
یک کارشناس محیطزیست معتقد است تا به حال تحقیقی درباره این درختان نداشتهایم که نشان دهد آفت قارچی دارند و تنها جایی که چنین ادعایی دارد، شهرداری است. با این حال، سوال مهم این است؛ چرا در دوران شهرداری علیرضا زاکانی شاهد این همه ماجرای جنجالی درباره درختان و قطع آنها و تخلیه اجباری برخی ساختمانها هستیم؟
دیدارنیوز: «شهرداری کف جویها را سنگ کرد و به درختها آب نرسید»، «موشها به درختان آسیب زدند و درختها از بین رفت»، «خشک شدهاند، میشکنند، از ترس افتادنشان قطع میکنند». اینها حدسهای مغازهدارن خیابان فلسطین جنوبی تهران درباره قطع ادامهدار درختان است. آنها هر روز شاهد کمتر شدن درختان و بیشتر شدن گودالهای عمیق داخل جویها هستند، اما هیچکس نمیداند این اتفاق دقیقاً چه دلیلی دارد.
هرچند که روابطعمومی شهرداری منطقه ۱۱ تهران در چهاردهم تیرماه ۱۴۰۴ اعلام کرد این اقدام بهدلیل «درخواستهای مردمی» برای «پاکسازی درختان آفتزده» در حال انجام است، اما یک کارشناس محیطزیست به «پیام ما» میگوید این یک ادعای مطرحشده از سوی شهرداری است و باید گزارش مکتوب درباره آزمایشهای انجامشده منتشر شود، نه اینکه صرفاً به یک ادعای شفاهی بسنده کنند.
بعد از گرمای کلافهکننده و طولانی روزهای آفتابی تابستان، هنگام غروب از زیر درختان خیابان انقلاب تهران که رد بشوی، خنکی تازهای احساس میشود. باقی پایتخت هم همین است؛ هر جا که درخت دارد، خنکتر است و هر جا که ندارد هم تکلیفش روشن. گواه این موضوع خیابانی عمودی بر انقلاب است که میتوان در بخش جنوبی آن تفاوت دما را احساس کرد؛ یعنی بخش جنوبی خیابان فلسطین.
خیابان فلسطین تهران را به جویهای پهن و درختان سربهفلککشیدهاش میشناسند، اما ماجرای قطع آنها در قسمت جنوبی خیابان، مدتی است که به موضوعی تلخ و نگرانکننده تبدیل شده و حالا جویهای این خیابان پر از حفرههای عمیقی است که نشان از قطع و از ریشه درآوردنشان دارد. باقی درختان تنومند و بلند هم یا خشک شده و در انتظار قربانی شدناند یا معدود درختان جوان و لاغری هستند که مشخصاً تازه کاشته شدهاند.
ابتدای خیابان فلسطین جنوبی که بایستی و انتهای آن را نگاه کنی، تقریباً برهنه از سبزی است؛ آنقدرکه در بخشی از این خیابان که از پایین خیابان انقلاب آغاز میشود تا سر خیابان لبافینژاد (بالاتر از خیابان جمهوری) میتوان درختها را شمرد. در این ۴۳۱ و نیم متر، سمت راست خیابان فقط حدود ۲۷ درخت بزرگ و تنومند (بدون احتساب درختان جوان و کوتاهقد) و سمت چپ ۳۱ درخت باقی مانده است. بهطوریکه بین هر یک تا سه درخت در کنار هم تا رسیدن به درختان بعدی، فقط گودالهای عمیق بهجایمانده از درختان دیده میشود که شاهدی است بر قطع تعدادی از آنها. تلخی ماجرا آنجاست که همین درختان تنومند باقیمانده که قامتشان به ارتفاع ساختمانهای بلند میرسد نیز چنان خشک شدهاند که احتمالاً قطعی در انتظارشان است.
شهرداری مقصر است
از ابتدای تقاطع فلسطین و انقلاب بهسمت پایین، تا سوپرمارکت آقای مروتی شش درخت بلندقامت هنوز ایستادهاند. هفتمین درخت جلوی سوپرمارکت، خودش را طوری خم کرده که انگار میخواهد برود داخل مغازه.
آقای مروتی ۵۰ سال است که در این خیابان مغازه دارد. قبل از او هم پدرش بوده. میگوید از بچگی با این درختان بزرگ شده و این اتفاقی ناراحتکننده برای اوست. او مقصر را شهرداری و آن سنگهای داخل جوی میداند: «چند سال پیش شهرداری آمد کف جویها را سنگ کرد. قدیم سنگ نبود. من خودم بارها تذکر دادم که کف اینجا را سنگ نکنید، به ریشه درختان آب نمیرسد، اما گفتند اتفاقی نمیافتد. از زمانیکه کف جویها را سنگ کردند، به ریشه درختان آب نرسید.»
او میگوید در این دو-سه سال در حال قطع این درختها هستند: «همین درختی که جلوی مغازه ما است هم سرنوشتش خشکی شد. عمر این درختان هفتادهشتاد سال بوده. قرار است نهالهای جدیدی بکارند، اما تا بخواهند اینطور بزرگ شوند، پنجاه سالی طول میکشد.»
بهگفته او، بیشتر روزهای تعطیل و جمعه این کار را انجام میدهند که کسی نباشد و به چند قدم پایینتر اشاره میکند: «آخرین بار، یک هفته پیش جلوی بانک درخت را قطع کردند. درختان باقیمانده هم دیگر سبز نیستند و ارزشی ندارند، اما باعثش خود شهرداری بود.» و در میان صحبتهایش، درختان خیابان ولیعصر یادش میآید: «آنکه یک فاجعه بود.»
زنی ساکن در خیابان فلسطین هم اطلاعی از دلیل قطعی درختان ندارد: «میگویند فرسودهاند. روی مغازهها میافتد و شهرداری قطعشان میکند. دقیقاً نمیدانم، اما خودمان هم با قطع شدنشان خیلی غصه خوردیم.»
شاگرد یک مغازه اغذیهفروشی بعد از کمی فکر، همین گزاره را تکرار میکند: «خشک شدهاند، میشکنند، از ترس افتادنشان قطع میکنند.».
اما صاحب یکی از دکههای خیابان فلسطین دلیل را موشها میداند و میگوید همهچیز به نبود مدیریت شهرداری بازمیگردد: «اول موشها، بعد آب. موشها به درختان آسیب زدند و درختان از بین رفت. آب هم که به این درختان نرسید. همه اینها بهدلیل عدم مدیریت شهرداری است.»
بااینحال، توضیحات پیشتر شهرداری منطقه ۱۱ تهران شامل هیچکدام از این موارد نمیشود و به موضوعی اشاره میکند که دستکم این افراد اطلاعی از آن ندارند.
درخواستهای مردمی؟
چهاردهم تیرماه امسال و بهدنبال انتشار خبری در فضای مجازی مبنیبر قطع درختان زنده و قدیمی در منطقه ۱۱ تهران، شهرداری این منطقه اطلاعیهای منتشر کرد.
در این اطلاعیه آمده بود رفع خطر درختان خشکشده «حسب دستورالعملهای صادره به جهت جلوگیری از انتقال آفات و بیماریها به سایر درختان» و همچنین نرسیدن «خسارت جانی و مالی به شهروندان» است.
روابطعمومی شهرداری این منطقه تأکید کرده بود این اقدام بنا بر «درخواستهای متعدد مردمی» که از طریق سامانههای شهرداری به این منطقه میرسد و «درخواست برای پاکسازی درختان آفتزده» انجام شده است.
علاوهبراین، بخشی از این اطلاعیه به همان موضوع سقوط درختان اشاره دارد و میگوید «وقوع حوادث متعدد سقوط و شکستن درختان در ماههای اخیر» اهمیت ضرورت رفع خطر این درختان خشکشده را بیشتر کرده.
در ادامه نیز ذکر شده که شهرداری منطقه ۱۱ «اهتمام ویژهای به کاشت نهال و تأمین و افزایش سرانه فضای سبز کافی برای اهالی محله» دارد.
چهار روز بعد، یعنی در هجدهم تیرماه، «حسین پیراردی»، معاون خدمات شهری منطقه ۱۱ تهران، درباره رفع خطر تعدادی از درختان خیابان فلسطین و خارج کردن ریشه این درختان گفته بود: «پس از تأیید آزمایشات توسط وزارت جهادکشاورزی مشخص شد برخی درختان دچار دو بیماری قارچی شدند. بیماری قارچی از طریق آب منتقل میشود و علاوهبرآن، یکی از این بیماریها از طریق ریشه به درختان دیگر منتقل میشود.»
او توضیح داد: «ما اقدامات لازم برای رفع این بیماری را انجام دادهایم؛ اما به مرحلهای رسیده بود که راهی جز رفع خطر درختان نداشتیم که با توجه به شکایات مردمی و احتمال خطرات جانی و مالی مجبور به رفع خطر شدیم.»
آخرینبار هم اواخر مردادماه امسال شهردار این منطقه در نشست خبری این موضوع را تأیید کرده و گفته بود قطع درخت فقط با «مجوز» انجام میگیرد و دلیل قطع برخی درختان فلسطین جنوبی، «آفت» بوده است.
مستند مکتوب ارائه دهید
«میترا حسینی»، کارشناس محیطزیست، به «پیام ما» میگوید مسئله اصلی این است که گزارش یا تحقیقی درباره نوع آفتهای چنارهای تهران وجود ندارد: «تابهحال تحقیقی درباره این درختان ندیدهایم که نشان دهد آفت قارچی دارند. تنها جایی که مدعی این موضوع است، شهرداری است. تاکنون چندینبار چنین ادعایی شده و از آن بهعنوان «سرطان رنگی» نام میبرند که کاملاً مندرآوردی است.»
بهگفته او، تاکنون تعداد زیادی از درختان خیابان ولیعصر هم به این بهانه قطع شدند: «یک جستوجو در اینترنت کافی است تا نشان دهد بهبهانه سرطان رنگی چهها که در این شهر نکردند. بنابراین، نیاز است شواهدی برای این بیماری ارائه دهند و یک مقاله یا گزارش مکتوب دراینباره منتشر کنند، نه اینکه صرفاً به یک ادعای شفاهی بسنده کنند.»
شهرداری منطقه ۱۱ تهران در اطلاعیه خود به «آفت» اشاره کرده بود و معاون خدمات شهری این منطقه به وجود «قارچ» و «بیماری». بااینحال ابراهیمی تأکید میکند بیماری با آفت متفاوت است: «بیماری یعنی قارچ و باکتری و آفت یعنی سوسک و حشره. بنابراین، لازم است بدانیم چه گونه قارچ و با چه درصد آلودگی وجود دارد. پس از آن است که میتوان درباره واگیرداربودن آن بحث کرد و به نتیجه رسید که آیا لازم است همه درختان قطع شوند یا خیر.»
او به آفتهای ثانویه و راههای پیشگیری بهجای قطع اشاره میکند: «برای مثال آفتهای ثانویه درختهای چیتگر، سرخهحصار و… قابل مشاهده است؛ به این معنا که کف درخت بهدلیل سنگفرششدن و نبود آبیاری مناسب دچار این نوع آفت میشود. برای درختهای خیابان فلسطین هم چنین اتفاقی افتاده است. وقتی درخت تا این حد تحت تنش قرار گیرد، مستعد آفت میشود. بهجای اینکه دلایل این تنش را از بین ببرند، صبر میکنند تا درخت نابود شود و بعد اقدام به قطع میکنند.»
پلاکگذاری، راهی برای پایش عمومی
بهاعتقاد ابراهیمی، ریشههای درخت به آب، هوا و مواد غذای احتیاج دارد: «وقتی کف آن سنگفرش شود از این سه محروم میشود و تحت تنش قرار میگیرد. درخت چنار بسیار آبدوست است و ریشههای آن باید در معرض هوا قرار گیرد. پس زمانی که نشانههای اولیه درخت را میبینیم، راهکار قطع کردن نیست.»
این کارشناس محیطزیست به نبود شفافیت در بیماری این درختها اشاره میکند: «من با آفت قارچ آشنا نیستم. اما آنقدر همهچیز در ابهام است که نمیتوان بهطور قطعی گفت چه راهکاری وجود دارد. به همین دلیل، مدیریت درختها باید شفاف باشد. همچنین، درختها باید پلاکگذاری شوند تا بدانیم هرکدام چه قدمتی دارد. این کار در اصفهان انجام شده؛ یک QRcode دارد و میتوانید اسکن کنید و شناسنامه سلامت درخت را ببینید.»
بهگفته او، پلاکگذاری باعث میشود درخت شناسنامه داشته و قابلپایش توسط عموم باشد: «همچنین باوجود این پلاکگذاری، کارشناسان هم میتوانند درباره درخت نظر دهند، اما اکنون این اتفاق نمیافتد.»
ابراهیمی به وجود یک مصوبه قانونی دراینباره اشاره میکند: «درختان کهنسال باید از سوی شهرداری دارای شناسنامه سلامت باشند، یعنی یک پایش سالانه وجود داشته باشد که در اختیار عموم شهروندان قرار گیرد. دراینباره یک مصوبه برای سال ۹۵ و یک مصوبه برای سال ۹۸ وجود دارد که پلاکگذاری شفاف و عمومی و سامانه سلامت درختان باید در اختیار شهروندان قرار گیرد. اما در حال حاضر شهرداری هر اقدامی انجام دهد، نمیدانیم دقیقاً چرا درختها قطع میشوند و بیماریشان چیست.»
تا لحظه تنظیم این گزارش، روابطعمومی منطقه ۱۱ شهرداری تهران به درخواست «پیام ما» برای ارسال مستندهای مکتوب درباره آزمایشهای انجامشده بر آفات این درختان، پاسخی نداد.
بااینحال، قطع درختان پایتخت یادآور خاطرات تلخی برای مردم است. همان بلایی که سر چنارهای خیابان ولیعصر آمد و بیآبی و توسعه شهری جانشان را گرفت و «مهدی چمران»، رئیس شورای شهر تهران، در واکنش به نقدها گفته بود: «وقتی درختان در کنار خیابان و با حجم بالایی از تردد قرار دارند، حفظ آنها سخت است. درختان خیابان ولیعصر عمر خوبی داشتند، اما وقتی مشکل ایجاد میکنند و ممکن است آفت آن به دیگر درختان برسد… چارهای دیگر جز قطع آنها نیست.»
آبانماه سال ۱۴۰۲ هم تصاویری از درختان سربریده خیابان ایتالیا منتشر شد و شهردار منطقه ۶ درباره تصاویر منتشرشده توضیح داد که این اقدام برای «رفع خطر» بوده؛ بنابراین با وجود انتقادهای قبلی، شهرداری تهران هنوز هم راهکاری برای شفافسازی دقیق ندیده است؛ در بر همان پاشنه میچرخد و صرفاً به گفتههای شفاهی و انتشار اطلاعیه بسنده میکند.
صدف سرداری - روزنامه پیام ما