تیتر امروز

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ
دیدار بررسی می‌کند

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ

موضوعی که در میان بروز پدیده جنگ کمتر به آن توجه می‌شود، تاثیرات اجتماعی آن است، از این رو از چند قرن پیش جامعه شناسان توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته و نظرات متفاوتی را بیان کرده اند که در این...
حمله ایران به اسرائیل/ ایران قواعد جدیدی را تحمیل کرد/ سوناک و نتانیاهو امشب صحبت می‌کنند
انتقام پس از حمله تروریستی به کنسولگری

حمله ایران به اسرائیل/ ایران قواعد جدیدی را تحمیل کرد/ سوناک و نتانیاهو امشب صحبت می‌کنند

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)
مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه

گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)

در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که سه قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در قسمت چهارم و پایانی می‌توانید پاسخ...

۳ نکته و یک دریغ درمورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

کد خبر: ۷۴۷۴۵
۰۹:۴۹ - ۱۲ آبان ۱۳۹۹

دیدارنیوز ـ علیرضا خوشبخت*: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نقطه پایان خود نزدیک می‌شود و به زودی مشخص می‌شود که دونالد ترامپ در کاخ سفید ماندگار خواهد شد یا جو بایدن دموکرات کلید کاخ سفید را تحویل خواهد گرفت.

 

گره خوردگی سیاست در ایران به مسئله رابطه با آمریکا و البته تنش همیشگی در روابط تهران و واشنگتن که در ۳ سال اخیر به نحو بی‌سابقه‌ای بالا گرفته است؛ سرنوشت این انتخابات را برای ایران بسیار مهم ساخته و سیاست و اقتصاد ایران به شدت از انتخاب مردم آمریکا اثر خواهد پذیرفت.

 

با این حال یادداشت حاضر بر مسئله آینده روابط ایران و آمریکا پس از انتخابات متمرکز نیست؛ بلکه کوشیده‌ام ۳ نکته مهم و قابل توجه در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را از منظر یک دانش‌آموخته ایرانی علوم سیاسی مرور کنم.

 

نخستین نکته در نگاه به روند مبارزات انتخاباتی این دوره ایالات متحده؛ پیچیدگی بیش از حد مبارزات انتخاباتی در این کشور است. جامعه‌ای بسیار بزرگ، متشکل از ایالت‌هایی که گویی هر کدام کشوری جداگانه‌اند، اجتماعات محلی متعدد و سنت سیاست ورزی محلی قوی، نوع نظام حزبی این کشور که با نمونه‌های اروپایی کاملا متفاوت است و در نهایت ساختار پیچیده نظام انتخاباتی مبتنی بر آرای الکترال ایالت‌ها، تصویری از یک رخداد بسیار عظیم سیاسی را نمایان می‌کند. هر نوع ساده‌انگاری در مورد این رخداد و گرفتن نتایج ساده و دلخواه از تحولات و به خصوص مشابهت سازی؛ اگرچه برای مردم عادی و گاه تحلیل‌گران وسوسه کننده است؛ اما معمولا به خطا‌های عظیم تحلیلی منجر می‌شود. به عنوان نمونه تمرکز بیش از حد روی شخصیت لات مسلک ترامپ و تاکید بر این که جو بایدن نحیف یا (بی عرضه) را له خواهد کرد؛ سکه رایج گفتگو‌های ایرانیان در ماه‌های اخیر بوده است. تصویری که آشکارا هم با واقعیت در تناقض است و هم نمایی تقلیل گرایانه از یک صحنه پیچیده ارایه می‌کند و مطلقا از دقت تحلیلی به دور است. به نظر در بررسی این رخداد، به سیاق روش‌های جدید در سیاست تطبیقی، باید بیش از مشابهت‌ها، به تمایز‌های آن با صحنه سیاسی ایران یا هر کشور دیگری توجه داشت. 

 

دومین نکته مهم در مورد انتخابات آمریکا، که یک تمایز جدی با روندها و روال‌های سیاسی ایران به شمار می‌رود، مدت زمان طولانی کمپین‌های انتخاباتی است. بنا بر سنت رایج روشن بود که دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوری‌خواه در این انتخابات خواهد بود. با این حال برای روشن شدن نامزد دموکرات‌ها بر مبنای روال معمول پروسه‌ای طولانی طی شد و نامزد‌های مختلف وارد صحنه شدند و رقابتی پرشور شکل گرفت؛ روندی که هر ۴ سال یک بار در هر دو حزب تکرار می‌شود. نامزد نهایی هم از ماه‌ها قبل از انتخابات مشخص شد. کمپین‌های دو نامزد نهایی در مدت زمانی طولانی توانستند به خوبی پیام اصلی خود را به مخاطبان منتقل کنند. در رقم خوردن این وضعیت البته دلایل مختلفی دخیلند و این نظام سیاسی و حزبی ریشه‌های عمیق اجتماعی و تاریخی دارد. با این حال برای نگارنده این سطور یک دلیل عمده در ماه‌های اخیر برجسته بود و آن هم روشن بودن قواعد بازی در انتخابات بود. روشن بود که هر کس در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات پیروز شود قطعا رقیب دونالد ترامپ خواهد بود. حال آن که به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری ایران نامزد‌های نهایی احزاب و گروه‌ها و جریانات تا چند هفته قبل از انتخابات روشن نیست. مهم‌ترین دلیل آن هم این است که شورای محترم نگهبان بر مبنای قواعدی ابراز نشده نامزد‌های نهایی حاضر در صحنه انتخابات را معین می‌سازد. قواعد این شورا اگر هم برای اعضا محترم آن روشن باشد؛ مطلقا برای گروه‌های سیاسی شناخته شده نیست و البته در بسیاری موارد نتیجه با شگفتی همراه می‌شود. آن چنان که بار‌ها افرادی در یک دوره توسط شورای نگهبان تایید شده‌اند و در دوره‌ای دیگر نه! یا مقامات مهم نظام سیاسی کشور از کسب تایید صلاحیت باز مانده‌اند، مثلا در مورد مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور دو دوره کشور و رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام! تایید صلاحیت نشده و یا حتی چهره‌ای مانند کامران باقری لنکرانی نامزد جبهه پایداری که تندترین گرایش در میان اصولگرایان است؛ رد صلاحیت شده است! همین امر مهم‌ترین عامل ایجاد انواع نامزد‌های نمایشی و پوششی و الباقی است و تا چند هفته قبل از انتخابات هیچ جریان سیاسی نامزد خود را نمی‌شناسد و طبعا فرصتی برای کمپین و مبارزه انتخاباتی و ارایه برنامه و ... مهیا نیست. چند هفته زمان است و چند نامزد و چند مناظره و این که چه کسی بهتر بر موج احساسات سوار شود یا چگونه پوزه رقبا را در مناظره بر خاک بمالد.

 

سومین نکته جالب توجه در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نیروی شگفت‌آور شرارت در صحنه سیاست است. آمریکا یکی از قدیمی‌ترین و جاافتاده‌ترین نظام‌های دموکراتیک در دنیاست که الهام‌بخش بسیاری از کشور‌ها در بنای نظام‌های سیاسی بوده است. با این حال این دموکراسی قدیمی و نهادینه ۴ سال است که در چنبره مردی گرفتار شده است که به ظاهر به هیچ قاعده سیاسی و حتی اخلاقی پایبند نیست. عرف و اخلاق را کنار گذشته و آشکار دروغ می‌گوید و پرخاش می‌کند؛ بر کرسی ریاست جمهوری لاف می‌زند و شگفت آن که او با این حرکات و سکنات با قدرت کامل در صحنه حاضر است و به نظر تمام توان محافظه‌کاری آمریکایی در این انتخابات هم پشت سر او بسیج شده است و احتمال پیروزی مجدد او به هیچ روی اندک نیست. این که در این دموکراسی قدیمی و در جامعه‌ای مانند آمریکا و در میان همه نهاد‌های پیچیده سیاست آمریکایی نیروی شرارت می‌تواند با کمال قدرت در صحنه حاضر باشد و حکم براند، تصویری است از قدرت بسیار شر و دیرپایی شرارت در آدمیان و البته چغری محافظه‌کاری که هیچ گاه آسان از صحنه کنار نمی‌رود و هر لحظه مانند بت عیار به شکلی در می‌آید.

 

و البته از این سه نکته، دریغ بیشتر برای نگارنده این سطور از سومین حاصل می‌شود که چرا باید سرنوشت ما به جولان شرارت در آن سوی آب‌ها گره بخورد و چرا ما باید بیش از سایر ملت‌ها از این مشکل آسیب بیبینیم؟ سوالی که جوابش را باید همین جا در ایران جستجو کرد و نه در آن سوی آب‌ها.

 

*دانش آموخته علوم سیاسی و سردبیر دیدار

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی