تیتر امروز

مهدی مطهرنیا: زمینه‌های فدرالیسم در ایران مهیا نیست/ چرا آینده ایران؛ نه ایرانِ آینده؟/ ایران، کشور نشاط، جشن و امید بود
در نشست گفتمان عمومی؛ مهارت‌های پیش‌بینی و آینده اندیشی مطرح شد

مهدی مطهرنیا: زمینه‌های فدرالیسم در ایران مهیا نیست/ چرا آینده ایران؛ نه ایرانِ آینده؟/ ایران، کشور نشاط، جشن و امید بود

نشست گفتمان عمومی، مهارت‌های پیش‌بینی و آینده اندیشی با حضور مهدی مطهرنیا، رئیس پژوهشکده آینده پژوهی سیمرغ به میزبانی دیدارنیوز برگزار شد.
امر به معروف باید در ساختار‌های حاکمیتی باشد نه برای چهار تار مو/ تقیه‌ علما، دین را حفظ نمی‌کند/ نباید با کل دنیا مقابله می‌کردیم
در سی‌ و پنجمین برنامه دیدار اندیشه با حجت الاسلام اکبرنژاد مطرح شد:

امر به معروف باید در ساختار‌های حاکمیتی باشد نه برای چهار تار مو/ تقیه‌ علما، دین را حفظ نمی‌کند/ نباید با کل دنیا مقابله می‌کردیم

در سی‌ و پنجمین برنامه دیدار اندیشه با حجت الاسلام محمدتقی اکبرنژاد مجتهد و مدرس حوزه، در ادامه موضوع "نقش خدا و مردم در تحولات اجتماعی" به تاثیر تقیه در کنش علماء دین پرداختیم.
محموله‌های خطرناک یا کالا‌های معمولی؟/ امیدواری پس از دور سوم مذاکرات/ زلزله ژئوپلیتیکی در خاورمیانه
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

محموله‌های خطرناک یا کالا‌های معمولی؟/ امیدواری پس از دور سوم مذاکرات/ زلزله ژئوپلیتیکی در خاورمیانه

این هشتاد و نهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
نگاه سید جواد میری به رویکرد زن ستیزانه درعلوم اجتماعی ایران؛

علوم اجتماعی در ایران ضد زن است

در ادبیات علوم اجتماعی مفهومی وجود دارد با عنوان Misogyny که آن را می‌توان "تنفر علیه زن" ترجمه کرد و این تنفر علیه زنان به انحاء گوناگون خود را نشان می‌دهد و در بستر علوم اجتماعی ایران می‌توان این پدیده را به صورت "حذف سیستماتیک" زنان از امکانات شغلی در حوزه آکادمیکِ علوم اجتماعی مشاهده کرد.

کد خبر: ۲۵۴۴۷
۱۴:۳۴ - ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸

دیدارنیوزـ سیدجوادمیری: در ادبیات علوم اجتماعی مفهومی وجود دارد با عنوان Misogyny که آن را می توان "تنفر علیه زن" ترجمه کرد و این تنفر علیه زنان به انحاء گوناگون خود را نشان می دهد و در بستر علوم اجتماعی ایران می توان این پدیده را به صورت "حذف سیستماتیک" زنان از امکانات شغلی در حوزه آکادمیکِ علوم اجتماعی مشاهده کرد. به عنوان مثال، در دوره لیسانس و فوق لیسانس ما خیل عظیمی از دانشجویان مونث داریم ولی قلیلی از آنها امکان ادامه به دوره دکتری را دارند و تقریبا اکثر آنها به دکتری هم نمی رسند و تحقیقا تمامی آنهایی که به دکتری هم می رسند در مرحله استخدام "ناک اوت" می شوند.
 
اما واقعا چرا اینگونه است؟‌ برخی ممکن است این وضعیت را با ارجاع به کمبود فرصت های شغلی آکادمیک در ایران قابل تبیین بدانند ولی این بخش کوچکی از معضل بزرگی است که علوم اجتماعی ایران گرفتار آن است و آن هم "فرهنگ ضد زن" است که بر ارکان علوم اجتماعی ایران مسلط شده است و موجب گردیده است که علوم اجتماعی در ایران "سنت انتقادی و رهایی بخشی" را در نطفه خفه کند و علوم اجتماعی را به مثابه "ابزار سرکوب" مورد سوء استفاده قرار دهد.
 
البته در این میان نقش مخرب اصحاب علوم اجتماعی کمتر از مدیران دانشگاه ها نیست زیرا هر دو دست در دست هم به دنبال بازتولید سبک های علوم اجتماعی ابزارگرایانه در برابر علوم اجتماعی رهایی بخش هستند که در آن مطرودین جامعه مورد التفات بیشتری هستند. نکته مهم دیگری که باید در باب "موضع میسوژنیک" علوم اجتماعی در ایران گفت این نکته هست که سرکوب زنان در حوزه علوم اجتماعی از دو سو ساماندهی می گردد: یکی ساختار ماسکولین عقلانیت در صورتبندی علوم اجتماعی و شبکه های آن و دیگری فرهنگ ضد زنانه اساتید دانشگاهی مرد در ایران است که به صورت "زیر پوستی" و با رنگ و لعاب دینی و متشرع بودن زنان را مورد حذف و سرکوب قرار می دهد. البته به این شبکه پیچیده حذف زنان باید سیاستگذاریهای پنهان و آشکار امر سیاسی در ایران را نیز اضافه کنیم که عمیقا "میسوژنیک" می باشد.
 
ارسال نظرات
امروز پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
امروز پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
امروز پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
امروز پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
پرطرفدارترین ها