«ینگه دنیا» عنوان ستون ثابت روح الله نخعی روزنامهنگار حوزه بینالملل در دیدار است که به فضای سیاسی ایالات متحده و تحولات آن میپردازد. این شماره به عملکرد بایدن در هفتههای نخست مسئولیتش پرداخته است.
دیدارنیوز ـ روحالله نخعی*: جو بایدن سکان اداره کشور را درست در میانه بحران جهانی کرونا در دست گرفت. برای او و تیمش مشخص بود که در همان روزها و هفتههای اول دولت، نشانههای در اختیار گرفتن شرایط و حرکت به سمت کنترل و حل بحران میتواند امتیاز سیاسی بسیار مهمی به ارمغان بیاورد و در مقابل تصویری از ناکامی، سردرگمی، آشفتگی و اشتباه ممکن است به سرعت جایگاه او را در انظار عمومی به طور جدی تخطئه کند. در صدر فهرست پروندههای بزرگ روی میز جو بایدن، دو گزینه مهم وجود داشت: واکسیناسیون و احیای اقتصاد ضربهخورده از تعطیلیهای اجباری کرونایی. این دو مسئله البته هر دو ابعادی انسانی دارند و در نگاه به آنها طبعا اولین مسئله، حیات و ممات و سختی و راحتی زندگی مردمی است که در آمریکا، همانند بقیه نقاط دنیا با بلای کرونا دست و پنجه نرم کردهاند و شاید عزیزان یا در درجه بعد کسبوکارهای خود را در این تقابل از دست دادهاند، اما در این نوشته، به موضوع از زاویه سیاست داخلی آمریکا نگاه خواهد شد.
بایدن البته در روزهای اول و حتی پیش از شروع رسمی به کار در ایام پس از انتخابات، تلاش کرد به مردم القا کند که موضوع را از سلفش جدیتر گرفته است. ادای احترام او به درگذشتگان کرونا در یک مراسم رسمی و البته بدون وجود حضار و تماشاگران، خودداری او از تکرار تجمعات بزرگ سیاسی به عنوان کاندیدای پیروز انتخابات و تأکیدات مکررش به بعد شخصی آسیب قربانیان کرونا پیش از اشاره به تبعات گستردهتر و عمومیتر ماجرا همه پیریزیهایی بودند برای برنامهای که قرار بود در عمل این دغدغهها را به مردم نشان دهد.
در مقام مقایسه، نشستهای کرونایی ترامپ پر بود از صحنهها و مواضعی که اگر تردید و ابهام را القا نمیکرد، قطعا نشانهای از جدیت مسئله به اندازه کافی در میان تصمیمگیران نیز نبود. این نه به روایت رسانهها که با نگاهی به تصمیم تیم کاخ سفید ترامپ مشخص میشود که در نهایت تصمیم به لغو این جلسات هفتگی گرفتند، با این دید که ضرر آنها بیش از نفعشان است. مطرحکردن پیشنهاد تزریق مایعات شوینده و ضدعفونیکننده به بدن انسان برای مقاومسازی در برابر کرونا، پیشنهاد مکرر مصرف دارویی به عنوان پیشنیاز که فواید و عواقبش هنوز از سوی پزشکان تأییدنشده بود، عبارتی مثل «این است که هست» از سوی رئیسجمهور در واکنش به آمار قربانیان کرونا و تصاویر متعدد دو پزشک عالیرتبه در دولت، دکتر فاوچی و دکتر برکس در حال مالیدن پیشانی و تکاندادن سر در حالی که در کنار رئیسجمهور در این نشستها حضور داشتند و البته مواقعی که چند ثانیه بعد از رئیسجمهور پشت تریبون قرار میگرفتند و برخلاف توصیههای او را مطرح میکردند، تنها چند نمونه از صحنههایی بود که تیم روابط عمومی ترامپ را قانع کرد، پرده این نمایش را بکشند.
در مسئله اقتصادی، بایدن را میتوان کمی تا قسمتی خوشاقبال خواند که به لطف عوامل مختلف، از جمله تصمیمات عجیب و غریب و خودتخریبگر جمهوریخواهان در فاصله ۳ نوامبر و ۶ ژانویه، دو کرسی ایالت جورجیا علیرغم تردیدها به دمکراتها برسد تا او بتواند به لطف کسب اکثریت سنا، طرح نجاتی بزرگ را به تصویب برساند. طرحی که در آن به جمعیت گستردهای از مردم، چکهای کمک معیشتی داده شد و مبالغ هنگفتی نیز برای تزریق به بخشهای مختلف تجاری و خدماتی اختصاص داده شد تا شتاب اولیهای با سرعت نسبی به چرخ اقتصاد وارد شود. تصویب این طرح با سرعتی نسبتا قابل توجه، آن هم در حالی که بخشی از کمکهای مصوب در طرح قبلی دولت در حال انقضا بودند، پیامی از کنترل و کمک را در صحنه سیاسی ارائه کرد. در مقایسه با دولت قبل این موضوع برجستهتر هم میشد. دولت ترامپ، در نقطه مقابل، در اوج رقابتهای انتخاباتی و در حالی که دمکراتها با محاسبات سیاسی عقلانی و البته انسانی آمادگی خود را برای رأی موافق به بستههای حمایتی نشان داده بودند و حتی یک بار هم به بسته حمایتی دولت رأی داده بودند، هفتهها و ماهها را برای تصویب یک بسته دیگر صرف کرد. بعد از این مدت که استیو منوچین، وزیر خزانهداری به عنوان نماینده دولت در مذاکرات با کنگره گذرانده بود، ناگهان رئیسجمهور عددی که به اصرار جمهوریخواهان و مقامات منصوب او تعیین شده بود، یعنی ۶۰۰ دلار را ناکافی خواند و خواستار تصویب چکهای حمایتی ۲۰۰۰ دلاری شد. علاوه بر این اصرار ترامپ بر قرارگرفتن امضای رئیسجمهور پای این چکها که حتی باعث تأخیر در ارسال آنها نیز شد، تصویر دیگری بود که به افکار عمومی ارائه شد. علاوه بر این، اگر طرحهای حمایتی و پروژههای ترامپ در مقابله با کرونا، با رأی و حمایت دمکراتهای کنگره پیش رفتند، جمهوریخواهان به روال مرسومشان در یکی دو دهه اخیر، ساز مخالف را در این زمینهها هم بر زمین نگذاشتند تا تأثیرات مثبت احتمالی بستههای اقتصادی بایدن و دمکراتها، «علیرغم تلاش جمهوریخواهان» به دست مردم برسد و مشخصا لااقل یکی از ایدههای تبلیغاتی برای رقابتهای سال آینده کنگره به این ترتیب تقدیم دمکراتها شود.
در مسئله واکسیناسیون، دولت بایدن البته زمانی بر سر کار آمد که واکسنها کشف و تولید آنها شروع شده بود، اما روند توزیع آنها از سوی دولت بایدن شکل و شمایل دیگری گرفت. جدای از بحثهای علمی و پزشکی آنها، پولیتیک عقلانی بایدن در این زمینه بسیار قابل توجه است. بایدن در هنگام به دست گرفتن سکان اداره کشور وعده داد در صد روز ابتدای کار دولتش، لااقل ۱۰۰ میلیون واکسن در سراسر کشور تزریق شده باشند. در عمل، همین چند روز پیش، در میانه ایام نوروز ایران در حالی که تازه نیمی از این مدت ۱۰۰ روزه گذشته بود، اعلام شد که ۱۰۰ میلیون نفر از مردم آمریکا، لااقل یک دوز واکسن را دریافت کرده اند و بیش از ۵۶ میلیون نفر، با دریافت هر دو دوز، کاملا واکسینه شدهاند. در مجموع ۱۵۴ میلیون دوز واکسن تزریق شده بود. این شاید برجستهترین حرکت دولت بایدن در زمینه کرونا از لحاظ سیاسی بوده است. وعده ۱۰۰ میلیون در ۱۰۰ روز، با توجه به سرعت تزریق در پایان دوران ترامپ چندان وعده کوچکی به نظر نمیرسید و در نوع خود امیدوارکننده بود، اما میتوان گمانهزنی کرد که محاسبات تیم بایدن آن قدر خطا نبودهاند و آنها میدانستهاند این وعده بسیار پایینتر از چیزی است که در عمل شدنی است. به این ترتیب تیم بایدن ابتدا در یک قدم، وعدهای نسبتا بزرگ را مطرح کرد تا پیام «کمک در راه است» را منتشر کند و در قدم بعدی، بسیار زودتر از زمان تعیین شده آن وعده عملی شد و اکنون دولت هدف جدید برای ۱۰۰ روز اول را ۲۰۰ میلیون اعلام کرده است. این را میتوان با وعدههای مکرر و ناکام دولت ترامپ مقایسه کرد از چند هفته بعد از شروع همهگیری از ریشهکنشدن کامل بیماری و پایان نیاز به فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک در بازههای زمانی نزدیک میگفتند و البته در همان حین هم پیام نیاز به رعایت پروتکلها و جدیبودن مسئله را تا مدت زیادی به مردم ارسال نمیکردند تا در نهایت رعایت این پروتکلها هم به مسئله اختلاف سیاسی تبدیل شود. این دو گام دولت بایدن قطعا از لحاظ سیاسی برای یک دولت تازه در مقابل مردمی خسته از یک سال مواجهه با آزاردهندهترین پدیده قرن حاضر امتیازات بزرگی به همراه داشتهاند. این پرانتز را باید البته اینجا باز کرد که تعداد قابلتوجهی از مردم آمریکا نیز در نتیجه پخششدن شایعات و تردیدهای بیاساس و غیرعلمی، به واکسن کرونا بدبین هستند و اگر تعداد کافی این جمعیت اقناع نشوند، ممکن است فرایند واکسیناسیون عمومی به این مشکل غریب برخورد کند. واکسنها از بازوهای پذیرای واکسن بیشتر شوند.
اما فعلا نظرسنجیها نشان دادهاند، هر دو پروژه با اقبال گسترده اکثریت مردم آمریکا همراه بودهاند، یعنی هم بسته اقتصادی دولت بایدن و هم عملکرد دولت او در قبال مسئله واکسن، رضایت مردم را به دنبال داشته است.
بایدن در حال برداشتن یک گام بزرگ دیگر نیز هست: تصویب یک لایحه عمرانی و زیرساختی بزرگ. دمکراتها در این لایحه، به دنبال بازسازی و ارتقای بخش بزرگی از زیرساختهای عمرانی و انسانی کشور خواهند رفت، از پلها و سیستمهای آب و فاضلاب گرفته تا مدارس، امکانات استفاده از مهد کودک و حتی حمایتهای پزشکی. پروژههای عمرانی مشخصا منجر به اشتغالزایی خواهند شد. حمایت از خانوادههای دارای فرزند نیز دست اعضای این خانوادهها برای حضور در بازار کار را بازتر خواهد کرد و در نهایت رسیدگی به زیرساختها در صورتی که به شکل مناسب و با موفقیت پی گرفته شود، بهوضوح منجر به رضایت در میان مردم خواهد شد. این پروژه البته برخلاف دو پروژه دیگر، آن چنان بدیهی نیستند و در جلب حمایت عمومی نیز، بهخصوص با توجه به این که جزئیات هنوز در دستور کار هستند، به اندازه آنها موفق نیستند. در عوض دولت بایدن نیز در تلاش است بتواند، با توجه به نیازهای حوزههای انتخابیه، برخی جمهوریخواهان را نیز به رأیهای مثبت پای این لایحه تبدیل کند تا پروژه کمتر به یک مسئله آبی در مقابل قرمز تبدیل شود و پتانسیل منفی آن، از پتانسیل مثبتش کمتر شود.
این سه گام یا لااقل دو گام اول، به وضوح در نظرسنجیها با اقبال همراه بوده است و این اقبال به کلیت نگاه افکار عمومی به دولت بایدن نیز سرایت کرده است. برآیند وبسایت ۵۳۸ نشان میدهد، در لحظه نگارش این مطلب، ۵۳.۳ درصد از مردم از عملکرد دولت بایدن راضی هستند و خالص حمایت، یعنی حاصل کسر درصد مخالفان از درصد حامیان، عدد ۱۳.۷+ را نشان میدهد. برخی روایتها البته این مقبولیت را نتیجه پدیده «ماه عسل سیاسی» دولت تازه انتخاب شده میدانند. اما میتوان گفت در یکی دو دهه اخیر، دو قطبیهای سیاسی کم و بیش «ماه عسل» را منسوخ کردهاند و بایدن نیز نه در یک روند معمول که در یک انتخابات جنجالی بیسابقه به ریاستجمهوری رسید که بخش قابلتوجهی از پایگاه رأی رقیب، هنوز صحت نتایج آن را باور ندارند، چه برسد به این که به پیروزی او با رأی مردم احترام بگذارند و مدتی به پیشبرد سیاستهای او به عنوان منتخب، تن بدهند. این پدیده در مقام مقایسه مشهودتر میشود. ترامپ که در تمام دوران ریاستجمهوری خود در برآیند نظرسنجیها هرگز به ۵۰ درصد حمایت نرسید، در همین فاصله با زمان انتخابش، تنها ۴۰.۴ درصد مؤید عملکرد خود داشت، با خالص ۱۳.۴-.
به طور خلاصه، در حالی که به روایت برخی، نحوه مواجهه با بحران کرونا به یک نکته منفی برای دولت ترامپ بدل شد و برخی آن را از عوامل مهم شکستش در انتخابات ۲۰۲۰ میدانند، بایدن آن را به یک عامل جلب حمایت تبدیل کرده است و البته با اقداماتی که به نظر باید هدف بدیهی هر دولتی در این شرایط باشد، رسیدگی به اقتصاد و معیشت در مواجهه با کووید ۱۹ و توزیع واکسن کرونا.
نکته مهم دیگر این که امتیازاتی که بایدن در این اقدامات کسب کرده است، در پروژههای بعدی او به کار خواهند آمد و البته موفقیت در آنها ممکن است در سال ۲۰۲۲، از عوامل پیروزی دوباره دمکراتها و حفظ و تقویت اکثریتشان در کنگره و پیشبرد پروژههایی بیشتر در نیمه دوم دور اول دولت بایدن بیاید. یعنی به عبارتی، بایدن در این دو ماه، پیریزی قوی و محکمی برای کارزار خود در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ کرده است.
*روزنامهنگار و کارشناس مسائل آمریکا