تیتر امروز

هشدار حزب الله به اسرائیل/ ادعای نیویورک‌تایمز درباره حادثه اصفهان
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق (بروزرسانی می‌شود)

هشدار حزب الله به اسرائیل/ ادعای نیویورک‌تایمز درباره حادثه اصفهان

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.
نگاه تحلیلی"دیدارنیوز" به زیست فرودستان شهری در نظم اجتماعی و سیاسی جامعه ایران؛

شهروند به مثابه «هوموساکر»

در شرایط فعلی که شاهد رشد فزاینده تهی دستان شهری هستیم، کنشگری این اقشار و پیشروی آرام آن‌ها حائز اهمیت است، زیرا شاید دولت‌ها بتوانند بر دانشگاهیان و روشنفکران سخت بگیرند، فعالیت احزاب سیاسی را محدود کنند و مانع کنشگری روشنفکران شوند، اما نمی‌توانند مانع زندگی روزمره تهی دستان شهری شوند، زیرا زندگی این افراد به مثابه سیاست و کنشگری آنهاست. تنها راه دولت‌ها سرکوب، جمع آوری این افراد و راندن آن‌ها به سمت حاشیه‌های بیشتر است که اعمال چنین سیاستی نتیجه عکس داده و با افزایش حس ناکامی در بین این گروه‌ها خطر جنبش بیکاران و تهی دستان را افزایش می‌دهد.

کد خبر: ۲۹۶۸۶
۱۲:۵۴ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ مرضیه حسینی: نوشتار زیر ضمن توضیح مفهوم هوموساکر، نگاهی به زیست تهیدستان شهری به ویژه زباله گردها در نظم اجتماعی و سیاسی جامعه ایران دارد و همچنین به این موضوع می پردازد که فقدان حق در نزد این گروه ها و زیست در اقتصاد غیر رسمی، چگونه این افراد را به سمت جنبش های شهری سوق می دهد.
 
هوموساکر کیست؟
 
یکی از ویژگی­ های مشاغل  مربوط به اقتصاد غیررسمی مانند زباله گردی، خارج شدن این مشاغل از حوزه حمایت های دولتی و رسمی است. تقریباً همه مشاغل غیررسمی و تمام افراد زباله­ گرد به طور خاص، فاقد بیمه تأمین اجتماعی، بیمه بازنشستگی، بیمه سلامت و هر نوع حمایت اجتماعی دیگری هستند که توسط دولت و نهادهای رسمی در کشور ارائه می­ شود.
 
به واقع از آنجا که این گروه ها مشمول حوزه رسمی نمی شوند از این رو چتر حمایتی قانون، آنها را در بر نگرفته و شامل حال آن‌ها نمی­ شود. بنابراین این مشاغل، نه به لحاظ قانونی می­ توانند مورد حمایت قرار بگیرند و نه اینکه در چتر نظارتی حاکمیت قرار دارند. چنین وضعیتی بیش از هر چیزی یادآور مفهوم "هوموساکر" «آگامبن» است.

به واقع هوموساکر کسانی هستند که در شمول قانون نیستند و به همین اعتبار از دایره حقوق انسانی و شهروندی نیز خارج می­ شوند.
 
هوموساکر کلمه­ ای است که از یک رساله حقوقی نوشته پومپیوس فستوس، لغت­ شناس رومی گرفته شده است. در حقیقت، این مفهوم برای اشاره به کسانی به کار رفته که در سال های اولیه امپراتوری رم به مرگ محکوم شده بودند اما کشتن آن‌ها جرم محسوب نشده و کسی که هوموساکر را می­ کُشت، مشمول مجازات حقوقی نمی­ شد، بنابراین زندگی هوموساکر به شکلی نامحدود در معرض قدرت نامشروط مرگ قرار داشته و خود او در یک وضعیت خلأ گونه رها شده و همچنین در معرض خشونت عریان جامعه قرار داشت.
 
فرد هوموساکر؛ نه در درون و نه در بیرون نظم سیاسی و حقوقی، جایی ندارد. اگر چه آگامبن واژه هوموساکر را عمدتاً برای توصیف مهاجران کشورهای جهان سومی به کار می­ برد که به امید یافتن کار و زندگی بهتر به کشورهای توسعه یافته سفر کرده ­اند و در آنجا به علت خلاهای قانونی و عدم چتر حمایتی دولت­ها فاقد هر گونه نظام اجتماعی به معنای رسمی آن هستند، اما به نظر می­ رسد که می­ توان این واژه را برای زباله گردان و مهاجرانی که از شهرهای مختلف و محروم کشور به تهران آمده­ اند نیز به کار برد.
 
همانگونه که گفته شد، این زباله گردان به واسطه تعریفی که از اقتصاد غیررسمی وجود دارد و همچنین بی ­اعتنایی قانون در مورد وضعیت زندگی آنها عملا فاقد هر گونه نظام حمایتی از جمله تامین اجتماعی هستند.
 
زباله گردها مکان خواب و زندگی مناسبی ندارند، ساعات کار آن‌ها بیشتر از ساعات رسمی است، از کیفیت زندگی بسیار پایین رنج می ­برند و در بسیاری از موارد، فاقد مسکن و سرپناه مناسب هستند. این وضعیت تنها شامل زباله­ گردها نمی ­شود و گروه­ های مختلف دیگری مثل معتادان متجاهر، کارتن خواب­ها و بی­ خانمان ها، حتی برخی از کارگران فصلی، بسیاری از دستفروشان خیابانی، گدایان و کودکان کار، بسیاری از زنان بی ­سرپرست و یا بدسرپرست را نیز شامل می شود.
 
 
شهروند- زباله­ گرد به مثابه هوموساکر
 

پیشروی آرام فرودستان شهری

اقتصاد غیر رسمی با رشد شهرنشینی و به ویژه افزایش گسل طبقاتی، گروه ­های بیشتری از تهی­دستان شهری را ایجاد کرده است. کسانی که برای تأمین حداقل معاش زندگی و بقا، مجبورند به شرایطی حتی غیرانسانی تن دهند. شاید بتوان چنین وضعیتی را مصداق آن چیزی تعریف کرد که آصف بیات  از آن با نام "پیشروی آرام" نام می­ برد. 
 
بیات سعی می­ کند با نگاهی امیدوار و بسیار خوشبینانه، حدی از عاملیت برای این تهیدستان شهری ترسیم کند. از نظر او مکان، زمان و نوع سیاست‌ها و هنجارهایی که تهیدستان شهری، زباله­ گردها، دستفروشان، متکدیان و ... بر اساس آن عمل می کنند  نه در چارچوب درهای بسته‌ی مجلس نمایندگان یا از طریق بده‌ بستان­ های سیاسی بلکه به وسیله خود افرادی تعیین می­ شود که به خیابان می ­آیند.
 
گروه هایی چون بیکاران، دست­فروشان، زباله گردان و حاشیه ­نشینان به دلیل موقعیت طبقاتی خاص خود، سازماندهی ویژه ­ای برای مداخله در سیاست و بازپس­ گیری حقوق خود دارند. آنچه آصف بیات در کتاب خود «سیاست خیابانی» بدان می پردازد مجموعه­ ای از سیاست­ های غیررسمی مرتبط با اقشار فرودست جامعه است.

از نظر بیات رفتارها، کنش­ ها و پدیده ­هایی همچون زباله­ گردی که زمانی به عنوان پدیده­ای غیرمعمول در نظر گرفته می شد، اکنون بسیاری از فضاهای شهری را درگیر کرده و به امری معمولی و روزمره تبدیل شده است. مقصود از امور معمولی و روزمره، فعالیت­ های مردمی است که به ظاهر و در چشم اغلب رهگذران پیش پا افتاده به نظر می ­رسند اما حاوی تبعات سیاسی بالقوه ­ای است که به موازات شرایط اقتصادی و سیاسی کشور، بروز می کند.

 
فشار بر تهیدستان و خطر شورش های شهری

رخ دادن چنین وضعیتی و ظهور فرودستان شهری از جمله زباله گردها نتیجه سیاست­ های جهانی از یک سو و پیشبرد سیاست ­های نئولیبرالی در داخل کشورهای جهان سوم و به ویژه ایران از سوی دیگر است. در چنین حالتی اغلب، حقوق شهروندان توسط دولت­ ها نادیده گرفته می­ شود، این امر اما با تبعاتی همراه است یعنی زمانی که مطالبات  این مردم و مشکلات آنها از سوی دولت نادیده گرفته شود، شورش و اعتراض محتمل است.

 اقشار آسیب­ پذیر یا تهیدستان شهری که منافع مشترک و شرایط زیست مشابهی دارند به صورت شبکه ای بهم متصل می شوند. تهیدست مفهومی است که هم دارای بار فرهنگی و اجتماعی و هم بار اقتصادی است. تهیدستان شهری و زباله گردان، فاقد امتیاز اجتماعی، دارای درآمد اندک، شرایط نا ایمن، مهارت ناچیز و فاقد جایگاه اجتماعی هستند.
 
مردم تهیدست مدت­ها پیش از آغاز مدرنیته در جهان و ایران حضور داشتند، اما آنچه تهی­دستان جدید را از انواع پیشین متمایز می­ کند فرایند حاشیه­ نشینی است. از حیث تاریخی، در اواخر دهه ۱۳۵۰ شمسی شاهد برآمدن طبقه‌ای هستیم که آسیب­ پذیری در زندگی هر روزه، ویژگی برجسته حیات جمعی آن‌ها محسوب می­ شود.

آصف بیات می‌نویسد: تهیدستان شهری در تحولات منجر به وقوع انقلاب ۵۷ بسیار موثر بودند، اما آن‌ها هیچگاه به دنبال انقلاب و براندازی نبوده ­اند. از نظر او «تهیدستان شهری به هیچ وجه به معنای مرسوم، انقلابی (یعنی خواهان ایجاد تغییر در ساختار قدرت) نبوده ­اند، اما منفعل نیز نبودند، بلکه در فرآیندی موازی با انقلاب، مبارزه ­ای را در پیش گرفته بودند تا تغییر در زندگی خود و جامعه مستقل شان ایجاد کنند، آنان درگیر تلاش و مبارزه ­ای بودند که برعکس انقلاب، برای آنان هم معنادار بود و هم موفقیت آمیز بود.»

در خصوص جنبش بیکاران و تهی دستان، اما آنچه در ایران حل نشد مسائل مربوط به بیکاری و حاشیه نشینی بود. در طول ۴۰ سال گذشته مشکل بیکاری، فقر، حاشینه نشینی و زباله گردی با تبدیل شدن به بحران، فرودستان شهری را به صورت چشمگیری افزایش داده است. تهیدستان و بیکارانی که تجربه ناموفق نسل پیش از خود برای مبارزه بر سر دستیابی به حقوق را پیش روی خود دارند اکنون به شکل دیگری نمود پیدا کرده­ اند و با فربه شدن بخش اقتصاد غیررسمی در غالب مشاغلی چون دستفروشی، زباله گردی، تکدی­ گری، خرید و فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی و حتی پیک ­های موتوری، در حال ازدیاد هستند.

 شهروند- زباله­ گرد به مثابه هوموساکر
 
 
این گروه‌ها از این رو در جهانی غیررسمی زندگی می­ کنند که جهان رسمی، آن‌ها را پس زده و به حاشیه رانده است و به همین دلیل، آنها از راه ­های فراقانونی زندگی خود را حفظ می­ کنند و با تکیه بر غریزه بقا برای زنده ماندن و زندگی کردن می­ جنگند. غیر رسمی بودن، انتخاب مطلوب تهی دستان شهری نیست بلکه بدیلی برای فشارها و اضطرارهای حاصل از ساختارهای رسمی است.

سخن آخر

نکته آخر اینکه در شرایط فعلی که شاهد رشد فزاینده تهی دستان شهری هستیم، کنش گری این اقشار و پیشروی آرام آن ها حائز اهمیت است زیرا شاید دولت ها بتوانند بر دانشگاهیان و روشنفکران سخت بگیرند، فعالیت احزاب سیاسی را محدود کنند و مانع کنشگری روشنفکران شوند اما نمی توانند مانع زندگی روزمره تهی دستان شهری شوند زیرا زندگی این افراد به مثابه سیاست و کنشگری آنهاست. تنها راه دولت ها سرکوب، جمع آوری این افراد و راندن آنها به سمت حاشیه های بیشتر است که اعمال چنین سیاستی نتیجه عکس داده و با افزایش حس ناکامی در بین این گروه ها خطر جنبش بیکاران و تهی دستان را افزایش می دهد.
 
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی