
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا که زمانی در عمان به آرامی پیش میرفت، حالا زیر خاکستر حملات نظامی و بیاعتمادی عمیق دفن شده است.
دیدارنیوز: میز مذاکرات هستهای، که روزی در عمان به آرامی پیش میرفت، حالا زیر خاکستر حملات نظامی و بیاعتمادی عمیق دفن شده است. در حالی که رئیسجمهور آمریکا مدعی تمایل ایران برای گفتوگوست تهران در حال بازخوانی شرایطی است که طی آن، دیپلماسی نه با امضا، که با انفجار متوقف شد.
در این بین خبرگزاری مهر، به نقل از منابع آگاه، از سه شرط صریح ایران برای بازگشت به مذاکرات خبر داده: لغو تحریمها، تعیین سقف مشخص برای غنیسازی و پرداخت غرامت بابت جنگی که با حمله مستقیم به تأسیسات هستهای نطنز، فردو و اصفهان آغاز شد. وزارت خارجه نیز بهطور رسمی تأیید کرده است که تهران هنوز در مرحله ارزیابی صحتسنجی ادعاهای آمریکا و بررسی ضرورت ازسرگیری مذاکرات قرار دارد.
با این حال، آنچه فضا را غبارآلودتر میکند، اظهارات متناقض دونالد ترامپ است. او که از «بمباران ایران با بزرگترین بمبهای غیرهستهای تاریخ» سخن میگوید و آن را با حملات هستهای هیروشیما مقایسه میکند، در همان نفس، از امید به صلح و تمایل ایران برای دیدار سخن میگوید. ترامپ مدعی شده که سایت هدفگیریشده ایران نابود شده و خلبانان ارتش ایالات متحده بیش از ۲۰ سال است برای حمله به ایران آموزش دیدهاند. در عین حال، او از آغاز سریع مذاکرات سخن میگوید؛ مذاکراتی که هنوز از نظر ایران فاقد حداقلهای اعتماد است.
تهران، بر اساس آنچه عباس عراقچی و مجید تختروانچی در مواضع رسمی و عمومی اعلام کردهاند، مذاکره را نه رد کرده و نه پذیرفته؛ بلکه آن را منوط به تحقق پیششرطهایی میداند که ریشه در آسیبهای عمیق دیپلماسی دارد. به گفته عراقچی، ایران نه تحت بمباران، بلکه در شرایط احترام متقابل و پذیرش حقوق هستهای خود به میز مذاکره باز خواهد گشت. او در کنفرانس استانبول نیز تصریح کرد که هرگونه گفتوگو در سایه تجاوز اسرائیل بیمعناست.
در همین چارچوب، سخنگوی وزارت خارجه ایران بهصراحت از فروپاشی اعتماد به آمریکا سخن گفت و تأکید کرد که «به دیپلماسی خیانت شد، قطعنامه شورای امنیت نقض شد و آژانس در حاشیه قرار گرفت». در عین حال، ایران هنوز از پیمان NPT خارج نشده و به تعهدات پادمانی خود پایبند مانده است؛ نشانهای از رویکردی که حتی در سختترین شرایط با دیپلماسی قطع رابطه نکرده، اما آن را مشروط کرده است.
پیشتر پنج دور مذاکره میان ایران و آمریکا، با محوریت برنامه هستهای ایران در عمان برگزار شده بود. اما دور ششم، که قرار بود در مسقط ادامه یابد، هرگز برگزار نشد. حمله اسرائیل در ۲۳ خرداد به تهران، که منجر به آغاز جنگی ۱۲ روزه شد، در واقع نقطه پایان آن مذاکرات بود. در این حمله که با همراهی نظامی مستقیم آمریکا انجام شد، تأسیسات هستهای ایران هدف قرار گرفت. نطنز، فردو و اصفهان، نه با قطعنامه، بلکه با بمب سنگرشکن بی۲ و موشکهای شلیکشده از زیردریاییهای آمریکایی، وارد معادله جدیدی شدند.
با این حال، روایت آمریکا از ماجرا همچنان آمیخته به ابهام است. ترامپ بار دیگر از توافقی «دائمی» با ایران سخن گفته، اما مشخص نکرده این توافق شامل چه مواردی است. او تنها گفته است که «ایران باید از تمام چیزهایی که شما به خوبی میدانید دست بکشد.» این ابهام، در کنار سابقه خروج آمریکا از برجام، برای تهران کافی است که هر گونه گفتوگو را مشروط و محدود ببیند.
مجید تختروانچی نیز از طرح سهمرحلهای ایران سخن گفته که شامل کاهش موقت غنیسازی به ۳.۶۷٪ در ازای دسترسی به داراییهای مسدودشده و صادرات نفت است. اما تأکید کرده که توافق باید کوتاهمدت، اما شامل تضمینهایی محکم برای جلوگیری از نقض تعهدات آمریکا باشد.
در مجموع، آنچه امروز روی میز سیاست خارجی ایران و آمریکا قرار دارد، نه فقط بحث بر سر سانتریفیوژها، بلکه مساله اعتبار دیپلماسی در میانه میدان جنگ است. آمریکا، با اصرار بر آغاز سریع گفتوگوها، در تلاش برای احیای روندی است که خود در بحبوحه آن، کلید شلیک را زد. در مقابل، ایران با موضعی مشروط، نشان داده که در پی توافق است، اما نه توافقی با لوله تفنگ در کنار میز مذاکره.