
شاید در میان خواص هم کمتر کسی به اندازه عوامالملک تعهد و مسئولیتپذیری داشته باشد که در تعطیلات نوروز نیز لحظهای از رصد امور و نقد عملکرد مقامات دست برنداشته است. این هم تحفه نوروزی عوام...
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
توئیت حسین، خواصالدوله امور خارجه درباره سفرهای علی به امارات و عراق را دیدم. تاکید کرده بود این که علی به سفر میرود و مذاکره میکند پدیده جدیدی نیست و هماهنگی وجود دارد و باز هم هماهنگی وجود دارد. عمدا دوبار اعلام کرد هماهنگی وجود دارد تا نگرانی ما عوام را رفع کند. ولی واقعا راضی به زحمتش نبودیم. چون ما عوام مدتهاست خیالمان از انواع هماهنگیهای موجود بین خواص راحت است. اتفاقا فیلمی هم از مذاکرات علی در امارات دیدم. معلوم بود یکی از اعضای تیم ما برای گردش و خرید رفته و در ترافیک گیر کرده و مجبور شده بود با همان لباسهای تفریح خودش را به جلسه برساند. ناراحت شدم. خواص حتی اگر ناشناس هم باشند برای پیگیری کار ما عوام مجبورند خودشان را به زحمت بیندازند. نامه چهل و شش نفر از روسای مراکز بزرگوارپروری تهران به دکتر ابراهیم درباره حجاب را خواندم. نوشته بودند برهنگی بیش از پیش سرعت پیدا کرده است. ترسناک است من تا قسمت موی سر را دیدهام و نمیدانم این بزرگواران چه چیزهایی دیدهاند. واقعا هم دکتر ابراهیم نباید کوتاه بیاید چون باعث میشود برهنهها جلو بیایند و آن چهل و شش بزرگوار ناراحت بشوند. گزارش روزنامه بودجهبگیر درباره مراسم معرفی مدیر جدید به اصطلاح خانه سینما را هم دیدم. انگار آنجا هم برهنگی به وجود آمده است. حتی انگار علاوه بر برهنگی، معانقه بین ذکور و اناث هم انجام شده است که اگر راست باشد خیلی خطرناک است. امیدوارم فیلمهایش بیرون نیاید چون واقعا بدآموزی دارد. با این سرعت رشد برهنگی باید به عوامالنسا بگویم برای همه تنبانهایم بند و کش اضافه بدوزد که ناغافل از پایم درنیاید. بالاخره این همه بزرگوار و روزنامه بودجهبگیر یک چیزی میفهمند که نگران سرعت برهنگی هستند.
شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱
در خبرها صدور حکم پیگرد برای ولادیمیر به خاطر دفاع از سرزمینهای اشغالی روسیه در برابر اوکراینیهای جنایتکار مورد توجه است. جو هم از این ماجرا حمایت کرده است. اصلا عجیب نیست. قطعا این کارها، کار آمریکاییهاست. یادداشت روزنامه بودجهبگیر درباره توافق ما و عربستان را خواندم. نوشته بود مثل هر توافق دیگری منطق سود و زیان در آن لحاظ شده و همین توافق باعث شده که یک روز دشمن باشیم و امروز باعث شده است دوست شویم. حرف حکیمانهای بود. تازه فهمیدم که آن همه حمله کردن به در و دیوار سفارتخانه و کنسولگری عربستان سود داشته است و طبق معمول ما عوام نفهمیدهایم. احتمالا این منطق سود و زیان که روزنامه بودجهبگیر نوشته به روز شدهی همان منطق "اگر برای من آب ندارد برای تو نان دارد" دوره قاجار باشد. به نظر میرسد خیلی از خواص از اواخر هفته پیش به مرخصی رفتهاند و به همین خاطر مشارکتشان در تولید خاطرات روزانه پایین آمده است. بد هم نیست. عوامالملک هم به کمی استراحت نیاز دارد.
یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱
حسین در روزنامه بودجهبگیرش نوشت اگر خواص جلوی بیحجابی را نگیرند عوام خودشان وارد میدان میشوند و اتفاق خسارتباری به وجود میآید. به نظرم حسین الکی نگران است. عوام وقتی وارد میدان میشوند خیلی هم خوب است. البته خواص چون معمولا راضی به زحمت عوام نیستند در مورد اینجور مسائل از اول خودشان وسط میدان میایستند و خسته هم میشوند. دکتر ابراهیم از خواص خواست که در مقابله با کمفروشی و گرانفروشی تلاش خود را مضاعف کنند. قطعا موثر است. در عصر ابراهیم همه باید در مورد همه چیز و همه کس، زیادفروشی و ارزانفروشی کنند. تصاویر تلویزیون بودجهبگیر از بازارهای مختلف را در آخرین روز کاری سال دیدم. غلغله بود. این حجم از هیجان و علاقه برای خرید و خوشحالی از نزدیک شدن عید در بین عوام از زمان مادها تا امروز بیسابقه است. نشان میدهد که عوام هم چقدر خوشحالاند و هم چقدر وضعشان خوب شده که اصرار دارند حتما خرید کنند. بَه!
دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱
اول صبح فکر میکردم چون آخرین روز سال و تعطیل رسمیست خواص میتوانند بالاخره کمی استراحت کنند. اما قبل از ظهر شنیدم که متاسفانه عدهای از معلمان به شکل طلبکارانه دنبال گرفتن حقوقشان هستند. تعجب کردم. این میزان از متوقع بودن و طلبکاری از خواص آن هم برای چندرغاز مال دنیا که مثل چرک کف دست میماند، آن هم از طرف کسانی که باید اطفال و اولاد جامعه را تربیت کنند واقعا عجیب بود. در این روز تعطیل آخر سال برای خواص ایجاد زحمت و دردسر کردند. البته خواص مثل همیشه در صحنه حاضر شدند و تا عصر حقوق این افراد را دادند. باید سر فرصت این معلمان را نصیحت کنیم. حالا اگر در روز آخر سال پول نمیگرفتند و در این چند روز تعطیل کمی گردتر میخوابیدند به هیچ جای کسی برنمیخورد. تصاویری از برنامههای مختلف و متنوع نوروزی تلویزیون بودحهبگیر به دستم رسید. تنوع آن به قدری زیاد بود که نمیتوانم همه را در این جا بنویسم. شاید در آن یکی نسخه خاطرات که فعلا برای انتشار نیست موارد مربوط به تلویزیون بودجهبگیر را مفصل بنویسم. صحبتهای امروز دکتر ابراهیم در آبادان را شنیدم. فهمیدم که تولید در کشور در سالی که امروز به آخر میرسد رشد داشته و رشد اقتصادی کشور چهار درصد است. خیلی خوشحال شدم. عوامالنسا را صدا کردم و گفتم بگذارد عیدیاش را قبل از تحویل سال بدهم. با خوشحالی قبول کرد. گفتم عیدی من به تو این است که بدانی امسال چهار درصد وضعمان از پارسال بهتر شده است. آنقدر از این مساله هیجانزده شد که نتوانست شام آماده کند و خوابید و موقع تحویل سال هم بیدار نشد. قبل از نوشتن آخرین برگ خاطرات سال هزار و چهارصد و یک فیلم پیگیریهای عالی رییس خواصالدوله شهر مشهد برای کاهش قیمت مرغ را دیدم. گفت اگر فردا قیمت مرغ ۶۳هزار و پانصد تومان باشد همه دستاندرکاران فروش مرغ را دادگاهی میکند. دستور تاثیرگذار و قاطعی بود. قطعا خود مرغها هم فردا نرخشان را پایین میآورند.
سهشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۲
بالاخره پارسال تمام شد. فکر نمیکردم این اتفاق بیافتد. با برخی اقوام و دوستان تلفنی احوالپرسی کردم. این میزان از حال و هوای عید و خوشحالی از پایان یک سال، مثل علاقه عوام به خرید کردن در روزهای پایانی سال از زمان مادها تاکنون بیسابقه بود. تقریبا همه میگفتند از تمام شدن پارسال خوشحالاند و امیدوارند از شروع امسال هم خوشحال بشوند. پیام دکتر ابراهیم را نشنیدم. اما ظاهرا در مورد اتفاقهای مهم سال اول عصر ابراهیم حرف زده و گفته که هم شاخصهای کلان اقتصادی بهبود پیدا کرده و هم اعتماد عمومی عوام افزایش یافته است. راست هم میگوید. اعتماد عوام به خواص واقعا افزایش پیدا کرده و دلیل اصلیاش هم میتواند همان بهبود شاخصهای کلان اقتصادی باشد. پروژه تحریم هم همانطور که دکتر ابراهیم گفت شکست خورده و کلا از روز اول عصر ابراهیم به جز دستاورد چیزی به دست نیامده است. یکی از دستاوردهای عصر ابراهیم هم این است که برخلاف دوران حسن از امشب ساعت رسمی کشور را تغییر نمیدهند و قرار شد به جایش ساعت شروع کار ادارات و مدارس را عوض کنند. خیلی خوب است. درستش هم این است که خواص اجازه ندهند هیچ چیزی به شکل رسمی تغییر کند اما به صورت غیررسمی همه چیز را تغییر بدهند. اینطوری رسمیت همه چیز بیشتر حفظ میشود.
چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲
دیشب بر خلاف سالهای قبل از عصر ابراهیم ساعت رسمی کشور تغییر نکرد اما ساعت رسمی بعضی موبایلها و دستگاهها و ابزارهای الکترونیکی تغییر کرد و باعث شد مثلا در حالیکه ساعت هنوز دوازده نیمهشب و تلویزیون بودجهبگیر بخش خبری ساعت ۲۴ را پخش میکرد به صورت زیرنویس ساعت یک بامداد باشد. یک حالت تعلیق و سیال زمان خوبی برای خیلی از عوام و حتی خواص ایجاد شده و خیلیها بالاخره موفق به تجربه کردن سفر در زمان شدند. مالک، خواصالمله تهران از خواصالدوله ابراهیم عصبانی بود که چرا در حالی که از یک سال پیش میدانستند قرار است ساعت رسمی کشور تغییر نکند هماهنگیهای بینالمللی را برای جلوگیری از تغییر ساعت رسمی وسایل الکترونیکی و موبایلها و بقیه چیزها انجام ندادهاند. البته خواصالدولههای مخابراتی و رادیویی هم گفتند که تقصیر تولیدکنندگان موبایل بوده که ساعتهایشان را تنظیم نکردهاند. خیالم راحت شد. مطمئن بودم خواص ما اشتباه نمیکنند. احتمالا دشمن میخواسته با سوءاستفاده از عدم تغییر ساعت رسمی کشور توطئه کند که بعد از چند ساعت نتواست. مصطفی خواصالمله تهران گفت که یکی از عوامل موثر بر کاهش تلفات جادهای به ویژه در نوروز میتوانست سهمیهبندی باشد. دقیق نفهمیدم که منظورش سهمیهبندی سوخت است یا سفر. اما هر کدام باشد خوب است. اصولا باید همه چیز را برای عوام سهمیهبندی کرد. تعداد نفسهایشان را هم اگر سهمیهبندی کنند به کاهش مصرف اکسیژن کمک میکند. حتی شاید بد نباشد در سال جدید درآمد عوام را هم سهمیهبندی کنند تا باعث کاهش مصرف پول شود و جلوی تورم و رشد قیمتها گرفته شود.
پنجشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲
صبح به کوه رفتم. هوا خیلی خوب بود. رودخانه هم پر از آب بود. محلیها گفتند چون دما بالا رفته برفها زود آب میشوند و دو سه ماه دیگر رودخانه خشک خواهد شد. مگر اینکه بهار مدام بارندگی داشته باشیم. بعد از ظهر در خانه ماندم و کتاب "اختناق ایران" را خواندم. نکات خوبی داشت. فهمیدم برادران روسمان از همان قدیم همیشه مواظب ما بودهاند. شب تصاویری به دستم رسید که ظاهرا مربوط به ورزشگاه آزادی در تهران بود. مثل اینکه تیم ایران با تیم روسیه مسابقه فوتبال داشتهاند. خوشبختانه به نظر میرسید نسوان روس از شرایطشان در ورزشگاه راضی بودند. خدا را شکر. بالاخره اینجا خانه خودشان است و نباید احساس غریبی کنند.