تیتر امروز

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...
اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
از چشم جهان

تیم مذاکره کننده ایران؛ دیپلمات‌هایی که به برجام بدبین هستند

این بار تیم مذاکره کننده جدیدی از ایران به وین خواهد رفت تا برای احیای برجام به گفتگو بنشیند. مردانی که به سرسختی بیشتر در مذاکرات شهره‌اند. اما جهان به این مذاکره کنندگان جدید چگونه می‌نگرد؟

کد خبر: ۱۱۴۶۳۳
۰۶:۰۰ - ۲۹ آبان ۱۴۰۰

مذاکره کنندگان جدید هسته ای

دیدارنیوز:  مذاکرات وین برای احیای برجام به زودی از سر خواهد گرفته شد. با این حال این دور از مذاکرات تفاوتی مهم با مذاکرات قبلی دارد و آن ترکیب تیم ایرانی است. مقاله زیر که از نشریه فارین پالیسی ترجمه شده است می‌تواند تا حدودی نگاه محافل رسانه‌ای غرب به این تیم مذاکره کننده جدید و عناصر محوری سیاست خارجی دولت سیزدهم را روشن کند. این توضیح ضروری است که مفاد این مقاله به صورت کامل مورد تایید دیدار نیست و تنها برای اطلاع خوانندگان منتشر می‌شود. 

نویسنده: "سجاد صفایی"، از موسسه‌ انسان شناسی اجتماعی ماکس پلانک آلمان
مترجم: حمید رضا بابایی 
منبع: فارین پالیسی
 

در پایان دور ششم مذاکرات وین برای احیاء توافق هسته‌ای ایران در ژوئن گذشته، از لحن و محتوای بیانیه‌های دیپلمات‌هایی آمریکایی، اتحادیه اروپا، آلمان، ایران و روسیه برداشت آنچنانی نمی‌شد که مذاکرات به مشکل برخورده است. آن‌ها حتی ظاهرا پذیرفته بودند که مذاکرات موفق شده است به گونه‌ای که تصمیمات بعدی باید در سطوح رهبری سیاسی در پایتخت‌های این کشور‌ها گرفته شود. 

"حسن روحانی" رئیس جمهور وقت ایران اعلام کرد مذاکرات آنقدر پیشرفت داشته که مشکل چشمگیری برای احیاء توافق هسته‌ای باقی نمانده است. "میخاییل اولیانف" نماینده دایم روسیه در سازمان‌های بین المللی در وین حتی برای حصول توافق نهایی، برنامه زمان بندی شده ارائه کرد: " قطعا برای نهایی کردن مذاکراتمان فرصت داریم، شاید حتی تا اواسط ژولای، مگر آن که اتفاقی عجیب و منفی رخ دهد. " 

و آن "اتفاقی عجیب و منفی رخ داده است" ... قطعا بخش‌های مهم از دولت سید ابراهیم رئیسی از مزایای احیاء برجام کاملا مطلع هستند. اما کاملا مشخص شده است اقدام رئیسی در انتصاب فردی در راس وزارت امور خارجه، با موضع اعلام شده رئیس جمهور ایران در احیاء برجام از شیوه‌های دیپلماتیک، همخوانی ندارد. 

ابتدا باید گفت، "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه جدید ایران بار‌ها از دیدگاه‌های منفی درباره برجام و این که روابط آمریکا-اتحادیه اروپا چه نقش مهمی در محتوای این توافق داشته، حمایت کرده است. وی از ابتدای کار در وزارت خارجه، بار‌ها در خصوص جدول زمانی ازسرگیری مذاکرات اظهارات ضد و نقیض بیان کرده، به گونه‌ای که این سخنان با مواضع سخنگوی وزارتخانه اش نیز در تناقض بوده است. 

آشفتگی پس از آن تشدید شد که امیرعبداللهیان پیشنهاد کرد دولت بایدن پیش از بازگشت ایران به مذاکرات، ۱۰ میلیارد دلار از اموال تهران را آزاد کند. اما این اظهارات بیش از آن که قدرت‌های بزرگ را درباره نیات ایران گیج کند، بیانگر بی اطلاعی وزیر از ساز و کار سیاست داخلی آمریکا بود و این که این مسایل چقدر دست "جو بایدن" را برای نجات دادن توافق هسته‌ای می‌بندد. این اظهارات حتی خشم دیگر طرف‌های دخیل در توافق هسته‌ای را برانگیخت. حتی روس‌ها که ظاهرا متحد ایران هستند، نتوانسته اند خودداری کنند و از سخنان گیج کننده وزیر انتقاد نکنند.

وقتی "علی باقری کنی" به عنوان مسئول مذاکرات هسته‌ای را درنظر می‌گیریم، تصویری به مراتب سیاه‌تر آشکار می‌شود. باقری کنی سابقه‌ای طولانی از مخالفت آشکار و شدید با توافق هسته‌ای دارد و اکنون مسئول احیاء آن شده است. بعید بتوان چنین وضعی را مشکل آفرین قلمداد نکرد. 

شاید به خاطر شدت مخالفتش با برجام بود که زمانی گفت این توافق در زمان خود، تایید رهبری ایران را به همراه نداشته است و این که "بسیاری" از خطوط قرمز تعیین شده از جانب رهبری را دیپلمات‌های ایرانی مسئول برجام نقض کرده اند.

وی سخنانی را هم درباره اهمیت توافق هسته‌ای بیان کرده است که بار‌ها مخالفت کارشناسان و دیپلمات‌های آشنا به توافق هسته‌ای را درپی داشته است. اما واقعیات ملموس مربوط به باقری کنی فقط به این توافق محدود نمی‌شود. لحن او نشان می‌دهد فردی است که تلاش می‌کند میان مفاهیم بسیار مختلف نظیر "مذاکره" و "تسلیم" تفاوت قایل شود. 

مشخص نیست که آیا چنین بازیگرانی در عرصه سیاست خارجی، از نظر رویکرد دیپلماتیک و رفتار و همچنین تخصص تکنوکرات، آنقدر توانمند هستند تا از عهده پرونده‌ای پیچیده و ظریف نظیر احیاء توافق هسته‌ای بربیایند یا خیر... 

این تیم سیاست خارجی به صورت جداگانه با دیپلمات‌های اتحادیه اروپا که یکی از طرف‌های برجام است، در وین مذاکره کرد. ظاهرا هدف از این اقدام "عمل کردن به تمام مفاد" برجا مانده در پایان آخرین دور مذاکرات وین در ماه ژوئن بود و این که اگر دیپلمات‌های ایرانی سوالی داشتند، مسایل "مشخص" شود. اما این کار بر پیچیدگی موجود در ارتباطات میان طرف‌های مذاکرات افزود. اگر این گزارش‌ها صحت داشته باشند، این حس به آدم دست می‌دهد که مذاکره کنندگان کنونی ایرانی ترجیح می‌دهند به جای آن که با همکاران سابق خود در تهران تماس بگیرند - همان‌هایی که زمانی در مذاکرات وین حضور داشتند و با تمام جزییات فنی برجام آشنا هستند - به دیپلمات‌های اروپایی اعتماد کنند...

تمرکز بر راهکار ناکارآمد ایران در مذاکرات، به معنای نادیده گرفتن تقصیرات آمریکا در ایجاد – و متعاقبا حفظ – این مناقشه غیرضروری یعنی پرهیز از مذاکره مستقیم ایران با آمریکایی‌ها نیست. حتی واقعگراترین ناظران در روابط ایران و آمریکا نمی‌توانند این حقیقت را انکار کنند که آمریکا بیشترین مسئولیت را در ایجاد وضعیت مبهمی دارد که بر آینده برجام سایه افکنده است. 

این آمریکا بود که نخست تعهداتش را نادیده گرفت و بر ایران تحریم‌های شدید اعمال کرد. این کاملا بی عدالتی است که آمریکا به جای پذیرفتن تقصیر خود و همچنین رفع تحریم‌ها و حتی پرداختن غرامت ناشی از تحریم‌ها به ایران، اجازه دارد برای ورود مجدد به مذاکرات احیاء برجام، پیش شرط تعیین کند. 

اما عدالت، پول رایج در روابط بین الملل نیست. در صورتی که قدرت چنین جایگاهی دارد. اما عبور از دینامیک اغلب نابرابر قدرت که بر نظم میان کشور‌ها حکمرانی می‌کند، بیش از هر چیز، به آشنایی با زبان نظام بین الملل، ساختار اداری و کار آمدی داخلی آن نیاز دارد. برای این منظور به دیپلمات‌های باتدبیری نیاز است که تفاوت میان آن چه که مطلوب است، آن چه که عدالت است، و آن چه که واقعا شدنی است، درک می‌کنند…

گذشت زمان مشخص خواهد کرد که آیا تیم مذاکره کننده در وزارت خارجه ایران قادر است از عهده چنین انتقالی برآید یا خیر، به هر حال نباید کاملا ناامید باشیم. به دلایل مختلف:

نخست، برای دور بعدی مذاکرات در وین تاریخ تعیین شده است. علاوه بر آن، امیرعبداللهیان به تازگی اعلام کرده است که قصد دارد از "تخصص" و "توانایی های" دیپلمات‌های سابق که پیشتر در مذاکرات هسته‌ای حضور داشتند، استفاده کند و از اندیشمندان با علم کارشناسی در حیطه توافق هسته‌ای بهره ببرد. وی اشاره صریحی به "محمد جواد ظریف" وزیر پیش از خود که اکنون استادیار دانشگاه تهران است، نکرد؛ و یا در سخنانش سخنی از "عباس عراقچی"، مذاکره کننده ارشد هسته‌ای سابق که اکنون باقری کنی جایگزین او شده است، به میان نیامد. اما بلافاصله پس از این سخنان، وزیر و همچنین باقری کنی با بسیاری از مقامات سابق که با برجام آشنا هستند، از جمله عراقچی دیدار و درباره مذاکرات آتی وین گفتگو کردند. 

ایرانی‌هایی که اکنون مسئولیت رفع تحریم‌ها را برعهده دارند، شاید سرانجام ثابت کنند که بدبینی‌ها در این خصوص بی مورد بوده است. اما در حال حاضر، شرایط به نفع آن‌ها نیست.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
کرامت سلیمی
|
Germany
|
۱۶:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۹
0
0
برجام یک موضوع داخلی ایران یا سناریویی نوشته شده برای ایجاد چند دهه جنگ و بحران وعقب مانده نگاه داشتن منطقه خاور میانه


دروغ برای پنهان کردن حقیقت خلق می شود ، حقیقت در تاریکی دروغ گم می شود و در تاریکی هر ظلمی ممکن می شود.

ظلم ابزار گسترش تاریکیست اما دشمن تاریکی روشناییست و حقیقت همان روشناییست

دانستن حقیقت راه نجات ملتها و رفتن به سوی عدالت اجتماعی و دنیای بدون جنگ است.

براستی این برجام چیست که قصه ان تمام نمی شود و چرا سرنوشت مردم ایران به این موضوع گره خورده است.

و چرا فقط برای ایران اجرا می شود و چرا برای کشوری مثل پاکستان که به اصطلاح یک کشور اسلامیست اجازه دادند به بمب به اصطلاح اتمی برسد و هیچ سر و صدایی هم نشد. و همینطور در مورد کشورهای هندوستان ، برزیل ، آفریقای جنوبی و … که به قول خودشان حتی به بمب به اصطلاح اتمی دست یافتند نیز هیچگاه داستان برجام یا داستان مشابهی اجرا نشد.

اگر موضوع انرژی هسته ای صحت داشته باشد و کشور ایران نیز به دنبال این انرژیست این یک موضوع داخلیست و کلمه برجام و موضوع برجام توسط دولت اقای روحانی و در سال ۲۰۱۵ میلادی یعنی ۴ سال پیش مطرح شد که البته هنوز نسخه فارسی برجام رونمایی نشده است.

اما می بینیم که تقریبا” تمامی کشورهای جهان در موضوع برجام درگیرند و داستان برجام و ورود یا خروج کشورها از برجام تمامی ندارد و عجیب است که کشورهای مختلف ، مستقل از موقعیت جغرافیایی و سیاسی و دوری یا نزدیکی به ایران مدام در مورد این موضوع نظر می دهند.

مثلا” جدیدا” اقای ظریف چند بار به کشور ژاپن سفر کردند تا ژاپن در تحریمها با امریکا همسویی نکند اما همین کشور ژاپن که دو شهر این کشور با بمبهای به اصطلاح اتمی نابود شد و قاعدتا” باید از امریکا نفرت داشته باشند و طرف ایران را که در مقابل قاتل صدها هزار ژاپنی ایستاده است بگیرد ،دست اقای ظریف را با سردی فشردند و کشور ژاپن در مورد تحریمها در جبهه امریکا قرار گرفت و نخست وزیر ژاپن از اقای ظریف خواستند که ایران از برجام خارج نشود.

و همینطور بارها و بارها کشورهای اروپایی مخصوصا” فرانسه ، انگلیس و المان از ایران خواسته اند که از برجام خارج نشود.و معلوم نیست چه نقطه ضعفی دارند که سعی می کنند با قاطعیت ایران را تحریم نکنند و همواره دوپهلو حرف می زنند. و شاید از لو رفتن یک موضوع می ترسند .چیزی که اقای عباس عراقچی معاون اقای ظریف به ان اشاره کردند.

اقای عراقچی گفتند که برجام یک توافقنامه امنیتی است و صبر ایران هم نامحدود نیست.

به خوبی می توان بوی تهدید را از این سخنان اقای عراقچی استشمام نمود.

در صورتی که در رسانه ها برجام یک موضوع داخلی ایران برای دستیابی به انرژی به اصطلاح هسته ای عنوان می شود نه یک توافقنامه امنیتی که می تواند امنیت اروپا و مناطق دیگری از جهان را تهدید کند. نقطه ضعف اروپا در این توافقنامه امنیتی چیست که دولتمردان ایرانی روی ان دست گذاشته اند.

موضوع جالب و تا حدی خنده دار نیز این است که کشورهای آفریقایی نیز در موضوع برجام درگیرند.

طی یک سال اخیر ۵۴ کشور افریقایی دو بار در کشور اتیوپی در نشست مشترکی تحت عنوان اتحادیه افریقا اعلام کرده اند که از برجام خارج نمی شوند و حاضرند برای حفظ برجام هر کاری انجام دهند.

فکر نمی کنید که حضور کشورهای آفریقایی در برجام و حمایت اتحادیه افریقا از برجام یک حرف بی معناست.

اتحادیه افریقا چگونه می خواهد از برجام حمایت کند.

دولتهای افریقایی نه قدرت نظامی دارند و نه قدرت اقتصادی. و اصلا” در مسائل سیاسی و نظامی جهان دیده نمی شوند و کسی اهمیتی به انها نمی دهد.

دولتهایشان هم با کودتا و تحت حمایت غرب بر سر کار امده اند و جز کشتار مردم بی دفاع افریقایی کاری بلد نیستند.

از عمر برجام حدود 8 سال می گذرد و سوال این است که اولا” برجام و معنی ورود یک کشور به برجام چیست و ثانیا” برجام یک موضوع داخلی ایران است و کشورهای آفریقایی چه موقع وارد برجام شدند که هیچکس در دنیا نفهمید و معنی خروج کشورهای آفریقایی از برجام چیست و اگر خارج شوند و یا خارج نشوند چه اتفاقی می افتد.

کشور به اصطلاح ابرقدرت روسیه که هیچگاه اثار و نشانی از ابرقدرتی این کشور در هیچ منطقه ای ازجهان دیده نشده است نیز از ایران خواسته است که از برجام خارج نشود و خود کشور روسیه نیز اعلام کرده است با وجود خروج امریکا از برجام ، کشور روسیه از برجام خارج نمی شود. و مدام می بینیم که اقای سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه کشور روسیه با چهره ای نگران و مضطرب در نشستها و مصاحبه های رسانه ای اعلام می کنند که روسیه به برجام پایبند است و از ان خارج نمی شود.

این موضوع جای سوالات زیادی دارد. ایا کشور به اصطلاح ابرقدرت اتمی روسیه و کشورهای گرسنه و ضعیف افریقایی موقعیت یکسانی در موضوع برجام دارند

ایا کشور مثلا” قدرتمند روسیه بابد با کشور افریقایی اوگاندا که بیشتر مردمش در زیر درختان و لابلای بوته ها زندگی می کنند در مورد برجام موضع یکسانی اتخاذ نمایند.

همچنین ترامپ رییس جمهور امریکا اعلام کرد روسیه به این دلیل از برجام خارج نمی شود چون برای روسیه توافق خوبیست. این حرف جای کلی بررسی و تفسیر دارد و بیشتر نشان می دهد که به نوعی ترامپ به این حقیقت اشاره می کند که روسیه برای حفظ قدرت و اعتبارش از هر نظر ( سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی ) کاملا” به امریکا وابسته است و از خود قدرتی ندارد.

یک موضوع دیگر که نمی خواهیم ان را زیاد بشکافیم و به ان بپردازیم این است که رهبران کشورهای درگیر مسائل هسته ای تماما” به دنبال موضوعات زنانگی هستند. و معلوم است که انقدر بی خیال هستند که فقط به عیش و نوش و هوسبازی می پردازند.

می بینیم که هر از گاهی سرو کله یک خانم پیدا می شود و مدعیست که ترامپ وی را ازار جنسی داده است و موضوع در تمام رسانه های جهان سریعا” منتشر می شود و یا اقای پوتین مدام در سواحل زیبای روسیه و همینطور کشورهای اروپایی با زنان و دختران زیبا و جذاب در حال تفریح است. و همینطور از اقای کیم جونگ اون رهبر کره شمالی عکسها و فیلمهایی در رسانه ها منتشر می شود که نشان می دهد رهبر کره شمالی در میان تعداد زیادی زن و دختر قرار دارد و در حال خوشگذرانیست.

یک نکته بسیار مهم که رسانه ها به ان نمی پردازند و از روی ان می گذرند این است که ترامپ رییس جمهور امریکا اعلام کرد که پذیرش برجام منجر به سقوط اقتصاد امریکا خواهد شد .

چرا ترامپ این موضوع را در رسانه ها اعلام کرد. ایا این صحبت ترامپ به فریبکاریها و بی صداقتی دولتها نسبت به مردمشان اشاره نمی کند. و ایا این موضوع نشان نمی دهد که کشور امریکا و سایر به اصطلاح ابرقدرتها مثل اتحادیه اروپا و کشور روسیه یک نقطه ضعف بزرگ دارند و به دروغ وجهه یک ابرقدرت را به خود گرفته اند.و همچنین ایا این صحبت ترامپ نشان نمی دهد که در مذاکرات ظاهرا”اتمی دولتها در واقع اخاذیهای مالی و اقتصادی از دولت امریکا صورت می گیرد و امریکا دیگر قادر به تمکین خواسته همه کشورها نیست.

و خلاصه اینکه چرا ترامپ که رییس جمهور کشور ابرقدرت بلامنازع جهان است برای مقابله با یک کشور جهان سومی مثل ایران در میان کشورهای جهان به دنبال دستی برای فشردن می گردد.

و اصلا” چراغ هدایتی که در طی تمام تاریخ ، راهبر جنگهای بشریست کدام است.

اگر نگاهی به پشت سر خود و به تاریخ بیندازیم می بینیم که طی ۸۰ سال اخیر امریکا در هیچ جنگی به دنبال پیروزی سریع نبوده است و همه جنگها را دو تا سه دهه کش و قوس داده است

مثل جنگ کره که ۴ سال فقط بمباران ان طول کشید اما چند دهه است که مردم کره شمالی در فقر و فلاکت زندگی می کنند.

کره شمالی انقدر اوضاع اسفباری دارد که هر ساله اتحادیه اروپا مقداری از ذرت هایی را که به چهارپایانشان میدهند به عنوان کمکهای انسان دوستانه برای مردم کره شمالی می فرستند تا از گرسنگی نمیرند.

جنگ ویتنام نیز ۲۰ سال طول کشید. انهم در کشوری که نه نفت و گاز دارد و نه محصول ارزشمند دیگری که به درد آمریکا بخورد و به بهای جان ده ها هزار و شاید هم صدها هزار نفر سرباز آمریکایی تمام شد.

جنگ امریکا با عراق به صورت نظامی و جنگی ۱۳ سال طول کشید و ۲۹ سال است که امریکا در عراق حضور نظامی دارد.

جنگ بالکان و جنگهای افریقا نیز اینچنین بود و سالها طول کشید.

چرا امریکا باید هر از گاهی در منطقه ای از جهان ببری کاغذی بسازد و به بهانه هایی همچون ازادسازی یک ملت ، مقابله با تروریسم و بهانه هایی از این دست جنگ طولانی مدتی که خودش ان را کنترل و اداره می کند راه بیندازد .

ایا امریکا در مورد ایران مدل مشابهی را پیاده خواهد نمود و کشور ایران را نیز چند دهه در بحران و نهایتا” جنگ نگاه خواهد داشت.

بدون شک حقیقت در ذات دروغهاییست که در رسانه ها منتشر می شود. اما چرا مردم نمی توانند حقیقت را پیدا کنند.

قدرتمندان جهان برای گمراه نمودن ملتها و انحراف اذهان انها برای نرسیدن به حقایق ملتها را درگیر عشق و نفرت نسبت به موضوعات مختلف می کنند. زیرا عشق و نفرت هردو یک ویژگی مشترک دارند و انهم اینکه باعث می شوند افراد دیدگاه درستی نسبت به موضوعات و مسائل مختلفی که می بینند نداشته باشند و نتوانند حقیقت و واقعیت را از دروغها تشخیص دهند.

متاسفانه تعداد زیادی از رسانه ها برای انحراف اذهان از رسیدن به حقیقت موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده و یا حتی موضوعات ظاهرا” علمی ، اگاهی دهنده ، هنری و… را منتشر می کنند.

تعداد زیاد سایتها و کانالهای سرگرم کننده اعم از جوک ، فیلم ، سرگرمی و … باعث پنهان شدن حقیقت در لابلای دروغها می شود..

انسانها با باورها و عادتهایشان و همچنین رؤیاهایشان زندگی می کنند و از حقیقت فرار می کنند و این باعث می شود که صاحبان قدرت و سرمایه ملتها را به هر شکلی که اراده کنند کنترل و مهندسی نمایند. و دروغها را در لباس حقیقت به انها باور دهند.

فرار از حقیقت انسانها باعث شده تا به جای ریشه یابی واقعی مشکلات و بحرانها ی جهانی مخصوصا” جنگها همواره به دنبال یک ناجی و قهرمان بگردند تا انها را نجات دهد. بیشتر انسانها در شرایط فعلی جهان همچون دختر بچه ای شده اند که در رؤیاهایش انتظار دارد فردی با اسب سفید بیاید، غول ستمگر را بکشد و با اوازدواج نماید و خوشبختش کند.

صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه در جهان برای حفظ موقعیتشان همواره به دنبال بحران سازی در جهان می باشند. بحرانهایی که کنترل و هدایت این بحرانها در اختیار خودشان است. گاهی جنگ جهانی ، گاهی جنگ منطقه ای و نیابتی ، گاهی رواج قحطی، گرسنگی و بیکاری و گاهی رواج تروریسم ان هم تروریسم دولتی که خطرناکترین نوع تروریسم است و ….

به نظر می رسد که تقریبا” تمامی ارتشهای دنیا مستقیما” از پنتاگون دستور می گیرند و در واقع چیزی که به عنوان ۷۰۰۰ پایگاه نظامی آمریکا عنوان می شود همین ارتشها و مکانهای نظامیست که در حدود ۲۰۰ کشور چهان پراکنده اند و اسلحه و سیستمهای مخابراتی و سایر امکانات را در اختیارشان قرار می دهد.و درجه اهمیتشان برحسب موقعیت جغرافیایی فرق می کند و با کمک همین ارتشها امریکا قادر است در هر منطقه ای که اراده کند جنگ و درگیری ایجاد نماید.

شما چی فکر می کنید .

ایا واقعا” موضوعی مثل برجام برای ایجاد بحران در کل منطقه خاور میانه ابداع شده است تا وقت و انرژی و سرمایه مردم این منطقه تلف شود و چند دهه دیگر با شرایط جنگی و اضطراب و فقر و فلاکت زندگی کنند.

ایا برجام در ارتباط با معامله بزرگ قرن نیست.

ایا معنی واقعی برجام این نیست:

دولتها توافق کرده اند که در موضوعات اساسی توافق نکنند.
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی