
فرشاد قوشچی، روزنامهنگار و دانشیار دانشگاه در یادداشت خود به نشست خبری بحثبرانگیز علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت با خبرنگاران پرداخت که در دیدارنیوز میخوانید.
دیدارنیوز _ فرشاد قوشچی*:
بهانه این یادداشت، نشست خبری نوزدهم مهرماه معاون وزیر بهداشت آقای علیرضا رئیسی با خبرنگاران و نحوهی پاسخ دادن و مواجهه او با اصحاب رسانه است. اما چنانکه گفته شد این نشست خبری و حواشی آن تنها بهانه است و اساساً نوع سخن گفتن بسیاری از اصحاب قدرت در ایران آنگونه که حتی خود در برخی جلسات شاهد بودهام چنین است. نگاهی از بالا و توام با تکبر و تفرعن، پاسخگویی اغلب از روی ناچاری است و اصولاً مخاطب را شایسته پاسخ نمیدانند ولی اغلب اطاعت امر بالادستی است و گزیری نیست. منتها این نوع سخن گفتن در نشستهای خبری بدلیل ماهیت این گفتوگوها بیشتر در جامعه انعکاس یافته و دیده میشود وگرنه در بسیاری از جلسات صحبت کردن و افاضات مقام عالی و رئیس آن مجموعه با زیر مجموعه خود چنین است که گویی بقیه زیر دستان و رعایای ایشان هستند و هنوز سامان جامعه بر مدار ارباب – رعیتی میگردد. این معضل بیشتر مربوط به تربیت فرهنگی مدیران و اصحاب قدرت است که آنطور که باید و شاید رسم اندازه نگه داشتن و نیکو سخن گفتن را نیاموختهاند، گیرم که از تحصیلات بالا و وجناتی هم برخوردار باشند.
کافیست به جملاتی که جناب معاون وزیر در همین نشست در کمتر از پنج دقیقه که در شبکههای مجازی فراگیر شده، دقت کرده و ادبیات خالی از ادب را دریابید: (چی چی میپیچونم، من تو رو بپیچونم؟) (تو دیگه بسه حرف نزن) (یه الف بچه اینجا نشسته داره حرف مفت میزنه) (من وقت گذاشتم اومدم اینجا نشستم چی داری میگی برا خودت) (تو دیگه هیچی نگو) و در طول این کمتر از پنج دقیقه تنها یکبار عبارت (شما) را بکار میبرد و در بقیه موارد مخاطب را با دوم شخص مفرد یعنی (تو) مورد عتاب قرار میدهد، آنهم این خطاب و عتاب از روی صمیمت نیست بلکه در لحنِ گفتار تحقیر نهفته است. دقیقاً مصداق همان مثال معروف که بسیار تفاوت است بین: بفرما، بنشین و بتمرگ هرچند هر سه عبارت یک معنا را تداعی میکند. البته من ویدئوی کامل جلسه را ندیدهام چه بسا خبرنگاری هم سوالی اشتباه یا از روی غرض مطرح کرده باشد، اما این مسئله هم دلیلی بر این نوع پاسخگویی، بی هیچ سعه صدری نیست. آقای معاون ساعتی بعد وقتی میبیند آش خیلی شور شده و نقل محافل مجازی یا اینکه از بالا توصیه شده که قضیه را طوری جمع کند، اما از جایی که ادبیاتش همان است و این نوع برخورد منشاء فرهنگی دارد و در افراد ریشه میدواند، مثلاً درصدد عذرخواهی بر میآید. ولی همان هم از روی تبختر است، ایشان در توجیه میگوید: (قاعدتاً باید مدیر کل من به این نشست خبری میرفت، اما خودم رفتم) بازهم منتی بر سر جماعت خبرنگار که ایشان شخصاً نزول اجلال کردهاند. (من ارتباط خوبی با خبرنگاران دارم و خیلی رُک و صریح و دوستانه صحبت میکنم) توجیهی بر آنچه در جلسه گذشته است؛ و حتی به وضوح اجبار از این عذرخواهی در گفتارش موج میزند (از نظر من اتفاق خاصی نبود، اما نیاز دیدم توضیح دهم). لیکن به هر ترتیب جامعهی آگاه به سرعت نسبت به این نوع سخن گفتن عکس العمل نشان داده و آن را تقبیح میکند و بی تفاوت نمیماند.
نگاهی به پیشینهی تاریخی (آداب سخن گفتن) در بین ایرانیان حاکی از آن است که عالمان و حکیمان ما بر این مسئله توجه و اهتمام جدی و سخت داشتهاند. تنها یک نمونه برجسته از آن در متون کهن را میتوان در قابوسنامه جُست که لازم است مبنای اخلاق عملی صاحبان مقام و قدرت قرار گیرد. به یادآوری چند عبارت از باب هفتم قابوسنامه که (در پیش جستن از سخن دانی) است بسنده میکنم و قضاوت را به مردم وا میگذارم. «سخن را بزرگ دان که از آسمان سخن آمد و هر سخنی که بدانی از جای گاهِ سخن دریغ مدار و به ناجای گاه ضایع مکن تا بر دانش ستم نکرده باشی... و هرچه بگویی نااندیشیده مگوی و همیشه اندیشه را مقدمِ گفتار دار تا بر گفته پشیمان نشوی ... و از شنیدنِ هیچ سخن ملول مباش اگرت به کار آید و اگر نه، بشنو تا درِ سخن بر تو بسته نبود و فایده سخن فوت نگردد [ از دست نرود]و سرد سخن [ سخن ناسزا و یاوه]مباش که سخنِ سرد، تخمی است که ازو دشمنی روید؛ و اگر چه دانا باشی خود را نادان شمر تا درِ آموختن بر تو گشاده گردد؛ و هیچ سخن را مَشکن و مستای تا نخست عیب و هنر آن تو را معلوم نگردد؛ و سخن یک گونه گوی با خاصِ خاص و عامِ عام. تا از حد حکمت بیرون نباشی و بر مستمع وبال (ناگوار) نگردد... خویشتن ستای مباش که گواهی تو بر تو کس نشنود و بکوش تا ستودهی مردمان باشی و نه ستودهی خویش».
*روزنامه نگار و دانشیار دانشگاه