دیدارنیوز - آندرهآ استراماچونی که روز گذشته (شنبه) با انتشار ویدئویی از بدعهدی باشگاه استقلال در پرداخت مطالباتش سخن گفت و تأکید کرد دیگر سرمربی استقلال نیست، در تازهترین اظهارنظرش در گفتوگو با نشریه ایتالیایی «کوریره دلا سِرا» چاپ میلان از احتمال بازگشتش به ایران سخن گفت. گفتوگوی سرمربی پیشین اینتر با این نشریه را در زیر میخوانید:
* استراماچونی، راستش را بگو، انتظارش را داشتی روزی هواداران با اعتراض خیابانی از مدیران باشگاه بخواهند تو را برگردانند؟
اعتراف میکنم که حتی در خیالاتم هم چنین چیزی را تصور نمیکردم.
* تا همین چند ماه پیش، تو حتی نمیدانستی که فوتبال ایران اینقدر میتواند پرشور باشد. در واقع حتی شناختی از فوتبال ایران نداشتی ...
بله، این حقیقت دارد. زمانی که از باشگاه استقلال پیشنهاد دریافت کردیم، اولین چیزی که با خودم گفتم این بود که «ایران؟!»
* و چطور شد که آنها تو را برای این کار در نظر گرفتند؟
علی خطیر، عضو پیشین فیفا که بازیهای اینتر در لیگ اروپا را دنبال میکرد، مرا به خاطر داشت.
* آیا بدون هیچ تردیدی پیشنهاد آنها را پذیرفتی؟
من آدم ریاکاری نیستم، حقیقت این است که وقتی متوجه شدم پیشنهادی از ایتالیا ندارم، پیشنهاد همکاری با استقلال را پذیرفتم.
* پس از آن اوضاع چطور پیش رفت؟ به همسرت گفتی «عزیرم، سال آینده برای مربیگری به ایران خواهم رفت؟» ...
بله، کموبیش همینطور بود.
* و واکنش همسرت چه بود؟
دالیلا زن فوقالعادهای است. او همیشه مرا همراهی میکند و همیشه طوری رفتار میکند که فرزندانمان حس میکنند در خانه هستند. هیچگاه دست از قدردانی از او نخواهم کشید. دالیلا حتی با حجاب هم خیلی خوب است.
* دقیقاً در استقلال چه اتفاقی افتاد؟
مشکلات نامنظم در پرداختها وجود داشت، نهتنها تأخیر در پرداخت، بلکه در مورد شکل پرداخت صحبت میکنم و این وضعیت از همان شروع کار از جانب مدیریت باشگاه وجود داشت. قطعاً به خاطر تحریمهایی که علیه ایران اعمال شده، مشکلاتی هست
* در 18 سالگی به تیم اول بولونیا رسیدی، اولین بازی را در جام حذفی ایتالیا انجام دادی اما مصدومیت زانو رویای تو را بر باد داد، چه اتفاقی می افتاد اگر مصدوم نمی شدی؟
سئوال خوبی بود. من 23 سال بعد از سومین عمل جراحی زانو باید جواب این سئوال را بدهم. در 14 سالگی خانه را ترک کردم تا فوتبالیست حرفه ای شوم. شاید من بازیکن فوق العاده ای می شدم شاید هم نه. در آن زمان فقط فکر می کردم دیگر هرگز بازی نمی کردم.
*به جای فوتبالیست یک مربی بداخلاق روی نیمکت شدی و حسادت برخی همکارانت را برانگیختی؟
اگر بعضی از مربیان قدیمی از من انتقاد کردند چون فکر نمی کنند من خوب یا بد هستم. نظرات همه را می پذیرم و احترام می گذارم. اما اگر به من بگویند که کار درستی انجام ندادم باعث می شود به آنها بخندم زیرا برخلاف کسانی که در سری A یا B کار می کنند من هرگز به عنوان فوتبالیست حرفه ای بازی نکردم. هیچ خویشاوند یا دوستی ندارم که فوتبال بازی کرده باشد . پدر و مادرم معلم بودند و از 23 سالگی در اردوی تیم های جوانان به صورت آماتوری که الان وجود خارجی ندارد تمرین و کارم را شروع کردم .
*سپس تماس ماسیمو موراتی از راه رسید؟
کسی که همه چیزم را مدیون او هستم. فقط کسانی که هرگز فرصت صحبت با ماسیمو موراتی در مورد فوتبال را به دست نیاوردند نمی توانند صلاحیت وی را به عنوان یک معمار مدیریت فوتبال درک کنند.
* به این موضوع فکر کردی که نیمکت اینتر خیلی زود به تو رسید؟
(باخنده) به نظر شما می توانستم به موراتی جواب "نه" بدهم؟ ما شوخی نمی کنیم. صحبت از تیمی مثل اینتر بود که می توانست تمام زندگی من را متفاوت کند.
* این ذهنیت در استراماچونی جوان وجود داشت که بتواند بلافاصله با اینتر برنده شود؟
استراماچونی جوان مربی بی تجربه ای بود که شانس خوبی برای حضور در اتاق فکر قهرمانی پیدا کرده بود. زانتی، لوسیو، میلیتو، کامبیاسو، ساموئل، استانکوویچ، اشنایدر، چیوو، مایکون، جولیو سزار و .. آیا من نباید با آنها ادامه می دادم؟ آنها بودند که به طور غیرمستقیم من را برای فصل بعد ترغیب می کردند که ادامه بدهم.
*هشت برد متوالی مانند تراپاتونی، جی جی سیمونی، رانیری و شکست دادن 3-1 یوونتوس کنته، بعد چه اتفاقی افتاد؟
من اغلب این سئوال را از خودم بارها پرسیدم. به سه جواب رسیدم؛ اول یکسری فوق العاده از مصدومیت هایی که در ژآنویه به تیم ضربه زد که ما را مجازات کرد. دوم فروش قریب الوقوع سهامی باشگاه به اریک توهیر باعث بی ثباتی در تیم شد. سوم هم بی تجربگی خودم که باعث اشتباهاتی زنجیروار گردید.
*از نزاع عجیب با آنتونیو کاسانو هم صحبت می کنی.
این اتفاق در مقابل افراد مختلف رخ داد. بنابراین انکار آن بی فایده است و موارد دیگری هم بود که اتفاق افتاد که اگر تجربه الان را داشتم نمی گذاشتم این اتفاقات رخ بدهد.
*بعد از اینتر به اودینزه رفتی.
ما خیلی خوب شروع کردیم اما وقتی عملا در ماه ژانویه در نقطه امن در جدول ایستادیم باشگاه تصمیم به فروش موریل ستاره تیم گرفت. تیم شروع به ضعیف شدن کرد و در پایان سال با افت شدید رسان باشگاه تصمیم به همکاری با یک مربی دیگر گرفت. با این حال تنها کسی بودم که پس از سال ها یک فصل را با هدایت اودینزه به پایان رساندم.
*سپس در خارج از کشور با پاناتینایکوس، اسپارتاپراگ، استقلال و .. ادامه دادی؟
یک فرآیند طبیعی برای مربیان حرفه ای.
سیاست ورزش ایران بر وزن چیست؟
تیم ما تیمی است که 100٪ توسط دولت اداره می شود و رئیس جمهور و هیئت مدیره نتیجه انتخاب های سیاسی است. من از او می پرسم: آیا فکر می کنید سیاست برای تیم ما سنگینی دارد؟
* چه چیزی از ایران با خود به ایتالیا آوردی؟
تجربهای منحصربهفرد از سرزمینی تاریخی و شگفتانگیز. ایران کشوری متفاوت از چیزی است که توصیفش میکنند. نشانههایی از امپراتوری پارس، پرسپولیس، گهواره تمدن، شیراز، اصفهان تنها بخشهایی از عجایب پارسیان است. همچنین برخورد مردم ایران با خارجیها فوقالعاده است.
* خیابانهای تهران با رفتن تو ناآرام شد...
و به همین خاطر است که امیدوارم به ایران بازگردم تا سرمربی این هواداران فوقالعادهای شوم که به خاطر من به خیابانها آمدند.
* هیئت مدیره جدید باشگاه استقلال اعلام کرده «ما پول استراماچونی را پرداخت کردهایم و او میتواند بازگردد.»، آیا همه چیز به خوبی تمام میشود؟
پاسخ شما را وقتی میدهم که همه چیز به درستی انجام شود.