عبدالجبار کاکایی معتقد است که از موسیقی استفاده ابزاری میشود و اگر نیاز باشد در سرودهای مناسبتی از آن استفاده میشود و اگر اینطور نباشد هیچ تلاشی برای بهبود آن نمیشود.
دیدارنیوزـ این روزها بحث سطح کیفی ترانههایی که توسط خوانندگان منتشر می شود حسابی داغ است. انتخاب ترانه «ماه پیشونی» هوروش بند به عنوان بهترین قطعه پاپ سال ۹۶ عاملی شد تا بار دیگر این مسئله به بحث روز موسیقی کشور بدل شود.
بسیاری از افراد و کارشناسان موسیقی منتقد کیفیت آثار ارائه شده هستند و معتقدند که با چنین رویهای سلیقه موسیقایی مردم افت کرده و موسیقی متعالی و با کیفیت جایگاه خود را از دست خواهد داد و به فراموشی سپرده می شود. در این میان برخی نوک پیکان انتقادات خود را به سمت شورای شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته و معتقدند که باید در نحوه صدور مجوزها تجدید نظر کرد.
سعید بیابانکی از اعضای شورای شعر و ترانه نیز به این انتقادها واکنش نشان داد و در توییتی نوشت: «شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر به ترانه هایی امثال هوروش بند مجوز ندهد متهم میشود به سانسور! اگر مجوز بدهد میشود مروج ابتذال! شما راهکار ارائه کنید....»
مسایل پیش آمده اخیر درباره کیفیت آثار موسیقی و به ویژه ترانههای منتشر شده توسط خوانندگان، عاملی شد تا با عبدالجبار کاکایی ترانهسرای با سابقه و عضو شورای شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفتگو کرده و به ارزیابی وضعیت امروز موسیقی کشور، جایگاه این شورا و تاثیرگذاری آن بر رویکرد موسیقی بپردازیم.
نبود شناخت درست، یکی از مسایلی است که موجب می شود برخی به شدت از شورای شعر و ترانه به دلیل صدور مجوز برخی از آثار انتقاد کنند.
شورای شعر و ترانه چه میکند؟
عبدالجبار کاکایی با اشاره به سابقه این شورا، درباره وظیفهای که دنبال میکند، گفت: «شورای شعر و ترانه سالهای سال است که تشکیل شده است و ابتدا این شورا وظیفه ارزیابی و نظارت بر آثار را برعهده داشت و زمانی که کار ترانه شعر رونقی نداشت و تعداد آثار محدود بود هر دو کار را توام باهم انجام میداد.
شاعران غزل سرا و قصیده سرا در وزارت ارشاد جمع می شدند و کلام، نکات ادبی و البته مسایل نظارتی را مورد بررسی قرار میدادند، آرام آرام با دگرگون شدن وضعیت موسیقی، گسترش رسانههای شنیداری و شبکههای اجتماعی، به طور ویژه رواج تک آهنگها، آلبومگرایی همانطور که میدانید آلبوم برای برخی از هنرمندان یک پکیج هنری به حساب میآید، و روی کار آمدن استیج های موسیقی و تعدد کنسرتها شرایط موسیقی دگرگون شد ولی شرایط شورای شعر تغییری نکرد و همچنان همان تعداد شاعران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشستند درحالیکه سیلاب تک آهنگها سرازیر میشود و هر کسی از هر نقطهای از ایران میتواند ترانه خود را بارگذاری کند تا مورد بررسی قرار بگیرد، روزی حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ قطعه روی سامانه وزارت ارشاد میآید و شش، هفت نفر باید آنها را بررسی کنند.»
حجم گسترده فعالیت و کاهش کیفیت
او با تاکید بر حجم گسترده فعالیت شورا، بیان کرد: «طبیعی است که از پس این همه کار بر نمیآیند و اگر با یک تعطیلی رو به رو شوند دو، سه هزار شعر عقب میافتند. تصور کنید با فشار شرکتهای هنری برای برگزاری کنسرت و انتشار قطعات چه توقعی میتوان از شورا داشت که آثار را هنرمندانه و فنی ارزیابی کند؟ یا باید به صورت فلهای همه را رد کند و دنبال شعر خوب بگردد یا اینکه همینطور ببیند و در حد ارزیابی مختصر به شرایط عمومی کشور توجه کرده و به رعایت حداقل استانداردها رضایت دهد. در چنین شرایطی مسئله ارزشیابی آثار کنار میرود و دیگر کاری به زیبایی شناسی اثر ندارند و به همین دلیل است که این روزها به راحتی به همه آثار مجوز میدهند چون فرصت نمیکنند روی آنها تامل کنند.»
این هنرمند در پاسخ به اینکه در حالت ایدهآل به چه شکلی باید به ارزیابی یک قطعه پرداخت، توضیح داد: «یک شعر را باید چند نفر بخوانند، روی ملودی بشنوند، یک جلسه با صاحب اثر داشته باشند و نظرات و دفاعیات او را بشنوند، اصلاحات انجام شود و... برای انتشار یک قطعه تمامی این مراحل باید انجام شود و نمیتوان به صورت فلهای آثار را قبول یا رد کرد زیرا ممکن است اول یک ترانه را رد کرده ولی وقتی روی ملودی مینشیند نظرات تغییر کند.
پیشنهادی برای بهبود وضعیت موسیقی
به نظرم باید روال تغییر کند، من پیشنهادی برای وزارت ارشاد دارم و آن هم این است که شورای شعر تنها به ارزیابی آثار بپردازد و مجوز ندهد، یعنی جلوی انتشار آثار را نگیرد و تنها نمره بدهد و این نمرهها با درجه بندی الف، ب، ج و د دسته بندی شده و ثبت شود مانند ارزیابی که برای فیلمها میشود، در نهایت این ارزیابیها در نتیجه کار شرکتها اثر گذار باشد. اگر شرکتی مدام کاری با درجه کیفی دال میآورد در پایان سال بسته تنبیهی بگیرد زیرا که باید در طول سال آثاری با درجه کیفی الف داشته باشد و کمکی هم به فرهنگ و موسیقی کرده باشد نه آنکه تنها فقط به دنبال برگزاری کنسرتهای متعدد باشد و خلاف آن شرکتی که کارهای الف داشته بسته تشویقی بگیرد.
این سازوکار می تواند به کیفیت هنری آثار کمک کرده و دست شورا را از مسئله مجوز دادن و مجوز ندادن که به نظرم در شان شورای شعر و ترانه نیست کوتاه میکند، صدور مجوز یک کار نظارتی است که خود ارشاد باید با تعدادی از کارمندان که صلاحیت دارند انجام دهد. در حال حاضر هم نظارت بر محتوای ترانه را آقای ترابی مدیر دفتر موسیقی و مشاورانشان انجام میدهند و اما کیفیت ارزیابی آثار را شورا انجام میدهد و هر دو در دادن مجوز نقش دارند.»
تاثیر سلیقه مردم بر صدور مجوزهای قطعات موسیقی
نقش و تاثیرگذاری سلیقه این روزهای مردم در صدور مجوزهای ترانهها و قطعات موسیقی یکی از پرسشهایی است که این روزها بسیار مطرح میشود، کاکایی با تاکید بر اینکه سلیقه این روزهای مردم را کنسرتها تعیین میکنند، در این باره گفت: «کنسرتها که متاسفانه در فقدان مکانهایی که در غرب وجود دارد و جوانان در آن شادی می کنند، بسیار زیاد شده اند، سلیقه مردم را تعیین میکنند. ضمن آنکه چرخه اقتصادی موسیقی را همین کنسرتها تامین میکنند و به همین منظور تعیین کننده سلیقه هم هستند. معمولا کارهای شش و هشت برای اجرا میآورند که هیجان داشته باشد و اساسا کلامی که روی این موسیقی مینشیند پیام جدی ندارد که فکر و دل کسی را مشغول کند و تنها برای انجام حرکات فیزیکی بدن است.»
او در همین راستا افزود: «الان بعضی از خوانندگان که آثار و ترانههایشان مورد تایید منتقدان و رسانهها نیست در طول سال ۲۴۰ کنسرت برگزار میکنند و در مقابل خوانندهای که مورد تایید است هشت کنسرت بیشتر در سال ندارند و روی او سرمایه گذاری نمیکنند. سلیقه مدنظر مدیران شرکتهای موسیقی، همین سلیقه مردمی است که برای تفریح به کنسرتها می روند و در حال حاضر بر موسیقی حاکم است. در شورای شعر و ترانه هم باید به این سلیقه توجه شود چون آثار همواره در همین مسیر حرکت میکنند و کار متفاوت به ندرت میآید. کارهایی که سطح فنی، هنری و شنیداری مردم را بالا میبرند باید مورد حمایت قرار بگیرند، در همه دنیا دولتها دخالت میکنند و نمیگذارند شرکتهای تجاری هنر را دست بگیرند، مثلا میگویند در آمریکاست که بخش خصوصی سینمای هالیوود توانسته غلبه کند اما آنطور که شنیدهام در برخی از کشورها مانند کانادا دولتها از تولید آثار متعالی و خوب حمایت کرده و آن را توسعه میدهند.»
مشکلات بنیادی فرهنگی با هنر موسیقی
این ترانه سرا با اشاره به موانعی که در مسیر پیشرفت و تعالی موسیقی کشور است، بیان کرد: «به نظر میرسد ما درباره موسیقی چنین برنامهای ندارم زیرا که اول از همه مشکل مانیفستی با موسیقی داریم و آن هم ترویج آن است که جزو یکی از هفت هنری است که نظام فرهنگی ما از جهت بنیادی با آن آشتی نکرده است، ساز را تلویزیون نشان نمیدهد، موضوع موسیقی به عنوان ترویج آن پیگیری نمیشود. بنابراین بد و خوبی موسیقی برای نظام فرهنگی ما فرقی نمیکند و عبارت دیگر دیگی که برای ما نجوشه، سر سگ توش بجوشه نشانگر وضعیت موسیقی است.
از موسیقی استفاده ابزاری میشود و اگر نیاز باشد در سرودهای مناسبتی از آن استفاده میشود و اگر اینطور نباشد هیچ تلاشی نمیشود زیرا که آن را گناه میدانند و وقتی چنین نگاهی وجود دارد دیگر موسیقی خوب مورد توجه نیست و تنها مراقبت میکنند که موسیقی بدی منتشر نشود یا به اصطلاح به بد جایی نزند و به جای هدایت، مدیریت و رشد، نظارت، مراقبت و پوشش انجام میشود.»
نقش صداوسیما در ترویج آثار بیکیفیت
در این میان نقش رسانهها که مهمترین آن صداوسیماست، در چگونگی ارائه محتوای خوب و مناسب به مردم بسیار اهمیت دارد، صداوسیما خود مروج بسیاری از ترانههای مورد انتقاد است در حالیکه در بخشهای خبری مختلف سعی در نشان دادن وجه دیگری از خود دارد و به انتقاد از این آثار میپردازد.
این ترانه سرا در این باره گفت: «صداوسیما برنامههای خود را به خاطر ظاهرا مسئله بیپولی که میگویند به شرکتها و تهیهکنندگان واگذار میکند و آنها هم برای جذب مخاطب و کسب سود سراغ سلیقههای روز بازار میروند و به همین دلیل است که سروکله این نوع از موسیقی که مورد نقد است در شبکههای تلویزیونی پیدا میشود.
نهادهای دیگر هم باید کمک کنند مانند فعالان حوزه موسیقی، نخبگان، مطبوعات تا این درجه بندی را برجسته کنند تا جامعه جهت نگاهش نسبت به آثار خوب مشخص شود و ملت متوجه شوند که چه اثری گوش میدهند. اگر تنها بخواهیم برای مردم تعیین کنیم که چه گوش بدهند و سلیقه سازی کنیم، هیچ پیشرفتی نخواهیم کرد.»
وقتی شورای شعروترانه در میان مردم شناخته شده نیست
شناخته نبودن شورای شعر و ترانه برای مردم و تاثیرگذار نبودن نظراتشان درباره آثار موسیقایی کشور یکی از مشکلات اساسی به شمار می رود و اگر این مسئله عملی شود شاید تا حدودی بتوان به یک استاندارد مناسب در حوزه موسیقی رسید.
کاکایی با اشاره به حضور فعال این شورا در محافل هنری، توضیح داد: «شورای شعر و ترانه باید حضور فعال در حوزه موسیقی داشته باشد، نشستهای خبری و هنری برگزار کند، با مخالفان به مباحثه و تبادل نظر بپردازند. کما اینکه مدتی است به شکل غیررسمی ترانه سرایان به شورا میآیند و با آنها به مباحثه درباره آثار میپردازیم.
به نظرم این شورا باید حضور جدیتری داشته باشد، در اجرای کنسرتها و رونمایی آلبومها حضور داشته باشد. ضمن آنکه کاملتر هم شود، به نظرم یک شورای شش، هفت نفره برای بررسی آثار مناسب نیست. حداقل به سه، چهار شورا با رده سنی متفاوت و سبکهای موسیقی مختلف نیاز داریم تا آثار را با سلایق مختلف بررسی کنند. زیرا کلام وقتی روی موسیقی متفاوت قرار میگیرد، حالتهای متفاوتی دارد و نیاز به تخصص دارد.
زیرا کلام حتما باید با موسیقی شنیده شود و متن نوشتاری کلام را نباید بدون موسیقی مورد ارزیابی قرار دهند، این مسایل جزو نقایص اجرایی شورای شعر است که باید رفع شود.»