تیتر امروز

دیدار نتانیاهو با ترامپ؛ حمله دوباره به ایران؟/ جدی بودن خطر ابرتورم در ایران/ محمد خاتمی: راهی جز اصلاحات وجود ندارد
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

دیدار نتانیاهو با ترامپ؛ حمله دوباره به ایران؟/ جدی بودن خطر ابرتورم در ایران/ محمد خاتمی: راهی جز اصلاحات وجود ندارد

این صد و چهل و دومین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که امروز پنجشنبه ۴ دی‌ماه ۱۴۰۴ با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
شیرین هانتر: بزرگترین خطر این است که تهران فکر کند؛ مسئله نظامی آمریکا درباره ایران منتفی است/ تهران باید مستقیما و بدون واسطه با واشینگتن مذاکره کند/ نباید بگذاریم که نتانیاهو تنها کسی باشد که شرایط خاورمیانه را برای ترامپ تعریف می‌کند
گفت و گوی دیدار در برنامه «ایرانشهر» با استاد پیشین دانشگاه جرج تاون از واشینگتن

شیرین هانتر: بزرگترین خطر این است که تهران فکر کند؛ مسئله نظامی آمریکا درباره ایران منتفی است/ تهران باید مستقیما و بدون واسطه با واشینگتن مذاکره کند/ نباید بگذاریم که نتانیاهو تنها کسی باشد که شرایط خاورمیانه را برای ترامپ تعریف می‌کند

دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» به سراغ شیرین هانتر، استاد برجسته و پیشین دانشگاه جرج تاون و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی رفته و موضوعات مختلف از تحولات ونزوئلا، سند ملی ایالات متحده، مذاکره ایران...
مهدی پازوکی: مذاکره یعنی تسلیم، تفکر اسراییلی‌هاست که تندرو‌ها آن را بیان می‌کنند/ حدادعادل با مصوبه تثبیت قیمت بنزین گفت به مردم عیدی دادم!/ طرفداران وفاق بانیان وضع موجود هستند
گفت و گوی دیدار در برنامه تیتر با یک اقتصاددان و استاد دانشگاه

مهدی پازوکی: مذاکره یعنی تسلیم، تفکر اسراییلی‌هاست که تندرو‌ها آن را بیان می‌کنند/ حدادعادل با مصوبه تثبیت قیمت بنزین گفت به مردم عیدی دادم!/ طرفداران وفاق بانیان وضع موجود هستند

«تیتر» در یکی دیگر از برنامه‌های خود میزبان مهدی پازوکی استاد دانشگاه و اقتصاددان بود؛ در این برنامه تخصصی درباره دلایل افزایش قیمت ارز و بحران‌های اقتصادی صحبت شد، ببینید و بخوانید.
جست‌وجوی هویت در آیینه اسطوره، تاریخ و روایت

بیضایی و مساله هویت

بابک قبادی در یادداشت خود به تمجید از بهرام بیضایی پرداخت و نوشت: او از معدود هنرمندان ایرانی است که هم در صحنه نمایش آثار درخشانی خلق کرده و هم در سینما موفقیت‌های قابل توجهی داشته است. همزمان، علاقه او به پژوهش و بررسی ریشه‌های فرهنگ و هویت ایرانی، از دهه ۴۰ با انتشار کتاب‌هایی درباره اسطوره و سنت‌های ایران، چین و ژاپن نمود پیدا کرد؛ آثاری که هنوز به عنوان منابع درسی و پژوهشی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

کد خبر: ۱۹۳۵۶۷
۱۱:۳۴ - ۰۷ دی ۱۴۰۴

بیضایی و مساله هویت

دیدارنیوز _ بابک قبادی*:

بهرام بیضایی ازجمله فیلمسازان و نمایش‌نامه‌نویسان برجسته جریان موج نوی سینمای ایران است؛ هنرمندی که آثارش در امتداد یک دغدغه بنیادین حرکت می‌کنند: جست‌وجوی هویت ایرانی در آیینه اسطوره، تاریخ و روایت. بیضایی برخلاف بسیاری از هم‌نسلانش، نه‌تنها به بازنمایی واقعیت اجتماعی معاصر می‌پردازد، بلکه ریشه این واقعیت را در لایه‌های عمیق‌تری از حافظه جمعی و سنت‌های فراموش شده ایرانی می‌جوید. از همین رو، جهان‌بینی او به گونه‎ای است که در آن اسطوره و تاریخ در کنار زندگی روزمره قرار می‌گیرند و شخصیت‌ها در مسیر بازشناسی خویشتن، با پرسش‌هایی بنیادین درباره گذشته و هویت روبه‌رو می‌شوند.

بهرام بیضایی پنجم دی‌ماهِ سال ۱۳۱۷ در خانواده‌ای فرهیخته در تهران متولد شد. خانواده‌ای که فرهنگ جایگاهی ویژه در آن داشت و همین محیط، نخستین بستر شکل‌گیری علاقه عمیق او به اسطوره‌ها، زبان و روایت‌های ایرانی شد. او از همان سال‌های نوجوانی به مطالعه گسترده اسطوره‌شناسی، تعزیه، نمایش‌های آیینی و تاریخ ایران پرداخت. کنجکاوی عمیقی که بعد‌ها به ستون فقرات نگاه هنری او تبدیل شد.

بیضایی بیشتر آثار ادبی خود را در ژانر‌های نمایشنامه، فیلمنامه و برخوانی ارائه کرده است. «برخوانی» نوعی روایت نمایشی است که در آن راوی یا نقال، روایت را با صدای بلند برمی‌خواند. وی از معدود هنرمندان ایرانی است که هم در صحنه نمایش آثار درخشانی خلق کرده و هم در سینما موفقیت‌های قابل توجهی داشته است. همزمان، علاقه او به پژوهش و بررسی ریشه‌های فرهنگ و هویت ایرانی، از دهه ۴۰ با انتشار کتاب‌هایی درباره اسطوره و سنت‌های ایران، چین و ژاپن نمود پیدا کرد؛ آثاری که هنوز به عنوان منابع درسی و پژوهشی مورد استفاده قرار می‌گیرند. بیضایی نگارش نقد و مقاله‌های پراکنده در زمینه نمایش، سینما و فرهنگ را از سال ۱۳۳۸ آغاز کرد و از سال ۱۳۴۰ به بعد با تمرکز بیشتری به خلق نمایشنامه پرداخت. اولین اثر صحنه‌ای او در سال ۱۳۴۵ اجرا شد و از آن پس، همراه با هم‌نسلان خود مانند اکبر رادی و غلامحسین ساعدی، از پایه‌گذاران موج نو در نمایشنامه‌نویسی ایران به شمار آمد. بیشتر اجرا‌های صحنه‌ای وی با استقبال گسترده مخاطبان روبه‌رو می‌شد و در همه آثارش، بازتابی از جست‌وجوی هویت و فرهنگ ملی ایرانی دیده می‌شود. نگاه بیضایی به نمایش و سینما، فراتر از روایت فردی، همواره جست‌وجویی برای بازخوانی و بازسازی هویت جمعی و ارزش‌های فرهنگ ایرانی است.

«هویت» در معنای عمومی خود، به مجموعه ویژگی‌ها و تجربه‌هایی اشاره دارد که فرد در تعامل با دیگران و در روند اجتماعی‌شدن به دست می‌آورد و به کمک آن می‌تواند پاسخ بدهد که «من کیستم» و «دیگران کیستند.» این هویت فردی - که از روابط اجتماعی و ویژگی‌های یگانه هر شخص شکل می‌گیرد - در سطح گسترده‌تر در قالب «هویت ملی» تداوم می‌یابد؛ هویتی که احساس تعلق به سرزمین، تاریخ، زبان، آیین‌ها و نماد‌های مشترک را پدید می‌آورد و بالاترین مرتبه هویت جمعی در هر جامعه محسوب می‌شود. در عصر مدرن، هویت ملی به عنوان یکی از بنیادی‌ترین عوامل انسجام اجتماعی مطرح است و نقشی اساسی در تمایز یک ملت از ملت‌های دیگر ایفا می‌کند.

در آثار بیضایی، این پیوند میان هویت فردی و هویت ملی به روشنی دیده می‌شود. شخصیت‌های او در مسیر شناخت خویشتن، ناگزیر به مواجهه با حافظه تاریخی، اسطوره‌ها و عناصر فرهنگی‌ای می‌رسند که هویت جمعی یک ملت را می‌سازند.

در «رگبار» بیضایی بیش از هر چیز، هویت ملی را از منظر فرهنگی و سیاسی می‌کاود؛ فیلمی که در آن نارضایتی او از ساختار قدرت و همزمان دلبستگی‌اش به اجتماع و تاریخ و جغرافیای بومی آشکار است. مانند نماد باران که همزمان پاک‌کننده و تهدیدکننده است و بحران فردی و جمعی را برجسته می‌کند. اما در «غریبه و مه» جهت‌گیری او تغییر می‌کند و توجهش از هویت سیاسی فاصله می‌گیرد و به مسائل اجتماعی معطوف می‌شود؛ جایی که گذشته جمعی با نگاهی انتقادی مورد بازخوانی قرار می‌گیرد و حضور روستاییان و بازنمایی زندگی بومی، تضاد میان سنت و مدرنیته را نشان می‌دهد. «چریکه تارا» نقطه تثبیت این رویکرد تازه است. فیلمی که تمامی ابعاد هویت ملی (جز وجه سیاسی) را در مرکز روایت خود قرار می‌دهد و پیوند میان تاریخ، فرهنگ و جغرافیای ایرانی را با صراحت بیشتری برجسته می‌سازد. مانند استفاده از مراسم آیینی و اسطوره‌های محلی که حس تعلق تاریخی را تقویت می‌کنند. در مجموع، می‌توان گفت بیضایی پس از نخستین اعتراض صریحش در «رگبار» آگاهانه مسیر بی‌اعتنایی به ساختار قدرت را پیش می‌گیرد و ضرورت را در بیدار کردن حافظه تاریخی جامعه می‌بیند؛ زیرا از نظر او، بحران هویت زمانی شکل می‌گیرد که جامعه پیوند خود را با میراث، اسطوره‌ها و ارزش‌های ملی از دست بدهد.

این دغدغه‌ها و بازنمایی هویت ملی در آثار بهرام بیضایی، با شگرد‌های ادبی ویژه‌ای محقق می‌شوند. او به طور عمده از چهار ابزار استفاده می‌کند: بهره‌گیری از اسطوره‌ها، اقتباس از متون کهن، به‌کارگیری تمثیلات و متل‌ها برای تقویت بلاغت فلسفی متن و استفاده از ظرفیت‌های ادب عامه که زبان اثر را ساده‌تر می‌نماید. این شگرد‌ها به او امکان می‌دهند تا مفاهیم پیچیده تاریخی و فرهنگی را به شکلی ملموس و جذاب به مخاطب منتقل کند. لازم به ذکر است که اگرچه ادبیات داستانی و نمایشی در بسیاری از مولفه‌ها مانند پیرنگ، فضا و صحنه مشابه‌اند، اما حضور تصویر عینی و زبان بدن در نمایش باعث می‌شود زبان اثر تفاوت ساختاری پیدا کند و ابزار‌های بیضایی در نمایش، اثرگذاری متفاوتی داشته باشند.

پس از کودتای ۲۸ مرداد و فضای یأس و سرخوردگی که جامعه روشنفکری ایران را فراگرفت، بیضایی با بازگشت به اسطوره‌ها و سنت‌های نمایشی ایرانی، تلاش کرد تا هویت فرهنگی و تاریخی ایران را بازیابد و مخاطب را با ریشه‌های فرهنگی خود روبه‌رو سازد. او با بهره‌گیری از متون کهن و شیوه‌های نمایشی سنتی مانند تعزیه، روحوضی و نقالی، روایت‌هایی خلق کرد که همزمانه امروز را بازتاب می‌دهند و هم ریشه در حافظه جمعی دارند و از این راه، فاصله میان سنت و مدرنیته را کمرنگ می‌کنند.

در آثار مهم او، مانند «آرش»، «مرگ یزدگرد»، «سگ‌کشی» و «وقتی همه خوابیم» شخصیت‌ها نماینده فرد نیستند، بلکه حامل تجربه جمعی و هویت ملی‌اند. آرش ستوربان، به عنوان پهلوان اساطیری، نماینده مردم می‌شود و تجربه‌ای تاریخی را از دل زندگی روزمره بازتولید می‌کند.

بیضایی با استفاده از تکنیک‌های مونولوگ و نقالی، امکان بازخوانی درونی شخصیت‌ها و بیان پیچیدگی‌های روانی - اجتماعی را فراهم می‌آورد و مخاطب را به تأمل پیرامون بحران‌های هویتی و تعلق خاطر وامی‌دارد. در «سگ‌کشی» بحران اعتماد و فروپاشی روابط انسانی در دل ساز و کار‌های فاسد اقتصادی، به گونه‌ای روایت می‌شود که مخاطب را ناچار به بازاندیشی درباره اخلاق، مسوولیت فردی و هویت جمعی می‌کند.

در آثار نمایشی مانند «ندبه» و بخش‌هایی از «اژدهاک» بازنمایی صحنه‌ها و نمادپردازی‌ها، حتی با اشیای ساده، حامل معانی اسطوره‌ای بوده و نشان می‌دهند که زندگی روزمره، همچنان با آیین‌های باستانی و اسطوره گره خورده است. این بازآفرینی اسطوره و روایت‌های کهن در کنار زبان باستان‌گرایانه، شگرد‌های نقالی و بینامتنی بودن آثار، نه تنها فضای نمایش بیضایی را غنی می‌کند، بلکه به طور مستقیم به بازشناسی هویت ملی و فرهنگی مخاطب کمک می‌کند. به این ترتیب، بیضایی از سنت‌های ایرانی به عنوان ابزاری برای بازسازی این هویت بهره می‌گیرد؛ گویی قصد دارد با بازخوانی اسطوره‌ها، آسیب‌ها و بحران‌های تاریخی امروز را تحلیل کند و هویت جمعی ایران را - هم مدرن و هم ریشه‌دار - برای مخاطب باززنده سازد. آثار او یادآور این نکته‌اند که هویت، با آداب و رسوم و بازگشت به اسطوره‌ها پیوندی زنده داشته و در بستر زمان بازتولید می‌شود.

در بسیاری از آثار بهرام بیضایی، شخصیت‌های زن جایگاه ویژه‌ای دارند که محور روایت و شکل‌دهنده جریان داستان هستند. این شخصیت‌ها، تجربه‌های واقعی و چالش‌های اجتماعی را بازتاب داده و نشان می‌دهند که چگونه محدودیت و فشار‌های مردسالارانه و تهدید‌های بیرونی بر زندگی زنان و خانواده‌ها تأثیر می‌گذارد. نمونه‌هایی مانند «سگ‌کشی» و «لیلا دختر ادریس» این موضوع را آشکار می‌کنند و اثر «مجلس شبیه» نیز با بازنمایی زندگی استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رُخشید فرزین، تصویری از فشار و کابوس‌های همیشگی آنان ارایه می‌دهد؛ جایی که رخشید در کنار همسرش با چالش‌هایی مشابه روبه‌رو است و نقش فعال و تأثیرگذار خود را در مواجهه با این مصائب نشان می‌دهد.

حضور زنان در کنار اسطوره‌ها و روایت‌های تاریخی، دربرگیرنده تجربه جمعی و فرهنگی است و نادیده گرفتن این نقش، فهم کامل آثار بیضایی را محدود می‌کند.

آثار بهرام بیضایی نمایشی از تلاش پیوسته، به منظور بازخوانی هویت ایرانی در ابعاد فردی، جمعی، تاریخی و فرهنگی هستند. او با بازگشت به اسطوره‌ها و سنت‌های نمایشی ایرانی، بهره‌گیری از زبان باستان‌گرایانه، نقالی و مونولوگ و بازآفرینی روایت‌های کهن، گذشته را زنده می‌کند و مخاطب را به تأمل در شرایط کنونی خویش وامی‌دارد. آثار وی تصویری چندلایه از جامعه ریشه‌دار ایران ارائه می‌دهند که با الهام از شاهنامه و اسطوره‌های ایرانی، نه‌تنها هویت تاریخی را بازآفرینی می‌کند، بلکه زمینه‌ای برای بازاندیشی و بازشناسی هویت ملی فراهم می‌آورد. در نگاه او، هویت، مفهومی پویا است که در زندگی روزمره متجلی می‌شود. بیضایی به واسطه هنر، پلی میان گذشته و حال، سنت و مدرنیته، فرد و جمع می‌سازد و مخاطب را در تجربه هنری غنی و آگاهانه نسبت به هویت خویش شریک می‌کند.

*نویسنده و شاعر

منبع: اعتماد
ارسال نظرات
امروز يکشنبه ۰۷ دی
امروز يکشنبه ۰۷ دی
امروز يکشنبه ۰۷ دی
امروز يکشنبه ۰۷ دی