تیتر امروز

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.

مدیرمسوول روزنامه شرق: هیچ کس حال ما را نپرسید

یک نفر از دستگاه دولتی و حکومتی با من تماس نگرفته است؛ حتی بگوید آقا شما چه مرگ‌تان است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ من خودم با معاون وزیر ارشاد تماس گرفتم و وضعیت روزنامه را توضیح داده‌ام؛ اینکه ما ۴ صفحه کم کردیم چه بسا ۴ صفحه دیگر هم کم کنیم یا اصلا روزنامه را تعطیل کنیم، اما فردا روزی به من نگویید رحمانیان کاش به من گفته بودی و من فقط برای اینکه این کاشکی‌ها را نشنوم، به شما زنگ زده‌ام وگرنه می‌دانم نه می‌توانید کاری انجام دهید و نه کاری انجام می‌دهید. اگر کمکی صورت گرفته، لطفا رسما اعلام کنند.

کد خبر: ۶۴۱۷۵
۱۰:۴۰ - ۰۵ تير ۱۳۹۹
مدیرمسوول روزنامه شرق: هیچ کس حال ما را نپرسید
 
دیدارنیوز - روزنامه‌داری کار پیچیده‌ای است به وی‍ژه آنکه بخواهی مستقل باشی و مستقل بمانی. در نگاه اول «روزنامه‌دار» یک «کارآفرین» است، اما هیچ کارآفرینی به اندازه یک روزنامه‌دار نباید به دیگران پاسخگو باشد. پاسخگویی به مخاطبان، پاسخگویی به مسوولان، پاسخگویی به هیات نظارت بر مطبوعات، پاسخگویی به دادگاه و سیستم قضایی و پاسخگویی به بسیاری از نهاد‌هایی که شاید لازم نباشد تک به تک نام‌شان را آورد. جز این مساله گرداندن و چرخاندن چرخ اقتصاد روزنامه است. بعد در همین سال‌های اخیر که شبکه‌های اجتماعی همه عرصه‌ها را درنوردیده‌اند و خط‌قرمز‌ها را به راحتی دور می‌زنند و هر چه می‌خواهند می‌گویند و منتشر می‌کنند معضلی به نام «کاغذ» به بحران کشور تبدیل شد و روزنامه‌ها و روزنامه‌داران پیش از همه گرفتار آن شدند. بعد در شرایطی که دولت برای کنترل آثار تحریم مجبور به کنترل بازار ارز شد، ماجرای ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی مطبوعاتی‌ها را به چالشی بزرگ کشاند. بعد از آن هم شیوع ویروس کرونا ضربه مهلک بعدی را زد. حالا پرسش این است که یک روزنامه‌دار چگونه باید از پس همه این غول‌ها برآید تا از پس حیات خود برآید؟
 
«مهدی رحمانیان» یکی از «روزنامه‌دار»‌های این کشور است. از سال ۱۳۸۲ تاکنون مسیر پرپیچ و خمی را گذرانده است. ۴ بار حکم توقیف، این روزنامه را از انتشار بازداشته و رحمانیان توانسته بار دیگر آن را از آب و گل بیرون بکشد. مدیر مسوول روزنامه شرق در تاریخ ۲۱ اردیبهشت سال جاری در گفت‌وگویی با روزنامه اعتماد گفته بود: «منابع درآمد ما فروش کاغذی روزنامه و آگهی است. همین طور ویژه‌نامه‌هایی که تولید می‌کنیم، جزو منابع درآمدی ما محسوب می‌شود. غیر از این ما هیچ اسپانسری نداریم. در حال حاضر به دلیل مشکلات مالی ناشی از تحریم و کرونا برای روزنامه‌ها نیز مانند دیگر مشاغل مشکلاتی به وجود آمده است. در نتیجه مجبوریم تصمیماتی در رابطه با تعدیل نیرو بگیریم، اما به این هم فکر می‌کنیم که اگر نیرویی را تعدیل کردیم در این شرایط چه می‌خواهد بکند؟ بنابراین به لحاظ انسانی کار سختی بر دوش ماست و با اینکه یک ماه و نیم است که از سال گذشته هنوز نتوانسته‌ایم به تصمیمی در این رابطه برسیم. اگر بخواهیم بر اساس مدیریت علمی برنامه‌ریزی کنیم باید هزینه‌های خود را کاهش دهیم تا این بحران را پشت سر بگذاریم.» او در ادامه این گفتگو گفته بود روزنامه‌ها می‌توانند از رکود دوران کرونا استفاده کرده و این موضوع را به سرمایه‌ای برای روزنامه تبدیل کنند و حالا یک ماه و نیم است که از این مصاحبه گذشته و مهدی رحمانیان به گفته خودش ۵ نفر تعدیل کرده؛ در شرایطی که روزنامه‌داران علاوه بر همه پیچ و خم‌هایی که گفته شد باید از پس شرایط کرونایی برآیند و در این شرایط که مردم از پیش اقبال‌شان به روزنامه‌ها کم شده بود در دوره کرونا هم وسواس از آمدن سراغ دکه‌ها و خرید روزنامه کاسته است؛ پرسش این است که چگونه باید روزنامه‌داری کنند. شاید واقعا کسی هم باید هوای آن‌ها را داشته باشد و فقط از آن‌ها استنتاق نکند. او درباره اقدام اخیر خود مبنی بر کاهش تعدادی از نیروهایش توضیح داده که مشروح پاسخ‌های او را می‌خوانید.

شما گفته بودید تا جایی که ممکن است تعدیل نیرو انجام نمی‌دهیم. چه شد که ۱۵ نفر را به یک‌باره اخراج کردید؟
اولا تا جایی که امکان داشت این کار را نکردیم، اما دیگر نشد و چاره‌ای نداشتیم. ثانیا ۱۵ نفر نیست و این عدد ساختگی است، اما چه بسا به ۱۵ نفر هم برسد؛ بنابراین این را می‌گویم که اگر به ۱۵ نفر هم رسید کسی نگوید چرا بر سر فلان عدد تاکید داشتی. الان حدود ۵ نفر تعدیل شده‌اند که البته باید بیشتر می‌بود، چون نیرو برای هر صفحه باید ۲ نفر می‌شد، اما مقاومت کرده‌ایم و هنوز این کار را نکرده‌ایم. روزنامه شما یعنی اعتماد قبل از عید این کار را انجام داده بود، اما من تا الان با قرض و قوله مقاومت کرده‌ام به نظر شما گناهکارم؟ ما رسانه بخش خصوصی هستیم و منبع درآمدی جز آگهی و فروش نداریم. ما بودجه نداریم که به نسبت آن بودجه برنامه‌ریزی کنیم و بگوییم فلان قدر برای حقوق‌ها، فلان قدر برای کاغذ و فلان قدر برای چاپ کنار می‌گذاریم. ما رسانه‌ای هستیم که باید بفروشیم و از رهگذر فروش بخشی از هزینه‌های‌مان را پوشش دهیم و آگهی بگیریم تا بخش دیگر را پوشش دهیم. راه سومی برای ما وجود ندارد. یارانه‌های ما آنقدر ناچیز هستند که من اصلا در ردیف درآمد‌ها حسابش نمی‌کنم.

چرا مدیرمسوولان ما به محض اینکه با یک مشکل مالی مواجه می‌شوند، اولین اقدام‌شان تعدیل روزنامه‌نگاران است در حالی که سرمایه یک روزنامه، روزنامه‌نگاران آن هستند نه میز و صندلی و ساختمان روزنامه؟
اولین اقدام ما این بود که ۴ صفحه کم کردیم؛ بنابراین اولین قدم ما تعدیل نیرو نبود. کم کردن ۴ صفحه یعنی کم کردن کاغذ و در نتیجه هزینه کاغذ، چاپ و سایر هزینه‌های مرتبط با این موضوع کاهش پیدا می‌کند. در کل کم کردن هزینه‌ها یک چرخه است که به نیروی انسانی هم می‌رسد؛ به این دلیل که این‌ها در طول هم نیستند بلکه در عرض هم هستند. زمانی که شما صفحه کم می‌کنی به‌طور اتوماتیک کاغذ و نیروی انسانی هم کاهش پیدا می‌کند. بنابراین اگر عرضی به این داستان نگاه کنید دیگر چنین سوالی نمی‌پرسید.

شما می‌گویید در حد ۵ نفر تعدیل نیرو داشته‌اید. اگر ماهی ۳ میلیون تومان هم به آن‌ها بدهید، یعنی ماهی ۱۵ میلیون تومان. مشکل روزنامه با کاهش این مبلغ حل می‌شود؟
مشکل شما این است که فکر می‌کنید ماهی ۳ میلیون تومان دریافتی‌تان است؛ شما دیگر عیدی‌تان را نمی‌بینید، سنوات‌تان را نمی‌بینید، مرخصی یک ماه‌تان را نمی‌بینید، بیمه‌تان را نمی‌بینید و می‌گویید ما فقط ۳ میلیون تومان می‌گیریم. جمع هزینه‌های یک نفر حداقل ۵ و نیم میلیون تومان است. روزنامه‌نگاران فکر می‌کنند زمانی که ۳ میلیون تومان گرفتند، دیگر تمام شد، اما مشکلات ما تازه شروع می‌شود.

هیچ‌کس کمکی به شما نکرد؟
یک نفر از دستگاه دولتی و حکومتی با من تماس نگرفته است؛ حتی بگوید آقا شما چه مرگ‌تان است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ من خودم با معاون وزیر ارشاد تماس گرفتم و وضعیت روزنامه را توضیح داده‌ام؛ اینکه ما ۴ صفحه کم کردیم چه بسا ۴ صفحه دیگر هم کم کنیم یا اصلا روزنامه را تعطیل کنیم، اما فردا روزی به من نگویید رحمانیان کاش به من گفته بودی و من فقط برای اینکه این کاشکی‌ها را نشنوم، به شما زنگ زده‌ام وگرنه می‌دانم نه می‌توانید کاری انجام دهید و نه کاری انجام می‌دهید. اگر کمکی صورت گرفته، لطفا رسما اعلام کنند. جز آن یارانه اندکی که نصف حقوق یک ماه ما را هم تامین نمی‌کند، هیچ کمک دیگری به ما نشده است.  
منبع: اعتماد
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
کرامت سلیمی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۵
0
0
تا افکار و باور مردم نسبت به یک سری موضوعات مخصوصا" فلسفه تشکیل دولتها واقعی و حقیقی نشود هیچگاه مشکلات حل نخواهد شد.

چون ذهن مردم ‍‍‍‍‍ پر از دروغها و موضوعات غیر واقعیست و تا مردم به این دروغها و موهومات باور دارند باید شاهد این باشیم که روز به روز بدبخت تر و بیچاره تر شوند.  تلاش تمام دولتهای جهان این است که ملتهارا نادان و کودن بار بیاورند و ذهن انها مملو از اطلاعات بیهوده و حتی غلط شود و متاسفانه مصیبت بزرگتری که ملتها به ان دچار می شوند این است که توهم دانستن نیز دارند  که  این توهم دانستن از نادانی انها بدتر است.

 این ملتهای نادان و کودن به گونه ای مهندسی و هدایت ذهن می شوند که حتی اگر بخواهند تغییر عقیده دهند مشکلات بزرگتری را برای خودشان ایجاد می کنند.

 افراد نادان و کودن وقتی تغییر عقیده میدهند فقط ترسناک تر و خطرناکتر می شوند.

 بدون شک حقیقت در ذات دروغهاییست که دررسانه ها منتشر می شود. اما چرا مردم نمی توانند حقیقت را پیدا کنند. 

قدرتمندان جهان برای گمراه نمودن ملتهاو انحراف اذهان انها برای نرسیدن به حقایق ملتها را درگیر عشق و نفرت نسبت به موضوعات مختلف می کنند. زیرا عشق و نفرت هردو یک ویژگی مشترک دارند و انهم اینکه باعث می شوندافراد دیدگاه درستی نسبت به موضوعات و مسائل مختلفی که می بینند نداشته باشند و نتوانند حقیقت و واقعیت را از دروغها تشخیص دهند.متاسفانه تعداد زیادی از رسانه ها برای انحراف اذهان از رسیدن به حقیقت موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده و یا حتی موضوعات ظاهرا”علمی ، اگاهی دهنده ، هنری و… را منتشر می کنند.تعداد زیاد سایتها و کانالهای سرگرم کنندهاعم از جوک ، فیلم ، سرگرمی و … باعث پنهان شدن حقیقت در لابلای دروغها می شود..انسانها با باورها و عادتهایشان و همچنین رؤیاهایشان زندگی می کنند و از حقیقت فرار می کنند و این باعث می شود که صاحبان قدرتو سرمایه ملتها را به هر شکلی که اراده کنند کنترل و مهندسی نمایند. و دروغها را درلباس حقیقت به انها باور دهند.

فرار از حقیقت انسانها باعث شده تا به جایریشه یابی واقعی مشکلات و بحرانها ی جهانی مخصوصا” جنگها همواره به دنبال یک ناجی وقهرمان بگردند تا انها را نجات دهد. بیشتر انسانها در شرایط فعلی جهان همچون دختر بچه ای شده اند که در رؤیاهایش انتظار دارد فردی با اسب سفید بیاید، غول ستمگر را بکشدو با اوازدواج نماید و خوشبختش کند.

صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه در جهان برای حفظ موقعیتشان همواره به دنبال بحران سازی در جهان می باشند. بحرانهایی که کنترل وهدایت این بحرانها در اختیار خودشان است. گاهی جنگ جهانی ، گاهی جنگ منطقه ای و نیابتی، گاهی رواج قحطی،بیماری, گرسنگی و بیکاری و گاهی رواج تروریسم ان هم تروریسم دولتیکه خطرناکترین نوع تروریسم است و…. 
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی