جامعه شناسان توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته و نظرات متفاوتی را بیان کرده اند که در این...
ینگه دنیا ۹

ترامپ چه طور برمی‌گردد؟

«ینگه دنیا» عنوان ستون ثابت روح الله نخعی روزنامه‌نگار حوزه بین‌الملل در دیدار است که به فضای سیاسی ایالات متحده و تحولات آن می‌پردازد. نهمین شماره «ینگه دنیا» به مسیر بازگشت ترامپ و چالش بزرگ دموکرات‌ها پرداخته است.

کد خبر: ۹۷۵۹۵
۱۴:۴۷ - ۰۴ تير ۱۴۰۰

ترامپ چه طور برمی‌گردد؟

دیدارنیوز ـ روح الله نخعی*:  رفتن ترامپ برای بسیاری در صحنه سیاسی آمریکا، در میان متحدان آمریکا و حتی در میان رقبا و بلکه دشمنان آمریکا اتفاق مطلوبی بود و خیلی‌ها با اعلام نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ نفس راحتی کشیدند. بسیاری از بازیگران این صحنه از تمام‌شدن ترامپ و دوره ترامپ گفتند و استقبال کردند و در میان متحدان آمریکا جمله بایدن که «آمریکا برگشته» با استقبال همراه شد. آن‌ها خوشحال بودند که رویه ترامپ و هزینه‌آفرینی‌هایش متوقف شده بود و می‌شد دوباره با سیستمی معقول در کاخ سفید تعامل کرد.

اما آیا واقعا داستان ترامپ تمام شده است؟ اتفاقا نه.

 رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای، بازنشسته نیست

برای مخالفان ترامپ یک‌دوره‌ای‌شدن او بسیار مطلوب بود، اما رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای یک امتیاز کوچک دارد که دو دوره‌ای‌ها ندارند. البته در طول تاریخ یک‌دوره‌ای‌ها به ندرت از این امتیاز استفاده کرده‌اند و در واقع تنها یک بار کسی توانسته است چنین فرصتی را به نتیجه برساند، اما ترامپ در هیچ قسمتی از مسیر زندگی سیاسی‌اش شبیه روال‌های مرسوم عمل نکرده و این بار نیز قصد ندارد چنین کند. او به عنوان رئیس‌جمهوری که بعد از یک دوره حضور در کاخ سفید در انتخابات شکست خورده و کنار رفته است، قانونا هنوز حق دارد برای انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد شود و همه شواهد نشان می‌دهد او چنین گزینه‌ای را به طور جدی زیر نظر دارد.

ذات وجود چنین مسیری نقش‌آفرینی او در صحنه سیاسی پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری را نیز متفاوت می‌کند. رؤسای جمهور در دوران معاصر پس از پایان ریاست‌جمهوری عملا از صحنه سیاسی بازنشسته می‌شدند و حداکثر به عنوان ریش‌سفید یا در پشت صحنه‌ها فعال بودند یا در صحنه‌های انتخاباتی با سخنرانی‌ها در حمایت از نامزد‌ها در کارزار‌های انتخاباتی. همانند باراک اوباما که هم در کارزار انتخاباتی علیه ترامپ حامی جو بایدن بود هم پیش از آن دستی در متحدشدن جریان میانه‌روی دمکرات پشت سر جو بایدن داشت. حتی جورج اچ دبلیو بوش و جیمی کارتر که یک دوره‌ای شدند هم وارد دوران بازنشستگی شدند. ترامپ چنین قصدی ندارد. اما آیا مسیری برای بازگشت به صحنه دارد؟ نه‌تن‌ها بله بلکه حتی می‌توان ادعا کرد همین حالا هم او در صحنه است و به دنبال پررنگ‌ترکردن نقشش. چه طور؟

حزب جمهوری‌خواه، هم‌چنان حزب ترامپ است

ترامپ همچنان رهبر عملی حزب جمهوری‌خواهان است. سیستم سیاسی آمریکا شبیه سیستم‌های برخی دیگر کشور‌ها که ساختار حزبی دارند نیست و احزاب رسما رهبر ندارند. اغلب حتی در عمل هم کسی که به آن مفهوم رهبر حزب باشد وجود ندارد. کسانی که به عنوان «رهبران حزب» از آن‌ها نام برده می‌شوند، نه حاصل سازوکاری بین اعضا و چهره‌ها برای انتخاب «رهبر حزب» که نتیجه سازوکار‌های مجالس آمریکا هستند و بالاترین مقامات احزاب در دو مجلس و اگر داشته باشند در کاخ سفید، در عمل نقش رهبران حزب را ایفا می‌کنند. اما برای مثال جایگاه میچ مک‌کانل که بالاترین مقام فعلی جمهوری‌خواهان است شباهتی به جایگاه بوریس جانسون و کر استارمر در بریتانیا ندارد. ترامپ، اما اولین کسی است که توانسته خود را عملا به مرکز ثقل و نقطه کانونی کنش حزب جمهوری‌خواه تبدیل کند.

به این مناسبت و بلکه به عنوان شاهد این مسئله می‌توان به این نکته نگاه کرد که با مناسباتی شبیه مناسبات قبیله‌ای، کسانی که می‌خواهند نامزد انتخابات ۲۰۲۲ باشند یا همین الان مشغول رقابت‌های مقدماتی برای کسب نامزدی هستند، برای بیعت به نزد او می‌روند و عکس دیدار خود با او را منتشر می‌کنند تا به بدنه و به دیگران پیام دهند با ترامپ رابطه حسنه‌ای دارند.


از همین نویسنده: ترامپ آقای حزب جمهوری‌خواه؛ محافظه‌کاران تغییر مسیر نمی‌دهند


به این ترتیب به نظر می‌رسد ترامپ فعلا توانایی این را دارد که انتخاب‌کننده اصلی و متولی چینش نیرو‌ها برای انتخابات ۲۰۲۲ کنگره باشد. برخلاف آن چه برخی تصور می‌کردند، با شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ حزب جمهوری‌خواه به سمت فاصله گرفتن از ترامپ نرفته است. همان مسیری که طی شد تا در سال ۲۰۱۵ به ترامپ رسید، ادامه یافته است و حزب بیشتر و بیشتر «حزب ترامپ» است.

ترامپ با استفاده از همین ابزار، اکنون در حال مهره‌چینی و افزایش تعداد نیرو‌های حامی خود در کنگره هست. همین حالا هم البته تعداد کسانی که مخالف ترامپ به حساب می‌آیند اندک است، اما بسیارند کسانی که مخالف ترامپ نیستند، اما به هر حال رویکرد و مدل سیاست‌ورزیشان با کسی مثل مت گیتز یا مارجری گرین تیلور متفاوت است و ترامپ تلاش خواهد کرد این نوع سیاستمداران را در صحنه جمهوری‌خواهان بالا بکشد و کثرت آن‌ها را بیشتر کند. از طرف دیگر همه چیز نشان می‌دهد که اگر از امروز تا ۲۰۲۴ اتفاق بزرگی نیفتد، گزینه جمهوری‌خواهان برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ هم دونالد ترامپ خواهد بود. به این ترتیب عملا جبهه جمهوری‌خواهان، چنان که پیشتر در همین ستون تبیین شد جبهه ترامپ است. اگر این حزب بتواند موفقیتی در صحنه سیاسی کسب کند، این موفقیت به نفع ترامپ خواهد بود. اما چه چیز می‌تواند ورق را به نفع جمهوری‌خواهان برگرداند؟ بیش از هر چیز دو مسئله می‌تواند منجر به چرخیدن ورق به سمت جمهوری‌خواهان شود و این اتفاق می‌تواند از همین ۲۰۲۲ رخ دهد.

 دمکرات‌ها، فرصت اندک و کار بسیار

اتفاق اول در جهت کاهش اقبال به سمت دمکرات‌ها عمل خواهد کرد. دمکرات‌ها الان قدرت را در اختیار دارند. هم کاخ سفید دست آن‌هاست و هم مجلسین کنگره با اکثریت دمکرات اداره می‌شوند. اما این اکثریت اکثریتی لب مرزی است و تغییر و تحول زیادی لازم نیست تا دمکرات‌ها این اکثریت را از دست بدهند. در سنا تغییر یک کرسی و در مجلس نمایندگان نیز جابجای تعدادی اندک از کرسی‌ها کافی است تا اکثریت از دست برود. در واقع همین حالا در سنا دمکرات‌ها تنها به لطف این حقیقت اکثریت محسوب می‌شوند که در شرایط برابر، معاون اول رئیس‌جمهور رأی صدویکم سناست، یعنی در واقع به خاطر پیروزی بایدن است که حزب دمکرات با ۴۸ کرسی و با همراهی دو کرسی مستقل در مقابل ۵۰ کرسی جمهوری‌خواه، اکثریت سنا محسوب می‌شود و اگر با همین ترکیب، ترامپ پیروز رقابت ریاست‌جمهوری شده بود، الان سنا دست جمهوری‌خواهان بود.

دمکرات‌ها، اما برای رسیدن به همین عدد ۴۸+۲ یا همان ۵۰، رنج بسیار برده اند. آن‌ها در دو انتخابات که دست بالا را در آرا داشته اند، نتوانستند تعداد کرسی‌های خود را به بالای ۵۰ برسانند و در واقع، همین دوره نیز شگفتی‌سازی دو انتخابات جورجیا بود که در آخرین لحظه، کرسی‌های ۴۹ و ۵۰ را در انتخابات مرحله دوم به دمکرات‌ها داد. به همان نسبت که کسب این اکثریت برای دمکرات‌ها سخت بوده است، به راحتی می‌توانند آن را از دست بدهند. همه کاری که برای از دست دادن قدرت باید بکنند این است که در پایان سال دوم، بدنه اصلی رأی خود را راضی نکرده باشند و مستقل‌هایی که به آن‌ها رأی داده اند را پشیمان کنند. دمکرات‌ها در ماه‌های اول نسبتا خوب توانستند کار را پیش ببرند، اما حالا به مانع فیلی باستر خورده اند و بدون همراهی جمهوری‌خواهان برای کسب رأی سه‌پنجم بسیاری از برنامه‌های مهم خود را نخواهند توانست اجرا کنند. مسئله اینجاست که اگر همین روند ادامه پیدا کند، در آستانه انتخابات ۲۰۲۲ آن‌ها حزبی خواهند بود که در عمل به بسیاری از وعده‌های خود به بدنه رأی ناکام مانده است. مانع اصلی نیز این است که آن‌ها برای رد فیلی‌باستر و تغییر قوانین سنا جهت برداشتن این مانع نیاز به رأی همه دمکرات‌ها دارند، اما چند نفری مثل جو منشن از ویرجینیای غربی، کرستن سینما از آریزونا و دایان فاینستین از کالیفرنیا مخالف هستند.


از همین نویسنده: محافظه‌کاران دموکرات در سنا و لنگه کفش‌های بیابان قرمز


جمهوری‌خواهان عهد بسته اند که در هیچ زمینه‌ای به دولت بایدن امتیاز ندهند، چنان که به دولت باراک اوباما ندادند. اگر دمکرات‌ها نتوانند به زودی این افراد را قانع کنند. از چند هفته دیگر سنا قفل خواهد شد و بدون هیچ تصویب و طرح جدیدی تا انتخابات ۲۰۲۲ به وقت‌کشی خواهد گذشت و آن وقت است که بدنه ممکن است با ناامیدشدن از حزب، آن را پای صندوق تنها بگذارد و مستقل‌های رأی‌دهنده به دمکرات‌ها نیز که از کارنامه دمکرات‌ها چندان به وجد نیامده اند با سکوت یا با رأی به رقیب، به نفع جمهوری‌خواهان عمل کنند. از طرفی اگر دمکرات‌ها این تغییر را خیلی دیر هم انجام دهند، اولا جمهوری‌خواهان آنان را به سوءاستفاده انتخاباتی متهم خواهند کرد و ثانیا احتمالا زمان کافی نخواهد بود تا آثار طرح‌هایی که تصویب می‌شوند، در زندگی مردم دیده شود و پای صندوق به کمک دمکرات‌ها بیاید.

اگر در ۲۰۲۲ کنگره از چنگ دمکرات‌ها خاجر شود. دولت بایدن نیز قفل خواهد شد و به جز مسائلی روزمره یا حداکثر چند تصمیم در سیاست خارجی، طرح و ایده جدیدی از سوی دولت قابل پیگیری نخواهد بود. همین مسئله باعث خواهد شد با طی همین مسیر تا ۲۰۲۴، بایدن از موضع ضعف وارد رقابت انتخاباتی ریاست‌جمهوری شود و به این ترتیب امکان این وجود داشته باشد که دولت را به ترامپ پس دهد تا ترامپ دومین رئیس‌جمهوری شود که دو دوره با فاصله در قدرت بوده است.

صحنه سیاسی آمریکا؛ زمینی که به نفع قرمز‌ها کج است

مسئله بعدی، اما اتفاقات ساختاری است. سیستم انتخاباتی آمریکا پیچیدگی‌های خاصی در خود تعبیه دارد. چینش سیاسی امروز این کشور به نحوی شکل گرفته است که این پیچیدگی‌ها الان زمین بازی را به نفع جمهوری‌خواهان کج کرده‌اند، البته این استدلال مستند نیز وجود دارد که بخش مهمی از روند طراحی این پیچیدگی‌ها در خدمت همین هدف، یعنی تحویل قدرت بیشتر به ایالت‌های جنوبی و ایالت‌های کم‌جمعیت‌تر روستایی بوده است که حالا قریب به اتفاقشان قرمز هستند. به این ترتیب تا پیش از این نیز مدت‌ها بود دمکرات‌ها برای کسب کاخ سفید نیاز به فاصله بیش از ۴ یا ۵ درصد در رأی عمومی داشته اند و برای پیروزی در کنگره نیز همین میزان یا بیشتر فاصله را که به عنوان امتیاز پیشین در سبد جمهوری‌خواهان است باید رد کنند. به عبارتی در هر دو انتخابات پیروزی با فاصله ۴ درصد از سوی دمکرات‌ها ممکن است به شکست در رأی الکترال ریاست‌جمهوری و کسب کرسی کمتر در کنگره علی‌رغم رأی بیشتر منجر شود.

اما در ماه‌های پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰، جمهوری‌خواهان مشغول پروژه‌ای دیگر بوده اند. شرایط خاص و شیوع کرونا باعث شد بسیاری ایالات طرح‌هایی برای آسان‌ترشدن مشارکت در انتخابات به تصویب برسانند، اما اکنون جمهوری‌خواهان در سراسر کشور و در ایالات متعددی که اکثریت مجلس‌های ایالتی را در اختیار دارند، در حال از تصویب گذراندن طرح‌هایی هستند که مشخصا رأی‌دادن را برای طبقات پایین، اقلیت‌های نژادی و به طور کلی گروه‌هایی که در ۲۰۲۰ به سمت دمکرات‌ها رفتند، سخت می‌کند. از طرف دیگر، اکنون موعد تغییر نقشه‌های تقسیم کرسی کنگره نیز هست و اکثریت‌هایی که جمهوری‌خواهان در ایالات دارند، امکان استفاده از قابلیت «جری‌مندرینگ» را برای کسب امتیاز بیشتر به آن‌ها می‌دهد، قابلیتی که خود موضوع مطلب متفاوتی است.

ترکیب این طرح‌ها با مزیت‌های تعبیه‌شده در سیستم برای جمهوری‌خواهان به این معناست که دمکرات‌ها برای پیروزی باز هم بیش از پیش باید تلاش کنند و زمین شیب‌دارتری را باید طی کنند. فاصله لازم برای پیروزی دمکرات‌ها احتمالا افزایش پیدا خواهد کرد و با سخت‌شدن مشارکت در انتخابات برای سبد رأی بالقوه دمکرات، آن‌ها نیاز به تلاشی چندبرابر برای اقناع شهروندان به حضور پای صندوق رأی و حمایت از آن‌ها خواهند داشت.

خداحافظی همیشگی آبی‌ها با قدرت؟

علاوه‌براین، این امتیازات وضعیتی دارند که با توجه به ترکیب سیاسی بدنه حزب جمهوری‌خواه، نوع وفاداری رأی‌دهندگان این جریان و حباب‌های خبری شکل‌گرفته بدنه محافظه‌کار، می‌توانند سناریویی کابوس‌وار برای دمکرات‌ها رقم بزنند. یک چالش مهم دیگر دمکرات‌های کنگره، تلاش برای تصویب قوانینی در سطح فدرال است که از حق رأی حمایت کنند و تلاش‌های جمهوری‌خواهان برای سخت‌ترکردن مشارکت را خنثی. اما این تلاش نیز اکنون پشت همان مانعی است که بقیه طرح‌ها به آن گیر کرده اند: فیلی‌باستر و مقاومت منشن و دوستان. اگر دمکرات‌ها نتوانند در این فاصله در کنگره با تصویب قوانین جلوی این روند را بگیرند و جمهوری‌خواهان با همین فرمان و با همین سناریوی ترسیم‌شده پیش بروند، آن‌گاه جمهوری‌خواهان نه‌تنها دو انتخابات پیش رو را خواهند برد، بلکه تا اطلاع ثانوی دمکرات‌ها نخواهند توانست در انتخاباتی در سطح ملی توفیقی کسب کنند و باید منتظر تغییر نسل و بزنگاه‌های تاریخی بعدی باشند تا شاید بتوانند ورق را برگردانند.

ترکیب این مسائل یعنی دمکرات‌ها باید همه توان خود را هم در کاخ سفید و کنگره و هم در انتخابات صرف کنند. آن‌ها باید ابتدا با موفقیت‌هایی قانع‌کننده در این فاصله تا پاییز سال آینده، رأی‌دهندگان خود را راضی کنند تا اکثریت کنگره را حفظ کنند و سپس همین روند را ادامه دهند تا بتوانند کاخ سفید را نگه دارند. برای هر دو انتخابات نیز لازم است آن‌ها با تمام توان پروژه‌های اقناعی و تهییجی را برای رأی‌دهندگان و حامیان اجرا کنند تا بتوانند آن‌ها را پای صندوق حاضر داشته باشند.

 بایدن و آخرین دفاع از واشنگتن

اگر دمکرات‌ها در این روند ناکام بمانند، جمهوری‌خواهان در سال ۲۰۲۰ می‌توانند کنگره را پس بگیرند و در سال ۲۰۲۴ کاخ سفید را. در هر دوی این پروژه‌ها نیز دونالد ترامپ رهبر حزب خواهد بود. در غیاب اقدام مناسب از سوی دمکرات‌ها، اتفاقات پیش‌بینی‌نشده یا بعیدی مثل دادگاهی‌شدن ترامپ یا یک کودتای ناگهانی درون‌حزبی می‌تواند مانع راه بازگشت شماره ۴۵ به کاخ سفید شود. بایدن در سال ۲۰۲۰ رهبر جریانی بود که می‌خواست آمریکا را از دست ترامپ نجات دهد. اما مأموریت هنوز تمام نشده. او حالا رهبر جریانی است که باید واشنگتن را در مقابل حمله لشگر ترامپ سنگربندی و حفاظت کنند، حمله‌ای که این بار نه با چوب و چماق و میله پرچم که با تغییر روند انتخابات خواهد بود.

*روزنامه‌نگار حوزه بین الملل

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی