دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: «به جان زندهدلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزد آن که وجودی ز خود بیازارند». این بیت از سعدی آخرین بخش صحبتهای علیاصغر عنابستانی نماینده جنجالی مجلس شورای اسلامی در فیلمی است که به تازگی از خود منتشر کرده است. او در این ویدئوی سه دقیقهای که البته در اکثر رسانهها دو دقیقه اول آن منتشر شده و یک دقیقه پایانی و مهم آن بریده شده است توضیحاتی ارائه میکند و خطاب به ملت ایران عذرخواهی میکند.
نکته مهم در این ویدئو این است که عنابستانی نه تنها سیلی زدن به سرباز را نمیپذیرد بلکه از سرباز اکبری عذرخواهی هم نمیکند و عذرخواهی خود را خطاب به ملت ایران و مردم حوزه انتخابیه خود مطرح میکند. او فقط بابت اجرای قانون از این سرباز تشکر میکند. اما عنابستانی و مطالبی که فقط در وب سایت او منتشر شده است و حرفهای جدیدش درگیر تناقضاتی است که بهتر بود به آنها پاسخ میداد نه اینکه آنها را پیچیدهتر کند.
در مطلبی که به تاریخ ۵ بهمن ۹۹ تحت عنوان «
عنابستانی ضرب و شتم مامور پلیس را تکذیب کرد/سرباز به من توهین کرد» در وب سایت علیاصغر عنابستانی منتشر شده است به نقل از محمدرضا دشتی اردکانی، عضو هیات نظارت بر رفتار نمایندگان گفته شده است که: «بنده با آقای عنابستانی صحبت کردهام و ایشان درگیری فیزیکی خود با مامور پلیس را به طور کلی تکذیب کردند. آقای عنابستانی گفتهاند که سرباز به من توهین کرد، ولی بنده به صورت فیزیکی با وی درگیر نشدهام». اینکه به صورت «کلی» تکذیب شده ولی بعدها هل دادن را تایید کرده خود سوال مهمی است.
در مطلبی دیگر که به تاریخ ۶ بهمن ۹۹ با عنوان «
گزارش دکتر عنابستانی از واقعیت ماجرای این روزها جهت استحضار» در وب سایت علیاصغر عنابستانی منتشر شده است نکات قابل توجهی وجود دارد. عنابستانی در ابتدا میگوید که این گزارش را در اختیار همکاران و «بعضی خواص» گذاشته بوده و آنها به سکوت و صبر توصیه کرده بودند. هر چند که مشخص نیست که وقتی یک موضوع در سطح ملی و عموم مردم مطرح است و پرسش از جانب آنها است چرا بعضی خواص مخاطب عنابستانی بودند.
او در ادامه به راننده «جوان و تازه کار» خود اشاره میکند که او وارد خط ویژه شد و بعد ماجراها پیش آمد. حواله دادن به جوانی و تازه کاری روش قدیمی است که جوانان از آن بسیار ضربه خوردهاند. عنابستانی توضیح نمیدهد که در گذشته هم این راننده جوان و تازه کار اگر وارد خط ویژه شده باشد آیا به او تذکر داده بود که این کار اشتباه و غیر قانونی را تکرار نکند یا نه.
عنابستانی مدعی است که سرباز به او بی احترامی کرده و گفته «هر خری هستی برای خودت هستی» و این باعث شده که از ماشین پیاده شود و سرباز را هل دهد. ضربه باتوم توسط سرباز به شکم عنابستانی ادعای این نماینده مجلس است که در فیلمهایی که منتشر شد چنین اتفاقی دیده نمیشود. این نماینده مجلس هل دادن را میپذیرد، ولی سیلی زدن را نه. هر چند در فیلمهایی که منتشر شده به خوبی نشان میدهد که ضربهای به سرباز وارد شده و از «دستم را روی شانهاش میگذارم و هلش میدهم» فراتر بوده است.
عنابستانی در بخشی از این متن مینویسد: «معاون عملیات راهور از راه میرسد و عذرخواهی مختصری از ما میکند و قول میدهد که با سرباز و افسر خاطی برخورد کند و ما هم، چون برای سفر به حوزه انتخابیه عجله داریم میرویم. با وجود قول سردار اشتری به اینجانب مبنی بر حل مساله و برخورد با متخلفین، سه روز بعد فیلمی که افسر انتظامی از جنجالآفرینی خودش گرفته بود، با محوریت ادعای کاملا دروغ و کذب «سیلی زدن» بنده به «صورت» یک سرباز در حال انجام وظیفه در فضای مجازی پخش میشود و سر از رسانههای خارجی در میآورد! و حمله بیسابقه و همهجانبه به این حقیر، مجلس و نظام شروع میشود و باقی ماجرا که میدانید!». همانطور که از این متن بر میآید عنابستانی به دنبال برخورد با مامورین و سربازهای راهنمایی و رانندگی بوده و تا سردار اشتری هم پیگیریهای لازم را انجام داده و ادعاهای فیلم پخش شده را هم کذب و دروغ میداند. نکاتی که در این متن گفته شده به هیچ وجه در ویدئوی او وجود ندارد. هر چند عنابستانی از ادعاهای خود کوتاه نیامد و در ویدئو هم از سرباز عذرخواهی نکرد و یک عذرخواهی کلی خطاب به ملت ایران مطرح کرد. پرسش اینجاست که اگر کار اشتباه و خلاف قانونی صورت نگرفته و این نماینده مجلس همچنان بر نظرات خود اصرار دارد چه نیازی به عذرخواهی است؟ میتوان فیلمهای با کیفیت دوربینهای عمومی سطح شهر را منتشر کرد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
علیاصغر عنابستانی در بخش دیگر این متن مینویسد: «بنده به هیچ وجه به خودم اجازه سیلی زدن به صورت هیچکس را نمیدهم چه برسد به صورت یک سرباز وظیفه و صرفا بعد از چندین بار توهین زشت و بکار بردن الفاظ ناپسند توسط سرباز دوم که قاعدتا بایستی حتی با مردم عادی چه برسد نماینده مردم در چارچوب قانون و ادب مواجهه نماید، فقط او را هل دادهام و اساسا سیلی در کار نبوده است!» جناب عنابستانی در این خطوط از عبارت «چه برسد نماینده مردم» میگوید و باز سیلی زدن را تکذیب میکند. همین نگاه است که مشکلاتی از این دست را به وجود آورده است. همین نگاه جدا کردن نمایندگان مجلس یا هر مسئولیت دیگری از مردم. چه برسد نماینده مردم را در موارد دیگری با شکلهای دیگری از مسئولین مختلف شنیدهایم، ولی همین که یک نماینده مجلس خودش را جدای از مردم ببیند و عبور از خط ویژه تبدیل به این بحران شود خود نشان دهنده بسیاری از مسائل است. البته عنابستانی در ویدئوی خود بارها میگوید که ما خاک پای مردم هستیم و هیچ شانی جز خدمتگزاری و مطیع قانون بودن برای خود قائل نیستیم.
در بخش پایانی این متن که مهمترین بخش آن نیز محسوب میشود این نماینده مجلس جملات عجیبی نوشته است: «اگر از حیثیت این همکار کوچکتان که همچون شما شأنیتی در این کشور جز خادمی و نمایندگی از مردم ندارد دفاع نشود تردید نکنید که این آخرین مورد نیست و بعد از این نمایندگی مردم جز اسباب تمسخر و هتک حرمت توسط سایرین چه اصحاب قدرت و ثروت و … نخواهد بود و قاعدتا تکلیف رفتار این اصحاب با مردم عادی که نیز کاملا واضح خواهد بود». عنابستانی خود را طلبکار این ماجرا میداند. او بر این باور است که باید از حیثیت او دفاع شود. یعنی مسئولین و بعضی خواص باید از حیثیت نمایندهای که خلاف قانون کرده و با سرباز و مامور راهنمایی و رانندگی درگیر شده دفاع کنند، چون اگر این کار را نکنند شان نمایندگی پایین میآید. او به «این اصحاب» اشاره میکند که اگر از حیثیت او دفاع نشود واضح است که با «مردم عادی» چه خواهند کرد. البته که عنابستانی توضیح نمیدهد که این اصحاب چه کسانی هستند و خیلی خوب میشد اگر این اصحاب را معرفی میکرد. ولی نکته مهم این است که جناب عنابستانی هنوز در ذهن خود دسته بندیهای مردم عادی و غیر عادی دارد. به صراحت باید گفت که ما مردم عادی و غیر عادی نداریم و همه جزو مردم محسوب میشویم که حق و حقوق و تکالیف مشخصی داریم و همگان در برابر قانون برابر هستیم.
این نماینده مجلس در بخشی از صحبتهای خود در ویدئوی منتشر شده در وب سایتش میگوید: «مردم عزیز مطمئن باشند من اگر بر اساس آن چیزی که در رسانهها آمد عمل کرده بودم در همان روز اول قبل از رسیدن به منزل استعفا میدادم. اما اینجا آمدم برای همه کارهای کرده و نکرده عذرخواهی کنم و طلب حلالیت کنم. رسانههای معاند داخلی و خارجی هم در فضایی که ایجاد شد بدانند که ما در مقابل قانون جمهوری اسلامی عزیزمان گردنمان از مو باریکتر است؛ و اجازه سوء استفاده به آنها نمیدهیم».
از این صحبتها به خوبی بر میآید که این نماینده مجلس همچنان معتقد است که به جز وارد شدن به خط ویژه کار اشتباه و خلاف قانونی انجام نداده و بابت کارهای کرده و نکرده خود عذرخواهی میکند. البته اشاره او به رسانههای معاند داخلی روشن نیست. علی اصغر عنابستانی باید به صراحت توضیح دهد که منظورش از رسانه معاند داخلی کدام رسانه است. رسانههای رسمی داخلی مجوز دارند و مراحل قانونی خود را طی کردهاند و اگر عنادی وجود داشت مراجع قانونی باید به آن رسیدگی میکردند. در وضعیت فعلی تهمت معاند بودن به رسانههای داخلی برای چیست؟ رسانههای مختلف با توجه به شواهد و فیلمها و شاهدین در صحنه مطالبی را منتشر کردهاند. اتهام عناد به رسانههای داخلی اتهام بزرگی است که متاسفانه هر چند وقت یکبار از زبان یکی از مسئولین مطرح میشود و متاسفانه هیچ مرجع حمایتی از رسانهها وجود ندارد که در مقابل این اتهامات کاری کند.
به شعری که عنابستانی در پایان صحبتهای خود در این فیلم میخواند برگردیم. ای کاش این نماینده مجلس خیلی قبلتر از این مسائل این شعر را به صورت کامل میخواند. سعدی در بخشی دیگر از این شعر میگوید: «کسان به چشم تو بیقیمتند و کوچک قدر/ که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند» نگاه ارباب و رعیتی و نگاه از بالا به پایین توسط مسئولین اتفاق تازهای نیست. در مرداد ۹۶ حمدالله کریمی نماینده وقت بیجار در مجلس وقتی با ممانعت مامور پلیس فرودگاه مهرآباد برای ورود خودرو مواجه شد دوبار به او سیلی زد. محمدباسط درازهی نماینده پیشین سراوان در مجلس با کارمند گمرک که مقابل درخواست غیرقانونی او مقاومت کرده بود درگیری لفظی پیدا کرد و به او توهین کرد. ماجرای سرباز بابلی و ضرب و شتم او توسط دادستان آن شهر همین دو ماه پیش رخ داد. کاری که علیاصغر عنابستانی انجام داد در ادامه همین نگاه توسط مسئولین قابل فهم و تحلیل است. نگاهی که گویی مسئولین تافتهای جدا بافته از جامعه و مردم هستند و، چون نماینده شدهاند امتیازات ویژهای باید داشته باشند. مساله اصلی، این شخص یا سیلی زدن یا نزدن نیست. مساله اصلی این نگاه فاجعه بار است.
علیاصغر عنابستانی نماینده مردم شریف شهرستانهای سبزوار، خوشاب، جوین، جغتای، داورزن، ششتمد یک شعار ثابت دارد که در وب سایت خود و در کنار اسم خود همواره درج شده است: «صدای مردم بودن هنر میخواهد». برای صدای مردم بودن قبل از هر چیز باید بخشی از مردم بود. نمیتوان خود را جدای از مردم دید و در کلام فقط خود را خاک پای مردم دانست. نمیتوان برای خود امتیازات خاصی قائل شد و اشتباهات را به گردن راننده جوان و سرباز و ابر و باد و مه و خورشید و فلک انداخت و خود را هنرمند در صدای مردم بودن دانست. برای اینکه صدای مردم باشیم باید جزو مردم باشیم نه بیشتر و نه کمتر.