دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: شاید در ابتدا به نظر بیاید که شیوع یک بیماری واگیردار، ارتباطی به جنسیت ندارد، اما واقعیت این است که شیوع کرونا دارای پیامدها و وجوه مختلف از جمله وجه جنسیتی است. بررسی این مساله که ویروس کرونا بر زندگی فردی، اقتصادی و اجتماعی گروههای آسیب پذیر چه تاثیراتی دارد بسیار مهم است. کارگران و زنان از جمله این گروهها هستند.
بیکاری گسترده زنان در پی شیوع کرونا (با در نظر گرفتن این نکته که بیش از ۸۰ رصد زنان در بخش غیر رسمی مشغول به کار هستند)، افزایش مسئولیتهای زنان در خانه و اداره خانواده به ویژه مراقبت از بیماران یا افراد در معرض بیماری، افزایش بارداریهای ناخواسته در شرایطی که بخش عمده تمرکز و امکانات بهداشتی به سمت کنترل بیماری هدایت شده و زنان بیشتر از گذشته از دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری محروم اند و همچنین افزایش خشونت علیه زنان از جمله مصائبی است که شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان پیش روی زنان قرار داده است.
مصائب زنانه در جهان کرونایی!
گزارشهای منتشره توسط بهزیستی و اورژانس اجتماعی در داخل کشور و همچنین اخبار مجلات و رسانههای خارجی نشان میدهد که قرنطینه خانگی، انزوای اجتماعی و در کنار آن محدود شدن فعالیت نهادهای حمایتی در زمینه آسیبهای مربوط به خانواده و زنان، خشونت علیه زنان را افزایش داده است. گزارشات مربوط به افزایش خشونت علیه زنان ابتدا در چین و سپس در انگلیس و فرانسه و سایر کشورهای اروپایی منتشر شد. شیوع یک بیماری همه گیر، انزوا و مشاهده افرادی که هر روز میمیرند، به خودی خود تروما و ضربه ترسناک روانی برای تمام افراد جامعه و خانواده است، در چنین شرایط روانی، فشار اقتصادیِ ناشی از کاهش شدید درآمدها نیز قدرت سازگاری، مدارا و کنترل خشم در افرد به ویژه مردان را شدیدا کاهش داده و کوچکترین تنشی به دعوا و خشونت ورزی منجر میشود.
پس از شروع قرنطینه خانگی در چین، فعالین زن در روزنامه «سیکیت تون» نوشتند: تعداد موارد خشونت خانگی گزارش شده به پلیس محلی در استان هوبی چین، در ماه فوریه به سه برابر افزایش یافته است. در این ماه ۱۶۲ مورد گزارش خشونت خانگی به مقامات گزارش شده؛ حال آنکه این رقم در ماه فوریه سال قبل ۴۷ مورد بوده است.
گسترش خشونت خانگی علیه زنان، اینک دامن اروپا را نیز گرفته است. فعالین زن در فرانسه نیز نسبت به تنها ماندن زنان با فرد خشونت ورز در خانه به مدت طولانی ابراز نگرانی کرده اند؛ به ویژه اینکه نهادهای رسمی و مدنی حمایت از زنان تقریبا به حالت تعطیل درآمده است. در آمریکا نیز در خصوص رشد آمار خشونت خانگی علیه زنان در شرایط انزوای اجتماعی و منفعل شدن نهادهای رسمی و قانونی، نگرانیهای جدی از طرف فعالین زن وجود دارد.
این نوع از اعمال خشونت بر زنان تقریبا در خصوص تمام بیماریهای واگیر وجود داشته است. به عنوان مثال در حین شیوع ابولا در سال ۲۰۱۵ در سیرالئون و سایر نقاط آفریقا، با بسته شدن مدارس، دختران بار سنگین مراقبتها را بر عهده داشتند و همچنین در معرض خطر سوءاستفاده جنسی و بارداری قرار داشتند. خشونت خانگی همچنین همواره در شرایط سخت اقتصادی، احتمالا به دلیل عدم دسترسی به پناهگاهها و خانههای امن افزایش مییابد.
عشق به جنگ کرونا میرود!
در ایران و در حالی که خدمات اجتماعی برای زنان مانند خانههای امن، گروههای فعال و نهادهای مدنی حامی زنان خشونت دیده، قبل از شروع کرونا نیز چندان در دسترس نبود، وضعیت فعلی و در خانه ماندن زنان با مردان خشونت ورز میتواند نگران کنندهتر از سایر نقاط جهان باشد؛ به ویژه اینکه اغلب زنانی که خشونت میبینند، گزارش نمیدهند. همچنین بر طبق قانون و عرف، بسیاری از مصادیق خشونت علیه زنان، خشونت تلقی نمیشود.
«اشرف» زنی ۴۵ ساله است که دو فرزند دارد. شوهرش نظامی بازنشسته و به گفته خودش بسیار بداخلاق است. اشرف میگوید: «کرونا دردی بر دردهایش افزوده، زیرا از زمان شیوع این ویروس و قرنطینه خانگی، شوهرش بداخلاقتر شده و با کوچکترین بهانه، داد و بیداد راه میاندازد، به همه چیز گیر میدهد و به او توهین میکند.» اشرف با ناراحتی میگوید: «شیوع کرونا مسئولیتهای او را چند برابر کرده، شوهرش حتی در انجام تکالیف بچهها به او کمک نمیکند.»
شیوا ۳۶ ساله است. با شوهر و بچه اش زندگی میکند و علاوه بر کارهای منزل و خرید از بیرون، مسئولیت نگهداری از پدر پیرش که تنها زندگی میکند و به مراقبت نیاز دارد نیز با اوست. شیوا میگوید: «پدرم سرما خورده و شوهرم که به طرز عجیبی از کرونا میترسد مخالف رفت و آمد من به خانه اوست. میگوید مریض می شوی و شر تو هم گردن ما میافتد و ما را هم مریض میکنی. همان جا خانه پدرت بمان! هر روز با من جروبحث میکند و اگر حضور پسرمان نبود مطمئنم که من را کتک می زد. وضعیت دیگر زنان فامیل هم بهتر از من نیست؛ مخصوصا که شوهرانشان اغلب مشروب هم مصرف میکنند.»
زهرا ۳۵ ساله است. او مبتلا به کرونا بوده و در حال گذراندن دوران نقاهت است. زهرا میگوید: «حال و روز زنی که کرونا میگیرد با مردی که به کرونا مبتلاست بسیار متفاوت است. کم نیستند زنانی مثل من که وقتی کرونا گرفتم نه تنها از جانب شوهر مراقبت و حمایتی دریافت نکردم بلکه به گونهای با من رفتار شد که انگار من کرونا را وارد کشور کرده و مقصر اصلی منم. از زمان شیوع کرونا مسئولیتهای من چند برابر شده است. به جز پخت و پز و کارهای خانه، با تعطیلی مدارس رسیدگی به تکالیف بچهها هم بر کارهایم اضافه شده است. شوهرم بنّا است و از اینکه بیکار شده بسیار ناراحت و عصبانی است. قبل از کرونا در خانه خیاطی میکردم، بیکار شدن خودم و شوهرم وضعیتی را ایجاد کرده که حتی پول خرید یک گونی برنج را نداشتیم. مجبور شدم بعضی از سفارشات برای دوخت را قبول کنم، فکر کنم سر همین آمدنها و رفتنهای تک و توک بود که کرونا گرفتم. حالم البته خیلی بد نبود، به محض مثبت شدن تستم شوهرم شروع کرد به دادو بیداد و جنجال که تقصیر تو بود که از این زنها کرونا گرفتی و حتما من را هم مبتلا میکنی. تعجب میکردم از اینکه چرا دعوا میکند و فحش میدهد؛ در حالی که میداند چرا سفارشات را قبول کرده ام. وضعیت دشوار بود، شوهرم نه آشپزی بلد بود و نه طرف من میآمد که حداقل داروهایم را بدهد. آخر هم یک بهانه تراشید و به روستا پیش مادرش رفت. خواهرم آمد و تا زمان بهبودی کنارم بود. میدانی زن که باشی، مادر که باشی، باید به خاطر بچه هایت با کرونا یا هر چیز دیگری بجنگی، کسانی که عاشق اند هرگز نمیترسند و عاشقتر از مادر کیست؟
خبرهایتان رو به صورت کلی مطالعه کردم اول بگویم که افراط و تفریط گمراهی به همره خواهد آورد و دوم باید عرض کنم که کارکردن در حوزه علوم انسانی چون پا پدیده های نسبی سرکار داریم و غالبا ابزار مطالعاتی کمی در این علوم کاربردی ندارد برخلاف علوم تجربی لذ بهتر است در قلم زدن با اطمینان و قطعیت ننوشت کما اینکه بعد از قرنها نظریه داروین که از نظریه های مرجع در علوم انسانی بوده به صورت علمی نقض می شود
و اما اگر در گذشته باحمایت از مرد سالاری امروز شاهد نادیده گرفتن حقوق زنان ذر بعضی مواقع هستیم باید عرض کنم تضاد حقوق زنان و مردان باعث کسست خانواه ها شئه امروزه کم کم داریم با پدیده شوهر ازاری رسیده ایم، پس پیشنهاد میکنم آنقدر با دیده فمنستی قلم نزنید و موضوعات و مسئل اجتماعی چند بعدی هستند و و اغلب یک عامل باعث، تاثیر بر یک پدیده نمی باشد