جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دفاع مقدس ایرانیان مثنوی هفتاد من کاغذ است، که پرداختن به هر گوشه آن کتابها میشود. جنگی که علاوه بر خسارات معنوی و اقتصادی و مدنی فراوان، بیش از ۲۳۰ هزار شهید و ۵۵۰ هزار جانباز و ۴۳ هزار اسیر (آزاده) به ایرانیان تحمیل کرد. انصاف باید و تقدیر! نباید از یاد برد که زن و مرد ایرانی زنانه و مردانه ایستادند، مقاومت کردند و آنقدر جنگیدند، پر پر شدند، زمین خوردند، خسته شدند، بلند شدند، ولی از پای ننشستند، همه جهان فهمید جنگ تمام عیار نظامی علیه ایران بی فایده است، پس از ۱۱۹ ماه مقاومت و دفاع و شهادت مظلومانه مردم سردشت، حلبچه و شلمچه تا پر پر شدن مردم دزفول زیر بمباران روزانه و شبانه و بدون توقف صدام، خونین شدن خرمشهر تا قتل و غرق کردن دست جمعی غواصان اسیر ایرانی در اروند با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ پایان یافت.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: در هفته دفاع مقدس هستیم، چهل سال قبل در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عراقیها به رهبری صدام حسین با تمام قدرت و قوا با نام قادسیه دوم و با شعار جنگ علیه مجوس و عجم و نابودی دجال و دجالیون به ایران حمله کردند؛ چهل سال قبل وارد ایران شدند تا عزت و شرف ما را با زور گلولهها و بمبها وموشکها زیر پوتینهایشان لگد مال و خرد و ذلیل کنند و کاری کنند که هویت ایران و ایرانی بمیرد و دیکتاتوری بعث را حاکم بر سرنوشت ملت کهن، مسلمان و با فرهنگ ایرانی کنند. آمدند تا خوزستان که نامش را عربستان گذاشته بودند از ایران جدا و مال خود کنند. چهل سال قبل در چنین روزی آنها آمدند تا با نقشههایی که منتشر کرده بودند استانهای بوشهر و هرمزگان و جزایر خلیج فارس را مالک شوند و خلیج همیشه فارس را برای آینده خلیج عربی و کردستان را از ایران جدا کنند.
جنگ عراق با ایران که در ایران با نام جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس یا جنگ هشت ساله و در زمان صدام در عراق با نام قادسیهٔ صدام شناخته میشود، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ۱۰ فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزهای غربی به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.
از آزادی خرمشهر تا جنگ نفتکشها
در ابتدای جنگ عراق با استفاده از عنصر غافلگیری موفق شد بخشهایی از خاک ایران از جمله شهر خرمشهر را اشغال نماید. ایران در سالهای دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد نموده و از سال ۱۹۸۴ جنگ را به داخل خاک عراق بکشاند. ایران در فوریه ۱۹۸۶ موفق به تصرف فاو یکی از مهمترین بنادر صدور نفت عراق شد و در ۸ ژانویه ۱۹۸۷ عملیات عظیمی به نام کربلای ۵ را برای تصرف بصره دومین شهر بزرگ عراق به انجام رساند شهدای زیادی تقدیم این راه شد. ایران در ۲۶ فوریه همان سال این عملیات را متوقف کرد و در جبهه جنوبی جنگ به بنبست رسید. جنگ از جنگ زمینی به جنگ نفتکشها مبدل شد و یک جنگنده عراقی به یک کشتی جنگی آمریکایی حمله کرد و آسیب شدیدی به ناوچه یواساس استارک وارد کرد و باعث مرگ ۳۷ سرباز آمریکایی شد. این اقدامات کشتیرانی بینالمللی را در معرض خطر قرار داد و زمینه مداخله شوروی و آمریکا را فراهم کرد، بهطوریکه هر دو از قطعنامههای شورای امنیت که از دو طرف جنگ درخواست آتشبس داشت، حمایت میکردند.
در سال چهارم و پنجم، ارتش عراق بهطور گسترده از جنگافزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد؛ ولی ادعای استفاده ایران از سلاحهای شیمیایی هرگز ثابت نشدهاست. در اواخر جنگ، درگیریها به خلیج فارس کشیده شد که باعث آسیب دیدن تعداد زیادی سکوی نفتی و کشتیهای تجاری و نفتکش با پرچم کشورهای گوناگون شد. شوروی یکی از دو ابرقدرت آن دوران از سال ۱۹۸۰ فروش جنگافزار به هر دو کشور را متوقف کرده بود، اما از سال ۱۹۸۲ به منبع اصلی عراق برای خرید سلاحهای پیشرفته تبدیل شد. این در حالی بود که از سوی دیگر به صدام هم اسلحه، تجهیزات، اطلاعات ماهوارهای میفروخت و کمک لجستیکی و آموزشی میکرد. تنها کشورهایی که ایران از آنها در طول جنگ آشکارا کمک گرفت، سوریه، کره شمالی و لیبی بودند.
در ۳۱ شهریور ۵۹ این صدام نبود که فیلش یاد هندوستان کرده بود، یک ذهنیت تاریخی غلط بود که صدام فقط آن را یادآوری کرد، آنجا که بر اساس ذهنی تاریخی، ایرانی را موالی و بنده عرب میدانند، پس صدام یک عامل بود که بر انگیزهها و گزارههای آماده موج سواری کرد، او تنها نبود، حامیان و مشوقان او رهبران کشورهای عربی بودند که بهدستور ابرقدرتهای آن زمان یعنی دو بلوک غرب و شرق (آمریکا و شوروی) در کنفرانس طائف در عربستان جمع شدند. آنها تصمیم گرفتند که عراق صدام، رهبری جنگ را بر عهده بگیرد و مستقیما با ایران بجنگد و کویت و عربستان آل سعود با پرداخت مبلغ ۱۱۰ میلیارد دلار، جنگ علیه ایران را پشتیبانی مالی کند و اردن با در اختیار گذاشتن بندر عقبه که هم مرز اسراییل است، پشتیبانی بندری کند و فلسطین یاسر عرفات و سودان نومیری و مصر انورسادات پشتیبانی معنوی و تامین کننده نیروی انسانی پشتیبان در کنار نیروهای عراق قرار دهند و کشورهای بلوک شرق به رهبری شوروی و کشورهای بلوک غرب به رهبری آمریکا نیز پشتیبانی لجستیکی و سلاح و تجاری و سیاسی کنند.
جنگی که علاوه بر خسارات معنوی و اقتصادی و مدنی فراوان بیش از ۲۳۰ هزار شهید و ۵۵۰ هزار جانباز و ۴۳ هزار اسیر (آزاده) به ایرانیان تحمیل کرد و عراقیها هم از این رهگذر زیان دیدند. نباید از یاد برد که زن و مرد ایرانی زنانه و مردانه ایستادند، مقاومت کردند و آنقدر جنگیدند و آنقدر پر پر شدند، زمین خوردند، خسته شدند، ولی از پای ننشستند. در ناباوری و بدون حمایت قدرتهای آن روز جهان، ایرانیها با دستی نسبتا خالی آنقدر پیروزی کسب کردند که جهان و بهخصوص بلوک شرق و بلوک غرب به این نتیجه رسیدند که این جنگ تمام عیار نظامی علیه ایران بی فایده است. نهایتا پس از ۱۱۹ ماه مقاومت و دفاع در مقابل تحمیل جنگ و فشار مستقیم جواب گرفتند و آنها که قصد نابودی ما را داشتند، شکست خورده و به جان هم افتادند. این قصه تلخ به قطعنامه ۵۹۸ منجر شد. قطعنامهای که عراق از طرف شورای امنیت سازمان ملل به عنوان آغازگر جنگ معرفی و به پرداخت غرامت به ایران محکوم شد، عراق صدام! صدامی که به خروس جنگی منطقه تبدیل شده بود. او مدتی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس با ایران آهنگ کویتی کرد که یکی از حامیان اصلی عراق در جنگ با ایران بود.
جنگ تحمیلی عراق به ایران و دفاع مقدس ایرانیان مثنوی هفتاد من کاغذ است، که پرداختن به هر گوشه آن کتابها میشود. از شهادت مظلومانه مردم سردشت، حلبچه و شلمچه تا پر پر شدن مردم دزفول زیر بمباران روزانه و شبانه بدون توقف صدام. از خونین شدن خرمشهر تا قتل و غرق کردن دست جمعی غواصان اسیر ایرانی در اروند.
ایرانیان ناخواسته وارد نبرد و کارزاری شدند که توسط یک جهان نامردی و فتنه به پا شده بود، ولی خیلی زود خود را یافتند و سوار بر کار شدند. به طوری که شعارهایی، چون "جنگ جنگ تا پیروزی" و " راه قدس از کربلا میگذرد" را برگزیدند. ولی این ملت صلح طلب آخرالامر صلح را پذیرفت و امام خمینی (ره) رهبر فقید انقلاب هر چند از این صلح با عنوان "نوشیدن جام زهر" یاد کردند، ولی بدیهی است هیچ صلحی بد نیست و پیامد هیچ جنگی آبادی، پیشرفت و زندگی نیست. به همین دلیل مقام معظم رهبری روز دوشنبه ۳۱ شهریور ۹۹ در چهلمین سالگرد آغاز جنگ، دفاع مقدس را «پیروزی درخشان و روشن ملت ایران در جنگ تحمیلی» معرفی کردند.
آیت الله خامنهای گفتند: «هدف دشمن از بهراه انداختن جنگ، ساقط کردن نظام اسلامی، سلطه مجدد بر ایران و تجزیه کشور بود، اما یک وجب از خاک ایران را نتوانستند اشغال کنند و یک قدم هم نتوانستند جمهوری اسلامی و ملت ایران را به عقب برانند. ملت ایران در دفاع مقدس توانست در مقابل قدرتهای شرق و غرب و کشورهای وابسته به آنها بایستد و با سربلندی پیروز شود و بر همین اساس این دفاع پیروزمندانه، بخشی از هویت ملی ایران است.»
ایشان در بخشی از سخنرانی خود فرمودند: «دفاع مقدس از ابتدا تا انتها یکی از «عقلانیترین و مدبرانهترین حرکات ملت ایران» بود. برخیها تلاش دارند تا با استناد به خطایی که در یک جمعی صورت گرفته، دفاع مقدس را به بیتدبیری متهم کنند، درحالیکه این دفاع از همان شروع کار یعنی همکاری ارتش و سپاه و انتخاب تاکتیکهای مبتکرانه و شجاعانه و انجام اقدامات بزرگ و شگفتآور در عملیاتها تا پایان جنگ و قبول قطعنامه، همه مبتنی بر عقلانیت و تدبیر بود».
چهل سال از آغاز جنگ میگذرد و ۳۲ سال از پایان آن. اما این ۳۲ سال هم همه روزه و همواره ایرانیان در احساس جنگ بودند و هستند. همیشه سایه جنگ و دشمن را بالای سر خود داشتهاند و هنوز هم ما در ذهن خود با فانوسقه، قمقمه و پوتین میخوابیم و صبح بیداری را احتمال نمیدهیم. این احساس شرایط جنگی ۳۲ سال اخیر به مراتب ناجوانمردانهتر، مخربتر و کشندهتر از جنگی است که ۳۱ شهریور ۵۹ شروع و ۶۸ پایان یافت. به اذعان و اعتراف مسئولان درجه اول کشور ما در جنگیم. این جنگ اخیر که در آن قرار داریم مانند دفاع مقدس نیست و پایانی هم ندارد، شلیک گلوله ندارد، بمباران هوایی ندارد، راه قدسش از کربلا نمیگذرد صدام هم ندارد.
یاد و خاطره همه مجاهدان و شهدای دفاع از وطن در همه ادوار بخصوص ۸ سال دفاع مقدس گرامی باد.