با شنیدن اسم "کولبر" اولین چیزی که به ذهن شما خطور میکند چیست؟ آدمهایی که برای یک لقمه نان حلال بعضا ۱۲ ساعت در کوه و دشت با پای پیاده جنس جابهجا میکنند یا رخداد یک اتفاق غیرمنصفانه انسانی به دلیل بی کفایتی مسئولانی که سالهاست از سر و سامان دادن به وضعیت کولبران سخن میگویند و تا به امروز هیچ اقدام مناسب و در خور توجهی انجام ندادهاند.
دیدار نیوز ـ نسرین نیکنام: با شنیدن اسم "کولبر" اولین چیزی که به ذهن شما خطور میکند چیست؟ آدمهایی که برای یک لقمه نان حلال بعضا ۱۲ ساعت در کوه و دشت با پای پیاده جنس جابهجا میکنند یا رخ دادن یک اتفاق غیرمنصفانه و غیرانسانی، به دلیل بیکفایتی مسئولانی که سالهاست از سر و سامان دادن به وضعیت کولبران سخن میگویند و تا به امروز هیچ اقدام مناسب و درخور توجهی انجام ندادهاند.
بدتر اینکه وقتی خبر کشته شدن یک کولبر یا چند کولبر منتشر میشود، همین مسئولان داد و فغان میکنند و آه میکشند و با جوگیر شدن شروع میکنند به وعده و وعید دادن که ما چنین میکنیم و چنان؛ اما در نهایت باز هم اتفاقی نمیافتد بعد از چند روز همه چیز برمیگردد به حالت اولش. البته ما در این گزارش قصد نداریم به این بعد از مشکلات کولبران بپردازیم بلکه تلاش کردیم دریچه جدیدی را باز کنیم که شاید با پرداختن به آن شرایط کولبران و وضعیت معیشتیشان تغییر کند.
موضوعی که ما با دو فعال کردستانی آن را در قالب یک میزگرد بررسی کردیم این است که چرا استان کردستان بهرغم داشتن کلی جاذبه گردشگری، طبیعتی بکر و مسیرهای جذاب برای کوهنوردی نتوانسته در ردیف استانهای پرگردشگر قرار گیرد و اینکه چرا باز هم با داشتن افرادی آشنا به محیط (کولبران) از این پتانسیل به عنوان "تور لیدر" یا "بلده راه" استفاده نشده است.
"عبدالله مهربان" و "هدی یتیم پرست" معتقدند: نگاه امنیتی غالبی که از سوی دولت و نظام روی استان کردستان حاکم است بزرگترین مانع رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی شده است.
اگر بخواهید نقاط قوت و ضعف استان کردستان را بیان کنید به چه مواردی اشاره میکنید و به نظر شما کدام پتانسیلهای گردشگری استان میتواند برای گردشگر ایجاد انگیزه کند؟
عبدالله مهربان: از هر منظری نگاه کنید استان کردستان جاذبههایی دارد که هر کدام به تنهایی میتواند هزاران گردشگر را به سوی این استان هدایت کند؛ طبیعت بکر، رودخانهها، آبشارها، فرهنگ غنی مردم، غذا، صنایع دستی و ... همه و همه میتواند جاذبه توریستی باشد به شرط آنکه به آن اهمیت داده شود و سرمایهگذاریهای کلان در سطح استان اتفاق بیافتد. اگر شما نگاهی به پتانسیل استان در زمینه بوم گردی بیاندازید متوجه میشوید که اگر دولت کمی حمایت کند و تسهیلات به سرمایهگذار بدهد، همین موضوع میتواند رونق اقتصادی بالایی را در منطقه رقم بزند و حتی دو برابر این تعدادی که مشغول به کولبری هستند کار پیدا میکنند. اما دولت زیرساخت برای توسعه بوم گردی ایجاد نمیکند و برای سرمایهگذار به صرفه نیست که بخواهد صفر تا صد یک پروژه گردشگری را بدون حمایت دولت به سرانجام برساند و این بی تفاوتی دولت نشان میدهد که این موضوع مهم، برایش اهمیتی ندارد.
از سوی دیگر بحث مهم امنیتی شدن مناطق کردنشین، بعد از جنگ ایران و عراق و درگیریهای پس از آن بود که سبب شد نگاه امنیتی ماندگار شود تا جاییکه هنوز پایگاه و روستاهایی که برای امنیت مینگذاری شده بود، بعد از گذشت چهل سال قربانی دارد و طبق آماری که داریم در یکی از روستاها ۱۸ نفر به دلیل انفجار مینها یا دست و پای خود را از دست دادند یا کشته شدند که همه اینها از نگاه امنیتی نشات میگیرد.
این نکته را هم در نظر داشته باشید که این جریانها سرمایهگذار را فراری میدهد و حتی سرمایهگذار بومی هم به جای اینکه سرمایه خود را در استان خرج کند ترجیح میدهد در یک کلان شهر یا حتی خارج از ایران این کار را انجام دهد.
هدی یتیمپرست: بزرگترین اشتباهی که به نظر من اتفاق افتاده و ریشه در گذشته دارد عدم توجه به همه استانها بهویژه استانهای غربی است، متاسفانه همه چیز در تهران خلاصه میشود؛ جذب بزرگترین سرمایهها در تهران است و این شهر قطب اقتصادی و سیاسی شده و همین باعث شده که بیشترین توجهها به سمت پایتخت باشد و در نهایت این مساله عامل پسرفت استانهای دیگر است.
نکته مهم بعدی این است که باید نگاه امنیتی نسبت به استانهای مرزی، غربی و حتی شرقی و شمالی برداشته شود، خیلی از استانها پتانسیلهایی دارند که این نگاه امنیتی همه چیز را خراب کرده و حتی انگیزه را از مردمی که میتوانند با تواناییهایی که دارند شهر و استان خود را به یک قطب اقتصادی و گردشگری تبدیل کنند، متأسفانه بگیرد؛ به عنوان مثال استانهای غربی علاوه بر پتانسیلهای گردشگری بالا، صنایع دستی خاصی دارند که رونق آن منجر به توسعه همه جانبه استان میشود.
این موضوع را هم فراموش نکنید که استانهایی که ورودی کشورند آبروی کشور هستند و گردشگر در بدو ورود نگاهی همه جانبه به آن شهر یا استان خواهد داشت و اگر همه چیز ایدهآل باشد، گردشگر دوباره بازمیگردد.
در صحبتهایتان اشاره کردید نگاه امنیتی دولت باعث پسرفت استان کردستان شده است، اما تجربه ثابت کرده نهادهای مردمی در این زمینه میتوانند نقش پررنگتری داشته باشند، شما نظری غیر از این دارید؟
عبدالله مهربان: من هم با شما هم نظرم؛ اما نکته قابل توجه این است که در حال حاضر هیچ "NGO" یا نهاد مردمیای در این زمینه در کردستان فعالیت ندارد. چندین نهاد بودند که در زمینه گردشگری و حوزههای دیگر فعالیت میکردند، اما به نوعی جلوی کار آنها گرفته شد، در حالیکه این انجمنها میتوانند در زمینه معرفی مناطق گردشگری و حتی فرهنگ سازی نقش مهمی داشته باشند. موضوع جالبی که خوب است شما هم بدانید این است که زنان کرد میتوانند نقش مهمی در توسعه گردشگری استان به واسطه معرفی غذا و صنایع دستی داشته باشند، اما اجازه هیچ گونه فعالیتی با محوریت زنان داده نمیشود.
هدی یتیمپرست: نکاتی که آقای مهربان گفتند گویای همه چیز بود و توضیح بیشتری نمیخواهد، اما فقط یک نکته را میتوان به این بحث اضافه کرد و آن هم نقش فرهنگی خانواده در کردستان است یعنی خانوادهها میتوانند مبلغ فرهنگی موثری در جذب گردشگر باشند از سوی دیگر یکسری کارها در حوزه گردشگری مختص زنان است؛ اگر بخواهیم انجمن زنان تشکیل دهیم نگاه حاکم اجازه فعالیت نمیدهد.
باید بستر فعالیت نهادهای مردمی مهیا باشد تا آنان در کنار یکدیگر شرایط مناسبی برای استان و جذب بیشتر و بهتر گردشگر ایجاد کنند تا شاید از این طریق تغییرات قابل ملموسی شکل گیرد.
جاذبههای کردستان به خوبی معرفی نشده است؛ بهخصوص مسیرهای کولبری که گویا جاذبه بیشتری برای جذب گردشگر دارد، این مسیرها بیشتر کدام سمت است و چه دلیل یا دلایلی مانع از آموزش کولبران به عنوان تور لیدر شده است؟
عبدالله مهربان: کل مناطق مرزی که کولبری انجام میشود جز مناطق بکر طبیعی و خاص است که به نام راس زاگرس شناخته میشود. این راس از ماکو شروع تا ایلام ادامه دارد، این مسیر به دلیل بارندگیهای که دارد دارای پوشش گیاهی مناسب، رودخانه، چشمه، آبشار، کوههای برفی و درههای عمیق و جذاب است که هر کسی این مسیر را طی کند بیشک به زیبایی و بینظیر بودن آن معترف خواهد شد.
سردشت آبشار معروفی به نام "شلماش" دارد که فقط چند کیلومتر با مرز فاصله دارد همچین در همان مسیر سه آبشار ترکیبی وجود دارد که مرتفع و پر آبترین آبشار ایران است که نه تنها روی معرفی این جاذبه دیدنی کار نشده است بلکه از تابستان سال پیش به دلیل کمبود آب در منطقه، از این سرچشمهها آب را برای مصرف به سمت شهر انتقال دادند که این باعث شده حجم آب کم شود.
شلماش بهترین نقطه ایران است، اما چون زیر ساختی مانند هتل و رستوران ندارد، گردشگر هم به تبع آن برای رفت و آمد به این منطقه دچار مشکل میشود، بنابراین ترجیح میدهد نیاید.
مریوان و بانه هم نقاط دیدنی جذابی دارند که ارزش دیدن دارد، اما این مناطق هم از نبود زیرساختهای گردشگری رنج میکشند، چند سال پیش قرار بود یک سرمایهگذار کرد عراقی از سلیمانیه بیاید و در بانه تلهکابین بزند؛ اما دستهای پشت پرده نگذاشتند این سرمایه گذاری اتفاق بیافتد.
اورامانات هم مهمترین و معروفترین منطقه کردستان است؛ گفته میشود زادگاه زرتشت است. در این منطقه معابد زیادی وجود دارد و جمالرود هم همین قدر جذاب و دیدنی است.
اگر از پیرانشهر به سمت اشنویه و دوباره به سمت ارومیه بروید باز هم مسیر توریستی جذابی دارد که همه اینها پتانسیلهای بالقوهای هستند که به راحتی میتوان بالفعل کرد و از آن کسب درآمد کرد، اما همانطور که پیشتر اشاره کردم نگاه حاکم بر استان کردستان و در کل غرب کشور باعث شده که به اینجا و مردمش ظلم شود، اگر نهادهای متولی اجازه میدانند که به جای اینکه کولبر با بار چند ۱۰ کیلویی از این کوه به آن کوه ببرد، راهنمای گردشگر میشد قطعا نه آنقدر کولبر کشته میشد نه خانوادهای از هم میپاشید.
یتیمپرست: علاوه بر جاهایی که معرفی شد بهتر است بدانید که چشمه گراوان در سردشت به دلیل داشتن آبگرم خاصیت آبهای درمانی دارد همچنین نوسود و پاوه هم از لحاظ گردشگری مذهبی و طبیعت بکری که دارد معروف است و البته بهتر است در کنار آن نیم نگاهی هم به صنایع دستی مریوان و اورامانات و معماری خاص روستاهای این مناطق انداخت که با توجه بیشتر میتواند قطب گردشگری شوند.
سالهاست در مناطق مرزی تعدادی از کولبران به خاطر سرمازدگی، ریزش بهمن یا تیراندازی مامورین نظامی و انتظامی کشته یا زخمی میشوند. قرار بود مجلس به این موضوع ورود کند و یک لایحه و قانون حمایتی برای آنان تدوین کند که تا امروز هیچ خبری از آن نیست و همه چیز در حد حرف باقی مانده است.
چند ماه پیش یک عده گردشگر وارد مسیر کولبران شده بودند که خبری شدن این موضوع واکنشهای زیادی را به همراه داشت؛ اول وزارت میراث فرهنگی و شخص معاون گردشگری ورود کرد و گفت: «با این تورها برخورد خواهد شد و تعداد محدودی از گروههای گردشگری به صورت غیرقانونی از این محلها بازدید کردهاند و یک مقوله سازمانیافته نبوده است. گردشگران غالبا علاقهمند هستند از تمامی فضاها استفاده کنند، اما تبدیل مسیر کولبران به جاذبه توریستی با ذات گردشگری در تضاد است.» همه این حرفها نشان میدهد که نگاه حاکمیتی نمیخواهد این منطقه از شرایطی که دارد خارج شود و به نوعی گردشگری جایگزین کولبری شود.