تیتر امروز

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...
اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
پرونده ویژه دیدار در مورد فرزندخواندگی/ بخش دوم

پیج و خم‌های روانی فرزندخواندگی و فرزندپذیری!

ممکن است بار‌ها این جمله را در بین اقوام شنیده باشید که این زوجی که چند سال است ازدواج کردند چرا بچه‌دار نمی‌شوند، دهه‌های گذشته بچه‌دار نشدن به نوعی یک جرم محسوب می‌شد و خیلی از خانواده‌ها به دلیل چنین اتفاقی از هم جدا می‌شدند یا به ازدواج مجدد می‌انجامید که این موضوع هم مشکلات روحی روانی زیادی را برای خانواده‌ها به خصوص زن‌های نابارور به وجود می‌آورد. اگرچه فضای اجتماعی ایران نسبت به آن سال‌ها به شدت دگرگون شده است اما در سال‌های اخیر قانونگذار هم به کمک این زوج‌ها آمد از طریق تصویب دو قانون، دو راه پیش روی زوج‌ها قرار داد که این اشخاص بتوانند از طریق آن از نعمت داشتن فرزند بهره‌مند شوند.

کد خبر: ۷۵۴۷۳
۰۸:۴۱ - ۲۴ آبان ۱۳۹۹

 

فرزندخواندگی یا سرپرستی؛ کدام بهتر است

دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: واقعیت این است که یکی از وجوه مطلوب زندگی مشترک که با آن نهاد خانواده به معنای واقعی کلمه شکل می‌گیرد، فرزندآوری است؛ اما متاسفانه برخی از افراد به دلایل مختلف، از این نعمت محروم هستند. این پدیده که علل متفاوتی دارد، در سال‌های اخیر با رشد قابل ملاحظه‌ای روبه‌رو بوده است! در کنار افزایش تعداد زوجین نابارور، قانونگذار از طریق پیش‌بینی راه‌های مختلف تلاش کرده است که بتواند برای آنها این امکان را فراهم آورد که به نحوی از نعمت داشتن فرزند بهره‌مند شوند.

 

در این خصوص دو قانون مهم به تصویب رسیده است؛ یکی قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب سال ۱۳۸۲ و دیگری قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست مصوب ۱۳۹۲. هر یک از این دو قانون شرایط خاصی را برای فرزندخواندگی و همچنین دریافت جنین پیش‌بینی کرده است.

 

در این گزارش به سراغ زوج‌هایی رفتیم که ترجیح می‌دهند به جای استفاده از قانون اول، از قانون دوم استفاده کنند. این گفت‌وگوها را بخوانید.

 

شرایط سرپرستی در ایران فرهنگ آن را تقویت می‌کند

آرزو، یکی از زوج‌هایی است که سال‌هاست ازدواج کرده اما تمایلی به بچه‌دار شدن هم ندارد؛ از او درباره سرپرستی پرسیدم؛ او اینطور توضیح داد: "در ايران كسانی از پرورشگاه فرزند می‌آورند كه دو ويژگی را همزمان داشته باشند، اول اینکه عاشق بچه باشند و دوم اینکه توانايی توليد مثل نداشته باشند، البته شرايط سرپرستی در ايران هم اين مدل و فرهنگ سرپرستی را تقويت می‌کند. بعد هم اگر شما عاشق بچه باشید و دو فرزند هم داشته باشید و شرايط مالی‌تان هم خوب باشد، از اونجايی‌كه بهزيستی معتقد است ديگر نمی‌توانی برای فرزند غيربيولوژيكت وقت و احساس كافی بگذاری، حق سرپرستی فرزند را (به شكل احساسی و عرفی) برای شما قايل نيست.

 

آرزو ادامه داد: "برخلاف ايالت متحده كه شما مي‌توانی با وجود داشتن سه فرزند، همزمان سرپرستی چهار فرزند ديگر را هم در خانه خودت قبول كنی (خیلی از هنرمندان و سیاست‌مداران آمریکایی این کار را انجام داده‌اند) اما در ایران این امکان فراهم نیست."

 

او گفت: "من با شرايط حال حاضرم اگر تصميم بگیرم آينده‌ام را در كنار كودكی بگذرانم و بزرگش كنم، ترجيح می‌دهم از نظر بيولوژيكی مثل خودم باشد چون برام جالب خواهد بود كه اين توليد تا چه حد به من شبيه است، این داستان مثل پازلی است كه به تدريج كامل می‌شود و از آن لذت می‌برید."

 

آرزو افزود: "اما با وجود اینکه مشکلی برای بچه‌دار شدن ندارم، آنقدرها عاشق بچه نيستم كه در شرايط حال حاضر بخواهم بچه‌دار شوم و آنقدرها هم حس تنهايی و خلاء ندارم كه به خاطرش سرپرستی و پرورش فرزندی را در منزل قبول كنم."

 

او با اشاره به اینکه اگر بپذيريم كه بخشی از فرزندآوری ارضاء نيازهای روحی و خودخواهانه است، گفت: "در حال حاضر فرزند معنوی كميته امدادی دارم كه حدودا ١١ ساله است."

 

فرزانه اما نظر دیگری دارد او در پاسخ به این پرسش که آیا حاضر هستی فرزندی را به سرپرستی قبول کنی، گفت: "بله من حاضرم و به احتمال زیاد در چند سال آینده اگر در ایران باشم حتما سرپرستی یک دختر نوزاد را به عهده می‌گیرم و بزرگش می‌کنم زیرا همیشه در ذهنم این بوده که یکی از این بچه‌ها را از وضعیت سختی که دارد، نجات دهم."

 

او افزود: "واقعا نمی‌فهمم آنهایی که بچه‌دار نمی‌شوند یا وضع مالی خوبی هم دارند چه جوری دلشان می‌آید این بچه‌ها را بزرگ نکنند، ولی یه چیزی رو در نظر بگیرید که من محیط پرورشگاه‌ها را دیدم؛ "وحشتناکه" این بچه‌ها از نظر مالی و خورد و خوراک خیلی اذیت نیستند، اینها از نظر محبت و آغوش و محیط خانوادگی کمبود دارند و آرزوی‌شان این است که از پرورشگاه بروند."

 

فرزانه معتقد است: "اینکه فرزندی را به سرپرستی بگیرم جزء آرزوهام است و من ‌دوست دارم دو سه تا بچه بیاورم تا کنار خودم بزرگ شوند، یک دو ساله دو تا هم بزرگتر مثلا هفت و ده ساله؛ اگر روزی خواستید پرورشگاه خصوصی بزنید روی کمک من حساب کنید."

 

آرش هم با فرزانه هم نظر و معتقد است: "من اگه تمکن مالی داشته باشم، شده یک آپارتمان بگیرم و ۵ تا بچه را بیاورم و یه پرورشگاه خصوصی که محیط خانواده را برای بچه تداعی کند حتما این کار را می‌کنم و اگر راستش را بخواهید جزء آرزوها و برنامه‌هام است حتی اگر خودم بچه داشته باشم؛ اما نه به عنوان پذیرش فرزند بلکه ایجاد یه فضای تربیتی مناسب برای بچه‌های بی‌سرپرست."

 

فرآیندی که متقاضیان فرزندخواندگی باید طی کنند؛ از تشکیل پرونده تا تصمیم قاضی

شاید شما هم جزء آن دسته از کسانی باشید که بخواهید فرزندی را به سرپرستی بگیرید اما دقیق ندانید که باید چه کارهایی انجام دهید، پس این مطلب را انتها بخوانید.

 

نخست خانواده‌های متقاضی باید تشکیل پرونده بدهند که در برخی استان‌ها به صورت آزمایشی سامانه «فرزندخواندگی» به همین منظور راه افتاده است. در غیر این صورت متقاضی باید به سازمان بهزیستی محل سکونت خود مراجعه و فرم‌های مربوط در این زمینه را پر کند. جلسه با مشاوران بهزیستی یکی از اصلی‌ترین مراحل است چرا که چنان‌چه والدین از سوی مشاور تایید نشوند، پرونده مختومه می‌شود.

 

البته جای نگرانی نیست، هر ستاد بهزیستی تعدادی مشاور معتمد دارد که وضعیت را ارزیابی می‌کنند و پس از آن با زوج‌ها به صورت گروهی و انفرادی صحبت می‌شود. متقاضیان باید مدارک خود را مبنی بر نداشتن اعتیاد، تمکن مالی، سلامت روح و جسم، عدم سوء پیشینه کیفری و … ارائه دهند، با شرکت در جلسات متعدد روان شناسی، حقوقی، مذهبی و… صلاحیت اخلاقی آنها ثابت شود. سپس مددکار سازمان از محل سکونت آن‌ها تحقیق می‌کند و در نهایت پرونده در کمیته ویژه در سازمان بهزیستی هر استان پیگیری و بررسی می‌شود. پس از سپری کردن مراحل قانونی و قرار گرفتن در فهرست انتظار که بسته به جنسیت و رده سنی انتخابی متقاضیان متفاوت است، هرچه رده‌بندی سنی انتخابی بالاتر باشد مدت کمتری منتظر می‌مانند.

 

کودک به خانواده متقاضی معرفی می‌شود و فرزند مد نظرشان را تحویل می‌گیرند. دادگاه برای این افراد حکم موقت سرپرستی به مدت شش ماه صادر می‌کند. در تمام این مدت کارشناس سازمان بهزیستی می‌تواند به محل زندگی متقاضی مراجعه و درباره داشتن یا نداشتن شرایط مناسب و قانونی برای سرپرستی اظهارنظر کند.

 

در مدت سرپرستی موقت اسامی پدر یا مادر وارد شناسنامه کودک یا نوجوان نخواهد شد و دادگاه در صورت صلاحدید می‌تواند این حکم سرپرستی را لغو کند اما پس از این‌که حکم سرپرستی دایم از سوی دادگاه صادر شد، سرپرستان می‌توانند برای وارد کردن نام خود در شناسنامه کودک به اداره‌های ثبت اسناد و ثبت احوال مراجعه کنند.

 

از آنجا که مطابق قانون، فرزندخوانده از پدرخوانده و مادرخوانده خود ارث نمی‌برد، برای حمایت و پشتوانه مالی این کودکان، قانون گذار برای تامین مالی و آینده کودک این شرط را گذاشته که سرپرست یا در هنگام اقدام برای فرزندخواندگی یا قبل از فوت ملکی را به نام کودک یا او را بیمه عمر کند.

 

چه کسانی می‌توانند درخواست فرزندخواندگی بدهند؟ هم زن و شوهرها، هم زن‌های مجرد و هم والدین

براساس قانون، سه اولویت واگذاری فرزند به خانواده‌ها و شرایط فرزندخواندگی وجود دارد؛ اول زن و شوهری که پنج سال از تاریخ ازدواج آن‌ها گذشته باشد و صاحب فرزند نشده باشند که حداقل یکی از زوج‌ها باید بیشتر از ۳۰ سال سن داشته باشد. در صورتی که هنوز پنج سال از ازدواج نگذشته باشد فقط با تایید پزشک قانونی مبنی بر بچه‌دار نشدن، می‌توانند تقاضای پذیرش سرپرستی را بدهند. دختران و زنان بدون همسر در صورتی که حداقل ۳۰ سال سن داشته باشند می‌توانند به تنهایی تقاضای پذیرش سرپرستی کودک دختر بالای دو سال را بدهند. در صورتی‌که دختران و زنان بدون همسر تصمیم به ازدواج بگیرند، باید مشخصات فرد مد نظر خود را به دادگاه اعلام کنند. والدینی که فرزند دارند و متقاضی فرزندخوانده هستند، مشروط بر اینکه یکی از آنها بیشتر از ۳۰ سال سن داشته باشد. پدر و مادرهایی که سن‌شان کمتر از ۵۰ سال است نسبت به بقیه افراد در اولویت هستند.

 

بلوغ روانی و اجتماعی والدین برای پذیرش فرزند مهم است

"چیزی که در مورد فرزندخواندگی خیلی مهم است و حتی در مورد پدر و مادرهایی که قصد فرزند آوردن را هم دارند باید توجه کنیم بلوغ روانی و اجتماعی برای پذیرش شخصیت پدر و مادر است." این جمله را حمید فرزادی، متخصص روانشناسی بالینی انیستیو روانپزشکی تهران در گفت‌وگو با دیدار مطرح می‌کند و می‌گوید: "چون ما خیلی وقت‌ها زوج‌ها را می‌بینیم که به‌رغم اینکه توانایی‌های اقتصادی را برای داشتن فرزند دارند، بعد از اینکه صاحب فرزند می‌شوند مسئولیت‌هایی را که به عنوان پدر یا مادر باید بر عهده بگیرند را نمی‌توانند انجام دهند و روابطی را که باید بین زن و شوهر تنظیم شود با آمدن یک فرزند جدید را نمی‌توانند تنظیم کنند و این باعث بهم خوردن روابط زوج با هم و آسیب فرآیند فرزندپروری و تربیت آن فرزند می‌شود."

 

او می‌افزاید: "بنابراین به‌رغم داشتن زمینه و امکان مالی برای داشتن یک فرزند و فرزند خوانده حتماً آن زوج باید از لحاظ تغییراتی که با آمدن فرزند به خانواده آنها اتفاق می‌افتد خودشان را آماده کرده باشند. از جمله اینکه برای شرایط جدید انعطاف پذیر باشند. برای الگوهای تربیتی مناسبی که باید برای کودک به عهده بگیرند مسئولیت پذیر باشند و احتمالا برای تغییراتی که در سبک روابط اجتماعی و آمد و شد آنها اتفاق خواهد افتاد، آمادگی داشته باشند."

 

او در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم سلامت روح و روان پدر و مادر را درجه بندی کنیم، این مسئله در چه درجه‌ای از اهمیت قرار می‌گیرد، می‌گوید:" سلامت روان پدر و مادر باید ثابت باشد و دارای پایداری روانی و شخصیتی باشند. به این مفهوم که ما باید بدانیم وقتی یک پدر و مادر قصدی را برای داشتن فرزند دارند یا فرزندی را می‌خواهند به صورت فرزند خوانده بپذیرند این است که تصمیمات آنها به صورت هیجانی اتفاق نیفتد."

 

این روانشناس بالینی معتقد است: "اینکه بدانیم این فرد به لحاظ الگوهای شخصیتی دارای ثبات و تداوم الگوهای رفتاری است و به عبارتی بالانس خلقی مناسبی داشته باشند و گرنه اگر افرادی که تعادل عاطفی و هیجانی‌شان پایین است و به عبارتی دوره‌هایی از خلق افسرده – شیدایی و دو قطبی را می‌گذرانند، اینها ممکن است در یک دوره‌ای خیلی شیفته باشند و برای داشتن فرزند احساس خیلی خوبی داشته باشند و در یک دوره‌ای این آمادگی را نداشته باشند. لذا افرادی که فرزندی را به فرزندخواندگی می‌پذیرند باید از لحاظ بیماری‌های روحی و روانی غربال شوند."

 

فرزادی تاکید می‌کند: "تا جایی که من اطلاع دارم بهزیستی و پزشکی قانونی تا حدودی این کار را انجام می‌دهند. یعنی ما مواردی را داریم که وقتی قرار است فرزندی در اختیار زوجی قرار بگیرد، آنها از لحاظ بیماری‌های روانی غربال می‌شوند و این اتفاق باید رخ دهد.

 

او درباره اینکه پدر و مادر تا چه سنی می‌توانند فرزندی را به فرزندی بپذیرند نیز می‌گوید:" این بسته به سن فرزندی است که آن زوج قرار است او را بپذیرند. ما اعتقاد داریم هر چه پدر و مادر جوان‌تر باشند و در سن ۳۰ سال به بالا باشند آمادگی بیشتری برای پذیرش نقش پدر بودن و یا مادر بودن دارند. ولی وقتی افراد در سنین خیلی بالاتر هستند پذیرش نقش پدر و مادری برایشان دشوارتر می‌شود. البته سن آن کودکی که قرار است در اختیار زوج قرار بگیرد مهم است. هرچه سن کودک پایین‌تر باشد مسلماً خانواده‌ها باید جوان‌تر باشند ولی اگر آن کودکی که قرار است به فرزندخواندگی پذیرفته شود سنین بالاتری داشته باشد ما می‌توانیم به همان نسبت سن بالاتری هم برای پدر و مادرش در نظر بگیریم."

 

این روانشناس بالینی معتقد است: "مسلما هر چه سن فرزند برای فرزندخواندگی کمتر باشد میزان انطباق و سازگاری کودک با خانواده جدیدش راحت‌تر خواهد بود ولی در سنین بالاتر هم منعی برای این کار وجود ندارد به شرط اینکه خانواده از لحاظ روحی و روانی دارای ثبات و پایداری باشد، کودک در سنین بالاتر هم می‌تواند خودش را با خانواده جدیدش سازگار کند. تا یک سنی این کار درست است. یعنی تا سنی که کودک قوام روحی و روانی و قوام شخصیتی‌اش را پیدا کند، می‌تواند مفید باشد. به خاطر اینکه گاهی وقت‌ها برچسب فرزند خوانده برای کودک می‌تواند برچسب خیلی سنگینی باشد و این باعث حس حقارت و حس سرخوردگی و سرزنش در آن کودک شود."

 

فرزادی تاکید می‌کند: "بعضی وقت‌ها ممکن است خانواده‌ها به یک فرزندخوانده به دیده ترحم بیش از اندازه نگاه کنند و این می‌تواند آسیب‌های عاطفی ـ روانی برای آن کودک ایجاد کند. ولی در سنین بالاتر یعنی سنینی که بلوغ تقریباً عاطفی ـ هیجانی برای آن نوجوان اتفاق افتاده به مرور نوجوان آن آمادگی برای پذیرش واقعیت را در مورد خودش دارد و می‌تواند خودش را با این وضعیت سازگار کند. به لحاظ عددی برای پسر‌ها بالای ۱۶ یا ۱۷ سال و برای دختر خانم‌ها هم بالای ۱۵ یا ۱۶ سال بعد از اینکه آن بحران بلوغ و دوران بلوغ را بگذارنند بهترین زمان است که بتوانند خودشان را با این شرایط سازگار کنند."

 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی