
فشارهای غربی در بستر بیعملی گذشته، یادآور همان تناقض همیشگی بود: ایران باید پاسخگو باشد، اما طرف مقابل به تعهدات خود پایبند نیست. چنین وضعیتی، به تعبیر مقامهای ایرانی، نهتنها بیاعتمادی را عمیقتر میکند، بلکه انگیزهای برای مقاومت بیشتر نیز فراهم میکند.
دیدارنیوز: در آغاز شصتونهمین نشست سالانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، صحنه دیپلماسی هستهای بار دیگر به ایران رسید. روز دوشنبه، ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، در میانه منازعات سیاسی و فشارهای رسانهای غرب، تهران توانست با همراهی روسیه، جایگاه نایبرئیسی کنفرانس را از آن خود کند؛ انتخابی که اگرچه ظاهری تشریفاتی دارد، اما در ساختار نهادهای بینالمللی حامل پیامهایی معنادار است؛ پیامی درباره ایستادگی، چانهزنی و کنشگری از درون.
از نخستین دقایق آغاز اجلاس، طرح نام ایران برای نایبرئیسی با مخالفت تند نماینده اسرائیل و برخی کشورهای غربی همراه شد؛ مخالفتهایی که به گفته ناظران، با جهتگیری مشخص و متأثر از فشار ایالات متحده شکل گرفت. ادعاهایی مبنی بر نبود شفافیت، نگرانیهای امنیتی و سوابق سیاسی بر این مخالفتها سایه انداخته بود. در سوی دیگر، رضا نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس، با استدلالی روشن و ارجاع به سوابق حقوقی، از کاندیداتوری تهران دفاع کرد. تأکید نجفی بر تعهدات تهران در چارچوب معاهدات بینالمللی، یادآوری این نکته بود که ایران صرفا یک بازیگر منطقهای نیست، بلکه عضوی فعال با حقوق تعریفشده در ساختار نظام بینالملل است. در نهایت، ایران و روسیه، علیرغم مخالفتها، بهعنوان نواب رئیس کنفرانس انتخاب شدند؛ یک پیروزی نسبی، اما معنادار.
قاهره؛ توافقی میان واقعگرایی و بدبینی
پیش از آنکه نمایندگان در وین بر صندلیهای خود بنشینند، تهران و آژانس در قاهره به توافق رسیدند؛ توافقی که پس از ماهها بنبست و تنش، چارچوبی جدید برای همکاریهای نظارتی تعریف میکرد. امضای این توافق توسط سیدعباس عراقچی از طرف ایران و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس اتفاقی بود که برخی آن را نشانهای از کاهش تنش دانستند، هرچند نه بدون تردید. از دید تهران، این توافق یک عقبنشینی نبود، بلکه راهبردی برای جلوگیری از فشار بیشتر و حفظ امکان پیشرفت فناوری هستهای در سایه محدودیتهای موجود بود. در این چارچوب، ایران تعهد کرده است با لحاظ الزامات فنی آژانس و دغدغههای امنیتی خود، همکاریهای بازرسی را از سر بگیرد. برای غرب، اما این توافق صرفا نقطه شروعی دوباره بود، نه پایان نگرانیها.
اروپا؛ استقبال مشروط، فشار تکراری
بیانیه اتحادیه اروپا در حاشیه اجلاس، تداوم همان سیاست سنتی دوگانه را نشان داد. در ابتدا از توافق قاهره استقبال شد، اما بلافاصله فهرستی از نگرانیها تکرار شد؛ از دسترسی محدود بازرسان تا عدم شفافیت در ذخایر اورانیوم. اروپا تأکید کرد که اجرای توافق باید فوری، کامل و بیوقفه باشد؛ بدون هیچ تغییری در چارچوب تعهدات ایران تحت معاهده NPT. برای تهران این مواضع تازگی نداشت. فشارهای غربی در بستر بیعملی گذشته، یادآور همان تناقض همیشگی بود: ایران باید پاسخگو باشد، اما طرف مقابل به تعهدات خود پایبند نیست. چنین وضعیتی، به تعبیر مقامهای ایرانی، نهتنها بیاعتمادی را عمیقتر میکند، بلکه انگیزهای برای مقاومت بیشتر نیز فراهم میکند.
حملات، بحران امنیت و چالش همکاری
تابستان امسال موجی از حملات هدفمند به تأسیسات هستهای ایران در نطنز، اصفهان و فردو، تهران را در موقعیتی امنیتی قرار داد. این حملات که از سوی ایران بهعنوان اقدامات متجاوزانه توصیف شدند، نهتنها زیرساختهای فنی را هدف گرفتند، بلکه بهطور مستقیم بر رابطه ایران با آژانس اثر گذاشتند. مجلس شورای اسلامی در واکنش به آنچه گزارشهای جانبدارانه آژانس میخواند، همکاریها را متوقف کرد. اگرچه با توافق قاهره بار دیگر مسیر گفتوگو گشوده شد، اما خاطره این بیاعتمادی همچنان بر رابطه ایران و آژانس سایه انداخته است.
روسیه و نظم غیرغربی در برابر اجماع فشار
در این میان، موضع روسیه یادآور آن بود که در جهان امروز، صداها دیگر یکنواخت نیستند.
الکسی لیخاچف، مدیرعامل روساتم، ضمن استقبال از توافق ایران و آژانس، بر ضرورت حلوفصل سیاسی پرونده ایران تأکید کرد. مسکو نهتنها در عمل بلکه در زبان دیپلماتیک خود نیز سعی دارد نظم امنیتی موجود را به چالش بکشد و ایران را در قامت یک شریک قانونی و قابل اتکا نشان دهد. این حمایتها اگرچه الزامآور نیستند، اما در چیدمان سیاست بینالمللی، فضایی برای تنفس دیپلماتیک ایران فراهم میکنند؛ صدایی متفاوت در میان کرُ انسجامنمای غرب.
پاسخ ایران؛ از نقد تا هشدار
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، بیانیه اروپا را نقد و سه کشور اروپایی را به «بدعهدی» متهم کرد. او تصریح کرد که طرفهای غربی در حالی خواستار پایبندی کامل ایران هستند که خود به بخش عمده تعهدات برجامیشان عمل نکردهاند. اسلامی درباره مکانیسم ماشه نیز هشدار داد و آن را از منظر حقوقی «بیمبنا» توصیف کرد. او یادآور شد که طبق قطعنامه ۲۲۳۱، ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ پایان مسیر برخی تحریمهاست و هرگونه اقدام پیشدستانه، نقض صریح مفاد آن محسوب میشود. ایران همچنین پیشنویس قطعنامهای را ارائه داد که هدف آن، ممنوعیت حمله به تأسیسات تحت پادمان است؛ پیشنهادی که با مخالفت برخی کشورها، ازجمله آمریکا، مواجه شد و حتی زمزمههایی درباره قطع بودجه آژانس در صورت تصویب آن به گوش رسید.
نایبرئیسی؛ از نماد به ابزار
جایگاه نایبرئیسی ایران در این کنفرانس، فراتر از یک عنوان، ابزار تازهای برای بازتعریف نقش ایران در نهادهای بینالمللی است. این جایگاه میتواند به تهران کمک کند تا توان چانهزنیاش در مذاکرات را افزایش دهد و همچنین از نهادهای بینالمللی برای کاهش اتهامات بهره گیرد؛ حتی در میان کشورهای غیرهمسو با سیاستهای تنبیهی غرب، جایگاه خود را تقویت کند و روایت رسمی خود را از تعهد، شفافیت و امنیت بازنویسی کند.
در مسیر باریک دیپلماسی و تهدید
اگرچه ایران در این نشست توانست از مسیری پرفشار عبور کرده و جایگاهی درخور توجه کسب کند، اما آینده همچنان با ابهاماتی جدی روبهروست. اجرای دقیق و بهموقع توافق قاهره، بازسازی اعتماد با آژانس و در عین حال ایستادگی در برابر مکانیسمهای تهدیدآمیز، نیازمند سیاستی چندلایه و صبورانه است.
ایران میداند که غرب حاضر به دادن امتیاز یکجانبه نیست، اما در عین حال، خروج از بازی دیپلماتیک نیز گزینهای سازنده نخواهد بود. از اینرو، تهران باید از فرصت نایبرئیسی برای تثبیت مشروعیت خود در نظم جهانی بهره گیرد؛ نظمی که در حال بازتعریف است و میتواند جای بیشتری برای صداهای مستقل باقی بگذارد. به هر حال، وین، امسال نه صرفا میدان چالش، بلکه صحنهای برای بازنمایی ظرفیتهای مغفول ایران در نهادهای بینالمللی است.