دیدارنیوز - زن میانسال که مانتویی بلند پوشیده و با روسری تمام سرش را پوشانده آرام طوری که بقیه صدایش را نشنوند میگوید: «حجاب خیلی شل شده، از اول انقلاب تا الان حجاب تو شلترین حالت خودش است. گشت ارشاد و اینا هم خیلی کم شده، فقط برای حفظ ظاهر است.»
منیژه یکی از کسانی بود که در مورد وضعیت کنونی حجاب با آنها صحبت کردم بیشتر زنان از وضعیت کنونی حجاب ناراحت بودند، بعضی از آنها معتقد بودند که حجاب به قدر کافی درجامعه رعایت نمیشود و بعضی دیگر فکر میکردند اینکه مجبور به رعایت حجاب هستند نقض آزادی آنها در پوشش است. پخش شدن خبر زنی که در یکی از پارکهای تهران با دختری درگیر شده بود و موهای او را کشیده بود و اتفاقاتی از این دست، این سوال را در ذهن ایجاد میکند که حجاب عرفی در ایران چگونه است و بیشتر مردم چگونه لباس میپوشند؟
برای بررسی وضعیت حجاب در تهران در ساعات مختلف روز در شمال، جنوب، مرکز، غرب و شرق تهران نوع حجاب ۵۰۰ نفر را بررسی کردم، از این بین ۱۰۴ نفر چادر به سر داشتند که البته بیشتر آنها مربوط به جنوب تهران بودند. ۴۴ نفر چادر به سر داشتند اما آرایش زیادی داشتند و به نوعی میتوان آنها را نسل جدیدتر زنان با چادر دانست. یک نفر هم روبند بسته بود.
۸۵ نفر مانتو پوشیده بودند و حجاب کامل را رعایت کرده بودند، ۸۵ نفر هم مانتو پوشیده بودند و قسمتی از موهایشان یا دستانشان پیدا بود، ۱۱۶ نفر مانتوی جلوباز پوشیده بودند و ۴۸ نفر نوع پوششان به نوعی خاص از پوشش که به نام هنری شناخته میشوند و در نهایت ۱۷ نفر حجابی کمتر از این میزان داشتند.
به طور خلاصه نتیجهی بررسی حجاب در مناطق مختلف تهران از بین ۵۰۰ نفر به صورت زیر بود:
نوع پوشش |
روبند |
چادری عادی |
چادری متفاوت |
مانتویی محجبه |
مانتویی باحجاب متوسط |
مانتو جلوباز |
حجاب کمتر |
هنری |
تعداد |
۱ |
۱۰۴ |
۴۴ |
۸۵ |
۸۵ |
۱۱۶ |
۱۷ |
۴۸ |
درصد |
۲ |
۲۰٫۸ |
۸ |
۱۷ |
۱۷ |
۲۳٫۲ |
۳٫۴ |
۹٫۶ |
روبند
در غرب تهران درحالی که مشغول بررسی نوع حجاب عابران پیاده بودم زنی با روبند از خیابان رد شد، بیشتر حاضران در خیابان نسبت به پوشش او واکنش داشتند، بیشترشان با تعجب نگاهش کردند و زنی زیر لب ناسزایی به او گفت. جلو رفتم تا با او صحبت کنم اما گفت عجله دارد و حاضر به گفت و گو در مورد نوع پوشش خود نشد.
حجاب چادر
در ایستگاه متروی تجریش کنار زنی که چادر به سر دارد مینشینم و بحث حجاب را باز میکنم. زن زیر چادر مقنعهی مشکی سر کرده و مانتوی تیره رنگی هم به تن دارد به نظر زنی پنجاه ساله میآید، میگوید: «وضع خیلی بد شده، یک زمانی خیلی سخت گرفتند و حالا که فضا کمی باز شده، دیگر نمیشود فضا را کنترل کرد.» میپرسم چادریها زیاد شدند یا نه میگوید: «نه جوانها دیگر کمتر از چادر خوششان میآید، بیبند و باری طرفدار پیدا کرده».
زن جوانی که موهای بلند روشنش را از جلوی شال سبز تابستانی بیرون ریخته معترض میشود و میگوید: «بیبند و باری یعنی چی خانم؟ هرکی شبیه شما نبود بیبندوبار است؟» زن چادری رو به دختر جوان میگوید که منظورش او نبوده و ادامه میدهد: «بعضی دخترها دیگر خیلی ناجور بیرون میآیند، هرجور باشد ما مسلمانیم» زن جوان که هنوز عصبانی است ادامه میدهد: «مسلمانی به این چیزها نیست خانم، هرکسی حق دارد هرطور میخواهد لباس بپوشد، اینهمه سال است ما را با همین حرفها بدبخت کردید».
چند زن با پوششهای مختلف این مکالمه را گوش میدهند اما واکنش خاصی ندارند، اینطور به نظر میآید که اینگونه مشاجرهها برایشان به رفتاری عادی تبدیل شده است.
چادری با ظاهر متفاوت
زن جوانی با چادری که جلوی آن را باز گذاشته و روسری رنگی که گرهای خاص روی آن زده در یکی از خیابانهای شرق تهران وارد مغازهای میشود منتظر میمانم تا بیرون بیاید، بعد از تمام شدن خریدش دعوتش میکنم تا کمی در مورد نوع پوشش زنان و وضعیت حجاب با هم صحبت کنیم با کمی مکث میپذیرد. چشمهای آرایش شده و مژهی مصنوعی دارد و رژ قرمز رنگی به لب زده و کفش پاشنه بلندی هم به پا دارد و مدام اصرار دارد کسی او را مجبور به انتخاب حجاب نکرده و همسرش انتخاب را به خود او سپرده است.
میپرسم فکر میکند وضعیت حجاب در ایران چگونه است؟ میگوید: «والا هرکسی خودش میداند چطور بپوشد، من خودم سعی میکنم آراسته باشم و حجابم را هم رعایت کنم اما شاید کسی نمیخواهد حجاب داشته باشد نباید که زورش کرد. خانم هرچقدر سخت بگیرند بدتر میشود اصلا آدمیزاد از هرچه منع شود به آن گرایش دارد. به خاطر همین هم الان مردم کمتر از قبل حجاب رو میپذیرند» میپرسم از بین دوستانش کسانی که نوع پوشش متفاوتتری دارند هم دارد؟ میگوید: «همه جور آدمی بین دوستانم دارم.»
مانتویی محجبه
بیشتر کسانی که در این طیف قرار دارند، کارمندان و کارکنانی هستند که مانتو و شلوار پارچهای یکدستی پوشیدهاند زنانی هم بودند که میگفتند قبل از این چادر به سر داشتند اما تصمیم گرفتهاند مانتو را جایگزین چادر کنند. یکی از آنها میگوید: «حجاب که فقط چادر نیست، ما هرروز اینهمه راه میرویم و میآییم واقعا با چادر سخت است.»
در این بین زنان جوانی هم دیده میشوند که لباسهای بلند و حجاب کامل دارند اما در رنگ لباس و طرح آن بیشتر شبیه پوشش دانشجویان هنر لباس میپوشند، لباسهایی با طرح گل و کولهپشتیهایی با رنگهای فانتزی از مشخصههای لباس این طیف از زنان جوان است.
مانتویی با حجاب متوسط
زن میانسالی که مانتوی کوتاهی پوشیده و آستین آن را بالا زده و کمی از موهایش پیدا است از خیابان کریمخان میگذرد و در ایستگاه اتوبوس میایستد. کنارش میایستم و نظرش را در مورد حجاب در ایران میپرسم با حالتی ناراحت میگوید: «چه کار حجاب داری خانم؟ حالا همهی مسایلمان تمام شده و مانده همین حجاب؟» کمی از وضعیت موافقان و مخالفان حجاب برایش توضیح میدهم میگوید: «اینها را میدانم دخترجان. هر روز بین همین آدمها دارم زندگی میکنم. اگر از من میپرسی میگویم آزاد بگذارند مردم با دامن بیرون بیایند اما خب همه که با من موافق نیستند، الان هم خیلی کاری به کار حجاب ندارند فقط اسمش است که میگویند ممنوع است.»
دختر جوان دیگری که مانتوی بلندی دارد و شال سفید رنگی به سر دارد و گوشوارههای فلزی بلندش از گوشهی شال بیرون زده در ایستگاه متروی صادقیه منتظر مترو است میگوید: « یک عدهای حجاب را میپذیرند و عدهای نمیپذیرند. نمیدانم کسانی که میپذیرند واقعا به آن معتقد هستند یا نه. اگر اینطور باشد من درکشان میکنم اما کسانی که از روی اجبار خانواده محجبه میشوند را نمیفهمم.»
میپرسم اگر حجاب را به صورت یک روند ببینیم الان این روند چگونه است؟ جواب میدهد: «خیلی فرق کرده، من خودم را با خواهرم یا مادرم که مقایسه میکنم میبینم حجاب کمتر شده، اجبار هم کمتر شده، حتی نسبت به همین چندسال پیش دیگر کمتر گشت ارشاد میبینم.»
مانتوی جلوباز
بیشترین تعداد افراد جامعهی آماری پانصد نفرهی من مربوط به همین گروه است. این افراد بیشتر مانتوی بلندی میپوشند و جلوی آن را باز میگذارند و از زیر بلوز یا تیشرت طرحداری هم میپوشند. بیشتر لباسهای مانتوفروشیها هم از همین دست مانتوها هستند. زنی که حدود چهل سال دارد و مانتوی جلوباز سرمهای رنگی به تن دارد در این مورد میگوید: «خب بعضیها نمیخواهند حجاب داشته باشند اینطور لباس میپوشند، اصلا همین که جلوی مانتوها باز شده نشان میدهد حجاب کم شده، شما یادتان نمیآید ولی قبلا اینطور نبود. اگر کسی مثل الان لباس میپوشید در همین جامعه رفتار بدی با او میشد.»
پوشش «هنری»
شاید این گروه خاصترین نوع پوشش را در میان زنان تهرانی دارند. نوع لباس پوشیدن آنها تابع هیچگونه قانونی نیست و بیشتر در پوشش خود خلاقیت به خرج میدهند، این افراد در محلهای خاصی از تهران مثل خیابان انقلاب و تئاتر شهر متمرکز هستند. بعضی از آنها موهای کوتاه با رنگهای فانتزی مثل آبی یا بنفش دارند، بعضی موهای بلندی که از دو طرف میبافند را از شال بیرون میگذارند.
لباسهایشان رنگهای خاصی دارد و حجابشان از معمول جامعه کمتر است، یکی از آنها میگوید: «اینجا حتی دخترهایی هستند که موهایشان را کوتاه میکنند، لباس مردانه میپوشند و بدون حجاب بیرون میآیند.»
حجاب کمتر از این میزان
زنی که حدود سی سال دارد، کفش پاشنهبلندی پوشیده شلوار کوتاه، تنگ و پارهای به تن دارد و مانتوی جلوباز کوتاهی هم پوشیده، موهای بلندش را از دو طرف شانه کرده و جلوی شالش را هم باز گذاشته، زنی چادری از او میخواهد به حراست مترو برود و دست او را میگیرد و میکشد. زن داد میزند و میگوید: «چه کارم داری؟ من کاری نکردم.» دستش را از زن دیگر میکشد و افراد حاضر هم سعی میکنند جدایشان کنند. زن درحالی که هنوز عصبانی است از پلههای مترو پایین میرود.
به نظر میآید سیر حجاب در ایران روند کاهشی طی میکند و سختگیریها نسبت به رعایت پوششی خاص کمتر شده، با این حال نارضایتیها از وضعیت حجاب در ایران همچنان بالا است. عدهای این وضع را ناقض قوانین شرعی میدانند و عدهای فکر میکنند باید بیشتر به آزادی پوشش احترام گذاشت.