تورم نقطهای و ماهانه بهمن تکان دهنده بود. شاهد فوران تورمی، صفهای پرتعداد برای خرید اقلام اساسی است. با این حال برخی از سناریوهای احتمالی ۱۴۰۰ میگوید میتوان به تعدیل تورم امیدوار بود.
دیدارنیوز ـ سرویس اقتصادی: «اگر این جنگ اقتصادی ۳۰ سال هم به طول بینجامد باز هم مردم ایران ایستادگی میکنند.» این سخنان رئیسجمهور حسن روحانی مربوط میشود به چیزی حدود دو ماه و نیم پیش. این سخنان البته در روزگاری ایراد شد که تنها چند روز به پایان کار دولت دونالد ترامپ باقی مانده بود و امید این میرفت که با روی کار آمدن جو بایدن، شرایط اقتصادی برای ایرانیان تغییر کند و جنگ اقتصادی فروکش کند.
در فاصله این بیش از دو ماه، اما شرایط اقتصادی به گونهای پیش رفته است که تداعی کننده روزگار جنگ تحمیلی است برای کسانی که آن را در خاطر دارند، با این تفاوت که آن زمان و با اجرای طرح اقتصاد کوپنی، در بهم ریختگی اقتصادی ایران میشد نظم و نظامی حداقلی یافت کرد، اما حالا وضعیت کلان اقتصادی با بینظمی و هرج و مرج همراه است.
چند روز گذشته ویدئویی از درگیری مردم و هجوم آنها به صف خرید روغن جامد در ارومیه بسیار در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. روغن در بسیاری از شهرهای ایران سهمیهبندی شده است و کمیاب شدن این کالای اساسی موجب شکلگیری صفهای طولانی برای خرید آن شده است. تنها به راه افتادن صف و نیز فروش محدود، معضل تهیه روغن نیست. چندی پیش رئیس بنکداران شهر اهواز اعلام کرد که فقط در این شهر طی ماههای گذشته میلیاردها تومان تن ماهی و رب گوجه فرنگی به واسطه خرید روغن به مردم تحمیل شده است. در حقیقت شرط فروش روغن توسط برخی از فروشندگان، خرید یک کالای دیگر در کنار آن است و این شرایط تنها مختص به شهر اهواز نیست و به روغن نیز محدود نمیشود.
مرغ نیز شرایط مشابهی دارد. نرخ مرغ عرضه دولتی با قیمت مرغ آزاد قیمت آزاد حالا در هر کیلوگرم بیش از ده هزار تومان اختلاف دارد و بسیاری از ساعت چهار و پنج صبح در صف خرید مرغ میایستند.
کار به جایی رسیده است که خروج مرغ زنده از برخی از شهرها و استانها از جمله تهران و خراسان جنوبی ممنوع شده است.
تشکیل صف برای خرید کالای ضروری در صورتی است که همهگیری کرونا باعث شده تا هر تجمعی خطر ابتلا و مرگ در پی داشته باشد و به نظر میرسد هزینه حیات برای مردم گرفتار با فقر چندان تفاوتی با مرگ ندارد.
در مورد بعضی از کالاهایی که کمیاب هم نیستند، اما خبر میرسد که در برخی از مناطق ایران توان خرید مردم کفاف خرید این کالاهای اساسی را نمیدهد. گوشت و نان و برخی میوهها از جمله این اقلام است. برای مثال در برخی از مناطق حاشیهای پایتخت، لیموترش کمیاب است، زیرا مردم منطقه توان خرید آن را ندارند. فراتر از این، خبر فروش نان قسطی در سیستان و بلوچستان موجب بهت و حیرت همگان شده است. خبری که روز جمعه توسط مولوی عبدالحمید، امام جمعه زاهدان نیز تأیید شد.
چشمانداز اقتصادی پیشرو برای جامعه ایران نیز چندان روشن نیست. کافی است تا نگاهی به آمار اعلامی تورم بهمن ماه که به تازگی توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است بیاندازیم.
طبق اعلام مرکز آمار ایران، رخ تورم نقطهای در بهمن ۱۳۹۹ به عدد ۴۸/۲ درصد و نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با افزایش ۶/۹ واحد درصدی به ۶۶/۸ درصد رسیده است. تورم نقطه به نقطه نزدیک به ۶۷ درصد برای تورم اقلام گروه خوراکی به خودی خود ترسناک است، اما شرایط وقتی وحشتناکتر میشود که به میزان تورم کالاهای اساسی به تفکیک نگاهی بیاندازیم. از میزان تورم نقطهای حدود ۵۰ اقلام اساسی اعلامی توسط مرکز آمار ایران، ۱۷ کالای اساسی، یعنی حدود ۱/۳ اقلام اعلامی بیش از ۱۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است. این اقلام و میزان افزایش قیمت آنها نسبت به ماه مشابه سال گذشته به این شرح است: نوشابه ۱۰۱٪، سیب ۱۰۳٪، کدو ۱۰۶٪، لیموترش۱۰۸٪، لوبیاقرمز ۱۱۰٪، کره ۱۱۳٪، تخممرغ ۱۱۷٪، خامه ۱۲۳٪، نخود ۱۲۴٪، روغن ۱۳۹٪، برنج خارجی ۱۴۰٪، لپه ۱۴۳٪، هویج ۱۵۳٪، عدس ۱۵۶٪، پرتقال ۱۷۱٪، موز ۱۹۳٪ و خیار ۱۹۷٪. در این بین تنها محصولی که با تورم منفی روبرو بوده است پیاز بوده و این میتواند موجب کمبود پیاز در سال پیش رو شود.
در بررسی تورم ماهانه، یعنی تورم ماه بهمن نسبت به ماه دی سال جاری نیز اعداد تکان دهندهای قابل رویت است. روغن نباتی جامد ۱۲ درصد نسبت به ماه پیش از آن گران شده و مرغ ماشینی حدود ۱۰ درصد و لیموترش ۸ درصد، اما خیار و بادمجان هر کدام بیش از ۴۷ و ۳۷ درصد و موز ۳۳ درصد افزایش قیمت تنها در یک ماه را تجربه کردهاند.
ضریب اهمیت گروه خوراکیها و آشامیدنیها در سبد مصرفی کل خانوار طبق محاسبه بانک مرکزی، چیزی حدود ۳۰ درصد است و اصلیترین تأثیر را در مقوله احساس تورم دارد. احساس تورم بیان میکند که اگر متوسط تورم نقطه به نقطه مطابق اعلام مرکز آمار ۴۸ درصد باشد، اما نرخ تورم یک کالای اساسی مانند خیار نزدیک به ۲۰۰ درصد باشد، احساس مردم به تورم به ۲۰۰ درصد نزدیک خواهد بود. این نرخ بالای تورم و میزان بسیار بالاتر احساس تورم در سالی رخ داده است که تمام عوامل مؤثر بر افزایش تورم فعال بوده است. ما با افزایش نقدینگی و چاپ پول به واسطه کسری بودجه، بیثباتی سیاسی و بحران در فضای بینالمللی، افزایش نرخ ارز و تصمیمات اقتصادی نادرست متعدد مواجه بودهایم.
به نظر میرسد میتوان به روشن بودن چشمانداز پیش روی تمام این مؤلفهها در سال ۱۴۰۰ امیدوار بود. نقاط عطف بسیاری از همان شروع سال آتی پیش روی کشور است که میتواند امیدوار بود که اگر مسیر اتفاقات مثبت باشد بر روی مؤلفهها مؤثر بر تورم تأثیر مثبت بگذارد. آزاد سازی منابع بلوکه شده ایران در سایر کشورها میتواند باعث کاهش نرخ ارز بشود. از سویی تصویب احتمالی لوایح مربوط به FATF توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام که بنا است در فروردین ماه بررسی شود نیز چه از منظر روانی و چه از لحاظ باز شدن امکان مراوده مالی جهانی برای ایران میتواند به کاهش میزان تورم کمک کند. نتیجه توافق یا عدم توافق جمهوری اسلامی با دولت جو بایدن نیز احتمالاً در سال ۱۴۰۰ روشن خواهد شد و به نظر میرسد یکی از اهداف هر دولتی که در سال آینده روی کار بیاید تعیین تکلیف این مناقشه خواهد بود. توافق احتمالی ایران و آمریکا در هر سطحی به کاهش تحریمها و در نهایت بهبود شرایط تورمی اقتصاد بدل خواهد شد. نهایتاً یکی از مهمترین اتفاقات سال ۱۴۰۰، انتخابات ریاست جمهوری است. تجربه نشان داده است که روند تغییرات میانگین تورمی در سال اول تأسیس دولتها در ایران، کم نوسان است، لذا میتوان امید داشت اگر سیاستگذاران حکومتی از فرصتهای پیش رو استفاده کنند و شرایط آنطور که مطلوب است طی شود، میتوانیم به کاهش میزان تورم در سال تعیین کننده پیش رو امیدوار بود، اگرچه، در صورتی که با احتمالی کمتر تمام این نقاط عطف به ضرر اقتصاد ایران تعیین تکلیف شود، با شرایطی مواجه شویم که تصورش نیز وحشتناک است. در نهایت، اما به نظر میرسد کفه ترازوی گمانهزنی به سمت سناریو اول، یعنی سناریو بهبود شرایط معیشتی عمومی قویتر است.