مشکلات روحی و دغدغههای روانی، با اتفاقاتی که در سال ۹۸ بر مردم کشور گذشته است و موج نا امیدی که در مردم شاهد هستیم و همچنین اضطراب ناشی از بیماری کرونا، به اوج خود رسیده است. در همین خصوص، دیدارنیوز با علیرضا شریفییزدی روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه در رابطه با دلایل آسیب سلامت روان جامعه و راهکارهای مناسب برای تقویت آن به گفتوگو پرداخته است. وی در بخشی از صحبتهای خود گفت: در بُعد فردی، وقتی اضطراب در فرد بالا میرود و ترشح کورتیزول افزایش پیدا میکند و کارایی سیستم ایمنی کمتر میشود، زمینه برای گرفتن هر گونه بیماری ویروسی از جمله کرونا بالا میرود؛ یعنی بیشتر احتمال دارد فرد مبتلا بشود. به همین دلیل، راه چاره به لحاظ فردی این است که ما کارهایی انجام بدهیم تا اضطراب فردی را از خودمان دور کنیم. به لحاظ جمعی در فضاهایی که مرتب راجع به کرونا بحث میشود مثل مهمانیها، محل کار و ... بحث را عوض کنیم.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: روز به روز آمار مبتلایان به کرونا افزایش مییابد و همین امر وحشت را در جامعه بیشتر کرده است. اضطراب ناشی از مبتلا شدن به این بیماری، زندگی را برای بیشتر مردم سخت کرده است. شکی نیست که شیوع این بیماری فراگیر تا مدتی ادامه خواهد داشت، ولی تبعات روانی این شرایط بیشتر از خود بیماری برای جامعه ایران خواهد بود. مشکلات روحی و دغدغههای روانی، با اتفاقاتی که در سال ۹۸ بر مردم کشور گذشته است و موج نا امیدی که در مردم شاهد هستیم و همچنین اضطراب ناشی از این بیماری، به اوج خود رسیده است.
در همین خصوص، دیدارنیوز با علیرضا شریفییزدی روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه در رابطه با دلایل آسیب سلامت روان جامعه و راهکارهای مناسب برای تقویت آن به گفتوگو پرداخته که در ادامه می خوانید.
علیرضا شریفییزدی چند نوع اختلال روانی که بر اثر ویروس کرونا در جامعه ایجاد شده است را بررسی میکند و به دیدارنیوز میگوید: «چند مسئله در بحث کرونا وجود دارد. ما در روانشناسی، بحثی تحت عنوان برجستگی ادراکی داریم؛ به این معنی که برای مغز انسان یک موضوعی قابل هضم نیست و احساس خطر نسبت به آن موضوع میکند و دچار برجستگی ادراکی میشود. به این معنا که روی آن مطلب زوم میکند و مطلب را بزرگتر از حد معمول در نظر میگیرد. میزان اضطراب ناشی از این برجستگی ادراکی در مغز بالا میرود و کورتیزول به عنوان هورمون استرس و اضطراب بیشتر در بدن ترشح میشود و فرد در یک اضطراب ماندگار مزمن به سر میبرد».
در ادامه شریفییزدی بیان میکند: «نکته دوم در مورد بحث کرونا مسئله سندروم خبر بد است. در داخل کشور ما اتفاقات بسیاری رخ میدهد. به اتفاقات سه الی چهار ماه اخیر کشور نگاه کنید؛ از ناآرامیهای آبان ماه و اتفاقاتی که افتاد، بعد از آن مسئله ترور شهید سلیمانی و اتفاقی که در کرمان در مراسم تشییع شهید سلیمانی افتاد و بعد از آن مسئله هواپیما، همه این اتفاقها باعث شد که تابآوری اجتماعی و اعتماد عمومی به شدت کاهش پیدا بکند. به کرونا در حقیقت باید در راستای آن زنجیره نگاه کنید، یک اضطراب جمعی از قبل تولید شد که تا امروز ادامه داشته است. گاهی کمتر و گاهی بیشتر میشود و امروز میبینیم که بخش زیادی از جامعه را درگیر کرده است. به همین دلیل، بحثی که در مورد کرونا است، بخشی از آن مربوط به کرونا و بخش دیگر برمیگردد به اضطرابهای نهفته جا مانده از اتفاقات دیگر از جمله اتفاقاتی که در سه چهار ماه گذشته روی داده است. از این رو دوباره این دملهای چرکین در جامعه سرباز کرده است. در جریان آبان ماه، مسئله این بود که چه تعدادی در آن جریانات کشته شدند. خبرگزاری رویترز یک چیزهایی گفت ولی مقامات ایران گفتند که کمتر است و قرار بود اعلام کنند که اعلام نشد. بعد از آن خبر جنگ با آمریکا و حمله ایران به عین الاسد و قضیه هواپیما رخ داد و زمینهای را فراهم کرد که اعتماد عمومی به بخشی از مسئولین کاهش پیدا کرد و این باعث افزایش اضطراب شد. نمود آن را هم در اتفاق اخیر شاهد هستیم؛ یعنی وقتی که مقامات مسئول اعلام میکنند که ۱۰ نفر بر اثر کرونا فوت کردهاند، جامعه این اخبار را پس میزند و نمیپذیرد و بعد آمارهای بسیار بیشتری را اعلام میکنند. یا وقتی بعضی از مقامات دولتی کرونا میگیرند توده مردم در شبکههای اجتماعی مطرح میکنند که این دروغ است و میگویند طرف در جایی قرنطینه شده که در دسترس نباشد. بخشی از اضطراب ناشی از کرونا به قبل برمیگردد و بخشی مربوط به این است که اعتماد عمومی کاهش یافته و مردم به مدیریت باور ندارند و از این رو میزان اضطراب بالا است».
این دکتر روانشناس، سومین اتفاق در جریان کرونا که به بحث روان جامعه برمیگردد را سندروم خبر بد میداند و در مورد آن میگوید: «سندروم خبر بد، یک بیماری در حوزه روانشناسی است که مغز افراد به خبرهای منفی عادت میکند یا بهتر بگوییم معتاد میشود. فرد صبح که از خواب بیدار میشود اول به سراغ موبایل خود میرود و شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، واتسآپ، تلگرام و غیره را میبیند تا خبرهای بد و اتفاقات بد که در کشور می افتد را بخواند و تا این اخبار را نبیند مغزش آرام نمیگیرد. این سندروم خبر بد باعث پیگیری اخبار بد میشود و پیگیری اخبار بد، اضطراب را افزایش می دهد. همچنین وقتی افراد با هم جمع میشوند نقل محافل بحث ویروس کرونا میشود و در مورد آن ابراز نگرانی میکنند و دوباره حجم اضطراب را افزایش میدهند. مجموع این شرایط، فضای مسموم، ناآرام و ناایمن را در جامعه ایجاد میکند و باعث میشود بخش زیادی از انرژی جامعه به سمت مواردی که اصلاً ربطی به اصل کرونا ندارد برود. مسئولین هم باید تلاش کنند بخشی از این شایعات و اضطراب بالا را کاهش بدهند و چون موفق نمیشوند باز دوباره اعتماد عمومی کاهش پیدا میکند».
وی در ادامه اظهار میکند: «در بُعد فردی، وقتی اضطراب در فرد بالا میرود و ترشح کورتیزول افزایش پیدا میکند و کارایی سیستم ایمنی کمتر میشود، زمینه برای گرفتن هر گونه بیماری ویروسی از جمله کرونا بالا میرود؛ یعنی بیشتر احتمال دارد فرد مبتلا بشود. به همین دلیل، راه چاره به لحاظ فردی این است که ما کارهایی انجام بدهیم تا اضطراب فردی را از خودمان دور کنیم. به لحاظ جمعی در فضاهایی که مرتب راجع به کرونا بحث میشود مثل مهمانیها، محل کار و ... بحث را عوض کنیم. ما اطلاعات اولیه باید داشته باشیم برای پیشگیری، آنها را باید رعایت کنیم ولی بحث مدوام در این مورد، دردی را دوا نمیکند و به لحاظ سندروم خبر بد، فکر و ذهنمان را روی خبرهای بد که عمدتاً هم ناموثق، شایعه و غیر واقعی است متمرکز میکند و اضطراب را افزایش میدهد. در موقعیت فعلی، دولت کار زیادی نمی تواند بکند، به این دلیل که در مدیریت بحرانها معمولا ناتوان و کم توان عمل کرده؛ چه در سیل و چه در زلزله و هر اتفاقی که افتاده است. در تمام اتفاقات شاهد هستیم که چگونه اقدام میکند. همه امکاناتی را به میدان میآورد ولی فقط یک بخش را میتواند رسیدگی کند. در اینجا خود مردم میتوانند کمک بکنند و با آرامش دادن به هم، شرایط را فراهم کنند. امکاناتی که دولت چین برای مبارزه با کرونا در پیش گرفته، شاید یک صدم آن را هم دولت ما نتواند فراهم کند، شاید امکانات و پولش را ندارد. همچنین مدیریت، ضعیف است و آمادگی برای این اتفاقات را ندارد. در نتیجه، مردم خودشان باید به میدان بیایند و در جهت کاهش اضطراب و یا در جهت کمک کردن به یکدیگر حرکت کنند تا این فضای مهآلود، زودتر برطرف بشود و وارد دور جدیدی بشویم».
علیرضا شریفییزدی در مورد بیماریهای روحی بعد از این جریان، چنین میگوید: «اضطرابها به چند دسته تقسیم میشوند. بخش بزرگی از اضطرابهای مردم، اضطراب طبیعی است. اضطراب و استرس بیمارگونه ندارند و در مقابل یک چیزی قرار گرفتند که نمیشناسند. دچار برجستگی ادراکی شدهاند تا بتوانند مسئله را بشناسند، کلاه سرشان نرود و هوشیار باشند. خبر میپیچد که چند نفری فوت کردند و مردم وحشت میکنند. یک بخش بزرگی از مردم با عبور از این بحران، اضطرابشان به شدت فروکش میکند، این افراد نیازی به تراپیست ندارند و روند عادی را طی میکنند. گروهی که از قبل، اضطراب داشتند ـ همانطور که عرض کردم اضطرابهایی که مربوط به آبان ماه، اتفاقات بین ایران و آمریکا و... است ـ همچنین افرادی که اضطرابهایی داشتند و یک دفعه که با کرونا برخورد میکنند این اضطرابها خیلی بیشتر میشود؛ این افراد حتماً نیاز به تراپی دارند و دلیلش هم در کرونا نیست، اینها دلایل و موارد فردی یا زمینههای کودکی و نوجوانی دارند که نهفته است و اینجا بیشتر نشان میدهد و واکنش این دسته از افراد نسبت به محرک بیرونی، نسبت به مردم معمولی خیلی بیشتر است و نیاز به تراپیست و درمان دارند. یک گروهی هستند که انقدر جریان کرونا آنها را درگیر کرده که بعد از این بحران، اضطراب در آنها میماند و این دسته هم نیاز به درمان دارند. اما دولت باید چیکار کند؟»
وی در پایان بیان میکند: «اگر دولت بخواهد و بتواند کاری بکند باید حتماً به همان نسبتی که در سلامت جسم مردم ادعا میکند که اهمیت میدهد، زمینههایی را فراهم کند که به سلامت روان مردم هم رسیدگی شود و مراکزی را ایجاد کند و بیمههای تراپی درمانی در حوزه روان را حتماً بپذیرد تا به لحاظ اقتصادی، فشار به مردم نیاید. کار دیگری که دولت میتواند بکند آموزش در شرایط عادی است. وقتی ما در شرایط بحران قرار میگیریم مردم چگونه باید عمل بکنند؟ یکی از آنها شفافسازی است که متأسفانه ما در مقوله شفافسازی و گردش آزاد اطلاعات در کشورمان، روغن کاری نیاز داریم. دولت باید زمینه را فراهم کند که کاهش اضطراب صورت بگیرد. در شرایط فعلی متخصصین اعلام کردند هر یک ساعت یکبار دستان خود را بشوئید؛ چون هیچ درمانی نیست و بحث فقط بحث پیشگیری است. ولی در بلند مدت فقط کسانی دچار وسواس میشوند که زمینه اختلال وسواس را دارند. لذا آدمهای معمولی که بنا به شرایط بیش از اندازه به تمیزی، وسواس نشان میدهند مطالعات نشان میدهد که این باعث وسواس نخواهد شد. علت اصلی وسواس، کاهش سروتونين در مغز است ولی کسانی که زمینه وسواس دارند مسئله وسواس می تواند درونشان افزایش یابد».