
با افزایش قیمت دلار شاهد گرانی چندین باره بلیط هواپیما در مسیرهای مختلف به خصوص مسیرهای داخلی بودیم که همین امر سبب شده است بسیاری از افرادی که قصد سفر طی پاییز و زمستان پیش رو را دارند بجای سفرهای داخلی، از تورهای خروجی به مقصد کشورهای خارجی را انتخاب کنند و به این صورت با هزینه ای یکسان یک سفر خارجی را تجربه کنند.
دیدارنیوز: گرانی بلیط هواپیما به یکی از موانع اصلی رشد صنعت گردشگری ایران تبدیل شده و سفر هوایی را برای بسیاری از خانوادهها به یک آرزوی دور از دسترس مبدل ساخته است. این پدیده نه تنها بر قدرت خرید مردم تاثیر گذاشته، بلکه حیات آژانسهای مسافرتی و تورگردانان را نیز به خطر انداخته و نیاز به تحلیل عمیق و ارائه راهکارهای عملی را بیش از پیش نمایان میسازد.
ابعاد چالشی گرانی بلیط هواپیما و تاثیر آن بر تور گردشگری
افزایش چشمگیر قیمت بلیط هواپیما در سالهای اخیر، موجی از نگرانی را در میان فعالان صنعت گردشگری و عموم مردم ایجاد کرده است. سفرهای هوایی که زمانی بخشی جداییناپذیر از برنامههای تفریحی و تجاری بودند، اکنون به دلیل هزینههای سرسامآور، به یک کالای لوکس تبدیل شدهاند. این تحولات، تور گردشگری را با چالشهای جدی مواجه کرده و بسیاری از مقاصد محبوب داخلی و حتی برخی مقاصد خارجی را از لیست انتخابهای مسافران خارج کرده است.
یکی از عجیبترین پیامدهای این گرانی، برابری و حتی پیشی گرفتن قیمت تور گردشگری داخلی از برخی تورهای خارجی است. برای مثال، قیمت تور کیش یا قیمت تور قشم مقایسهای با تورهای شهرهایی مانند تفلیس، باکو، یا حتی دبی پیدا میکند. این تناقض در بازار سفر، بسیاری از مسافران را به این باور رسانده که سفر به خارج از کشور، در مجموع مقرونبهصرفهتر از کاوش در جاذبههای داخلی است.
این واقعیت باعث شده که شرکتهایی مانند بزن بریم سفر نیز در ارائه پکیجهای رقابتی و جذاب برای تور گردشگری داخلی، با دشواریهای فزایندهای روبرو شوند. بسیاری از خانوادهها اکنون مجبورند برای یک سفر داخلی چهار روزه با هواپیما، هزینهای معادل یا حتی بیشتر از یک سفر خارجی به مقاصد ارزانتر پرداخت کنند. این موضوع بهشدت بر تصمیمگیری مسافران تاثیر گذاشته و تقاضا برای سفرهای هوایی داخلی را کاهش داده است.
کارشناسان صنعت گردشگری بر این باورند که گرانی بیرویه بلیط هواپیما، نه تنها به صنعت توریسم داخلی آسیب میزند، بلکه مفهوم «حق سفر» را برای بسیاری از اقشار جامعه محدود میکند و باعث میشود تا تنها افراد خاصی قادر به استفاده از سفرهای هوایی باشند.
درک دلایل اصلی افزایش قیمت بلیط هواپیما، کلید یافتن راهکارهایی برای برونرفت از این وضعیت است. این عوامل را میتوان به دو دسته کلی اقتصادی کلان و ساختاری صنعت هوانوردی تقسیم کرد که هر یک به نوبه خود، سهم قابل توجهی در افزایش هزینهها ایفا میکنند.
بخش عمدهای از هزینههای ایرلاینها، ارزی است. از خرید و اجاره هواپیما گرفته تا تهیه قطعات یدکی، سوختگیری در پروازهای خارجی، آموزش خلبانان و نگهداری فنی، همگی متکی به ارز خارجی هستند. نوسانات شدید نرخ ارز در کشور، بهطور مستقیم بر این هزینهها تاثیر گذاشته و قیمت بلیط هواپیما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. همچنین، تورم بالا در کشور نیز به افزایش هزینههای نیروی انسانی، خدمات زمینی فرودگاهی و سایر هزینههای عملیاتی ایرلاینها منجر شده است که این امر نیز در نهایت به قیمت تور گردشگری و بلیطها منتقل میشود. این وابستگی به نرخ ارز، ریسکپذیری عملیات ایرلاینها را به شدت بالا برده است.
فرسودگی و کمبود ناوگان هوایی: تحریمهای بینالمللی سالهاست که مانع از نوسازی و گسترش ناوگان هوایی کشور شده است. نتیجه این محدودیتها، فرسودگی هواپیماهای موجود و نیاز مبرم به تعمیر و نگهداری پیچیده و گرانقیمت است. تامین قطعات یدکی نیز با دشواری و از طریق کانالهای غیررسمی و با هزینه بالاتر انجام میشود. این کمبودها، عرضه صندلیهای پروازی را به شدت کاهش داده و بر اساس قوانین عرضه و تقاضا، منجر به افزایش قیمت بلیط هواپیما میشود. بسیاری از هواپیماها به دلیل نبود قطعه، زمینگیر هستند و این خود بر کمبود ظرفیت دامن میزند.
هزینههای بالای فرودگاهی: ایرلاینها موظف به پرداخت هزینههای مختلفی به شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران هستند. این هزینهها شامل نشست و برخاست، پارک هواپیما و استفاده از تجهیزات فرودگاهی میشود که متأسفانه بسیاری از آنها حتی برای پروازهای داخلی نیز بر مبنای نرخ ارز محاسبه و از ایرلاینها دریافت میگردد. علاوه بر این، پرداخت پنج درصد عوارض شهرداریها از محل فروش بلیط پرواز نیز فشار مضاعفی بر شرکتهای هواپیمایی وارد میکند. این هزینههای ارزی، سودآوری شرکتها را کاهش داده و آنها را مجبور به افزایش قیمت تور گردشگری و بلیط میکنند.
ضعف در نظارت و سیاستگذاری دولتی: عدم وجود یک سیاستگذاری منسجم، جامع و نظارت کارآمد بر بازار بلیط هواپیما، از دیگر عوامل اصلی این گرانی است. مسئولین مربوطه بارها اظهارات متناقضی در مورد افزایش یا کاهش ناوگان، و همچنین نحوه نرخگذاری داشتهاند. این عدم شفافیت و تناقض در عمل، به سردرگمی فعالان صنعت و عدم اعتماد عمومی دامن زده است. دولت، با وجود در اختیار داشتن اهرمهای تصدیگری و نظارتی، نتوانسته است بازار را به درستی تنظیم کند و اجازه داده تا قیمت تور قشم و قیمت تور کیش و سایر مقاصد داخلی به صورت افسارگسیختهای افزایش یابد.
گرانی بلیط هواپیما و بهتبع آن قیمت تور گردشگری نه تنها بر جیب مسافران تاثیر میگذارد، بلکه کل اکوسیستم صنعت گردشگری را تحت الشعاع قرار میدهد و پیامدهای گستردهای بر اقتصاد کشور دارد. این پدیده زنجیرهای از مشکلات را برای کسبوکارهای کوچک و بزرگ ایجاد میکند و در نهایت، به کاهش درآمدهای ملی و از دست رفتن فرصتهای شغلی منجر میشود.
با افزایش قیمت بلیط هواپیما و بهتبع آن قیمت تور گردشگری، بسیاری از خانوادهها، بهخصوص در فصول اوج سفر مانند نوروز و تابستان، از برنامههای سفر هوایی خود صرف نظر میکنند. این کاهش تقاضا، مستقیماً به کاهش تعداد مسافران هوایی در مسیرهای داخلی و خارجی منجر میشود و باعث میشود ظرفیتهای پروازی در برخی ایام خالی بمانند یا ایرلاینها مجبور به کاهش تعداد پروازها شوند. این وضعیت، پویایی بازار سفر را از بین میبرد.
آژانسهایی مانند بزن بریم سفر که متولی اصلی ارائه تور گردشگری هستند، بیشترین ضربه را از این وضعیت متحمل میشوند. کاهش فروش تورها، تعدیل نیرو، و حتی خطر ورشکستگی، چالشهایی هستند که بسیاری از این کسبوکارها با آن دست و پنجه نرم میکنند. از سوی دیگر، جذب گردشگران خارجی نیز به دلیل گران بودن پکیجهای سفر به ایران (با احتساب بلیط هواپیما و هزینههای دیگر) و همچنین پدیده «ایرانهراسی»، با موانع جدی روبرو است. این شرایط، حیات اقتصادی بسیاری از فعالان این صنعت را تهدید میکند و به کاهش رقابتپذیری ایران در بازار جهانی گردشگری میانجامد.
مسافران برای کاهش هزینهها، به سمت الگوهای سفر جایگزین روی آوردهاند که این تغییرات، تاثیرات متفاوتی بر زیرساختهای حملونقل کشور دارد:
گرایش به سفرهای زمینی: استفاده از خودروی شخصی، اتوبوس، و بهویژه قطار برای سفرهای داخلی و حتی مقاصد نزدیک خارجی، افزایش یافته است. این امر اگرچه میتواند به رونق حملونقل زمینی کمک کند، اما زیرساختهای جادهای و ریلی کشور نیز با چالشهایی در خصوص ظرفیت و کیفیت مواجه هستند.
انتخاب مقاصد ارزانتر و نزدیکتر: به جای تور کیش یا تور قشم با هواپیما، مسافران ممکن است مقاصد نزدیکتر و قابل دسترستر با خودرو را انتخاب کنند که این امر به نوازن منطقهای گردشگری داخلی را برهم میزند.
برنامهریزی زودهنگام و سفر در فصول کمسفر (Low Season): برای یافتن قیمت بلیط هواپیما مناسبتر، بسیاری از مسافران مجبورند ماهها قبل از سفر برنامهریزی کرده و در فصول کممسافر سفر کنند. این رویکرد، تقاضا را در فصول اوج کاهش داده و به جای توزیع یکنواخت سفر در طول سال، تنها به جابجایی پیکها منجر میشود.
کاهش حجم سفرها، مانند یک دومینو، بر سایر بخشهای مرتبط با صنعت گردشگری نیز تاثیر میگذارد. هتلها با کاهش نرخ اشغال، رستورانها با کاهش مشتری، راهنمایان تور با کاهش فرصتهای شغلی، مراکز صنایع دستی با افت فروش، و سایر کسبوکارهای وابسته، همگی با کاهش درآمد و افت فعالیت روبرو میشوند. این وضعیت میتواند به تعدیل نیرو و افزایش بیکاری در این بخشها منجر شود و سلامت اقتصادی جوامع محلی متکی به گردشگری را به خطر اندازد.
برای برونرفت از این چالش ملی که گریبانگیر صنعت گردشگری ایران شده است، همکاری و همافزایی میان دولت، صنعت هوانوردی، فعالان گردشگری و حتی مسافران ضروری است. راهکارهای پیشنهادی را میتوان در چند دسته کلی بررسی کرد که هر یک به نوبه خود، پتانسیل بهبود وضعیت موجود را دارند.
بازنگری در سیاستهای ارزی مرتبط با صنعت هوانوردی: دولت میتواند با تخصیص ارز با نرخ ترجیحی یا تسهیل دسترسی به ارز نیمایی برای ایرلاینها، بخشی از فشار هزینههای ارزی مربوط به تامین قطعات، سوختگیری در خارج از کشور و سایر هزینههای فنی و عملیاتی را از دوش آنها بردارد. این امر میتواند به کاهش قیمت بلیط هواپیما و بهتبع آن قیمت تور گردشگری منجر شود.
اعمال نظارت مؤثر و شفاف بر فرآیند نرخگذاری: سازمان هواپیمایی کشوری و وزارت راه و شهرسازی باید با اعمال نظارتی قاطع و شفاف بر فرآیند نرخگذاری بلیط هواپیما، از افزایش بیرویه و غیرمنطقی قیمتها جلوگیری کنند. تدوین نرخنامههای مشخص، ارائه سازوکارهای نظارتی قوی و برخورد با تخلفات، میتواند بازار را متعادل سازد و اعتماد عمومی را بازگرداند.
حمایت از نوسازی و تقویت ناوگان هوایی: با توجه به فرسودگی ناوگان، تسهیل واردات هواپیما و قطعات یدکی (حتی در شرایط تحریم)، از طریق مذاکره با کشورهای دوست و یافتن راههای جایگزین، امری حیاتی است. این اقدام میتواند عرضه صندلیهای پروازی را افزایش داده، رقابتپذیری را بالا برده و در بلندمدت به کاهش قیمت بلیط هواپیما و بهبود کیفیت سفر کمک کند.
تسهیل ارائه تسهیلات سفر (وام، سفر قسطی): همکاری فعال با بانکها و مؤسسات مالی برای ارائه وامهای کمبهره سفر یا طرحهای تور قسطی میتواند قدرت خرید مردم را برای تور گردشگری افزایش دهد. سامانههایی مانند بزن بریم سفر میتوانند در ارائه این تسهیلات به مردم و اتصال آنها به طرحهای بانکی نقش مؤثری ایفا کنند. این راهکار به افزایش دسترسی عموم به سفر کمک شایانی میکند.
تدوین استراتژی جامع برای جذب گردشگران خارجی: با توجه به نرخ ارز، ایران میتواند برای گردشگران خارجی مقصدی بسیار مقرونبهصرفه باشد. بهبود زیرساختها، رفع نگاه «ایرانهراسی» از طریق دیپلماسی عمومی و فرهنگی، و بازاریابی هدفمند در بازارهای منطقهای و جهانی، میتواند به افزایش ورود این گردشگران و جبران بخشی از کاهش تور گردشگری داخلی کمک کند.
تنوعبخشی به پکیجهای سفر و تور گردشگری: آژانسها میتوانند با ارائه تور گردشگری متنوعتر، از جمله گزینههای اقتصادی، تور قشم و تور کیش با حملونقل ترکیبی (بخشی زمینی، بخشی هوایی)، یا پکیجهای سفر با اقامتهای ارزانتر، نیازهای گروههای مختلف مسافران را پاسخ دهند. بزن بریم سفر میتواند با ایجاد پکیجهای انعطافپذیر، این نیاز را برآورده سازد.
بازاریابی هوشمندانه و هدفمند: شناسایی بازارهای جدید و استفاده بهینه از کانالهای بازاریابی دیجیتال برای معرفی جاذبههای ایران با تمرکز بر هزینههای منطقی (بهویژه برای گردشگران خارجی)، میتواند به جذب مشتری کمک کند. تمرکز بر ارزشهای فرهنگی و تاریخی و ارائه تجربیات منحصر به فرد، میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند.
بهبود کیفیت خدمات برای توجیه قیمتهای بالاتر: حتی با وجود قیمت بلیط هواپیما و قیمت تور گردشگری بالاتر، ارائه خدمات با کیفیت بینظیر، پشتیبانی مشتری قوی و تجربهای رضایتبخش، میتواند توجیهی برای مسافران باشد تا حاضر به پرداخت هزینههای بیشتر شوند. سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی و ارتقای استانداردها ضروری است.
همکاری بیشتر بخش خصوصی و دولتی برای حل مشکلات: ایجاد پلتفرمهای مشترک برای گفتوگو، تبادل نظر و ارائه راهکارهای عملی میان آژانسها، ایرلاینها و نهادهای دولتی، میتواند به همافزایی و حل مشکلات کمک کند. این همکاری میتواند به تدوین سیاستهای حمایتی مؤثرتر و بهبود فضای کسبوکار منجر شود.
تداوم گرانی بلیط هواپیما و چالشهای ناشی از آن، میتواند به یک بحران جدی برای صنعت گردشگری ایران تبدیل شود. این وضعیت نه تنها بر اقتصاد و اشتغال کشور تاثیر منفی میگذارد، بلکه حق دسترسی به سفر و تفریح را از بسیاری از شهروندان سلب میکند. با این حال، با اتخاذ رویکردهای صحیح، نظارت کارآمد، حمایت از بخش خصوصی و برنامهریزی هوشمندانه، میتوان این چالش را به فرصتی برای بازسازی و تقویت پایههای صنعت گردشگری تبدیل کرد و زمینهساز رونقی دوباره برای تور گردشگری داخلی و خارجی شد.