
دیدارنیوز - مهدی الیاسی: حدود ۱۵ سال از قمارخانه خواندن بورس توسط محمود احمدی نژاد به هنگام کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۸۴ میگذرد. اگر چه این سخن احمدینژاد در آن دوران نادرست بود، اما رفتار دولت حسن روحانی در بورس در دو سال گذشته به گونهای بود که میتوان در مورد آن از تعبیر قمارخانه و بورس کازینویی استفاده کرد!
دیروز در حالی که حسن قالیباف، رییس سازمان بورس مهمان نمایندگان مجلس بود و گزارشی از وضعیت بازار به نمایندگان ارائه داد، همزمان تعدادی از سهامداران معترض به شرایط بازار سرمایه در مقابل مجلس تجمع کردند تا اعتراض خود را نسبت به عدم حمایت دولت از بورس به گوش متولی بازار برسانند.
در کنار این اقدام اعتراضی، این روزها بسیاری از شهروندان زیاندیده در بورس با این نهیب مواجه میشوند که افت و خیز، بخشی از ماهیت بازار سرمایه است و کسانی که متضرر شدند، خودشان مقصر هستند. اگر چه بیتردید مسئولیت رفتار هر کنشگری در بورس به عهده خودش است، اما مقصر جلوه دادن مردم در این روزهای سخت بازار نیز گمراه کننده است.
رشد بورس و حضور تعداد بیشتری از شهروندان در آن قطعا پدیدهای مثبت است که به عمق پیدا کردن بازار سرمایه منجر میشود. فعالان بازار سرمایه نیز سالها بر ضرورت مردمی و فراگیر شدن بورس تاکید داشتند، اما نحوه اجرای این ایده در دو سال گذشته محل اشکال است. در واقع هدف و انگیزه دولت در دو سال گذشته برای حضور میلیونها ایرانی در بورس که به پدیده «کد اولیها» موسوم شد، فراگیر شدن بورس نبود کما این که در شش سال نخست فعالیتاش اقدام خاصی در این خصوص نکرد. دولت یک هدف و انگیزه اصلی داشت و آن عبارت بود از «جبران کسری بودجه». به تعبیر بهتر میتوان گفت از قضا سرکنگبین صفرا فزود!
مشکل از آنجا آغاز شد که پس از خروج آمریکا از برجام و تنگ شدن حلقه تحریم و در نتیجه، رشد فزاینده کسری بودجه، دولت ناگهان به بازار مغفولی به نام بورس، لبخندی معنادار زد و در واقع یک منبع درآمد تازه را کشف کرد. بورس تا پیش از آن مورد توجه دولت نبود و پس از آن که فشارهای مالی، دولت را در تنگنا قرار داد، ناگهان دریافت از این فرصت، نهایت بهره را ببرد.
به بیان بهتر نگاه به بورس به مثابه منبعی برای جبران کسری بودجه دولت، در دو سال گذشته، اصلیترین عامل شکلگیری «بورس کازینویی» بوده است. به این معنا که دولت با ارسال سیگنالهای گوناگون در عمل موجب هجوم میلیونها نفر به بورس شد به نحوی که برای نخستین بار در تاریخ ایران بورس ایران، مفهوم «کد اولی» خلق شد. دستکاری در بازار به قصد جذب سرمایههای مردم به نیت جبران کسری بودجه دولت اعم از هزینههای جاری و تامین هزینههای سرمایهگذاری اساس پدیده کازینوسازی از بورس بود.
اگر چه مقامات دولتی تا مدتها این موضوع را انکار میکردند، اما چندی پیش سرانجام فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد، پس از ماهها سکوت و بهرهبرداری شیرین از ابزار مالی بازار سرمایه، با اشاره به برخی پیشبینیهای صورت گرفته در خصوص احتمال عدم تحقق درآمدهای دولت در نیمه اول سال و اجبار دولت به استقراض از بانک مرکزی و نگرانیها بابت تورم ناشی از این امر به استفاده ابزاری دولت از بورس اعتراف کرد و با خوشحالی گفت: «من میخواهم این خبر خوب را بدهم که خوشبختانه در نتیجه تدابیر اندیشیده شده از سوی دولت، در شش ماه گذشته، توانستهایم جبران کسری منابع خود را از محل فروش اوراق در بورس و واگذاری سهام شرکتهای دولتی جبران کنیم».
او در در حاشیه نود و هشتمین جلسه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی پیرامون این دستاورد برای دولت و بدون اشاره به پیامدهای منفی آن در ایجاد اختلال در بازار سرمایه و متضرر شدن سهامداران از این موضوع، افزود: «در نیمه اول امسال از نظر واگذاری سهام دولت در شرکتهای دولتی عملکرد بسیار درخشانی داشتیم و موفق به کسب حدود ۳۳ هزار میلیارد تومان درآمد شدیم که رقم قابل توجهی است!»
البته دژپسند نگفت که این این عایدی فقط عایدی عرضه سهام این شرکتها در بورس بوده است. چرا که دولت در دو سال گذشته در کنار این درآمد از محل پایین آمدن دوباره قیمت سهام و امکان دوباره خرید سهام توسط حقوقیها و اصلاحا نوسانگیری و همچنین از محل دریافت مالیات از خرید و فروشهای روزانه در بورس نیز درآمد هنگفتی کسب کرده بود. در واقع دولتی که کسری بودجه داشت، هم برای شرکتهای دولتی، تامین سرمایه کرد و هم از درآمد حاصله بخشی از کسری هزینههای جاریاش را تامین کرد. امری که وزیر اقتصاد نیز به آن اعتراف کرد!
اگر در کازینوها بازی با حاصل جمع صفر در جریان است و در پایان جمع سود اشخاص برنده با مجموع زیان افراد بازنده برابر است، اما همیشه و هر شب این صاحب کازینو است که برنده خواهد بود، زیرا کارمزد خود را از هر بُرد و باختی، بی کم و کاست دریافت میکند. کازینویی نامیدن بورس ایران در دو سال گذشته نیز بر این اساس و همین منطق است. دولتی که به دلیل تنگنای شدید مالی ناشی از تحریمها برای جبران کسری بودجه به هر دری میزد ناگهان بورس به مثابه یک کازینوی جذاب، در مقابل چشمانش درخشید! دولت هم دریافت که مهم نیست که این بازی در نهایت ممکن است برای بازیگران با حاصل جمع صفر باشد، چرا که صاحب کازینو در نهایت، آخر شب دخل خود را برداشت میکند و به منزل میرود، هر چند اگر دخل عدهای را آورده باشد!