دیدارنیوز ـ سومین شب از مراسم عزاداری دهه اول ماه محرم الحرام مسجد محمد رسول الله همانند شبهای پیشین با تلاوتی چند از آیات قرآن کریم رأس ساعت ۲۱:۳۰ آغاز شد. پس از عطرآگین شدن فضا با نوای وحی حسن سلطانی مجری مشهور صداوسیما از حاج علی فراهانی دعوت کرد با نوای گرم خود به مدیحه سرایی بپردازد. حاج علی فراهانی طبق روال مرسوم در شب سوم محرم روضه حضرت رقیه را خواند.
مجری برنامه با اعلام ساعت ۲۲:۱۰ دقیقه از سخنران مجلس حجتالاسلام ناصر رفیعی خواست با سخنان خود مخاطبان برنامه را مستفیض کنند.
حجتالاسلام رفیعی موضوع صحبت امشب را در راستای موضوع شبهای گذشته به تحول روحی اختصاص دادند. وی گفت: جوانی خدمت پیامبر آمد که گرفتار شهوت بود و عرض کرد من به رابطه با نامحرم تمایل دارم. حضرت دستش را بر سینه جوان گذاشت و چنین دعا کرد خدایا قلبش را طاهر کن؛ خدایا گناهانش را بیامرز، پروردگارا قوای جنسیاش را کنترل کن. جوان متحول شد و گفت از گناه بدم آمد.
وی همچنین نقل کرد جوانی مبتلا به گناه آمد خدمت امام حسین علیهالسلام؛ حضرت فرمود: ۵ کار انجام بده، بعد هر چقدر خواستی گناه کن.
۱. برو جایی که خدا تو را نبیند؛
۲. روزی خدا را نخور؛
۳. به ملک الموت موقع مرگ بگو نمیآیم؛
۴. وقتی مأمور جهنم گفت برو به سمت جهنم بگو نمیروم؛
۵. از ولایت خدا بیرون برو.
حجتالاسلام رفیعی ادامه داد بسیاری در طول زندگی متحول میشوند، اما مهم است بدانیم راه تحول چیست. امشب ۵ راه برای تحول بیان میکنم.
اول: باور به تغییر و تحول؛ مرحوم مجلسی در بحار میگوید روز عاشورا وقتی همه یاران شهید شدند رو به سپاه کوفه فرمود: «هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله»؛ ۲ نفر از سپاه دشمن به نام ابوالفتوح و سعد به هم نگاه کردند و آمدند حضرت را یاری رساندند و به شهادت رسیدند. اینها در لحظه آخر متحول شدند. در مقابل عبدالله بن مطیع با اینکه حضرت را میشناخت و از ایشان معجزه دیده بود به سمت حضرت نیامد؛ بنابراین باید به تغییر و تحول ایمان داشت.
سخنران مجلس نقل کرد: به ملا حسینقلی همدانی گفتند یک نفر به نام عبد فرار در نجف از مردم باج میگیرد. ملاحسینقلی همدانی آن عارف بزرگ وارد حرم امیرالمومنین شد؛ از سوی دیگر عبد فرار نیز آمد. ملا حسینقلی به او نگاه کرد و گفت تو کیستی؟ وی گفت من عبد فرار هستم. ملا حسینقلی همدانی گفت از چه کسی فرار کردی از خدا و پیغمبر خدا فرار کردی؟ عبد فرار رفت خانه و مدام گریه میکرد و میگفت از خدا و پیغمبر خدا فرار کردی؟ فردا بعد از درس ملا حسینقلی همدانی گفت: دیشب یکی از بندگان خدا از دنیا رفت به تشییع او میرویم. ملا حسینقلی و شاگردانش به تشییع عبد فرار رفتند.
دوم: آگاه شدن به عیب؛ فرد باید اشکال کارش را بفهمد تا بتواند آن را برطرف کند.
سوم: عزم؛ حبیب بن مظاهر خواست که حبیب شود؛ در دعای کمیل میخوانیم: «قو علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمه جوانحی» تا عزمی نباشد قدرتی نیست تا به خدمت درآیند.
چهارم: روش؛ راه و روش را باید بدانیم. جوانی آمد خدمت مرحوم آیتالله بهجت و خواستار راهکار برای خودسازی شد. مرحوم بهجت فرمود: بروید سراغ نماز اول وقت.
پنجم: باید با یک عالم دینی در ارتباط بود؛ خیلیها راهکارهایی نشان میدهند و متأسفانه پیروی از آنها به صلاح نیست. در زمینه اخلاق باید از عالمی دینی پیروی کرد تا دچار خطا نشویم.
پس از سخنان حجتالاسلام دکتر ناصر رفیعی، مجری برنامه گفت:
میگریم از غمی که فزونتر ز عالم است
گر نعره برکشم زگلوی فلک کم است
پندارم آنکه پشت فلک نیز خم میشود
زین غم که پشت عاطفه زان تا ابد خم است
پایان بخش برنامه نیز با مدیحه سرایی مداح اهل بیت حاج مرتضی طاهری بود.
مراسم عزاداری شب دوم: کانجا سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت
مراسم عزاداری شب اول: بسی خون کردهاند اهل ملامت .... ولی این خون نخسبد تا قیامت
