دیدارنیوز: به سنت هر هفته «دیدار» چند محصول فرهنگی را معرفی میکند که میتواند آدینه خوبی برای شما رقم بزند. این بار و به مناسبت ایام سوگواری محرم، دیدار آدینه رنگ سوگ و نینوا دارد. ببنید و بخوانید و بشنوید! آدینهتان پر از دیدار!
فراموششدگان سرزمین بیخدا
اگر قرار باشد یکی از بهترین تلاشهای اخیر فیلمسازان را برای احیای سبک نسبتا فراموششده وسترن معرفی کنیم بیبروبرگرد باید برویم سراغ مینیسریال بیخدا (Godless) که سال ۲۰۱۷ از شبکه نتفلیکس پخش شد. در این سریال ۷ قسمتی که توسط اسکات فرنک ساخته شده بازیگران پرسابقهای مانند جف دنیلز، سم واترسون، مایکل دوکری و اسکات مکنیری بازی میکنند. داستان این سریال به دهه ۱۸۸۰ برمیگردد و ماجرای فرنک گریفین سردسته خونخوار یک گروه یاغی را روایت میکند که در جستوجویی مرگبار برای پیدا کردن یکی از اعضای قبلی گروهش سر از شهر لابل در نیومکزیکو در میآورد؛ شهری که چند سال پیش تقریبا تمام مردانش را در فاجعهای در معدن از دست داده و توسط زنان اداره میشود. این سریال کوتاه موفق شد در سال ۲۰۱۷ جوایز متعددی را از جمله جایزه امی بهترین بازیگر نقش مکمل را برای جف دنیلز به ارمغان بیاورد. منتقدان راتن تومیتوز هم امتیاز بالای ۸۸ درصد را به این سریال دادند. حالا که از جف دنلیز گفتیم بد نیست به سریال موفق دیگری از این بازیگر خوب آمریکایی به اسم «اتاق خبر» (Newsroom) هم اشاره کنیم که با فیلمنامههای شاهکار آرون سورکین سلطان فیلمنامهنویسی هالیوود بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ از شبکه HBO پخش میشد. خلاصه اگر میخواهید آخر هفته دلانگیزی را برای خودتان رقم بزنید تماشای یکی از این دو سریال شدیدا توصیه میشود.
روایت یک روز زندگی در جهنم کار اجباری
زمانی که الکساندر سولژنیتسین نویسنده روس در اردوگاههای کار اجباری اتحاد شوروی در سیبری مشغول گذراندن دوره زندان خود بود فکرش را هم نمیکرد که آنقدر زنده بماند که داستانی درباره جهنمی که شخصا از سر گذرانده بنویسد و این داستان علاوه بر شهرت جهانی برایش نوبل ادبیات را هم به ارمغان بیاورد. اما این اتفاق با نوشتن رمان کوتاه «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» رخ داد و اگرچه تا سالها نسخه زیرزمینی آن در شوروی دست به دست میشد، اما بالاخره توانست در سراسر جهان خوانندگانی پیدا کند و سختیهای زندگی در شرایط غیرانسانی و نیروی ماورایی بشر در پیدا کردن انگیزه و امید در هر موقعیت را به آنها نشان دهد. در جایی از این زمان میخوانیم: «سزار آش در همجوشی از همه نژادها بود، آدم نمیتوانست بگوید او یونانی است، یهودی است یا کولی. سن و سال زیادی نداشت. کارش فیلمسازی بود، و پیش از آنکه اولین فیلم خود را تمام کند، بازداشت شده بود. سبیا پرپشت سیاهرنگی داشت. برای آنکه قیافهاش با عکس پرونده مطابقت داشته باشد، در اردوگاه سبیلش را نتراشیده بودند. فتیوکوف که دیگر نمیتوانست جلوی خودش را بگیرد، آب دهانش را قورت داد و گفت: «سزار مارکوویچ، یک پک از سیگارت به من بده!» صورتش بدجوری منقبض شده بود. سزار ابرویش را بالا برد، ابروهایش روی چشمهای سیاهش سایه انداختند و به فتوکوف نگاهی انداخت. همیشه چپق میکشید تا مجبور نباشد به کسی ته سیگار بدهد. نه اینکه از دادن توتاون مضایقهای داشت، اما دلش نمیخواست وقتی که دود میکشید کسی رشته افکارش را پاره کند. این رمان با ترجمه رضا فرخفال توسط نشر کوچک منتشر شده است.
شتاب نهایی جان پتروچی
جان پتروچی گیتاریست، آهنگساز و تهیهکننده آمریکایی است که بیشتر به خاطر نوازندگی در گروه دریم تیتر شناخته میشود. در روزهای اخیر او دومین آلبوم سولوی خود را با نام شتاب نهایی (Terminal Velocity) منتشر کرده و دل طرفدارانش را که بعد از سال ۲۰۰۵ و انتشار نخستین آلبومش با نام (Suspended Animation) چشمانتظار گذاشته بود، شاد کرده است. در این آلبوم جدید که روز ۲۸ اوت منتشر شد، بعد از سالها پتروچی با مایک پورتنوی درامر قبلی گروه دریم تیتر همکاری داشته است. انتشار این آلبوم را میتوان یکی از نعمتهای کووید-۱۹ دانست، چون خود پتروچی گفته که از ماه مارس امسال یعنی دورانی که تقریبا همه کشورها وارد قرنطینه شدند پا به استودیو گذاشته و کار ساخت این آلبوم راک را آغاز کرده است. شنیدن گیتارنوازی مل. دیک و در عین حال سریع پتروچی میتواند اینآخر هفته حسابی حال آدم را جا بیاورد!