تالابها اکوسیستمی بسیار ارزشمند و تاثیرگذار در طبیعت و محیطزیست هستند، از این رو تامین حقابه آنها با هدف حفاظت بسیار حایز اهمیت است، بر این اساس این حقابه پس از مدت ها به رسمیت شناخته شد.
دیدار نیوز: تالابها این حوضههای آبی، مامن هزاران پرنده و حیوانات آبزی و کنار آبزی است و سالانه شاهد به دنیا آمدن هزاران پرنده و انواع حیوانات در میان و کنار تالابها هستیم، در واقع شرایط تالابها طوری است که امکان زاد و ولد و تکثیر گونههای مختلف گیاهی و جانوری را فراهم میکند، گفته میشود بیش از ۴۰ درصد از ماهیان آبهای شیرین در تالابها زندگی میکنند، علاوه بر این نقش بسزایی در کنترل و جلوگیری از سیلاب، تغذیه منابع زیرزمینی، از بین بردن ریزگردها و حفظ گونههای جانوری و گیاهی دارند.
در کنار همه این مزیت ها، اما فایده اقتصادی تالابها به خصوص برای جوامع محلی اطراف آن غیر قابل انکار است، برخی مطالعات نشان میدهد که اکوسیستمهای طبیعی مانند جنگل، دریا و کوه ارزش اقتصادی زیادی دارند، اما عدهای از صاحبنظران بر این باورند که ارزش اقتصادی تالابها حدود ۱۰ برابر جنگلها و ۲۰۰ برابر زمینهای زراعی است، بنابراین میتوان گفت که معیشت مردم محلی اطراف تالابها با حیات این اکوسیستم آبی گره خورده که حتی با کمی تامل و برنامه ریزی میتوان از طریق رونق گردشگری پایدار و بهره برداری خردمندانه از تالابها درآمد بیشتری را کسب کرد که علاوه بر دولت ها، جوامع محلی نیز میتوانند از آن منتفع شوند.
ایران از لحاظ دارا بودن انواع تالابها غنی است، در کشور ۱۴۱ تالاب دارای ارزش اکولوژیکی با وسعت بیش از سه میلیون هکتار شناسایی شده که از این تعداد ۲۵ تالاب با بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار مساحت در سایت کنوانسیون رامسر ثبت شده که دارای ارزش جهانی هستند، در مجموع تالابهای جهان در ۴۲ نوع تیپ طبقه بندی شدند که از این تعداد ۴۱ نوع آن در ایران وجود دارد، انواع تالاب از جمله باتلاق (زمینهای آبدار یا خیس پر از گیاه و درخت)، مانداب (یا هور با آبی راکد و باز و گیاهان کوتاه بیشتر از جنس علف و نی)، خلاش (آبگیری است که از رستنی پوشیده باشد)، خلنگزار (تالابهایی به شکل خارستان)، لشاب (تالابی نیزاری است که آب آن از گیاه آکنده شده و هوای کمی میگیرد) و آبندان (گونهای از تالابهای مصنوعی ساخته دست بشر برای پرورش ماهی و ذخیره آب است) در کشور وجود دارد که هر کدام از آنها برای ادامه حیات به آب نیاز دارند که باید در قالب حقابه تامین شود.
عیسی کلانتری معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود که احیای تالابها جزو سیاستهای دولت روحانی بوده و برای نخستین بار در تعیین حقابه تالابها با وزارت نیرو و شورای عالی آب به توافق رسیدیم و حقابهها را تعیین کردیم.
وی با تاکید بر لزوم تامین حقابه تالابها اظهار داشت: حقابه تالابها باید مانند حقابه کشاورزی باشد، نباید با کاهش آب رودخانه، حقابه تالاب قطع و به کشاورزی داده شود، اهمیت اقتصادی تالابها بیشتر از توسعه کشاورزی است و تامین حقابه تالابها مصوبه دولت است، در گذشته تالابها فقط از طریق سیلابها آبگیری میشدند، اما الان با توجه به تعیین حقابه تالابها وزارت نیرو باید آب آنها را تامین کند.
بر این اساس قانون حفظ و احیای تالابهای کشور که سال ۱۳۹۶ تصویب شد سازمان حفاظت محیط زیست را مکلف که حقابه زیست محیطی تالابها را تعیین و وزارت نیرو آنها را تامین کند که بعد از آن سازمان محیط زیست کار تعیین حقابه تالابها را آغاز کرد و اکنون حقابه ۱۷ تالاب را تعیین کرده و تا پایان سال به ۲۰ تالاب میرسد و پیش بینی میشود تا پایان نیمه اول سال ۱۴۰۰ به ۲۸ تالاب برسد.
سازمان محیط زیست طبق وظیفه خود حقابهها را تعیین کرده است، به عنوان مثال برای تالاب گاوخونی حقابه ۱۶۷ میلیون متر مکعبی تعیین شده که وزارت نیرو باید آنرا تامین کند.
تالابهای کشور برای ادامه حیات به مدیریتی یکپارچه و منسجم نیاز دارند تا تصمیم گیران و جوامع محلی از ارزش و کارکرد این حوضههای آبی مطلع شوند تا شرایط این اکوسیستمهای آبی بهتر شود، از این رو مدیریت زیستبومی تالابها در دولت شکل گرفت، مدیریت اکوسیستمی راهبردی برای مدیریت جامع زمین، آب و منابع زیستی است که حفاظت، پایداری و بهره برداری خردمندانه را به همراه دارد.
در واقع در مدیریت اکوسیستمی مردم و حیات آنها در مرکز تصمیم گیری مدیریت و حفاظت قرار میگیرد، به همین دلیل این رویکرد تفاوت عمدهای با روشهای سنتی حفاظت دارد و اگر این نگاه در مولفههای کلیدی طرحهای مدیریتی دخالت داده شوند از مدیریت پایدار تالابها حمایت میشود.
در چند سال اخیر تالابها با مشکلات زیادی مواجه شده اند که تعداد زیادی از این اکوسیستمهای ارزشمند را با خطر خشکی و نابودی مواجه کرد که بطور قطع اگر اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست و طرح حفاظت از تالابهای ایران نبود امروز با تعداد بسیار زیادی از تالابهای خشک مواجه بودیم.
توسعه ناپایدار، الگوی ناپایدار معیشت و فقدان رویکردهای جامع نگر در مدیریت حوضه آبریز تالاب ها، مدیریت نامناسب منابع آب و رقابت تالابها با سایر کاربریها برای بهره برداری از منابع آبی، تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای پیاپی و فقدان برنامه سازگاری با تغییرات اقلیمی و مدیریت نامناسب ریسک خشکسالی، تغییرات کاربری اراضی در سطح حوضه آبریز - حاشیه و درون تالاب ها، تخلیه فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی بدون تصفیه مناسب، بالا بودن میزان رسوبات جریان آبهای سطحی، ورود گونههای غیربومی یا مهاجم و از بین رفتن گونههای بومی برخی از مهمترین مشکلات تالابها است که تمام آنها در روند مدیریت اکوسیستمی تالابها لحاظ شده است.
ابتدا اعتقاد بر این بود که نیازی به حفاظت از تالابها نیست و توسعه باید اولویت باشد، در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ این دیدگاه تغییر کرد و اعتقاد بر این شد که باید جلوی توسعه را گرفت و صرفا حفاظت کرد، اما در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ نگاه متفاوتی شکل گرفت و دست اندارکاران به این نتیجه رسیدند که باید تعادل توسعه و حفاظت با هم صورت گیرد، یعنی توسعه و حفاظت در کنار هم پیش روند که بر این اساس به مرور مدیریت زیست بومی شکل گرفت.
در دولت تدبیر و امید که تنها دولت محیط زیستی کشور است، نگاه ویژهای به مقوله تالابها شد و در این دولت به مرور جایگاه حقوقی و مقررات ملی تالابها ارتقاء یافت به طوری که آیین نامه نحوه حفاظت، احیاء و مدیریت تالابهای کشور در ۱۳۹۴ تصویب شد که در ماده ۵ آن سازمان محیط زیست مکلف است در چارچوب راهبردها و برنامه عمل ملی حفاظت و احیاء تالاب ها، برنامه مدیریت زیست بومی تالابها را با اولویت تالابهای بحرانی و خسارت دیده با مشارکت وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی و سایر ذینفعان در مدت دو سال از تاریخ ابلاغ راهبردها و برنامه عمل ملی حفاظت و احیاء تالابها تهیه و اجرا کند که این کار انجام شده است.
بر این اساس ابتدای دولت یازدهم سه تالاب برنامه مدیریتی زیست بومی داشت که اکنون به ۱۷ تالاب رسیده و تا پایان سال به ۲۲ تالاب میرسد، پیش بینی میشود تا پایان نیمه اول سال ۱۴۰۰ تعداد تالابهای دارای برنامه زیست بومی به ۲۸ تالاب برسد.
منبع: ایرنا