
یکی از این والدین، پدر دختری ۳۴ ساله با معلولیت ذهنی و اختلال رفتاری شدید، ساکن لاهیجان، در گفتوگو با ما از واقعیتهایی میگوید که معمولاً جایی در سخنان مسئولان ندارد: دخترم بیش از بیست سال در تهران در مراکز حرفهآموزی بود و همان محیط باعث شده بود رفتارهایش تا حد زیادی کنترل شود.
دیدارنیوز-سید محمد جعفرنژاد* : در روزهای اخیر، استاندار گیلان با تأکید بر لزوم مناسبسازی اماکن دولتی و عمومی برای تردد افراد دارای معلولیت گفته است: معلولان و جانبازان محدودیتهایی برای تردد دارند؛ از اینرو باید موضوع مناسب سازی برای این قشر در گیلان بیش از پیش مورد توجه جدی گرفته شود.
استاتدار گفت: موضوع تعداد معلول یا جانباز نیست؛ بلکه مساله این است که باید امکانات و شرایط لازم، برای تردد این قشر فراهم شود بنابراین مدیران دستگاهها باید بیش از پیش به این امر مهم بپردازند.
نماینده عالی دولت در گیلان با تاکید بر لزوم توجه جدی به موضوع مناسبسازی ادارات استان اضافه کرد: دسترسی معلولان و جانبازان به محیطهای مختلف از جمله معابر، ساختمانها، آسانسور، سرویس بهداشتی و ... باید تسهیل شود.
در حالی که این سخنان از منظر زیرساختی قابل تأمل است، برخی خانوادههای دارای فرزند معلول معتقدند مشکلات اساسیتری وجود دارد که سالهاست نادیده گرفته شده است.
یکی از این والدین، پدر دختری ۳۴ ساله با معلولیت ذهنی و اختلال رفتاری شدید، ساکن لاهیجان، در گفتوگو با ما از واقعیتهایی میگوید که معمولاً جایی در سخنان مسئولان ندارد: دخترم بیش از بیست سال در تهران در مراکز حرفهآموزی بود و همان محیط باعث شده بود رفتارهایش تا حد زیادی کنترل شود. اما حالا در لاهیجان هیچ مرکزی حاضر به پذیرش او نیست، چون گاهی دچار برآشفتگی میشود؛ موضوعی که از نظر روانپزشکان طبیعی و قابل کنترل است.
او با اشاره به فعالیت مراکز خصوصی حرفهآموزی، نگرانی مهمی را مطرح میکند: در برخی مراکز حرفهآموزی خصوصی، معلولان بیشتر جنبهی تبلیغاتی دارند تا آموزشی. محصولات صنایعدستی توسط مربیان یا افراد بیرونی تولید میشود، اما به نام معلولان فروخته میشود. این مراکز بیشتر به دنبال درآمدزایی هستند، نه توانمندسازی معلولان.
این پدر معتقد است بخش بزرگی از مشکل، سوءاستفاده از عنوان حرفهآموزی برای گرفتن مجوز و جذب حمایتها است: دختر من با اختلال رفتاری، هیچ جایی برای گذران روز ندارد. بیشتر وقتها به مسجد یا امامزاده میرود تا فقط در خانه نماند. گاهی مورد تمسخر قرار میگیرد. واقعاً این در شأن یک انسان نیست، معلول باشد یا نباشد.
او درباره عملکرد بهزیستی هم گلایه دارد: بهزیستی نه تنها پاسخگو نیست، بلکه با فرافکنی سعی میکند قصور خودش را پنهان کند. ما خانوادهها فقط یک مرکز امن میخواهیم، با چند مربی تحصیلکرده در رشته روانشناسی. همین حداقل را هم از ما دریغ کردهاند.
در پایان، او سخنان استاندار را اینگونه نقد میکند: مناسبسازی ساختمانهای دولتی و خصوصی برای تردد معلولان جسمی لازم است وباید پیادهروها و ساختمانها برای تردد آسان آنان مناسب باشد، اما مهم این است، برای کسانی که میتوانند در جامعه تردد کنند هم فکری شود. فرزند من که اجازه ورود به هیچ مرکز آموزشی ندارد، استاندارد سازی تردد در اماکن عمومی به چه کارش میآید؟ در حمایت از معلولان همهی معلولان باید دیده شوند نه قشر خاصی که توانایی جسمی ندارند.
این روایت تلخ، واقعیتی است که برخی از خانوادههای دارای فرزند معلول ذهنی و رفتاری با آن دست به گریباناند. روایتهایی که کمتر شنیده میشود، اما پشت آنها، یک عمر فرسودگی، تنهایی و مطالبهی دیدهشدن نهفته است.
دفتر دیدارنیوز-استان گیلان