به عقیده اینجانب تا از سوی مسئولان عالیرتبه نظام، این ناهماهنگیها برطرف نشده و امر خطیر روابط با دولتها و ملتهای جهان بر اساس عقل، منطق، قانون و مصلحت، کاملاً مدیریت نشود و کارها به کاردانها و عقلای ملت سپرده نشود؛ درب به همین پاشنه خواهد چرخید و هر روز شاهد حوادث تلخ و پیش بینی نشدهای خواهیم بود.
دیدارنیوزـ رسول منتجب نیا: کناره گیری و استعفای هر مسئول از حوزه مسئولیت خود مانند سایر پدیدههای طبیعی و اجتماعی، معلول علت و یا عللی است که گاهی از ضعف و ناتوانی خود مسئول نشات میگیرد و گاهی در اثر فشارها؛ کارشکنیها و مخالفتها از بیرون آن حوزه و یا فرمانی به حکم قانون و یا با رای مقام قضایی و یا درخواست مقام مافوق صورت میپذیرد.
استعفای وزراء و سایر اعضای دولت و نهاد ریاستجمهوری در دولتهای مختلف؛ متفاوت میباشد مثلاً در دولتهای نهم و دهم نوعٱ به دلیل ناهماهنگی با رئیس جمهور و اطرافیان او و یا به دستور شخص رئیس جمهور بود.
اما استعفای سه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ راه، مسکن و شهرسازی و امور خارجه در دولت دوازدهم، هم قابل تامل و واجد بررسی دقیق است و هم از نظر ماهیت و انگیزش با دیگر کناره گیریها متفاوت است. آنچه از نامه و اظهارات دو وزیر مسکن و شهرسازی و بهداشت و درمان، استنباط میشود این است که هر دو نسبت به عدم همکاری دولت و ستاد ریاست جمهوری و عدم تخصیص منابع مورد نیازف به شدت گلایه داشتند که البته وزیر راه آن را با لحنی تند و انتقادآمیز درآمیخت.
در مورد دکتر ظریف از آنجا که حوزه مسئولیت وی کمتر بعد مالی و اعتباری داشته و شنیده نشده که ایشان از کمی بودجه و امکانات شکایتی داشته باشد، ریشه و انگیزه استعفای او را باید در چند عامل و احتمال سراغ گرفت:
۱- ضعف و ناتوانی شخص وزیر در انجام و ادامه ماموریت و امور حساس محوله
۲- ناهماهنگی رئیس جمهور، معاونان، دفتر و نهاد ریاستجمهوری و سایر وزراء با وزیر امور خارجه
۳- فشارهای خارجی و بین المللی، تحریم ها، نقض عهد و بداخلاقیهای سیاسی دولتهای آمریکا و اروپایی
۴- فشارهای سیاسی و روانی داخلی دلواپسان، مخالفان و افراطیون
۵- وجود نهادهای موازی در کشور و عدم تمرکز دیپلماسی خارجی در وزارت امور خارجه
۶- دخالتهای نابجا و غیر قانونی و خنثی سازی فعالیتهای علمی و کارشناسی دیپلماتها توسط افراد و نهادهای غیر مسئول.
با بررسی عملکرد دکتر ظریف و با توجه به روحیه، ظرفیت، تخصص و سوابق او چنین نتیجه گیری میتوان کرد که احتمال اول کاملا منتفی است چرا که وی دیپلماتی کارآزموده و پرانرژی و تلاشگر است. احتمال سوم هم نمیتواند دلیلی بر استعفا باشد، زیرا لازمه هر کار بزرگی، داشتن آمادگی کامل برای مواجهه با انواع مخالفتها و کارشکنیهای دشمنان است.
احتمال دوم در مورد شخص رئیسجمهور تقریبا منتفی است؛ تنها پرسشی در مورد عدم حضور دکتر ظریف در دیدارهای بشار اسد بدون پاسخ مانده است و اما نسبت به معاونان و ستاد ریاست جمهوری شنیدهها حکایت از وجود ناهماهنگی بلکه مانع تراشی دارد....
اما احتمالات چهارم، پنجم و ششم، با عنایت به ساختارهای قانونی نظام از یک سو و وجود نهادهای هر وزارتخانه و اظهار نظرهای رسمی و غیر رسمی، دخالتهای نابجا و غیرقانونی برخی مسئولان غیر دیپلمات در همه امور کشور، از جمله امر بسیار حساس و اثرگذار روابط بینالملل، و از سوی دیگر فضاسازی سیاسی و روانی در رسانههای مکتوب و مجازی و حتی مخالف خوانیها در صدا و سیما میتواند کار را بر دستگاه دیپلماسی رسمی و قانونی کشور دشوار کرده و تمامی بافتههای دیپلماتهای دانشمند و دلسوز و وزیری حرفهای را با یک مصاحبه، سخنرانی و یا یک اقدام عملی پنبه سازد و تاوان و خسارات آن را مردم و نظام میبایست پرداخت نمایند.
به عقیده اینجانب تا از سوی مسئولان عالیرتبه نظام، این ناهماهنگیها برطرف نشده و امر خطیر روابط با دولتها و ملتهای جهان بر اساس عقل، منطق، قانون و مصلحت، کاملاً مدیریت نشود و کارها به کاردانها و عقلای ملت سپرده نشود؛ درب به همین پاشنه خواهد چرخید و هر روز شاهد حوادث تلخ و پیش بینی نشدهای خواهیم بود.
*فعال سیاسی اصلاح طلب