
کرونا از منظر مادی و معنوی صدمات زیادی به اهالی تئاتر وارد کرده و دولت نیز در کمال سر افکندگی همان کمکهای اندک خود را نیز حذف کرده و بارزترین دلیل برای تعطیلی یک ساله تئاترها، این است که دولت باید ۵۰ درصد سالن را خریداری کند و ۵۰ درصد مابقی با حفظ پروتکلها حضور یابند و در نتیجه دولت حاضر به خرید صندلیها نیست در حالیکه این بودجه پیش بینی شده، اما اینکه به کجا میرسد، اطلاعی نداریم.
دیدارنیوز ـ مهسا جلوه: کرونا معضلی که این روزها بیش از هر پدیده نوظهور دیگری گریبانمان را گرفته و بر کیفیت و کمیت ابعاد مختلف زندگی دارای بالاترین میزان اثرگذاری بوده است. تا قبل از بهمن سال ۱۳۹۸ در تهران روزانه صدها نمایش تئاتر در تماشاخانهها و سالنهای اصلی و پردیسهای خصوصی به روی صحنه میرفت که با همهگیر شدن این پاندمی نزدیک به یک سال است که همه جنبههای مادی و معنوی هنرمندان تئاتر دستخوش تغییرات فراوانی شده است. بیکاری، مشکلات معیشتی، تعطیلی سالنها، تنها بخشی از آنچه به هنر تئاتر تحمیل شده میباشد. اینکه هنرمندان تئاتر این روزها چه میکنند و در روزگاری که حیات فرهنگی از اهالی هنر گرفته شده و حداقلهای حیات مادی نیز به نوعی از آنها سلب شده و اینکه چه تدابیری برای مشکلات پیشرو اندیشیده شده بهانهای شد برای پرداختن به معضلات اهالی تئاتر که در گفتوگو با دیدار مطرح شد.
بهزاد فراهانی بازیگر، کارگردان و رئیس هیئت مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر در رابطه با شرایط پیش آمده گفت: هرگز به اینکه چه چیزی نصیب خودم میشود فکر نکردم و با حقوق بازنشستگی که دریافت میکنم محتاج هیچ کس نیستم. اما اگر پیگیری هست دغدغهای است که نسبت به همکارانم داشتهام، گویا سیاستهای کلان این ملک به فکر رفاه هنرمند جماعت نبودن است و در یکسال گذشته شاهد تلخترین وضعیت همکارانمان در تئاتر بودیم، البته دیگر صنوف هنر نیز آسیب دیدهاند، اما وضعیت تئاتریها به مراتب بدتر است.
وی افزود: در این مدت به کمک آقایان گیلآبادی، همت و راد از یکی دو نهاد خواربار گرفتیم و مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان را بین دوهزار نفر از اهالی هنر تقسیم کرده و بعد از پیگیریهای ۲۰ ساله و علیالخصوص فشارهای چند سال اخیر به تفاهمهایی با وزارت مسکن و شهرسازی برای تهیه مسکن مخصوص اهالی تئاتر رسیدیم.
وی همچنین با انتقاد از سیاستهای دولت در قبال اهالی تئاتر تصریح کرد: کرونا از منظر مادی و معنوی صدمات زیادی به اهالی تئاتر وارد کرده و دولت نیز در کمال سر افکندگی همان کمکهای اندک خود را نیز حذف کرده و بارزترین دلیل برای تعطیلی یک ساله تئاترها، این است که دولت باید ۵۰ درصد سالن را خریداری کند و ۵۰ درصد مابقی با حفظ پروتکلها حضور یابند و در نتیجه دولت حاضر به خرید صندلیها نیست در حالیکه این بودجه پیش بینی شده، اما اینکه به کجا میرسد، اطلاعی نداریم.
او همچنین در رابطه با تئاتر آنلاین و بسترهای جدید به وجود آمده بیان کرد: تئاتر آنلاین مانند یک شوخی کودکانه است و مطمئنا جواب نخواهد داد، چون تئاتر یک کار جمعی است و این شیوهها در مورد نمایش کارساز نخواهد بود.
دکتر شهرام گیلآبادی مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر و مدیرعامل خانه تئاتر در رابطه با اقدامات اخیر خانه تئاتر بهرغم جلسات، نامه نگاریها و پیگیریها گفت: از سوم اسفند سال گذشته کار اهالی تئاتر تعطیل شد و جزو اولین مشاغلی بودیم که ممنوعالفعالیت شدیم و خانواده تئاتر با توجه به عدم وجود مطالبات مدنى و انسانى قبلی مانند: بیمه، تامین اجتماعی، و .. که چندین بار از سوی مسئولین کشور قول داده و عملی نشده بسیار ضربه خوردند. آقای رئیس جمهور در مراسم افطار دوسال پیش در رابطه با موارد فوق قول مساعد دادند. ابتدا با دکتر واعظى رئیس دفتر و سپس با معاون اول در رابطه با تامین اجتماعی هنرمندان مکاتبه کردیم، ولی بعد از دوسال هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ پاسخ درستی نیز به ما داده نشده است. هنرمندان تئاتر از حداقلهاى پشتیبانى برخوردار نیستند.
دکتر گیلآبادی افزود: هر کمکی به خانواده تئاتر با توجه به عدم زیر ساختهای لازم کارآیی لازم را ندارد نمونه بارز این ناکارآمدی کمک نقدی ۱ میلیون و پانصدهزار تومانی کمک هزینه ایام بیکاری برای ۱۰ ماه که به عبارتی میشود ماهی ۱۵۰ هزار تومان و سیاستهایی از این قبیل بزرگترین لطمه بر پیکره هنر وارد میکند، چون به نظر مىرسد هیچ پشتوانهاى نداشته و گاهى هم از سوى دولتمردان به عنوان لطف تلقى مىشود.
از لحظات اولیه آغاز کرونا نامهای به رئیس جمهور نوشتیم و پیشنهاد روشنی مبنی بر تقبل تامین اجتماعی و حقوق ایام بیکاری را از سوى دولت مطرح کردیم که در نهایت به مدت ۳ ماه بیمه تامین اجتماعى را پرداخت کردند آن هم به شکل نامنظم و به شکلی که بسیاری از اهالی تئاتر بیش از پیش دچار مشکل شدند و سیستم ناکارآمد سازمان تامین اجتماعى لطمات جدى به بیمه هنرمندان زد که هنوزهم با تبعات آن روبرو هستیم.
مدیرعامل خانه تئاتر در رابطه با سیاستهای دوگانه دولت در برخورد با هنرمندان افزود: هنرمندان را مواقعی که آقایان سیاسی به آنها نیاز دارند در کنارشان قرار گرفته و با آنها عکس یادگاری میگیرند، اما وقتی کارشان تمام میشود با بی تفاوتی نسبت مشکلات نخبگان و هنرمندان رفتار میکنند و یقینا کشوری که نخبگان خود را نبیند و به احوالشان بیتفاوت باشد حتما دچار مشکلات عدیدهای خواهد شد.
وی در رابطه با تئاتر آنلاین تصریح کرد: تئاتر آنلاین یا هر چیزی به شکل مشابه به یقین جایگزین تئاتر نخواهد شد. یکى از ویژگیهای تئاتر هنر بیواسطه در کنار تماشاگران است. اگر این ویژگی را از تئاتر بگیریم گویی روح تئاتر را سلب کردهایم، اما ای کاش سیاستگزار تلاشهایی را در جهت تولید بازار تازه اتخاد مینمود.
همچنین نسبت به احتمال بازگشایی تئاتر در ایام کرونا گفت: اگر حتی این اتفاق هم محقق شود باید برای رعایت پروتکلها از کارشناسان موضوعی استفاده شود که با درخواستهای ما برای اعلام و ابلاغ پروتکلهای لازم در بازگشایی سالنهای تئاتر همکاران دکتر نمکی به ما پاسخگو نبودند و اگر بازگشایی هم اتفاق بیفتد باز هم اولین قشر در معرض خطر هنرمندان تئاتر هستند وگرنه در اثر بی تدبیری دوباره همکارانمان را مانند مرحوم کریم اکبری مبارکه از دست خواهیم داد. وى در آخر وظیفه دولت را فقط اعمال پروتکلهاى بهداشتى ندانسته و تصریح کرد در کنار پروتکلهاى بهداشتى پروتکلهاى حمایتى هم براى حمایت جدى از هنرمندان باید اعمال شود.
مریم کاظمی کارگردان، مدرس و بازیگر سینما و تئاتر و دبیر جشنواره کودکان در رابطه با اقدامات معیشتی انجام شده در یک سال گذشته گفت: وقتی صحبت از معیشت میکنیم یعنی از هزینههایی میگوییم که هر روز و هرماه بهطور مستمر داشته، داریم و خواهیم داشت. بدون اینکه بتوانیم انتخاب کنیم. مثلا نمیشود تصمیم گرفت اجاره خانه را بدهیم یا مخارج ایاب و ذهاب روزانه، غذا و آشامیدنی بخریم یا پول قبضهای آب و برق و گاز را بدهیم. ماسک بخریم یا مواد ضدعفونی، اینترنت را شارژ کنیم یا از خیر تحصیل و آموزش بچهها فعلا بگذریم. اینها معیشتی است یعنی فقیر و غنی به آن نیاز داریم و نمیتوانیم از آنها بگذریم، کالاهای مصرفی است، باید بهطور مداوم درآمدی برای تامین این نیاز های قطعی داشته باشیم؛ بنابراین هر اقدام و کمکی که بتواند این نیازها را بهطور مستمر تامین کند یعنی حساب شده و درست و قابل تشکر و قدردانی است.
وی در ادامه افزود: حالا بگذارید برویم سر اقدامات معیشتی واقعی که در یکسال گذشته داشتهایم. با تقاضاهایی که به پشتوانه وجود خانه تئاتر برای دریافت کمکهای دولتی و ارگانی و سازمانی شده است مقدار محدودی بن شهروند، کارتهای هدیه نقدی، بستههای ارزاق و مایحتاج به همه اعضای خانه تئاتر داده شده. صندوق اعتباری هنر با تامین بخشی از هزینههای بیمه پایه و بیمه تکمیلی و همینطور پرداخت کمک هزینه نقدی نه تنها به اعضای خانه تئاتر بلکه اعضای همه خانهها و همه هنرمندان عضو صندوق در سراسر ایران سعی کرده تا اندازهای کمک کند، همه اینها خیلی خوب است و به جای خود توانسته کمکی باشد، ولی کمتر از آن است که تعیین کننده و جایگزین مناسبی برای حداقلهایی که برای هر خانوادهای بهطور ماهانه لازم است باشد. اگر شرایط کاری شاغلان تئاتر طوری بود که میتوانستند درآمدی داشته باشند این کمکها هم در کنار درآمدها قرار میگرفت و نگرانیهای گذران روزمره خانوادههای تئاتری را رفع میکرد و میتوانستیم آرام باشیم و منتظر گذران طبیعی اپیدمی کرونا باشیم مراقب میبودیم سالم بمانیم و چنانچه کسی از این خانواده بیمار میشد با کمکهای دریافتی هزینههای درمان را تامین کنیم.
انتظاری که داریم ارزیابی هزینههای واقعی معیشت و حساب روز و ماه و سال است. به حداقلهای حقیقی فکر کردن با توجه به هزینههای حقیقی حداقلها است.
مریم کاظمی همچنین در رابطه با تئاتر کودک و آینده تئاتر کودک در صورت ادامه اپیدمی کرونا بیان کرد: آیا جواب آینده تئاتر بزرگسال را پیدا کردهاید. هر جوابی دارید در تئاتر کودک و نوجوان هم تعمیم پیدا میکند. هر اتفاقی در تئاتر پیش بیاید شامل همه ژانرهای تئاتری خواهد شد.
به نظر من بزرگترین آسیب تئاتر در آینده از دست دادن نیروهای فعال تئاتر و دورشدن از انگیزههای واقعی این حرفه و امید به کارو خلاقیت است. این روزها همه پراکنده شدهایم، هرکس در جایی بدون توجه به ایدهآلها و آرمانهایش به کاری مشغول است که بتواند حداقلهای زندگی خود و خانوادهاش را تامین کند. باید تلاش میشد خانواده هنری خوش روحیه و سالم بماند، زیرا برای روزی که شرایط دور هم بودن فراهم شود به این نیروها نیاز است. تا مهندس و طراح و کارگر نباشد حتی اگر بهترین مواد ساخت و ساز را داشته باشید نمیتوانید حتی یک متر ساختمانی را بالا ببرید. ارزشها در حال تغییر است. گرایشها و فعالیتها بدون توجه به کارایی و جایگاه حرفهای آدمها تعریف میشود. هوای تئاتر را نداریم، در جایگاه مدیریتهای تئاتری، نگرانیهای شخصی خود و اطرافیانمان، مارا وادار میکند تصمیمات غلط بگیریم که در نهایت به آسیب خانواده تئاتری منجر میشود. آگاهانه یا ناخودآگاه همه چیز را ویران میکنیم، زیرا نگرانیم. آینده مبهم و ناآشنا ما را میترساند و وقتی کمکی هم نداریم تک تک و فردی قایق خود را میرانیم.
او افزود: برای روزی که دوباره بتوانیم تجمعاتمان را داشته باشیم مثل انسانهای اولیه باید مجددا کشف کنیم، اختراع کنیم و آزمون و خطا داشته باشیم. دوباره باید از اول شروع کنیم و خرابیها را ترمیم کنیم. دنده عقب رفتهایم و تازه اگر در جاده اصلی باشیم باید خیلی برانیم تا به جای توقف قبلی برسیم. این آسیبی است که به نظر من در انتظار همه تئاتریهاست و تفاوتی در گونههای مختلف تئاتری ندارد.
مریم کاظمی در رابطه با تئاتر آنلاین در حوزه کودکان تصریح کرد: آنچه که به عنوان تئاتر آنلاین اینروزها مکرر در موردش صحبت میکنیم یعنی تئاتری که تماشاچیها آن را نه از روی صندلیهای ساختمانهای تئاتری بلکه از قاب تصویر خواهد دید و اندازه تصویر به اندازه قاب دستگاه پخش آنها بستگی دارد نه ابعاد سالن نمایشها است. در حال حاضر این یک انتخاب نیست که با آن موافق یا مخالف باشیم. مجبور به پذیرش آن هستیم بدون اینکه زیرساختها، امکانات و آموزشهای کافی و لازم را داشته باشیم.
وی افزود: دو دهه تلاش شده تا تئاتر از کمکهای دولتی استفاده نکند و هیچ ارگانی احساس تعهد یا نگرانی نداشته باشد که چرا به تولید و حیات تئاترها کمک نمیکند. کم کم و آجر به آجر بار تولید یک اثر نمایشی را به دوش گروههای نمایشی انداختهاند و رده بندیهای شغلی و درجه بندیهای حرفهای ـ هنری زیر شاخه هزینههای تولید رنگ عوض کرده است. تا قبل از توقف فعالیتهای تئاتری، در جنگل تئاتری ایران، جنگ نابرابر و ناجوانمردانه اجاره سالنها و تجهیزات و بازیگران و تبلیغات و ...، ما را بیش از پیش وحشی کرده و به جان هم انداخته بود، اکنون به همه این امکانات انحصاری باید هزینههای فنی و اینترنتی و پرداخت دستمزدهای گروههای تصویر و صدا و سوئیچ و تدوین را اضافه کرد. از پس آن برمیآییم؟ در این مورد خوشبین نیستم.
بحران مالی ـ اقتصادی اجازه نمیدهد درست فکر کنیم، به راههای زود بازده عجولانه روی میآوریم، بسیاری از ما که احتمالا نسخه تصویری از کارهای اجرایی قبلیمان داریم با شرکتهای پخش اینترنتی مشارکت کردهایم. ولی حامی تبلیغاتی نداریم. مراکز دولتی حامی تئاتر، اصرار دارند به همان شیوه سنتی بودجه را هزینه کنند و تنها راهکاری که ارائه میدهند آنلاین بودن است. بدون اینکه هزینه اضافی رویکرد جدید را بپردازند و میتوان اینطور ارزیابی کرد که یا تشخیص درستی وجود ندارد و یا قصد خود را به نادانی زدن است.
مریم کاظمی تاکیید کرد: در تئاترهای ویژه کودکان و نوجوانان هم همین فرمول حاکم است. وقتی راهکارهایی که گاهی از طرف مرکز هنرهای نمایشی منتشر میشود میشنوم بیشتر افسوس میخورم که مشورتهای غلط و شخص محور چه به روز تئاتر میآورد.
اگر قرار باشد تماشاچی از طریق تصویر تئاتر را ببیند پس باید برای قابلیتهای تصویری و نقطه دید او از قبل فکر و اندیشه شود. دیگر نمیتوان به ضبط شاهد و آرشیوی اجراهای تئاتری بسنده کرد. امکانات نوری و تصویری و صدا و تدوین خاص میطلبد. اینها عناصری است که ارگانهای حامی تئاتر باید برای آن راهکار پیدا کنند تا از کشته شدن تئاتر جلوگیری کنند و رگهای حیاتی آن را قطع نکنند، ولی تنها کاری که صورت میگیرد طراحی پلانهای بدون کاربرد برای هزینه کردن بودجه است. بودجهای که تولیدی نداشته است.
کاظمی همچنین در رابطه با دغدغههای چند سال اخیر و شرایط حاکم بر جامعه تئاتری گفت: چیزی که همیشه با آن مخالف بودهام جشنواره زدهگی در همه ارگانهایی است که بودجه هنری دارند. جشنوارهها هیچ خدمتی به هیچ هنری نخواهند کرد زمانی که اصل آن هنر وجود نداشته باشد و فعالیت تولیدی مستمری اتفاق نیفتد.
اکنون که با این بحران فراگیر شغلی مواجه شدهایم بدون اینکه کوچکترین تردید یا تغییری در روال پیشین حاصل شود به راه خود ادامه میدهیم و گویا اصلا اتفاقی نیفتاده؛ بدون درک موقعیت بحرانی فعلی، برنامههای از مد افتاده را انجام میدهیم. بزرگترین مشکل این است که اگر واژه " آنلاین" را به همه فعالیتهایمان اضافه کنیم مدرن فکر کردهایم و از مد عقب نیفتادهایم.
وی افزود: من از مرکز هنرهای نمایشی نام بردم که گاهی حرکتی و بیانیه و بخشنامهای صادر میکند، مدتهاست از شهرداری و حوزه هنری و کانون پرورش فکری و فرهنگسراها و اسامی هنری دیگر خبری نداریم جز برگزاری مستمر جشنوارههای ریز و درشت. ولی اگر از امکان تولید تئاتر حتی به صورت تئاتر تلویزیونی صحبت کنید و جویا شوید با بحث کمبود بودجه مواجه میشوید. کمبود بودجه که باعث میشود اماکن هنری دولتی که برای استفاده عموم طراحی و ساخته شده و ماهیت وجودی آن تخصیص عادلانه و حساب شده آن اماکن به متقاضیان هنری است اجاره داده میشود و یا برای برنامههای پولساز واگذار میگردد بدون اینکه درآمد آن توجیه شده باشد. مثلا درآمدهای اینگونه میتواند صرف تولیدات مستمر تئاتری شود نه تزریق جشنوارهای و ویترینی است.
متاسفانه همه ارگانهای هنری ما هدف وجودی خود را گم کردهاند و یادشان رفته برای گسترش فرهنگ و هنر در جامعه تاسیس شده و اساسنامه دارند. به جای موسسات فرهنگی هنری باید موسسات مالی اعتباری تعریف شوند. تا این ارگانها به کارکرد اصلی خود بازگردانده نشوند امکان ندارد تئاتر ما در مسیر درست قرار بگیرد. فعالیتهای خلقالساعه و یک شبه نمیتواند پشتوانه خوبی برای آینده تئاتر ما باشد.
دو دهه تلاش شده تا تئاتر از کمکهای دولتی استفاده نکند و هیچ ارگانی احساس تعهد یا نگرانی نداشته باشد که چرا به تولید و حیات تئاترها کمک نمیکند. کم کم و آجر به آجر بار تولید یک اثر نمایشی را به دوش گروههای نمایشی انداختهاند و ردهبندیهای شغلی و درجه بندیهای حرفهای ـ, هنری زیر شاخه هزینههای تولید رنگ عوض کرده است. تا قبل از توقف فعالیتهای تئاتری، در جنگل تئاتری ایران، جنگ نابرابر و ناجوانمردانه اجاره سالنها و تجهیزات و بازیگران و تبلیغات و ...، ما را بیش از پیش وحشی کرده و به جان هم انداخته بود، اکنون به همه این امکانات انحصاری باید هزینههای فنی و اینترنتی و پرداخت دستمزدهای گروههای تصویر و صدا و سوئیچ و تدوین را اضافه کرد. از پس آن برمیآییم؟ در این مورد خوشبین نیستم.
با توجه به آنچه که از اهالی هنر مطرح شد پرواضح است که دغدغههای معیشتی، کاری و آینده هنرمندان و هنر علیالخصوص تئاتر در ژانرهای مختلف نیازهای تامین نشدهای است که کرونا آن را تشدید کرده است؛ و گویا مسئولین در غفلتی بی سابقه با عدم توجه به نیازها و یا تامین زیر ساختهای لازم جامعه هنری را به حال خود واگذار کرده است. امید است روزی این ابتداییترین نیازها برای کلیه اهالی هنر در رشتههای مختلف برطرف شده و دیگر شاهد این حجم از نارضایتی و سختی معیشت در بین بزرگان و اساتید این مرز و بوم نباشیم.