عدهای از کارشناسان اعتقاد دارند که آمریکا از حیث اقتصادی، آمادگی ورود به جنگ دیگری را ندارد و جنگهای پیشین در افغانستان و عراق هزینههای گزافی بر اقتصاد آمریکا تحمیل کرده است که تاکنون نیز ادامه دارد. اما برخی دیگر از متخصصان روابط بین الملل معتقدند آمریکا از حیث اقتصادی، درگیر بحران یا مشکل جدی نیست که به دلیل آن، از ورود به جنگ با ایران واهمه داشته باشد. دیدارنیوز در گفتگو با محمود دهقان طزرجانی استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل و امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا به این موضوع پرداخته است. دهقان معتقد است آنچه ممکن است آمریکا را از ورود به جنگ بازدارد، مشکل اقتصادی نیست بلکه ضربهای است که آغاز جنگی دیگر به اعتبار آمریکا وارد میکند و شانس ترامپ برای پیروزی در انتخابات را کاهش میدهد. ابوالفتح نیز بیان میکند که موتور رونق بخش اقتصاد آمریکا ورود این کشور به جنگ است، زیرا اساسا بخشی از اقتصاد آمریکا اقتصاد جنگی و در خدمت جنگ است.
دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: به دنبال ترور سردار شهید قاسم سلیمانی به دست نظامیان آمریکایی در عراق و پاسخ موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منطقه غرب آسیا درگیر فضایی ملتهب از جهات گوناگون از قبیل سیاسی، اقتصادی و به ویژه اجتماعی شده است. سوال اصلی که در اذهان عمومی مطرح است و متخصصان و کارشناسان را به تفکر واداشته، این است که آیا احتمال ورود آمریکا و ایران به جنگ مستقیم و یا غیرمستقیم از طریق افزایش تنشها در منطقه، وجود دارد یا خیر؟ پاسخ این پرسش از وجوه مختلف قابل بررسی است. یکی از مهمترین جنبهها، بررسی شرایط اقتصادی دو کشور است که آیا به عنوان عاملی بازدارنده برای ورود به جنگ به شمار میرود یا عاملی تسریع بخش است؟
آمریکا مشکل اقتصادی ندارد
عده ای از کارشناسان اعتقاد دارند که آمریکا از حیث اقتصادی، آمادگی ورود به جنگ دیگری را ندارد و جنگهای پیشین در افغانستان و عراق هزینههای گزافی بر اقتصاد آمریکا تحمیل کرده است که تاکنون نیز ادامه دارد. از طرف دیگر، درصد میزان بدهیهای آمریکا نسبت به تولید ناخالص ملی به شکل بی سابقهای رشد کرده است. در بحران ۲۰۰۸ روند رشد بدهیهای آمریکا سرعتی بیسابقه گرفت و هم اکنون بدهیهای آمریکا نسبت به تولید ناخالص داخلی این کشور نزدیک به سقف تاریخی قرار دارد. طبق برخی از برآوردها این نسبت در سال ۲۰۲۰ به حدود ۱۱۰ درصد خواهد رسید و بعید نیست حتی رکورد تاریخی آن نیز شکسته شود. بر اساس این برآوردها ممکن است این مساله آمریکا را از ورود به جنگ مستقیم یا افزایش تنش در منطقه باز دارد.
در پاسخ به این احتمال محمود دهقان طزرجانی استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل به دیدارنیوز گفت: «آمریکا از حیث اقتصادی، درگیر بحران یا مشکل جدی نیست که به دلیل آن، از ورود به جنگ با ایران واهمه داشته باشد. آنچه ممکن است آمریکا را از ورود به جنگ بازدارد، ضربهای است که آغاز جنگی دیگر به اعتبار آمریکا وارد میکند یعنی اقدام به جنگ و افزایش تنشها بر وضعیت سیاسی در آمریکا تاثیر گذاشته و شانس ترامپ برای پیروزی در انتخابات را کاهش میدهد، زیرا آمریکا میتواند جنگ را شروع کند، ولی تضمینی نیست که بتواند آن را خاتمه دهد. به عنوان مثال ورود به عراق و گرفتن آن، تنها دو هفته طول کشید، اما ادامه جنگ و ماندن در عراق بیش از ۷ تریلیون دلار و ۴۴۰۰ کشته برای آمریکا هزینه داشته است و حتی علی رغم صرف چنین هزینه ای، آمریکا هنوز نتوانسته به دستاوردهای مورد نظرش در عراق دست یابد.»
تعریف جنگ پرهزینه در ایران و آمریکا متفاوت است
نگاهی به دکترین ترامپ در حوزه سیاست خارجی و منطقهای مبنی بر اینکه راه صلح و امنیت از تقویت تسلیحات و کنشهای نظامی میگذرد و همچنین بررسی بودجه دفاعی این کشور که حتی قبل از رخدادهای اخیر و بروز تنش میان ایران و آمریکا، تصویب شده بود، نشان میدهد که آمریکا برای شروع جنگ با ایران از هزینههای آن هراسی ندارد.
امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا در توضیح این عدم واهمه به دیدارنیوز گفت: در بسیاری از مواقع، موتور رونق بخش اقتصاد آمریکا ورود این کشور به جنگ است، زیرا اساسا بخشی از اقتصاد آمریکا اقتصاد جنگی و در خدمت جنگ است، البته منظور لزوما پرتاب موشک و لشکرکشی نیست، منظور درآمدی است که از صنایع نظامی و صنایع وابسته به صنایع نظامی و قراردادهای کلان پیمانکاران وزارت دفاع به دست میآید.
وی افزود: نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار از بودجه دفاعی آمریکا مربوط به قراردادهایی است که با خرید سلاح یا تجهیز پایگاهها یا خدمات رسانی به نیروهای مسلح در آمریکا مرتبط است؛ بنابراین با توجه به چنین گردش مالی، در بعضی از مواقع؛ نه تنها بحرانهای اقتصادی مانع ورود جنگ نیست، بلکه خود به مشوقی برای ورود آمریکا به جنگ تبدیل میشود.
ابوالفتح در خصوص بدهیهای آمریکا نیز گفت: این مساله عامل بازدارنده جنگ برای آمریکا نیست که اگر بود جنگ ۲۰۰۳ علیه عراق و یا جنگ علیه لیبی و افغانستان شکل نمیگرفت. اگر بدهی دولت فدرال آمریکا نگران کننده بود، آمریکاییها نیروهایشان را از اقصی نقاط جهان فرامی خواندند، اما همان طور که شاهدیم ترامپ در مقایسه با اوباما بر تعداد این نیروها در خاورمیانه افزوده است.
این کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا آمادگی ورود به جبهه سومی برای جنگ را دارد یانه، گفت: اینکه تعریف از جنگ پرهزینه چیست و چه مقدار هزینه میشود مهم است. گاهی ما این تعریف را منطبق با اقتصاد ایران ارائه میدهیم و برآورد میکنیم که به عنوان مثال ۵ میلیارد دلار رقم بسیار گزافی برای جنگ است، اما گاهی جنگ پرهزینه را با نگاه به اقتصاد آمریکا تعریف میکنیم. از نظر آنها جنگ پرهزینه یعنی ۸ تریلیون دلار. آمریکا با چنین عدد و رقمی به راحتی میتواند چند کشور را بخرد و بفروشد، بنابراین فشار اقتصادی برای اقتصاد قدرتمند آمریکا که اولین قدرت اقتصادی جهان است و تولیدناخالص ملی اش در حدود ۲۰ تریلیون دلار است با فشار اقتصادی در کشوری دیگر که اقتصاد ضعیفی دارد متفاوت است بنابراین آنها واهمهای از ورود به جنگ ندارند.
وی در پایان افزود: جنگ عراق برای آمریکا بسیار پر هزینه بود، اما ترامپ عقیده دارد که رسیدن به صلح و حفظ آن از راه تقویت ارتش است، زیرا یک ارتش قدرتمند باعث میشود که کشورهای دیگر فکر حمله به آمریکا را نکنند. با این استدلال، امسال رکورد بودجه دفاعی آمریکا شکست و به عدد ۷۴۰ میلیارد دلار رسید؛ در حالی که هیچ جنگ بزرگی هم وجود نداشت، زیرا آمریکا در حال خروج از افغانستان بود، جنگ عراق فروکش کرده و هنوز تنشها با ایران آغاز نشده بود.