هر سال وقتی آذر خانم (آذرماه) میخواهد رخت خود را جمع کند و برود یک اتفاقی می افتد که برای ایرانیان مقد است آن هم اجرای آیین شب چله یا همان یلداست اما این روزها همه میگویند چه یلدایی وقتی جیب ها خالی است.

دیدارنیوزـ گروه اجتماعی: چند روزی است که در بستر فضای مجازی و سایت های خبری، گزارش و اینفوگرافیهایی منتشر میشود که نشان میدهد قیمت اقلام شب یلدای سال گذشته با امسال آنقدر تفاوت دارد که به انسان ها همان حس منتقل می شود که اصحاب کهف وقتی که از خواب بیدار شدند.
اگر کمی در فضای مجازی و فیلم هایی که در این باره منتشر شده جست و جو کنید کامنت هایی را می بینید که همه به این موضوع اشاره دارند که خرید آجیل، میوه و شیرینی کم کم به رویا تبدیل می شود و همین شبی که برای همه مهم و خاطره ساز است ممکن است به فراموشی سپرده شود؟ پاسخ واضح است نه؛ چرا چون این شب پیوست عمیق و جدی با فرهنگ ایرانی و ایرانیان دارد و فراموشی امکان پذیر نیست و بی شک همه آیین آن را اجرا می کنند حتی بدون خوراکی.
اما برای آن عده ای که شاید ندانند که فلسفه شب یلدا چیست چرا به اسم بلندترین شب سال می نامند و چه آیین هایی دارد، می نویسم و شما هم بخوانید.
پیروزی روشنایی و نور بر ظلمت و تاریکی
یکی از این روایتها در مورد شب یلدا به پیروزی نور بر ظلمت مربوط است. در روزگاران باستان، زندگی مردم بر پایه کشاورزی و دامپروری بود و تأثیرات آب و هوا برایشان بسیار مهم محسوب میشد. مردم با مشاهده و تجربه، تغییرات مداوم شب و روز و فصلها را درک کرده بودند. بشرِ همیشه کنجکاو هم پس از کشف چگونگیِ وقوع یک رویداد، به دنبال فلسفه و چرایی آنها میگردد.
آنها تأثیر نور و تاریکی و گرما و سرما را بر زندگیشان میدیدند. از تأثیراتی که میگرفتند به این نتیجه رسیده بودند که نور، روز و خورشید، نماد آفریدگار و نیکی ست. در مقابلِ آن، شب و سرما نشانههای اهریمن و پلیدی. آنها از این مشاهدات، به این باور رسیده بودند که شب و روز، و روشنایی و تاریکی، در یک جدال همیشگی به سر میبرند. روزهای بلندتر، نشانه پیروزی روشنایی، و روزهای کوتاهتر نشانه غلبه تاریکی بود.
آیین و آداب و رسوم شب یلدا در ایران
آداب و رسوم شب یلدا در طول زمان تغییر چندانی نکرده است. قدیم دور کرسی مینشستند. قبلتر از آن دور آتش جمع میشدند و الان بخاریها مجلس را گرم میکنند. آتش در گذشته نماد خورشید بود و برپا کردن آتش به خاطر پاسداشتش انجام میشده است. البته برخی هم عقیده دارند که آتش را برای برطرف کردن نحسی اهریمن و تاریکی روشن میکردند. وظیفه این آتش از بین بردن و فراری دادن تاریکی و نیروهای اهریمنی بوده است.
حافظ و شاهنامه خوانی پایه همیشگی شب یلدا
معمولا در شبهای یلدا بزرگ فامیل به دیوان حافظ تفالی میزند. گرفتن فال حافظ شب یلدا به این ترتیب است که مخاطب فال، نیت کرده و بزرگ مجلس این جمله یا شبیه به این را میگوید: «ای حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، من طالب یک فالم، بر من نظر اندازی…» بعد لای دیوان را باز میکند. غزل بالای سمت راست، جواب تفال است. اگر وسط غزل باشد، فال از ابتدای غزل که در صفحه پشت است، خوانده میشود. سه بیت از غزل بعدی هم شاهد فال خواهد بود. بعد از خواندن غزل، فال را تفسیر میکند. اگر محتوای شعر مثبت باشد فال را خوب و اگر نباشد آن را بد میدانند. از آنجا که عمده غزلیات حافظ محتوایی عرفانی، عاشقانه و امیدوارکننده دارد، فالها معمولا روحیه بخشند.
جزء جداییناپذیر دیگر شب یلدا، شاهنامهخوانی است. این رسم از دیرباز در ایران رایج بوده. جذابیت شاهنامهخوانی به شیوهی نقالی چند برابر میشود. متأسفانه این رسم نقالی در حال نابودی ست. باید خیلی خوش شانس باشید که در خانوادهتان چنین فردی داشته باشید.
مثلگویی و قصهخوانی در شب یلدا
مثلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشده. به این صورت که خانوادهها در این شب گرد هم میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند. در هر نقطهای از کشور قصههای مربوط به فرهنگ خودشان رواج بیشتری دارد. مثلا آذربایجانیها قصه حسین کرد شبستری میخوانند و خراسانیها بیشتر از داستانهای شاهنامه داستان سرایی میکنند.