
در حالی که برنامه هستهای ایران با عبور از مرزهای حساس غنیسازی وارد مرحلهای بیسابقه شده، ایالات متحده با ارائه یک پیشنهاد مکتوب، تلاش تازهای برای باز کردن قفل مذاکرات آغاز کرده است؛ پیشنهادی که به نظر میرسد با خطوط قرمز تهران همپوشانی ندارد و بیش از آنکه راهی برای توافق باشد، بازتابی از تداوم تقابل راهبردی میان دو طرف است.
دیدارنیوز: پرونده هستهای ایران بار دیگر به صدر اولویتهای دیپلماسی جهانی بازگشته است. بر اساس اعلام رسمی تهران، آمریکا از طریق عمان، پیشنهادی مکتوب به ایران ارائه کرده؛ رخدادی کمسابقه در جریان گفتوگوهای غیرمستقیم که در سکوت و با وساطت میانجیها دنبال میشود.
این در حالی است که همزمان، گزارش تازه آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده ایران، فضای مذاکرات را وارد مرحلهای پرمخاطره کرده است.
پیشنهاد آمریکا؛ توقف غنیسازی یا کنسرسیوم منطقهای
بنا بر گزارش منابع رسانهای آمریکا مانند نیویورک تایمز و آکسیوس به نقل از منابع آگاه، محتوای اصلی پیشنهاد آمریکا شامل دو بند کلیدی است که عملاً در تضاد با مواضع فعلی ایران قرار دارد: نخست، توقف کامل تمامی فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در ایران؛ و دوم، تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای برای تولید انرژی هستهای با مشارکت ایران، عربستان سعودی، امارات، چند کشور عربی دیگر و ایالات متحده. منابع آگاه به آکسیوس گفتهاند که واشنگتن خواستار احداث این کنسرسیوم در خارج از خاک ایران است.
حقوق مسلم قابل معامله نیست
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، با تأیید دریافت این پیشنهاد، تأکید کرده که پاسخ تهران مبتنی بر منافع ملی و حقوق مردم خواهد بود. در موضعگیریهای دیگر نیز، مقامات ایرانی یک صدا اعلام کردهاند که غنیسازی بومی، خط قرمز جمهوری اسلامی است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، پیشتر اعلام کرد که گرچه ایران از مشارکت منطقهای در تولید سوخت استقبال میکند، اما این موضوع نمیتواند جایگزین غنیسازی داخلی شود. این پیشنهاد، هرچند نشاندهنده تلاش آمریکا برای ارائه چارچوبی مشخص برای مذاکره و شکستن بنبست است، اما با توجه به اصرار ایران بر حق غنیسازی داخلی، پذیرش آن از سوی تهران بسیار بعید به نظر میرسد. توقف کامل غنیسازی که آمریکا خواستار آن است، دقیقاً همان نقطهای است که ایران آن را خط قرمز خود اعلام کرده است. ایده کنسرسیوم منطقهای نیز، اگرچه ممکن است تلاشی برای ارائه راه حل جایگزین برای تأمین سوخت هستهای باشد، اما با توجه به سابقه پیشنهاد مشابه ایران در سال ۲۰۰۶ (تشکیل کنسرسیوم بینالمللی در خاک ایران) که توسط قدرتها رد شد، و همچنین اصرار کنونی آمریکا بر احداث آن در خارج از ایران، به نظر نمیرسد پاسخگوی مطالبه ایران برای داشتن چرخه کامل سوخت هستهای در داخل کشور باشد. این پیشنهاد اخیر آمریکا در صورتی که گمانهزنیها صحیح باشد، بیشتر شبیه به تکرار خواستههای حداکثری آمریکا در قالبی جدید است تا یک راهحل میانه که بتواند شکاف عمیق موجود را پر کند.
ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با لحنی تند، غنیسازی را نه تنها یک حق مسلم، بلکه ابزار بازدارندگی جمهوری اسلامی در برابر تهدیدات خارجی توصیف کرده است. این نگاه به برنامه هستهای به عنوان یک مؤلفه امنیتی و بازدارنده، ریشه در تهدیدات مستمر علیه ایران، بهویژه از سوی آمریکا و اسرائیل، دارد، همچنین با تحلیلهای مبتنی بر رئالیسم تدافعی همخوانی دارد؛ ایران با افزایش توانمندی هستهای خود، در صدد افزایش هزینه حمله نظامی یا فشار حداکثری برای طرف مقابل است. رضایی تأکید کرده که فشارهای غربیها برای کاهش این توانمندیها به منظور تضعیف کشور است و ایران هرگز از حق خود در این زمینه عقبنشینی نخواهد کرد. وحید احمدی، نماینده ادوار مجلس نیز در گفتوگویی به وجود «اختلافنظرهای جدی، بهویژه در مورد غنیسازی» در مذاکرات غیرمستقیم اذعان کرده و بر لزوم «رفع واقعی تحریمها» تأکید کرده است. این نکته مهمی است؛ از دیدگاه ایران، صرفاً لغو تحریمها روی کاغذ کافی نیست و باید امکان بهرهمندی عملی از نتایج رفع تحریمها، بهویژه در زمینه فروش نفت و مبادلات مالی، فراهم شود.
همچنین سخنگوی کاخ سفید با تأیید ارسال پیشنهاد به تهران، آن را «مفصل و قابل قبول» توصیف کرده و از ایران خواسته است که آن را بپذیرد. کارولین لیویت، تأکید میکند که رئیسجمهوری آمریکا صریحا گفته که ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد و پذیرش این پیشنهاد به نفع ایران است. این ادبیات، نشاندهنده تداوم رویکرد فشار و تعیین تکلیف از سوی واشنگتن است که لزوماً با رویکرد مذاکره برابر همخوانی ندارد.
زنگ خطر ۶۰ درصدی
همزمان با طرح پیشنهاد جدید، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی رسمی اعلام کرد که ایران بیش از ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، هشدار داده که این سطح از غنیسازی تنها «یک گام فنی کوتاه» با غلظت تسلیحاتی فاصله دارد. آژانس همچنین تأکید کرده که ایران تنها کشور غیرهستهای در جهان است که به این سطح از غنیسازی دست یافته است. طبق معیارهای آژانس و گزارش وال استریت ژورنال به نقل از مقامات آمریکایی، ایران در حال حاضر اورانیوم غنیشده مورد نیاز برای تولید تقریباً ۱۰ سلاح هستهای را در اختیار دارد و میتواند در کمتر از دو هفته اورانیوم ۶۰ درصد را به ۹۰ درصد تبدیل کند. گرچه تهران همواره تأکید کرده که قصد تولید سلاح ندارد، اما این سطح از توانمندی فنی، فشارها را بر مذاکرات و طرفهای غربی افزایش داده است.
بازدارندگی یا نقطه بازگشتناپذیر؟
برخی ناظران معتقدند ایران با انباشت اورانیوم غنیشده، در حال بهرهبرداری از یک اهرم فشار برای کسب امتیاز در مذاکرات است. این رویکرد با دکترین بازدارندگی هستهای و نظریه رئالیسم تدافعی مطابقت دارد؛ ایران با افزایش هزینههای احتمالی هرگونه اقدام نظامی یا فشار حداکثری، بهدنبال ارتقای موقعیت خود پشت میز مذاکره است. با این حال، این مسیر مخاطراتی هم دارد. رسیدن به آستانه تسلیحاتی میتواند موجب تشدید فشارهای سیاسی، فعالسازی مکانیسم ماشه و حتی سناریوهای نظامی شود. ایران با وجود اعلام عدم قصد ساخت سلاح اتمی، به دنبال حفظ شرایط ساخت آن بهصورت بالقوه است. این رویکرد به دلیل نگرانی از تبعات تغییر دکترین و واکنش به تهدیدات خارجی، بهویژه از سوی اسرائیل است.
تقابل با آژانس و خطر بازگشت تحریمها
مقامات ایرانی به گزارش آژانس واکنشی شدید نشان دادهاند. وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی در بیانیهای مشترک، ادعاهای مطرحشده را مبتنی بر اطلاعات نادرست رژیم صهیونیستی دانسته و گزارش را «سیاسی و غیرحرفهای» خواندهاند. این بیانیه اتهامات مطرح شده در گزارش را مبتنی بر «اطلاعات جعلی رژیم صهیونیستی» و فعالیتهای گذشته ایران دانسته و تأکید کرده که ایران بارها اعلام کرده که هیچ مکان یا فعالیت هستهای اعلامنشدهای ندارد. کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و امور بینالملل وزارت خارجه، نیز با اشاره به اینکه موضوعات مطرحشده مربوط به گذشته مختومه است، خواستار پرهیز از سیاسیکاری آژانس شد. در همین حال، المیادین از افزایش احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپا خبر داده است. فعالسازی مکانیسم ماشه، یک شمشیر دولبه است؛ تهران نیز در صورت چنین اقدامی، پاسخ متقابل خواهد داد؛ پاسخی که ممکن است خروج از NPT یا محدودیتهای بیشتر در بازرسیها را در پی داشته باشد.
فشارهای داخلی؛ در تهران و واشنگتن
مذاکرات هستهای صرفاً تابع معادلات بینالمللی نیست؛ متغیرهای داخلی نیز در هر دو کشور نقش مهمی ایفا میکنند. در آمریکا، فشارهای کنگره و لابیهای حامی اسرائیل فضای تصمیمگیری را برای دولت ترامپ محدود کرده است. نمایندگان جمهوریخواه با طرحهایی برای دائمیسازی تحریمها علیه ایران، عملاً انعطافپذیری هیأت مذاکرهکننده را کاهش دادهاند. از سوی دیگر در ایران، برخی نمایندگان مجلس و شخصیتهای سیاسی بر لزوم انسجام داخلی، اعتمادسازی عمومی و مقابله با نفوذ غرب تأکید کردهاند. غلامرضا کاتب، با اشاره به چالش اعتماد عمومی، گفته است که اگرچه دشمن در بیرون مرزهاست، اما ضعفها در داخل کشور، بستر آسیبپذیری را فراهم کرده است.
چشمانداز مذاکرات؛ گره سخت یا توافق موقت؟
با وجود ارائه پیشنهاد مکتوب آمریکا، فاصله اساسی میان خواستههای طرفین پابرجاست. شرط واشنگتن برای توقف غنیسازی در تضاد مستقیم با خط قرمز ایران است. همانطور که نیویورک تایمز به نقل از تحلیلگران اشاره کرده، موافقت رهبر ایران با توافقی که عملاً زیرساختهای عظیم تولید سوخت هستهای ایران را از کار میاندازد، بعید است. با این حال، احتمال تداوم مذاکرات با هدف دستیابی به توافقات موقت یا کاهش تنش وجود دارد تا شاید راهحلهای خلاقانه مورد بررسی قرار گیرد، اما حتی این مسیر نیز با چالشهای جدی روبروست. گروسی نیز گفته که برای داوری درباره نتیجه مذاکرات هنوز زود است، اما ادامه ملاقاتها نشانهای از تمایل طرفین برای رسیدن به توافق است.
وضعیت کنونی یک بازی پیچیده با حاصل جمع غیرصفر است که هر دو طرف با استفاده از ابزارهای فشار (تحریم، افزایش غنیسازی) سعی در کسب امتیاز بیشتر دارند. موفقیت یا شکست مذاکرات به شدت به توانایی طرفین در مدیریت این فشارها، کاهش ادراک متقابل از تهدید، و یافتن نقطه تلاقی منافع، به ویژه در زمینه امنیت و اقتصاد، بستگی خواهد داشت. بدون انعطافپذیری قابلتوجه از هر دو طرف، بهویژه در موضوع کلیدی غنیسازی و نحوه رفع تحریمها، خطر بازگشت به نقطه بحران و رویارویی افزایش خواهد یافت.
منبع: توسعه ایرانی