تیتر امروز

فصل ساماندهی قوانین فرار رسیده است
ابوالقاسم جراره در گفت‌وگو با «دیدارنیوز»:

فصل ساماندهی قوانین فرار رسیده است

یکی از نامزدها دوره دوادزهم مجلس شورای اسلامی معتقد است که با توجه به انباشت قوانین، در دوره بعدی نمایندگان باید آنها را ساماندهی کنند.
رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است
بررسی اعتراضات ضد اسرائیلی دانشگاه‌های آمریکا در گفت‌وگو با یک کارشناس بین‌الملل

رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است

تظاهرات دانشجویان و اساتید چندین دانشگاه در سراسر آمریکا در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه مردم غزه، بهانه گفت‌وگوی دیدارنیوز با رحمن قهرمان‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل بود.
دکتر محمد فاضلی در پیش‌همایش «منازعات اجتماعی و چشم‌اندازهای سیاسی در ایران» مطرح کرد

راه نجات؛ حفظ دموکراسی و کارآمد سازی دولت است

دکتر محمد فاضلی در پیش‌همایش منازعات اجتماعی و چشم‌اندازهای سیاسی در ایران به انواع مناقشه‌های اجتماعی که در ایران وجود دارد اشاره کرد و راه برون‌رفت از شرایط فعلی را اصرار ورزیدن بر حفظ دموکراسی انتخاباتی و تلاش برای بهبود آن دانست.

کد خبر: ۹۲۶۲
۱۳:۱۷ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۷

دیدارنیوز ـ آنچه درپی می‌آید سخنان دکتر محمد فاضلی در پیش‌همایش «منازعات اجتماعی و چشم‌انداز‌های سیاسی در ایران» است. وی به مسئله منازعات اجتماعی ایران که برگرفته از تضادهای قومی، مذهبی و جنسیتی است پرداخته و عنوان می‌دارد هر گزینه مبتنی بر مداخله خارجی و اقتدارگرا و نظامی‌گرا دردی بر درد‌های مردم این سرزمین و این کشور خواهد افزود و هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.

در این جلسه سعی دارم بدون مبانی نظری و معطوف به جامعه ایران، مسئله منازعات اجتماعی و چشم‌انداز‌های سیاسی را در حد یک ایده پیش همایش، طرح کنم. ترجیح می‌دهم به دلیل بار معنایی واژه منازعه از کلمه مناقشه استفاده کنم. زیرا زمانی که به منازعه می‌رسیم یعنی نزاعی و سطحی از خشونت در گرفته. اما مناقشه نوعی تضاد پنهان‌تری است که بیشتر حاکی از نوعی اختلاف است که البته پتانسیل منازعه در آن وجود دارد. چون عنوان همایش منازعات اجتماعی و چشم‌انداز‌های سیاسی است، من سعی دارم انواع مناقشه‌های اجتماعی را که در ایران امروز وجود دارد تقسیم‌بندی کنم.

اولین مناقشه، جنسیتی است که دو بعد دارد. بعد اول آن مناقشه زنان و حاکمیت سیاسی است که به طرق مختلف زنان با حاکمیت سیاسی مناقشه دارند؛ که این مناقشه در مواردی مثل رفتن زنان به ورزشگاه و الگو‌های سبک زندگی و حجاب و حقوق زنان و ازدواج کودکان دیده می‌شود.

دوم، مناقشه بین زنان و مردان است که این وجه اجتماعی‌تر است. یعنی در زیر پوست جامعه می‌توان مناقشه زنان و مردان بر سر قدرت و اختیارات و حضور در خانه و تقسیم کار خانوادگی را دید.

مناقشه دیگر، مناقشه قومی است. یک نوع مناقشه قومی وجود دارد که حاصل توسعه نامتوازن مرکز ـ پیرامون کشور است. مرکزی که بودجه‌ها و توجهات را جلب کرده و پیرامونی که از توسعه بهره‌ای ندارد. این پیرامون نیز با یک مناقشه ایدئولوژیک با محوریت شیعه و سنی هم درگیر شده. اغلب استان‌های مرزی ما سنی‌نشین هستند و سبب شده یک مناقشه مذهبی هم به مناقشات قومی اضافه شود. در درون قومیت‌ها نیز می‌توان مناقشه بخش سنتی و مدرن را دید. یعنی بین شیوخ اهل سنت و یا خوانین و همچنین بخش مدرن و تحصیل‌کرده این مناقشه را می‌توان دید. یک مناقشه غنی ـ فقیر نیز وجود دارد که عمدتاً محصول ناکارآمدی حکمرانی است. سه علت می‌توان برای این مناقشه ذکر کرد:  

۱ـ رشد اقتصادی اندک در چهل سال گذشته، به طوری که متوسط رشد اقتصادی ما را در بین ۴/۲ تا  ۴/۱ ذکر کردند و اگر این آمار را با رشد جمعیت ذکر کنیم می‌بینیم با کشور‌هایی که توانسته‌اند از فقر بگریزند مانند هند و چین و سنگاپور و مالزی گاهی اوقات به‌طور متوسط رشد اقتصادی آنها در یک یا دو دهه ۷ یا ۸ درصد بوده است که چین رکورد ۱۲ و خورده‌ای را ثبت کرده. هنگامی که در کشوری به مدت چهل سال متوسط رشد اقتصادی، بین ۲/۵ تا ۴ درصد باقی مانده یعنی این کشور نمی‌تواند بخش عمده‌ای از کشورش را از فقر نجات دهد.

مثلا هنگامی که یک ماشین خارجی وارد ایران می‌شود و قیمت آن ۲۴۰ میلیون تومان است جامعه ایران فکر می‌کند نمی‌تواند به آن دسترسی پیدا کند، اما هنگامی که که قیمت واقعی دلار ده هزار تومان است این ماشینی که در جهان ۲۴ هزار دلار است برای اکثر ایرانی‌ها غیر قابل دسترسی می‌شود و این امر موجب ایجاد احساس بازماندگی می‌شود. این همان ماشینی است که برای طبقه متوسط کره جنوبی و مالزی و سنگاپور و چین قابل دسترسی است و چون امکان مقایسه پیدا کرده جامعه را دچار بازماندگی می‌کند.

۲- همزمان که به دلیل کاهش رشد اقتصادی بخش فقیر نسبی گسترده‌ای تولید شده ما یک فساد و رانت گسترده‌ای داشته‌ایم که کنار آن قله‌های ثروت پدید آورده است. فضای مجازی هم این امکان را فراهم کرده که این قله‌های ثروت در قالب اینستاگرام و شمال تهران مرئی شوند. یعنی اگر قله‌های ثروت در دهه ۳۰ یا ۴۰ یا ۵۰ هم بود، اما هر روز مردم آنها را نمی‌دیدند. امروز این قله‌های ثروت که اکثریت اعتقاد دارند محصول یک اقتصاد تولیدی نیستند بلکه محصول فساد و رانت هم هستند وجود دارد. به علاوه برنامه‌ریزی نامتوازن توسعه که در اصل بخش سیاستی نظام حکمرانی است به بازتولید این فقر در بخش‌های حاشیه‌ای کشور و بخش‌های جنوبی شهر‌ها و تفاوت بین مرکز یک استان با دیگر شهر‌های آن استان کمک کرده.

۳ـ یک مناقشه سنی هم وجود دارد که بسیار مهم است. ما یک نسل متولدین دهه ۷۰ و ۸۰ داریم که به گونه‌ای دیگر فکر می‌کنند. در آخرین پژوهشی که درباره انگاره‌های ارزشی و نگرشی و سیاسی داشتم، ما با یک نسل متولد دهه ۷۰ و ۸۰  مواجه هستیم که در سبک زندگی و انگاره‌های دینی و ارزش‌های اجتماعی و سبک زندگی به طور کلی متفاوت هستند؛ و بدتر این است که ریشه نسل قبلی به دهه ۱۳۱۰ و ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ برمی‌گردد. یعنی الان افرادی در سیستم حکومتی داریم که متولد دهه ۱۳۱۰ هستند. یعنی فاصله بین بخشی از حاکمان و مدیران و جامعه متولد ۷۰ و ۸۰ به ۵۰ و ۶۰ سال می‌رسد و این شکاف ذهنی و ادراکی بین دو بخش جامعه را هیچ‌گونه نمی‌توان پر کرد. مهم‌تر اینکه این مناقشه از سطح عموم مردم به سطح رابطه مردم با حاکمیت رسیده. یک نوع مناقشه منطقه‌ای نیز وجود دارد که تاریخی است. مثلا در یک استان، بین دو شهر یک استان بر سر مسائلی مانند، استاندار چگونه انتخاب شود و مدیران استان از کجا انتخاب شوند و بودجه‌ها چگونه تقسیم شود، مناقشه وجود دارد و این نتیجه توسعه نامتوازن و نبودن آمایش‌های سرزمینی  و بودجه و ناکارآمدی در توزیع بودجه  و حتی فقدان شاخص بندی در توسعه بودجه نیز است.

یک مناقشه مذهبی هم وجود دارد که عمدتا بر سر شیعه و سنی در گرفته و در چهل سال گذشته توسعه پیدا کرده به دلیل مناقشات منطقه‌ای ما با مجموعه دولت‌های اهل سنت که در اطراف ما وجود دارند از بعد داخلی به بعد سیاست خارجی هم گسترش یافته.

مناقشه ذهنی هم در عرصه جامعه وجود دارد که این مناقشه بین ذهن ایدئولوژیک، آرمان‌خواه در مقابل ذهن کارکرد گرا و زندگی طلب دیده می‌شود. یعنی اکثریتی از مردم هستند که می‌گویند ما می‌خواهیم با کیفیت و میزان مناسبی از آرامش، همراه با عمده مسیر‌هایی که جهان به رسمیت شناخته و مانند بقیه جهان زندگی کنیم. یک اقلیتی نیز وجود دارد که حداقل در ظاهر آرمان خواه و با انگاره‌های تثبیت شده هستند که آنها را بت سازی کرده و هیچ تغییری در آن را نمی‌پذیرد و و بخش بد‌تر این موضوع این است که آن اقلیت آرمان‌خواه آلوده به چیز‌هایی شده و یا حداقل در اذهان عمومی آلوده به خیلی از مقولات است.

مناقشه دیگری در عرصه اجتماعی ایران به نام مناقشه سبک زندگی‌ها وجود دارد. یک اکثریتی از جامعه می‌خواهد سبک زندگی آزاد  مبتنی بر آزادی‌های مدنی در محدوده فرهنگ ملی و آن چیزی که خود فرهنگ ملی تعریف می‌کنند داشته باشند. یک اقلیتی نیز وجود دارد که سنتی‌تر و ایدئولوژیک‌تر به سبک زندگی نگاه می‌کند. اهمیت ترکیب این مناقشات در چند چیز است.

۱ـ کلیه جریان‌های سیاسی روی شکاف‌های حاصل از این مناقشات سرمایه‌گذاری می‌کنند یعنی یک نیروی پوپولیستی مثل دولت‌های نهم و دهم احمدی‌نژاد روی شکاف فقیر و غنی سرمایه‌گذاری کردند. یک نیروی اقتدار گرا می‌تواند روی مناقشه قومی مذهبی و منطقه‌ای سرمایه‌گذاری کند. یعنی این مناقشات از آن جهت که شکاف‌هایی خلق می‌کنند و این شکاف‌ها منشا سرمایه‌گذاری جناح‌های سیاسی می‌شوند، اهمیت بسیار تعیین کننده‌ای دارند.

۲ـ این مناقشات سرمایه اجتماعی را فرسایش می‌دهد. مثلا مطالبه رفتن زنان به ورزشگاه اگر حتی ۵ یا ۱۰ یا ۲۰ درصد هم باشد اهمیتی ندارد بلکه بازنمایی رسانه‌ای آن حائز اهمیت است و در ذهن عمومی قضیه این است که زنان را به ورزشگاه راه نمی‌دهند. هنگامی هم که نمی‌توانیم آنها را قانع کنیم نتیجه این می‌شود که آن‌هم به یکی از پرونده‌های باز شده و حل نشده اضافه می‌شود و نتیجه نهایی آن، زوال اعتماد و احساس خفگی که به جامعه دست می‌دهد، می‌شود. نکته سوم که اهمیت این مناقشات را جدی می‌کند این است که هر چقدر جامعه‌ای درگیر مناقشه می‌شود، مناقشه‌ای که چشم انداز حل آن وجود ندارد و یا چهل سال طول کشیده، سطح تنش بالا می‌رود و دغدغه امنیت رشد می‌کند.

کشور‌ها دو دغدغه اصلی دارند که عبارت‌اند از: دغدغه امنیت و دغدغه توسعه. برخی از کشور‌ها دغدغه امنیت را حل کرده‌اند و مسئله بقا برای آنها مهم نیست و وارد حوزه ارتقاء می‌شوند. مثلا هنگامی که در مورد سوئیس حرف می‌زنیم این کشور خیلی دغدغه امنیت ندارد بلکه دغدغه ارتقاء و توسعه یافتگی دارد. وقتی دغدغه امنیت غلبه پیدا می‌کند سپس وارد فاز بقا می‌شود و به میزانی که درگیر امنیت می‌شویم مشکل ارتقاء دشوار می‌شود.

بنابراین بخش اول سخنانم این است ما مناقشات اجتماعی پیچیده‌ای داریم که با هم تداخل دارند؛ یعنی مناقشه قومی ـ منطقه‌ای می‌تواند با مناقشه مذهبی تداخل پیدا کند و درگیر مناقشه توسعه نامتوازن هم شود. اما علی‌رغم همه این مسائل بخش مهم مناقشات، محصول ناکارآمدی حکمرانی است. یعنی در عرصه سیاست تعیین شدند. حکمرانی ناکارآمد است که توسعه نامتوازن خلق کند و بعد از چند دهه نمی‌تواند قومیت‌ها را به خواسته‌های خود برساند. نتیجه این وضعیت این است که تا مسئله ناکارآمدی حل نشود این مناقشات اجتماعی قابل حل نیستند. مناقشه فقیر و غنی زمانی می‌تواند حل شود که به مدت دو دهه رشد اقتصادی نزدیک به ۷ یا ۸ درصد وجود داشته باشد و این دو دهه رشد ۷ یا ۸ درصدی دو خاصیت دارد:

۱ـ عده‌ای را از زیر خط فقر بیرون می‌آورد و به آنها امید به زندگی می‌بخشد.

۲ـ این حس را به کل جامعه می‌دهد که آرام آرام مسائل حل می‌شود. حسی که امروز جامعه ما را اذیت می‌کند جایی نیست که قرار دارد، بلکه چشم‌انداز جایی است که به سوی آن پیش می‌رود.

شخصی که در تهران در یک پنت هاوس زندگی می‌کند و ممکن است ۲۰ میلیارد سرمایه داشته باشد، اما وقتی که فکر می‌کند که سال بعد این مبلغ به ده میلیارد کاهش می‌یابد حس بدی به او دست می‌دهد. اما یک فرد چینی با ماهی ۳۰۰ یا ۱۵۰ دلار در حال کار کردن است، اما زمانی که فکر می‌کند با توجه به رشد اقتصادی ۷ درصد سال بعد این مقدار افزایش می‌یابد، باعث می‌شود حس بهتری نسبت به فرد اول داشته باشد.

پس نکته اساسی این است که به کجا پیش می‌رویم. آنجایی که به سوی آن به پیش می‌رویم در یک مسیر رو به رشد قابل تعریف است که حس آرامش به جامعه می‌دهد. من فکر می‌کنم یکی از چیز‌هایی که سیاست‌مداران نمی‌فهمند یا نمی‌خواهند آن را درک کنند این است که می‌گویند جایی که شما هستید جای مناسبی است در حالی که سؤال جامعه این است که به کجا می‌رویم. با این مناقشات و این مدل و ناکارآمدی حکمرانی می‌خواهم به آینده‌های سیاسی محتمل در ایران بپردازم و حرفی با مخاطبم داشته باشم. ادامه نظام سیاسی و سیاست فعلی در ایران می‌تواند چند شق داشته باشد. شق اول این است که همین نظام انتخاباتی فعلی در دو صورت ادامه پیدا کند:

۱ـ منتخبین مردم و همین منتخبینی که با هر مکانیسمی دست بسته‌تر یا کارآمد‌تر انتخاب شود، اما امر با سناریویی با پایان باز با کنترل مردم اتفاق بیافتد. یعنی همین مکانیسم انتخاباتی با همین مدل ادامه می‌یابد و آرام آرام پیشرفت می‌کند. یک سناریو هم وجود دارد که در همین مکانیسم انتخاباتی با همین صندوق رای دو دسته افراد به قدرت برسند، یکی پوپولیست‌ها و یا اقتدارگرایان و نظامیان. یعنی می‌شود از درون صندوق رای هم پوپولیست‌ها را درآورد که در سال ۸۸ این کار را کرده‌ایم و هم می‌توان اقتدار گرایانی را از صندوق رای درآورد که مکانیسم‌های اقتدارگرایانه‌ای را در پیش گیرند؛ که دولت نهم و دهم هم همین کار را کردند و می‌شود ورژن بدتر آن هم وجود داشته باشد. شق سوم تعمیق دموکراسی است.  یعنی جامعه مدنی کمک کند که همین گفت‌وگو‌ها و همین  شرایط از حداکثر چالش‌ها بتوان حداکثر فرصت‌ها را ساخت. جامعه مدنی و همین جمعیت نخبگان با همه ناکارآمدی‌های این نظام دموکراسی فعلی برمی‌گردد و بر آن پافشاری کند که این همان جمله چرچیل است که گفته که نظام دموکراسی هزار ایراد دارد، اما علی‌رغم این موضوع مصیبت این است که بهترین نظامی که سراغ داریم همین نظام دموکراسی است. یعنی همین نظام انتخاباتی فعلی با همه مشکلاتش، اما سعی کنیم که مشکلاتش را حل کنیم یعنی این ماشین دموکراسی یا شبه دموکراسی درنظام انتخابات را دور نیندازیم؛ که این امر به افراد پرحوصله و هزینه‌پرداز و زحمت‌کش نیاز دارد که ممکن است یک نسلی خون دل بخورند، اما بهتر از این است که آن را عوض کنیم. شق چهارم، برچیدن بساط انتخابات، بروز اقتدارگرایی محض و نوعی نظامی‌گری است. در شرایط عادی من تصور نمی‌کنم که جامعه ایران ظرفیت همچین چیزی را داشته باشد. زیرا مشروعیت نظام به دو بال جمهوریت و اسلامیت آن است و این جمهوریت تحت هر شرایطی حفظ خواهد شد حتی اگر ظاهری هم باشد؛ بنابراین این گزینه تحت شرایط عدم حمله خارجی نامحتمل خواهد بود.

۲ـ یک سناریوی دیگر، بروز بی‌ثباتی‌های داخلی و مناقشه و یا منازعه شدید است که ممکن است منجر به تجزیه کشور و یا بروز اقتدار گرایی نظامی شدید شود. این در شرایطی رخ خواهد داد که لیدر‌های اجتماعی و گروه‌های جامعه مدنی سعی در کنترل وضعیت نکنند و حاکمیت سیاسی تن به اصلاحات ندهد و سطح فشار خارجی به شدت افزایش یابد و در اصل نظام جهانی به این نتیجه برسد که با این موجودیت سیاسی نمی‌خواهد کنار بیاید. من همچین ظرفیتی را در سطح نظام جهانی نمی‌بینم یعنی مناقشه آمریکا و اروپا و بعد مناقشه چین، روسیه و اروپا و تصور من این نیست که نظام جهانی دنبال همچین وضعیتی است، بلکه بیشتر به دنبال اطلاح است.

در سطح حاکمیت جمهوری اسلامی یک سیستم متکثر است، یعنی هیچگاه یک سیستم یک دست نبوده و همیشه صدا‌های متفاوتی در آن وجود دارد. در این سیستم از احمد خاتمی تا محمد خاتمی هستند و این در بوروکراسی و در سطح نظامی هم وجود دارد و در واقع توازن قوای بین صدا‌های متکثری که در این سیستم وجود دارد این کار را انجام می‌دهد.

ممکن است یک شق سومی داشته باشد که بر اثر حمله خارجی  و یا یک بی‌ثباتی داخلی رخ دهد که این هم بسته به عملکرد جامعه مدنی می‌تواند وجود نداشته باشد و امیدوارم هیچگاه رخ ندهد و آن هم انتخابات با غلبه باند‌های مافیایی مثل روسیه و اروپای شرقی است. مثلا امثال پوتین و سایر کسانی که از اروپای شرقی انتخاب شدند از درون یک مکانیسم انتخاباتی صوری برگزیده شدند. این وضعیت هم بسته به واکنش جامعه مدنی و درس‌هایی که گرفته می‌تواند رخ ندهد.

بدترین وضعیت حمله خارجی است، که اگر شدت این مناقشات افزایش یابد و کنترل نشود و جامعه مدنی صبورانه و عاقلانه با مسئله مواجه نشود و احزاب سیاسی  و جریاناتی که برای آنها یک کلمه بیش پیدا نمی‌کنم آنهایی که دل در گرو موجودیت تاریخی به نام ایران دارند، اگر صبوری پیشه نکنند و راهبرد گفت‌وگو با صاحبان قدرت را در پیش نگیرند و صاحبان قدرت هم تن به گفت‌وگو ندهند و مکانیسم حل مسائل بدخیم یعنی جلب مشارکت بیشتر و تن دادن به اصلاحات در لحظه‌های خاص را نپذیرند، موجب می‌شود که موجودیت ایران مورد تهدید قرار گیرد. یعنی مناقشات اجتماعی ما الان ظرفیت همچین وضعیتی را ندارند، اما می‌توانند تحت شرایط بد‌تری تبدیل به چنین وضعیتی شوند.

پیام من به جامعه مدنی و مردم این است که هیچ راه‌کاری جز اصرار ورزیدن بر حفظ دموکراسی انتخاباتی و تلاش برای بهبود آن وجود ندارد و همه راه‌کار‌های دیگر موجب فرسایش تمدنی ایران خواهد شد و پیام صریح این است که هر گزینه پوپولیستی که در دولت نهم و دهم آن را آزموده‌ایم و هر گزینه مبتنی بر مداخله خارجی و اقتدارگرا و نظامی‌گرا دردی بر درد‌های مردم این سرزمین و این کشور خواهد افزود و هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد اصرار بر دموکراسی توأم با کارآمد سازی دولت تنها گزینه پیش روی حاکمان و مردم است.
 
 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی