دیدارنیوز ـ
ابوالحسن مظفری*: ویروس جدیدی پای خود را به زندگی آدمیان باز کرده و تا همینجا نشان داده که خواسته و ناخواسته، چیزهای زیادی را در عالم وادار به تغییر خواهد کرد. اطلاعات موجود تا این لحظه نشان میدهد که تصور بازگشتن به دوران پیش از آن، احتمال ناچیزی دارد و از این به بعد باید تمرین کنیم تا همه چیز خود را با این شرایط وفق دهیم.
تجربه نشان داده که بسیاری از تغییرات در پیرامون ما، بیشتر براساس جبر بوده تا اختیار. حالا این فشار جدید میتواند یا تبدیل به توفیقی اجباری شود و یا سیاهچالهای بزرگ در زندگی انسانها ایجاد کند. در سلسله مطالبی ذیل این تیتر (که به مرور ارائه خواهد شد)، تلاش میشود تا برخی از این فرصتها و تهدیدها بیان شود.
۱- فرصت افزایش عقلانیت در حاکمیتجامعهی ما به دلایل عدیده (که فعلا قصد واکاوی یا تأیید و رد آن را نداریم) رویکردی عقلستیزانه و عقلگریزانه داشته و آن قدر که به احساسات بها دادهایم، به عقل و عقلانیت مدنی (که پدیدهای مربوط به سبک زندگی قرون اخیر است) ندادهایم.
استبداد دارای قدمتی طولانی در این سرزمین است و در بنمایهی افکار اغلب ما، جایگاه رفیعی دارد و فقط کافی است کمی فرصتش را بیابیم تا به سمتش کشیده شویم؛ و از سوی دیگر، سوابق و نتایج «عقل جمعی» در میان ما خیلی ریشهدار نیست.
اما این دوران کوتاه ویروسی، تحولی شگرف در اجبار حاکمیت ما به رویکردهای عقلانی ایجاد کرده است. میدانیم که هیچ شوخی با ما ندارد و رتبهبندیهای ما را هم درک نمیکند، و از طرفی راهی جز هماهنگی دقیق و کامل میان تمامی آحاد جوامع باقی نمیگذارد.
یا باید تمام آن را (حداقل) در کل کره زمین مهار کنیم، یا آمادهی واگیری سریع آن باشیم و به همین خاطر، ناچاریم که نه فقط همبستگی مجموعههای کوچک پیرامون خود را احیا کنیم، بلکه باید به نوعی همبستگی جهانی برسیم.
یا آن شعارهای انسانی شامل بهم پیوسته بودن بنی بشر و همدردی و اینکه «بنی آدم اعضای یک پیکرند ...» را به طور واقعی (و نه نمایشی و صرفا با اهداف سیاسی و فشار بر مخالفین) عملیاتی میکنیم، یا باید شاهد فروپاشی اقتصاد و نظم جهانی فعلی که بیشتر در خدمت مطامع قدرتها است تا منافع ملتها، بشویم.
نظام تصمیمگیری ما هر چقدر که از شوک روزهای اول خارج شد، بهرهی بیشتری از عقلانیت و خرد جمعی برده و درصد تصمیمات نادرست، خلقالساعه و پراکندهکاری آن به مرور کاهش یافت. همچنین شاهد همراهی و همبستگی بیشتر مردمی هستیم و نتیجهاش، توفیق نسبی در مدیریت روزهای اخیر است.
البته شاهد درصدی از پنهانکاری، سوءتدبیر و کوچک شمردن این بحران در اینجا و تمامی کشورها (و حتی کشورهای توسعهیافته) بودهایم، انگار آسمان سیاست در همه جا، طیف رنگی شبیه همدیگر دارد که فقط شدت و ضعف آن، متفاوت است.
تعطیل شدن بعضی جاها و چیزها و آزاد شدن مواردی دیگر (که بعضا شبیه تابو درآمده بودند) و تعامل نسبی مراکزی که تا بحال بیشتر شاهد تقابل آنها بودیم، نشان داد که پس میشود از برخی سختگیریها کاست و برخی رخصتها را نیز شاهد بود.
باید این فرصت را قدر دانست و اجازه داد تا بهرهمندی از عقلانیت، گسترش یابد. مبادا در چنبرهی انتقادات فلهای بیفتیم که در هر حالتی فقط انتقاد کردن اولویت ما باشد. در شرایط مدیریتی ما، «تشویق» کارهای درست حاکمیت، بیشتر از انتقادات فلهای اثربخش است.
در همین مدت کوتاه، توجه به نظر کارشناسان و متخصصان واقعی (و نه نمایشی) افزایش یافته و دخالت افراد به ظاهر مسئول، ولی غیرمسئول، محدودتر و کمتر شده است. باید امیدوار باشیم که این دوران حضور ویروس، کوتاه بوده، ولی عمر بهرهمندی از عقلانیت در نظام تصمیمگیری ما، طولانی و ماندگار باشد.
در قسمتهای بعدی، به سایر «فرصتها» و «تهدیدها» خواهیم پرداخت.