تیتر امروز

زهرا نژاد بهرام: چرا به جای پس گرفتن ساختمان خانه اندیشمندان ساختمان خانه مداحان را پس نگرفتید؟ /کاش برای مقابله با فساد هم ۸۰ هزار داوطلب جمع می‌کردید/ اعضای شورای شهر چرا زاکانی را استیضاح نمی‌کنند؟
گفت و گوی دیدار در برنامه «تیتر» با عضو پیشین شورای شهر

زهرا نژاد بهرام: چرا به جای پس گرفتن ساختمان خانه اندیشمندان ساختمان خانه مداحان را پس نگرفتید؟ /کاش برای مقابله با فساد هم ۸۰ هزار داوطلب جمع می‌کردید/ اعضای شورای شهر چرا زاکانی را استیضاح نمی‌کنند؟

«تیتر» در یکی دیگر از سلسله برنامه‌های خود میزبان زهرا نژاد بهرام فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو پیشین شورای شهر بود. او در این گفت‌و‌گو تاکید کرد که اگر شهرداری خانه اندیشمندان را به هر دلیلی تعطیل...
مذاکره، بدون دیکته شرایط/ ترور فرمانده نظامی حزب‌الله با اطلاع آمریکا/ ایران همچنان تشنه باران
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

مذاکره، بدون دیکته شرایط/ ترور فرمانده نظامی حزب‌الله با اطلاع آمریکا/ ایران همچنان تشنه باران

این صد و سی و چهارمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که امروز دوشنبه ۳ آذرماه ۱۴۰۴ با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
یادداشتی از محمد نجاری

این بوی رفاه نیست

محمد نجاری در یادداشتی با عنوان «بوی کباب، دست‌های پُرمیوه و دل سوخته» به اظهارات اخیر بیژن عبدالکریمی اشاره کرد و نوشت: انسان‌ها در مواجهه با سختی‌های اقتصادی، نیاز به بازنمایی امید و شادی دارند. خانواده‌ای که در پارک کباب درست می‌کند، جوانی که برنامه کافه می‌چیند و… ممکن است برای یک روز، با اندک هزینه‌ای، شادی جمعی بسازد. این رفتار، مکانیزمی روانی برای مقاومت در برابر فرسایش امید است. به بیان دیگر، بوی کباب در پارک یا بوی ماچا در کافه، الزاماً بوی رفاه نیست؛ بوی تلاش برای زنده نگه داشتن «تصویر زندگی» است.

کد خبر: ۱۹۱۳۳۴
۱۲:۱۲ - ۲۰ مهر ۱۴۰۴

این بوی رفاه نیست

دیدارنیوز _ محمد نجاری*:

بسیاری از مردم این روز‌های ایران، با یک سیخ کباب در پارک، خرید چند پاکت میوه یا یک سفر به شمال برای لحظه‌ای خود را به زندگی بهتر پیوند می‌زنند. چندی پیش، «بیژن عبدالکریمی»، استاد فلسفه، با استناد به همین موارد گفته بود: «وقتی از پارک‌ها بوی کباب بلند می‌شود و می‌بینیم مردم چهار دستشان پر از میوه است، این نشان می‌دهد وضعیت معیشتی چندان بد نیست و زندگی به‌خوبی در جریان است.» این سخن در ظاهر ساده، اما در بطن خود حامل تحلیلی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور است؛ تحلیلی که اگرچه از موضع تجربه زیسته بیان می‌شود، اما خطر سطحی‌نگری در آن آشکار است.

برای مواجهه علمی و فلسفی با چنین نگاهی، می‌توان از نظریه اثر رژ لب (Lipstick Effect) در اقتصاد رفتاری و جامعه‌شناسی مصرف کمک گرفت. این نظریه نشان می‌دهد این «بهانه‌های کوچک خوشبختی» نه نشانه رفاه، بلکه نشانه‌ای از محدودیت و بحران است.

 ۱. اثر رژ لب؛ مصرف نمادین در زمان بحران

طبق نظریه اثر رژ لب، در شرایط رکود و فشار اقتصادی، مردم به‌جای دست‌کشیدن کامل از مصرف، به سراغ خرید لوکس‌هاس کوچک و ارزان، اما نمادین می‌روند تا احساس «زندگی عادی» و «شادی موقتی» را حفظ کنند. خرید یک رژ لب، شلوغی کافه‌ها، خوردن یک بستنی یا ماچا، برپا کردن کباب در پارک، دقیقاً در همین دسته قرار می‌گیرد. یعنی خرید یک رژ لب به‌جای یک لباس گران‌قیمت یا خرید کمی میوه و برپا کردن کباب در پارک به‌جای سفر راحت، خوردن ماچا در کافه به‌جای خرید کالا‌های بزرگ و…، اینها نه نشانه رفاه، بلکه نشانه تلاش برای بازسازی احساس عادی بودن زندگی در شرایط غیرعادی است. مردمی که توان سفر راحت، مسکن مناسب یا امنیت شغلی و امید به آینده ندارند، به «بهانه‌های کوچک خوشبختی» پناه می‌برند.

 ۲. مشاهده سطحی در برابر تحلیل ساختاری

دیدن خانواده‌ای که در پارک کباب می‌پزد یا شهروندانی که میوه در دست دارند، به‌خودی‌خود شاخصی از رفاه عمومی نیست. علم اقتصاد برای سنجش معیشت، ابزارهایی، چون خط فقر، نرخ تورم، قدرت خرید و شاخص نابرابری دارد. چنان‌که در جامعه‌شناسی نیز می‌دانیم، رفتار‌های نمادین افراد را باید در بستر فشار‌های ساختاری دید، نه در ظاهر خوشایندشان.

 ۳. روانشناسی مقاومت اجتماعی

انسان‌ها در مواجهه با سختی‌های اقتصادی، نیاز به بازنمایی امید و شادی دارند. خانواده‌ای که در پارک کباب درست می‌کند، جوانی که برنامه کافه می‌چیند و… ممکن است برای یک روز، با اندک هزینه‌ای، شادی جمعی بسازد. این رفتار، مکانیزمی روانی برای مقاومت در برابر فرسایش امید است. به بیان دیگر، بوی کباب در پارک یا بوی ماچا در کافه، الزاماً بوی رفاه نیست؛ بوی تلاش برای زنده نگه داشتن «تصویر زندگی» است. فرد می‌کوشد با هزینه‌ای اندک، برای خود و اطرافیانش، تجربه یک «زندگی عادی» را بازسازی کند. حتی اگر زندگی واقعی زیر فشار تورم و ناامنی اقتصادی خم شده باشد.

 ۴. نمونه‌های جهانی

در رکود بزرگ آمریکا یا بحران مالی ۲۰۰۸، فروش رژ لب، نوشابه کوکاکالا و قهوه‌های کوچک افزایش یافت. اما در همان دوره، میلیون‌ها نفر خانه و شغل خود را از دست دادند. اقتصاددانان دریافتند مصرف کوچک‌مقیاس نمادین، می‌تواند هم‌زمان با سقوط معیشت واقعی افزایش یابد. این تجربه‌ها نشان می‌دهد «دست پر از میوه» یا «کباب در پارک» یا «شلوغی کافه» و… هیچ‌گاه نمی‌تواند مترادف با سلامت اقتصادی جامعه باشد.

 ۵. پرسش از مسئولیت روشنفکری

اگر یک استاد فلسفه، به‌جای تحلیل ساختار‌های اقتصادی و اجتماعی، تنها به نشانه‌های سطحی اکتفا کند، خطر آن است که رنج اجتماعی نامرئی می‌شود. رسالت اندیشه، دیدن پشت‌پرده ظواهر است. درواقع مردم، به‌دنبال بهانه‌های کوچکی برای خوشبختی هستند و بهانه‌های کوچک خوشبختی، حقیقت زندگی است. یعنی مردم در شرایط فشار اقتصادی، با خرید‌های کوچک و نمادین تلاش می‌کنند تصویر زندگی عادی را بازسازی کنند. این رفتار بیشتر از آنکه نشانه رفاه باشد، نشانه محدودیت، محرومیت و جست‌وجوی شادی ارزان است؛ اما تلخی ماجرا آنجاست که این خرده‌نشانه‌ها به‌جای آنکه سند هشدار دیده شوند، مکتب رفاه معرفی می‌شوند.

دردناک و حتی تراژیک است که استادی در جایگاه فلسفه، به‌جای کاویدن عمق رنج معیشتی، بر سطح نمادین آن مکث کند. فاصله بسیار است میان پارک‌های پر از بوی کباب و کافه‌های شلوغ و سفره‌های خالی در خانه‌ها. اندوهناکتر آنکه این فاصله را چشم‌های عالمان نبینند.

*معاون پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی

منبع: روزنامه پیام ما

ارسال نظرات
امروز چهارشنبه ۰۵ آذر
امروز چهارشنبه ۰۵ آذر
امروز چهارشنبه ۰۵ آذر
امروز چهارشنبه ۰۵ آذر