
آغاز جنگ بین اسرائیل، متحد نزدیک ایالات متحده، و گروه مسلح فلسطینی حماس که مورد حمایت ایران است، در اکتبر ۲۰۲۳، تنشها بین ایران و اسرائیل را تشدید کرده است.
دیدارنیوز: آغاز جنگ بین اسرائیل، متحد نزدیک ایالات متحده، و گروه مسلح فلسطینی حماس که مورد حمایت ایران است، در اکتبر ۲۰۲۳، تنشها بین ایران و اسرائیل را تشدید کرده است. نیروهای نیابتی تحت حمایت ایران در اعتراض به تهاجم نظامی اسرائیل به نوار غزه، از جمله بیش از دویست حمله به اهداف آمریکایی و اسرائیلی در عراق و سوریه، حملات خود را افزایش دادند. در پاسخ، ایالات متحده دستور حملات هوایی به دو تأسیسات تحت حمایت ایران در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۳ و هشتاد و پنج هدف دیگر وابسته به ایران در این دو کشور را در ۲ فوریه ۲۰۲۴ صادر کرد. حوثیها در یمن و حزبالله در لبنان – هر دو از بازیگران محور مقاومت ایران – نیز حملاتی را از دریای سرخ و مرز شمالی اسرائیل با لبنان انجام دادند که ترس از سرایت درگیریها به منطقه را افزایش داد.
در سال ۲۰۲۴، رویارویی بین اسرائیل و ایران از خصومتهای غیرمستقیم و نیابتی به تبادل مستقیم حملات تغییر یافت. در اول آوریل، یک حمله هوایی مشکوک به اسرائیل علیه ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، سوریه، به کشته شدن دو ژنرال و پنج مشاور نظامی ایران منجر شد. ایران با انجام بیش از سیصد حمله پهپادی و موشکی تلافی کرد، که اولین باری بود که ایران مستقیماً اسرائیل را هدف قرار میداد. پس از قتل رهبران حماس و حزبالله توسط اسرائیل، ایران در اکتبر ۲۰۲۴، ۱۸۰ موشک بالستیک علیه اسرائیل شلیک کرد. سپس اسرائیل بزرگترین حمله مستقیم خود را به ایران انجام داد و پدافند هوایی و تأسیسات تولید موشک آن را هدف قرار داد. نابودی کادر رهبری حماس و حزبالله توسط اسرائیل، همراه با سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، محور مقاومت ایران را در سال ۲۰۲۴ به طور قابل توجهی تضعیف کرد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، پس از بازگشت به قدرت در سال ۲۰۲۵، کمپین فشار حداکثری خود علیه تهران را از سر گرفت و در عین حال مذاکراتی را در مورد برنامه هستهای آن آغاز کرد – اولین مذاکرات مستقیم ایالات متحده و ایران از زمان خروج ایالات متحده از توافق هستهای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۸. اسرائیل کاملاً با مذاکرات مخالف بود و از قدیم تعهد تزلزلناپذیری را برای برچیدن برنامه هستهای ایران حفظ کرده است. مقامات اسرائیلی استدلال میکنند که تلاشهای مخفیانه ایران برای توسعه سلاحهای هستهای، اساساً تعادل قدرت منطقهای را تغییر میدهد و خطری مستقیم برای بقای اسرائیل ایجاد میکند.
در ۱۲ ژوئن، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) اعلام کرد که ایران برای اولین بار در بیست سال گذشته تعهدات خود در قبال عدم اشاعه را نقض کرده است و این امر باعث شد ایران اعلام کند که یک سایت مخفی غنیسازی اورانیوم را افتتاح خواهد کرد. روز بعد، اسرائیل یک حمله نظامی یکجانبه علیه ایران انجام داد و تأسیسات هستهای، کارخانههای موشکی، مقامات ارشد نظامی و دانشمندان هستهای را هدف قرار داد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، این حمله را «اقدام جنگی» اعلام کرد و ایران با پرتاب امواجی از پهپادها و دهها موشک بالستیک تلافی کرد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، این عملیات را آخرین تلاش برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای توصیف کرد. اگرچه دولت ترامپ اخیراً مذاکرات هستهای را از سر گرفته بود، اما رئیس جمهور ترامپ به طور فزایندهای از اهداف اسرائیل حمایت کرد و تمایل خود را برای تغییر رژیم در تهران نشان داد. ایالات متحده اظهار داشت که در این عملیات دخیل نبوده، اما ترامپ ادعا کرد که ایران با امتناع از پذیرش توافق، این حمله را به خود نسبت داده است.
پس از یک هفته حملات هوایی بین اسرائیل و ایران، ایالات متحده مستقیماً در این درگیری مداخله کرد و در ۲۱ ژوئن با بمبهای سنگرشکن به سه سایت هستهای ایران در فردو، اصفهان و نطنز حمله کرد. دولت ترامپ ادعا کرد که این حملات به طور قابل توجهی از دستیابی ایران به اورانیوم با درجه تسلیحاتی مانع شده، اما رئیس دیدهبان هستهای سازمان ملل متحد ارزیابی کرد که این برنامه چند ماه به عقب رانده شده است. ترامپ اولین رئیس جمهور ایالات متحده است که به برنامه هستهای یک کشور دیگر حمله کرده و اولین کسی است که صریحاً در حمله به یک دشمن به اسرائیل پیوسته است. ایران در ۲۳ ژوئن تلافی کرد و حمله موشکی به نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی العدید در قطر انجام داد. هیچ تلفاتی گزارش نشد. ترامپ بعداً در همان روز آتشبس اعلام کرد. اگرچه هر دو طرف یکدیگر را به ادامه حملات متهم کردند، اما آتشبس تا حد زیادی حفظ شده است.
تاریخچه برنامه هستهای ایران
ایران حداقل از سال ۱۹۵۷ برنامه هستهای خود را با درجات مختلفی از موفقیت دنبال کرده است. در طول جنگ با عراق، ایران تصمیم گرفت برای تضمین امنیت خود در اواخر دهه ۱۹۸۰ سلاحهای هستهای تولید کند. در نتیجه، در طول دهه ۱۹۹۰، ایران به دنبال توافق با چین و روسیه برای حمایت از تحقیقات این برنامه بود. در تابستان ۲۰۰۲ مخالفان جمهوری اسلامی فاش کردند که دو سایت هستهای در ایران وجود دارد که از آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنهان شده بودند.
تا سال ۲۰۰۳، دیپلماتها تلاش فشردهای را برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران آغاز کردند. ایران موافقت کرد و فقط بر حفظ سانتریفیوژهای خود برای انرژی هستهای اصرار داشت. با این حال، به تعهد گزارشدهی شفاف خود به آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل نکرد و به فعالیتهای پنهانی خود ادامه داد که به توبیخ ژوئن ۲۰۰۴ و همچنین بیانیه سپتامبر ۲۰۰۵ مبنی بر عدم رعایت توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی منجر شد و بعدا راه را برای ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) هموار کرد. در سال ۲۰۰۶، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ۱۶۹۶ را تصویب کرد که اولین درخواست الزامآور قانونی برای ایران برای تعلیق برنامه غنیسازی اورانیوم بود. طی چند سال بعد، شورای امنیت سازمان ملل متحد مجموعهای از قطعنامهها را تصویب کرد که به دلیل عدم تعلیق فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، تحریمهای اقتصادی فلجکنندهای را علیه ایران اعمال میکرد.
بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵، اثرات فزاینده تحریمهای بینالمللی به انقباض ۲۰ درصدی اقتصاد ایران و افزایش بیکاری به ۲۰ درصد منجر شد. در سال ۲۰۱۳، حسن روحانی، یک عملگرای مشهور، با وعده لغو تحریمها و احیای اقتصاد، در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد. طی دو سال بعد، ایالات متحده چندین دور مذاکرات دوجانبه با ایران برگزار کرد و سایر اعضای ائتلاف ۱+۵ – چین، فرانسه، آلمان، روسیه و بریتانیا – را در مذاکرات با رئیس دولت جدید ایران رهبری کرد. این تلاشها در سال ۲۰۱۵ به تصویب برجام منجر شد. پس از امضای توافقنامه توسط طرفهای اصلی، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل را تصویب کرد و راه را برای لغو تحریمها هموار ساخت.
برجام ایران را ملزم میکرد که ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به مدت پانزده سال ۹۸ درصد کاهش دهد، تعداد سانتریفیوژهای فعال را به مدت ده سال دو سوم کاهش دهد و در صورت مشکوک شدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی به نقض تعهدات، ظرف ۲۴ روز به بازرسان دسترسی به تأسیسات غنیسازی را فراهم کند. علاوه بر این، اگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نقض تعهدات را تأیید میکرد، برجام امکان بازگرداندن فوری تحریمها را فراهم میکرد. پس از اجرایی شدن برجام در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶، ایران از تخفیف تحریمها در مجموع نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار بهرهمند شد. با این حال، ایران به توسعه موشکهای بالستیک ادامه داد که به گفته ایالات متحده، نقض قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل متحد است.
نیروهای نیابتی منطقهای ایران
بر اساس ادعای این گزارش، اگرچه برجام جاهطلبیهای هستهای ایران را محدود کرد، اما جاهطلبیهای منطقهای آن همچنان رو به افزایش بود. ایران از طریق نیروی قدس – بازوی بینالمللی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) - به تسلیح و آموزش گروههای مسلح شیعه ادامه داد که اختلافات فرقهای را در خاورمیانه تشدید کرده است. ایران سالها کمک نظامی و آموزشی به گروه شبهنظامی فلسطینی حماس ارائه داده است که حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آن به اسرائیل را ممکن ساخت. نیروی قدس همچنین پهپادهای مسلح پیشرفته را در اختیار حزبالله لبنان قرار داده، بیش از صد هزار جنگجوی شیعه را در سوریه آموزش و تأمین مالی کرده، موشکهای بالستیک و پهپادها را در اختیار حوثیهای یمن قرار داده و به گروههای مسلح شیعه در عراق در ساخت قابلیتهای موشکی کمک کرده است.
دولت ایالات متحده ایران را با بیش از یک میلیارد دلار هزینه سالانه برای تأمین مالی تروریسم، مهمترین حامی تروریسم دولتی میداند. بین ۱۴۰هزار تا ۱۸۵هزار نیروی همکار سپاه و نیروی قدس در سراسر افغانستان، غزه، لبنان، پاکستان، سوریه و یمن وجود دارد.
درگیری دوره اول ترامپ با ایران
از آنجا که برجام فقط به برنامه هستهای ایران – و نه تجدیدنظرطلبی یا برنامههای موشکهای بالستیک آن – میپرداخت، دولت اول ترامپ ایالات متحده را از این توافق خارج کرد و متعهد شد که به دنبال یک توافق جامعتر باشد. در سال ۲۰۱۸، دولت ترامپ اعمال مجدد تحریمها علیه ایران را آغاز کرد و از کشورهای اروپایی خواست که به عنوان بخشی از یک استراتژی جدید مهار، از برجام خارج شوند. تحریمهای ایالات متحده بدترین بحران اقتصادی را که ایران در چهل سال گذشته با آن مواجه بوده است، ایجاد کرد و صادرات نفت ایران را بیش از نصف کاهش داد و تندروهای ایرانی را جسورتر کرد.
در حالی که دولت ترامپ استراتژی فشار حداکثری را برای کشاندن ایران به میز مذاکره دنبال میکرد، ایران نقض محدودیتهای برجام بر برنامه هستهای خود را آغاز کرد و تنشها را افزایش داد. در آوریل ۲۰۱۹، ایالات متحده سپاه پاسداران را یک سازمان تروریستی اعلام کرد. هنگامی که دولت ترامپ اطلاعاتی در مورد حملات احتمالی ایران به نیروهای آمریکایی دریافت کرد، بمبافکنها، ناوهای هواپیمابر و نیروهای اضافی را به خاورمیانه اعزام کرد. طی ماه بعد، شش نفتکش در تنگه هرمز یا نزدیک آن مورد حمله قرار گرفتند که مقامات دولت ایالات متحده، ایران را مسئول آن دانستند.
در اواخر ژوئن ۲۰۱۹، ایران یک پهپاد گلوبال هاوک آمریکایی را در تنگه هرمز سرنگون کرد؛ رئیس جمهور ترامپ در پاسخ به این اقدام، دستور حمله سایبری و اعمال تحریمهای جدید را صادر کرد. در ۳۱ دسامبر، ترامپ ایران را به حمایت از اعتراضاتی که در تصرف سفارت آمریکا در بغداد سعی داشتند، متهم کرد. چند روز بعد، تنشها زمانی به اوج خود رسید که ایالات متحده قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران، را در یک حمله هوایی در بغداد هدف قرار داد. در پاسخ، ایران اعلام کرد که دیگر به محدودیتهای توافق هستهای پایبند نخواهد بود و به طور تصادفی یک هواپیمای مسافربری اوکراینی را در حالی که در حال اوج گرفتن بود، سرنگون کرد. در اواخر سال ۲۰۲۰، ترامپ به تشدید تحریمها ادامه داد و ایران پس از ترور یکی از دانشمندان ارشد هستهای خود، غنیسازی اورانیوم را به سطوحی بسیار فراتر از محدودیتهای توافق هستهای افزایش داد./دیپلماسی ایرانی
نویسندگان: کارشناسان مرکز اقدام پیشگیرانه/ منبع: شورای راهبردی روابط خارجی (CFR)